خط هفت متروی تهران با طول ۲۲ کیلومتر در ۲۰ خردادماه سال ۱۳۹۶ با حضور مقامهای وقت شهر تهران و البته شماری از فرماندهان سپاه و قرارگاه خاتمالانبیا به عنوان پیمانکار این پروژه افتتاح شد.
این خط مترو از شهرک امیرالمومنین در جنب ورزشگاه تختی در جنوب شرق تهران شروع به حرکت میکند و با عبور از میدان بوستان در شمال غرب تهران، در مسیر شرق به غرب از تقاطع بزرگراه نواب میگذرد و نهایتاً به میدان کتاب در سعادتآباد میرسد. مقامهای شهری و سپاه در تبلیغاتی گسترده از این خط به عنوان «طولانیترین و عمیقترین خط متروی تهران» یاد کردند که عمق آن در برخی مسیرها به ۵۶ متر میرسد.
شهروندان تهرانی که صبح روز بعد از افتتاح، به خط هفت مراجعه میکنند اما با وضعیت متفاوتی مواجه میشوند؛ قطارها با فاصله زمانی ۵۰ دقیقهای به ایستگاه میرسند؛ بوی نامطبوع مواد شیمیایی و گچ و سیمان به حدی است که حتی کارکنان و راهوران مترو نیز با وجود استفاده از ماسک، مدت زیادی در ایستگاهها حاضر نمیشوند؛ قطارها در هر ایستگاه بیش از ۲۰ دقیقه توقف میکنند و سر و صدای آنها در حال حرکت نیز از کهنگی و فرسودگی واگنها خبر میدهند.
این چنین است که بسیاری از مسافران عطای سفر با خط جدیدالتأسیس و پر سر و صدا را به لقای آن میبخشند و علیرغم گرمای هوای شدید تهران در آستانه تابستان، بار دیگر از پله برقیهای بیحرکت مترو بالا میروند و خود را به اتوبوس میرسانند. عمق خطر و ماجرا اما بیش از این مشکلات ظاهری است.
به گفته مقامهای مسئول، خط هفت مترو تحت تأثیر فضای سیاسی انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم و در ماههای پایانی مسئولیت محمدباقر قالیباف به عنوان شهردار تهران، بدون رعایت کمترین سطح از ایمنی مسافران افتتاح شد.
فشار قالیباف برای افتتاح این پروژه در دوران شهرداری او به حدی است که بعدها یکی از مقامهای مسئول شهری در تهران میگوید: «آقای قالیباف لابد مطلعاند که معنای افتتاح خط مترو بدون هواکش و سیگنالینگ و پایانه چیست. حتماً میدانند که قطارهای خط هفت را با جرثقیل از دهانه شفت به پایین رساندند تا این خط به هر قیمتی شده به دست ایشان افتتاح شود.»
شدت این خطرها و کمبودها در ابعادی است که این خط تنها پنج ماه بعد از آن افتتاحِ پر سر و صدا، با وجود جابهجایی متوسط روزانه ۸۵۰۰ نفر، برای مدت هشت ماه متوقف میشود. حالا سه سال و نیم بعد از آن روزها، نگاهی به مجموعه مصاحبهها و گزارشهای مقامهای مسئول نشان میدهد که مسئولان شهری و سپاه پاسداران با عدم رعایت ابتداییترین اصول ایمنی در افتتاح خط هفت، چگونه جان هزاران شهروندان تهرانی را به خطر انداختند.
فقدان تهویه هوا و هواکشهای بین تونلی، کهنگی واگنها با عمر بیش از ۲۵ سال، نداشتن سیگنالینگ، عدم نصب استاپر در انتهای خط، فقدان ایندیکیشن تردد قطار، نداشتن سیستم ارتباطی مناسب، تأمین نشدن سیستم برق شبکه ریل سوم در تمامی طول مسیر و ثابت نبودن سوزنهای طراحی شده در مسیر تنها شماری از مشکلات این خط بودند به گونهای که طبق برخی از گزارشها کارکنان مترو «به صورت تلفنی» ساعت ورود و خروج قطار از ایستگاه را به ایستگاه بعدی خبر میدادند.
به گفته یکی از اعضای وقت «شورای شهر تهران»، در تمام طول مسیر افتتاح شده، تنها یک راه فرار در صورت آتشسوزی پیشبینی شده بود که در صورت بروز حریق، یک «فاجعه انسانی» در انتظار شهروندان تهرانی قرار داشت. به گفته کارشناسان، این قطارها در صورت حرکت با سرعت بیش از ۶۰ کیلومتر در ساعت «قطعا» از ریل خارج میشدند.
شهریورماه گذشته، یعنی تقریباً سه سال و سه ماه بعد از آن افتتاح، محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، در توئیتی نوشت: «با اصرار آقای قالیباف خط ۷ مترو را به قرارگاه خاتم الانبیا دادیم و الان پروندهمان به دادگاه رفته و بازرسی کل کشور اعلام جرم کرده که چرا مترو را به سپاه دادید». او یک روز پیشتر نیز در مراسم آغاز عملیات اجرایی احداث خط ۱۰ مترو و توسعه شمالی خط ۷ مترو خطاب به سعید محمد، فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا گفت که این پرونده «در بازرسی شعبه ۱۳ مفتوح است».
مجموعه مدیریت شهر تهران از زمان شهرداری محمود احمدینژاد و بویژه ۱۲ سال شهرداری محمدباقر قالیباف از ارتباط تنگاتنگی با بخشها و شرکتهای مختلف متعلق به سپاه پاسداران با محوریت قرارگاه خاتم الانبیا برخوردار است به طوری که قرارگاه عملاً بزرگترین پیمانکار شهرداری پایتخت به شمار میرود.
کسی از میزان قراردادهای سپاه با شهرداری تهران اطلاع ندارد. محسن سرخو، عضو دوره چهارم شورای شهر تهران، در مردادماه سال ۱۳۹۶ به روزنامه «شرق» گفته بود که «هیچکس رقم دقیقی از قراردادهای مشترک شهرداری با سپاه ندارد... نمیتوانیم عدد نهایی را داشته باشیم و گزارشی هم به ما نمیدهند. به عنوان نمونه در خط ۷ مترو هم قسمت به قسمت اعلام میکنند و در نهایت عدد نهایی را نداریم.»
جمهوری اسلامی بویژه از اعتراضهای سال ۱۳۸۸ به طور مشخصتری استمرار حیات خود را به سپاه پاسداران وامدار است چرا که این نهاد نظامی-امنیتی عملاً مسئول سرکوب مردم و پایان دادن به اعتراضهاست؛ کوتاهتر شدن بازه زمانی میان این اعتراضها و آگاهیِ بخشهای مختلف امنیتی نظام از اعتراضهای نهفته در زیر پوست جامعه نیز بر دامنه تکیه و وامداری نظام به سپاهیان افزوده است؛ در این چهارچوب، سپردن قراردادهای میلیاردی -با گردش مالی کاملا غیرشفاف همچون خطوط مترو تهران- به سپاهیان چندان جای تعجب ندارد.
حالا اوضاع پایتخت، آیینه تمام نمایی از «رانت»، «فساد» و «ناکارآمدی» در اقتصاد دولتی جمهوری اسلامی است. «رانت» از آن جهت که به عنوان مثال، شرکتهای متعلق به سپاه و مشخصاً زیرمجموعه قرارگاه خاتم الانبیا همچون «هلدینگ تخصصی نیرو» عملاً در بازاری بیرقیب، سنگینترین قراردادهای مربوط به شهرداری همچون خطوط مترو را تصاحب میکنند؛ «فساد» از آن رو که مجموعه مدیریت تهران اعم از تکنوکراتها و سپاهیان، انبوهی از پروندههای فساد اقتصادی را به جا گذاشتهاند و همچنان نیز کنترل پایتخت را به دست دارند؛ پرونده عیسی شریفی (معاون پیشین قالیباف)، املاک نجومی، انعقاد قراردادهای صوری، خرج کردن پول شهرداری در رقابتهای انتخاباتی، استخدامهای صوری، و همچنین اختلاف رقمهای چندهزار میلیارد تومانی در درآمدها و هزینههای شهرداری تنها شماری از شناخته شدهترین پروندههای فساد اقتصادی در شهرداری تهران طی سالهای اخیر هستند.
«ناکارآمدی» هم به این نشانه که در نتیجه این اقتصاد دولتی و نظامی، حالا فقط در یک مورد و به گفته شهردار تهران، این شهر با کمبود هشت هزار میلیارد تومان برای تأمین هزار دستگاه اتوبوس و ۲۱۰ واگن مترو روبروست و نیمی از قطارهای مترو نیز از «مرز تعمیرات اساسی» عبور کردهاند. در کنار تمام اینها، اینک گزارشهای قطره چکانی درباره خط هفت مترو نیز تنها گوشهای از این واقعیت را هویدا میکند که این حجم از فساد و رانت و ناکارآمدی چگونه جان هزاران شهروند را تا آستانه مرگ به خطر میاندازد.
با این حال، خلاصه کلام را باید از مهدی چمران شنید که گفت «سپاه اگر پولش در انتهای پروژه بماند، شلوغش نمیکنند چون میدانند یا پول یا پروژه دیگری را به زودی میگیرند» این چنین است که محمدباقر قالیباف در مراسم افتتاح خط هفت مترو با آنهمه مشکلات ایمنی و خطر جانی برای شهروندان، با کمترین نگرانی حتی «مترو» را به «وحی» و «آیات الهی» مرتبط میکند و میگوید که «اگر عقلانیت متصل بر وحی باشد... شامل آیه شریفه یرزقهو من حیث لایحتسب میشود و کارها به گونهای پیش میرود که خارج از تصور است».
اینجا تهران است؛ پایتخت نظام مقدس جمهوری اسلامی.