شیخ صباح الاحمد الاجابر الصباح، امیر کویت که روز سهشنبه در نود و یک سالگی درگذشت، در میان اعراب به «شیخ دیپلمات» معروف بود.
او با سابقهای طولانی در زمینه دیپلماسی، به مسائل بینالمللی و همچنین بحرانهای منطقه به خوبی اشراف داشت و در عمل، در جهت اتحاد کشورهای عربی تلاش میکرد.
با این حال، قدرت متوازنکنندهای که کویت در خارج از کشور به دست آورده بود، در عرصه سیاست داخلی تا حدودی جایش خالی بود.
دو قرن و نیم حکومت خاندان الصباح
شیخ صباح الاحمد الاجابر الصباح شانزدهم ژوئن ۱۹۲۹ در کویت به دنیا آمد.
او در خانوادهای چشم به جهان گشود که اکنون بیش از دو قرن و نیم بر کویت حکومت میکنند. طایفه الصباح از میانه قرن هجدهم به این سو، بر کویت مسلط است.
وقتی شیخ صباح به دنیا آمد، پدرش، احمد الجابر الصباح، حکمران کویت بود و تحت قیمومیت لندن فرمانروایی میکرد.
اما صباح جوان در دورهای بزرگ شد که کویت دچار بحران اقتصادی شده بود، زیرا پیشرفت صنعت مروارید در ژاپن، منجر به افول آن در کویت شده بود که همچنان از شیوههای سنتی استفاده میکرد.
اواخر دهه ۱۹۴۰، به لطف آغاز صادرات نفت، ورق برگشت.
درآمدهای حاصل از فروش نفت، و همچنین اتخاذ سیاستهای نیمه-لیبرال پس از خروج بریتانیا از این کشور در سال ۱۹۶۱، کویت را به صف اول کشورهای متجدد عربی کشاند.
کویت در سال ۱۹۶۲، اولین کشور پادشاهی عربی در خلیج فارس بود که با در نظر گرفتن یک نظام پارلمانی و تصویب آن در چارچوب قانون اساسی، زمینه تشکیل پارلمان را با رأی مستقیم مردم فراهم کرد.
دو سال پس از خروج بریتانیا از کویت، شیخ صباح به وزارت خارجه این کشور منصوب شد.
او در دوران وزارتش، دورهای طلایی از روابط خارجی کویت میسازد، به گونهای که هیچ محدودیتی برای این کشور در ایجاد روابط با همسایگانش، حتی همسایگانی که در اردوگاه شوروی سابق بودند، قائل نمیشود.
دغدغه اصلی شیخ صباح در وزارت خارجه کویت، ایجاد توازن در منطقه بود؛ منطقهای که هر روز شاهد یک بحرانی تازه است.
در دوران درگیریهای یمن در دهه ۱۹۶۰، در جریان حوادث سپتامبر سیاه در سال ۱۹۷۰ میان پادشاهی اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین، و در دوران جنگ داخلی لبنان در دهه ۱۹۸۰، او به سهم خود، به عنوان وزیر خارجه کویت برای حل منازعات اعراب تلاش میکرد.
همچنین در نهادهای بینالمللی، مدافع فلسطینیان بود و در این زمینه اعراب را متهم میکرد.
اساساً اعتبار و وجهه بینالمللی او به ایجاد ائتلاف بینالمللی گسترده به رهبری آمریکا در جریان اشغال کویت از سوی عراق کمک کرد. پس از جنگ خلیج فارس، کویت پیمانی دفاعی را با آمریکا به امضا رساند.
شیخ صباح پس از ۴۰ سال عهدهدار بودن وزارت خارجه، در سال ۲۰۰۳، با انتصاب به سمت نخستوزیری، مجبور شد از عالم دیپلماسی خداحافظی کند. اما هنوز سه سال از نخستوزیری شیخ صباح نگذشته بود که به مقام اول کشور رسید.
شروع استثنایی پادشاهی شیخ صباح
پادشاهی شیخ صباح برای اولین بار، با برکناری یک امیر در کویت به دست آمده بود.
سعد عبدالله سالم الصباح که پس از شیخ جابر الصباح در سال ۲۰۰۶ به امیری کویت رسیده بود، تنها پس از ده روز پادشاهی به دلیل وخامت حال جسمی از سوی پارلمان برکنار شد.
دورهای که شیخ صباح در آن به امیر کویت شده بود، تنشهای منطقه به گونهای دیگر ادامه داشت.
جمهوری اسلامی ایران با حمایت از شیعیان ناراضی در کشورهای عربی از جمله شیعیان کویتی که اقلیت این کشور را تشکیل میدهند، تلاش میکرد از نیروهای اپوزیسیون برای فشار بر حکومتهای سنیمذهب پادشاهی بهره ببرد.
همچنین ایجاد «حزبالله کویت» به شیوه «حزبالله لبنان» یکی دیگر از اتهاماتی است که در این سالها علیه تهران مطرح بوده است.
با این حال، شیخ صباح تلاش کرد در منازعات ایران با کشورهای عربی منطقه به عنوان یک «میانجی» وارد عمل شود.
کویت در دوران او، به عنوان یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، در حل پروندههای اختلاف میان کشورهای منطقه نیز فعال بود.
به عنوان نمونه، در پایان دادن به پرونده جاسوسی سال ۲۰۱۱ میان مسقط و ابوظبی کمک کرد و همچنین تلاش داشت اختلافی را که در سالهای اخیر میان قطر و همسایگان عربش به وجود آمده، حل کند.
با این حال، اقدامات و سیاست شیخ صباح در عرصه داخلی به اندازه سیاست خارجی او چشمگیر نبود.
در دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ کویت توانسته بود با زمینهسازی ورود احزاب اسلامی به عرصه سیاسی کشور، تا حدودی فشار مخرب اسلامگرایان را تخلیه کند، اما این شیوه، در سالهای اخیر دیگر کارساز نبود.
کویت سالهاست که صحنه نزاع میان دولت و پارلمان است و تاکنون بارها پارلمان از سوی امیر کویت منحل شده است.
با این وجود، یک سال پیش از آنکه شیخ صباح به پادشاهی برسد، حق رأی و همچنین انتخاب شدن برای زنان کویتی به رسمیت شناخته شد. همچنین به تازگی برای اولین بار هشت قاضی زن کویتی به دیوان عالی این کشور راه یافتند.
اما دوران شروع پادشاهی شیخ صباح نیز همزمان بود با ادامه بحرانهای سیاسی داخلی، و دولت کویت بارها در دوران او کنارهگیری کرد.
در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ نیز که کشورهای عربی دستخوش تحولات موسوم به «بهار عربی» شدند، کویت با تصویب قانونی علیه جرایم اینترنتی، تلاش کرد اعتراضات را مهار کند.
چالشهایی که ادامه دارند
شیخ نواف الاحمد الصباح، برادر ناتنی شیخ صباح، در حالی به عنوان امیر جدید کویت معرفی شده، که پیامدهای اقتصادی بحران کرونا دامنگیر این کشور ثروتمند نیز شده است.
کویت در ابتدای سال ۲۰۲۰، برای ششمین سال پیاپی، بودجهای را با کسری عمده به تصویب رساند.
این کشور کوچک که روزانه ۲.۷ میلیون بشکه نفت استخراج میکند، دارای ذخایر عظیم مالی است که به گزارش صندوق بینالمللی پول، ۶۴۴ میلیارد دلار تخمین زده میشود. اما اقتصاد کویت در سال گذشته میلادی فقط ۰.۷ درصد رشد داشت و همچنین پیشبینی میشود که اقتصاد این کشور در سال ۲۰۲۰ به میزان ۱.۱ درصد کوچکتر شود.
همچنین مسئله شرایط کار کارگران خارجی در کویت یکی از بحرانهای جاری این کشور است.
در ماه ژوئن گذشته، کویت اعلام کرد میخواهد جمعیت مهاجر خود را به ۳۰ درصد کاهش دهد. در حال حاضر ۷۰ درصد جمعیت ۴.۸ میلیون نفری این کشور را مهاجران تشکیل میدهند.
اکنون شیخ نواف ۸۳ ساله، با تجربههای مختلفی که در دههها گذشته به دست آورده و محبوبیتی که در خانواده سلطنتی دارد، باید بر بحرانهای جاری غلبه کند.
او که پسر پنجم شیخ احمد الجابر الصباح است، تاکنون مقامهای مختلفی را در دولت کویت عهدهدار بوده است: در سال ۱۹۹۰، درست در بحبوحه اشغال کویت از سوی نیروهای صدام حسین، وزیر دفاع بود، پس از خارج کردن نیروهای عراقی از سوی نیروهای ائتلاف، به وزارت امور اجتماعی و کار منصوب شد و سپس به ریاست گارد ملی در سال ۱۹۹۴ رسید.
شیخ نایف سپس در سال ۲۰۰۳ با به دست گرفتن وزارت کشور، به دولت بازگشت و در همان سال به سمت معاون نخست وزیر در امور مبارزه با تروریسم منصوب شد. بالاخره در سال ۲۰۰۶ با پادشاهی شیخ صباح، شیخ نواف هم ولیعهد کویت شد.
شیخ نواف در شرایطی به پادشاهی رسیده که معادلات منطقه تا حدود زیادی تغییر کرده است: کشورهای عربی خلیج فارس در حال عادیسازی روابط خود با اسرائیل هستند و ایران نیز تحت شدیدترین تحریمهاست.
همچنین تغییر پادشاهی در کویت، کمی پس از تغییر پادشاه در عمان است؛ دو کشوری که تلاش کردهاند سیاستی میانهرو را در منطقه در پیش گیرند.
باید منتظر ماند و دید کویت به معیارهای پیشین حکومتداری خود پایبند باقی میماند یا راهی جدید را انتخاب میکند.