بهتازگی بیستوهفتمین «جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار» به محمدرضا باطنی، استاد پیشین دانشگاه، زبانشناس، فرهنگنویس و مترجم هشتاد و شش ساله ایرانی اهدا شده است.
قرار بود مراسم اهدای این جایزه در باغ موقوفات محمود افشار برگزار شود، اما به علت شیوع ویروس کرونا و تعطیلی عمومی به زمان دیگری موکول شده است.
جایزه محمود افشار که کار خود را سال ۱۳۶۸ با اهدای اولین جایزه خود به نذیر احمد، ایرانشناس هندی، آغاز کرد، یکی از جوایز مهم خصوصی ایران در حوزه فرهنگ است.
این جایزه بر اساس مادۀ ۳۴ وقفنامه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و با هدف «تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی» به شاعران و نویسندگانی اهدا میشود که «با آثار خود، چه به زبان فارسی و چه به زبانهای دیگر، در ترویج و اعتلای زبان فارسی و فرهنگ ایرانی میکوشند.»
پیشتر کسانی چون منوچهر ستوده، عبدالحسین زرینکوب، بدرالزمان قریب، فریدون مشیری و هوشنگ ابتهاج و همچنین ادیبان خارجی نظیر برت فراگنر، آنجلو پیهمونتسه و ژیلبر لازار برنده جایزه افشار شدهاند.
آنان همراه با این جایزه، قالیچهای ابریشمی اثر هنرمندان نائینی را نیز که نام خودشان بر روی قالیچه نقش بسته، دریافت کردهاند.
مصطفی محقق داماد، رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، در متن لوح بیستوهفتمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار که به دکتر محمدرضا باطنی اهدا شد، از او بهعنوان «دانشمندی زبانشناس» نام برد که «تا کنون سابقۀ بیش از نیمقرن مطالعه و تحقیق در زمینۀ رشتۀ تخصصی خویش را» دارد.
محقق داماد علاوه بر کوشش چندینساله باطنی در راه تدوین و تألیف مجموعۀ فرهنگهای انگلیسی به فارسی «پویا»، به «نگاه تازه» او به دستور زبان فارسی اشاره کرد که موجب شد «شیوههای نوینی در دستورنویسی مطرح» شود و «بومی کردن دانش معناشناسی در ایران» سرعت گیرد.
رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار همچنین باطنی را در ردیف نخستین کسانی برشمرد که ایرانیان را با زبانشناسی نوین آشنا کرد.
محمود امیدسالار و ژاله آموزگار، اعضای هیئت گزینش کتاب و جایزه، و محمدرضا شفیعی کدکنی، عضو شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، نیز با صدور پیامهایی ویدئویی به محمدرضا باطنی تبریک گفتند.
همچنین در پی اهدای جایزه محمود افشار به باطنی، تعدادی از چهرههای فرهنگی ایران، پیامهایی صادر کردند؛ ازجمله علیاشرف صادقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و منتخب بیستوپنجمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، تورج دریایی، رئیس مرکز ایرانشناسی ساموئل مارتین جردن، و غلامحسين كريمی دوستان، استاد زبانشناسی و رئيس دانشكدۀ ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران، که در پیامهای خود به ستایش فعالیتهای علمی دکتر باطنی پرداختند.
محمدرضا باطنی علاوه بر فرهنگنویسی و تالیف کتابهایی در حوزه زبانشناسی، آثاری را نیز در این زمینه و دیگر زمینهها ترجمه کرده است.
«توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی»، «مسائل زبانشناسی نوین»، «نگاهی تازه به دستور زبان»، «چهار گفتار دربارهٔ زبان» و «دربارهٔ زبان»، از آثار تالیفی او و همچنین «زبان و زبانشناسی» نوشته رابرت هال و «زبانشناسی جدید» اثر مانفرد بی یرویش، از آثار ترجمهای او در حوزه زبانشناسی است.
همچنین از ترجمههای غیر زبانشناسی باطنی نیز میتوان به «درآمدی بر فلسفه» نوشته بوخینسکی و «انسان به روایت زیستشناسی» نوشته آنتونی بارنت اشاره کرد.
اما محمدرضا باطنی که پس از «انقلاب فرهنگی» در سال ۱۳۶۰، زمانی که فقط ۴۷ سال داشت، مجبور شد از تدریس در دانشگاه کنارهگیری کند و تن به بازنشستگی اجباری دهد، در سالهای گذشته مقالات و نظرات مهم و متفاوتی نیز داشته که گاهی خلاف جریان حاکم بر فضای ادبی و فرهنگی ایران بوده است.
مثلاً در دورهای که بسیاری به تجلیل از اثر «غلط ننویسیم» نوشته ابوالحسن نجفی میپرداختند، او در مقالهای با عنوان «اجازه بدهید غلط بنویسیم» به نقد صریح این کتاب پرداخت. یا در گفتوگویی تاکید کرد که «خط فارسی معایب ذاتی دارد و به هیچ نوع سامانپذیر نیست.»
این دسته از نظرات نو و متفاوت محمدرضا باطنی با انتقاداتی مواجه شده است.
از جمله این انتقادها میتوان به اظهارات کامیار عابدی، پژوهشگر و منتقد ادبی، اشاره کرد که بر اساس آنچه «آرای تند و بنیادستیز/ رادیکال» باطنی در حوزه زبان فارسی خوانده بود، اهدای جایزه محمود افشار به این زبانشناس را مغایر با هدفهای اصلی این جایزه تلقی کرد.
عابدی در یادداشتی حتی فراتر رفت و باطنی را به «ضدیت آشکار با معیارهای ادبی در زبان فارسی و مخالفت عمده با کوشش برای احیای جلوههای ادبیِ زبان» متهم کرد.
اما در واکنش به این انتقاد، برخی از پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی مثل میلاد عظیمی به دفاع از باطنی پرداختند.
همچنین سایه اقتصادینیا، دیگر پژوهشگر ادبیات معاصر فارسی، در یادداشتی نوشت که بنیاد موقوفات دکتر افشار با اعطای جایزه خود به باطنی نشان داد که بهدنبال حفظ «غلاف پوسیدۀ سنّتهای رنگباخته و ناکارآمد به دور زبان فارسی» نیست.
او با اشاره به تأکید باطنی به نقد سنت، همچنین نوشت: «بنیاد موقوفات اینبار نه به یک حافظِ سنّت بلکه به یک ناقدِ سنّت جایزه داد».
صرفنظر از اینکه آرای انتقادی محمدرضا باطنی در حوزه زبان فارسی چیست و موافقان و مخالفان او چه میگویند، بسیاری روش «عاری از تعصب کورکورانه» باطنی در پژوهشهایش را ستودهاند.
در یک کلام، زبان برای محمدرضا باطنی «مقدس» نیست.
او خود در جایی با اشاره به دو کارکرد متضاد زبان نوشته است: «زبان همانطور که میتواند وسیلۀ روشنگری باشد، میتواند ابزار فریب و اغفال نیز باشد؛ همانطور که میتواند آگاهکننده باشد، میتواند گمراهکننده نیز باشد؛ همانطور که میتواند در خدمت حق و حقیقت قرار گیرد، میتواند در خدمت باطل نیز قرار گیرد؛ همانطور که موهبتی برای انسانهای اندیشمند است، ابزار کاری برای شیادان و دغلکاران نیز هست. در سیاست است که از جنبههای منفی زبان بیشتر استفاده میشود».