لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۵۶

بهایی‌ستیزیِ هر سالِ حکومت ایران در آزمون سراسری دانشگاه‌ها


ایقان شهیدی، دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاه کمبریج بریتانیا، با تجربه محرومیت از تحصیل در ایران
ایقان شهیدی، دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاه کمبریج بریتانیا، با تجربه محرومیت از تحصیل در ایران

«نقص پرونده» کلمه‌ای است آشنا برای جوانان بهایی در ایران که می‌خواهند وارد دانشگاه شوند و مثل هر شهروند دیگری با استفاده از یکی از ابتدایی‌ترین حقوق خود ادامه تحصیل بدهند.

اجازه ادامه تحصیل در دانشگاه‌های کشور سال‌هاست از بهاییان ایران گرفته شده است، دقیقاً از پس از انقلاب سال ۵۷ که بسیاری از استادان و دانشجوهای بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند و پس از آن نیز هر چه تلاش کردند، به درهای بسته دانشگاه‌های کشورشان خوردند.

امسال نیز، حتی در بحبوبه کنکور سال کرونا، حکومت ایران از محروم کردن بهاییان از تحصیل چشم نپوشید و سازمان «حقوق بشر در ایران»، دهم آبان‌ماه، نام ۱۵ شهروند بهایی را منتشر کرد که به دلیل بهایی بودن، از ورود به دانشگاه باز مانده‌اند.

جامعه: بهایی‌ستیزیِ هر سالِ حکومت ایران در آزمون سراسری دانشگاه‌ها
please wait

No media source currently available

0:00 0:10:09 0:00
لینک مستقیم

ایقان شهیدی، دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاه کمبریج بریتانیا، از تجربه خود از محرومیت از تحصیل در ایران می‌گوید. آقای شهیدی وقتی در ایران بود، تلاش کرد که به این محرومیت اعتراض کند اما نتیجه تلاش‌هایش دستگیری و زندان بود.

او می‌گوید: «در سال ۱۳۸۵ وقتی که من کنکور سراسری دادم، پاسخی که گرفتم این بود که به دلیل نقص پرونده امکان دریافت نتیجه کنکورم را ندارم. وقتی برای پی‌گیری به سازمان سنجش مراجعه کردم، به من گفته شد که به دلیل بهایی بودن در ایران حق ورود به دانشگاه را ندارم.

شروع کردم به نامه نوشتن به سازمان‌های مختلفی که وجود داشت؛ مثل دیوان عدالت اداری یا کمیسیون اصل نود. حتی به نماینده‌های مجلس نامه نوشتم و با امام‌جمعه شهرمان ملاقات کردم، ولی متأسفانه پاسخ‌هایی که دریافت می‌کردم - البته اگر اصلاً پاسخی دریافت می‌کردم - تأییدکننده محرومیتم از دانشگاه بود. متأسفانه بعد از مدتی که پی‌گیری‌های من ادامه پیدا کرد، نهایتاً دستگیر شدم و به پنج سال زندان محکوم شدم».

آقای شهیدی پس از آزادی از زندان ایران را ترک کرد تا بتواند در جامعه‌ای برابر‌ به زندگی و ادامه تحصیل مشغول شود. او از مصوبه‌ای می‌گوید که به‌گفته او پشتوانه محروم کردن شهروندان بهایی از تحصیل و البته محروم کردن آنان از بسیاری دیگر از حقوق اولیه شهروندی در ایران است؛ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به امضای آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی.

آقای شهیدی بیشتر در این باره می‌گوید: «این محرومیت از تحصیل به نظر می‌رسد که یک پشتوانه‌ای دارد و پشتوانه آن مصوبه‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی است به تاریخ ششم اسفند ۱۳۶۹ که به امضای آقای خامنه‌ای هم رسیده است. در این سند خواسته شده که هر راه ترقی و توسعه جامعه بهایی در ایران مسدود شود.

مثلاً گفته شده که بهاییان در مدارس تنها چنانچه اصرار نکنند که بهایی هستند می‌توانند ثبت‌نام شوند یا [فقط] در مدارسی که کادر مسلط و قوی در مسائل امنیتی دارند. در دانشگاه‌ها چه در ورود و چه در حین تحصیل اگر احراز شد که فردی بهایی است، باید از دانشگاه اخراج شود. از دانشگاه‌ها خواسته شده که اگر افراد بهایی را شناسایی کردند، اخراج کنند و بهایی‌ها حق ادامه تحصیل نداشته باشند، متأسفانه».

جوانان بهایی در ایران نه‌تنها از ورود به دانشگاه‌های رسمی کشور منع می‌شوند بلکه حتی امکان ادامه تحصیل در نهادهای خودگران آموزشی نیز که اعضای جامعه بهایی آن را ساخته‌اند از آن‌ها سلب می‌شود.

شاید شما هم درباره مؤسسه علمی آزاد بهاییان شنیده باشید؛ مؤسسه‌ای که جمعی از استادان و تحصیل‌کردگان بهایی از اواخر دهه ۶۰ خورشیدی راه انداختند تا بلکه جوانان بهایی که حق ورود به دانشگاه‌های کشور از آن‌ها گرفته شده بتوانند در این مؤسسه تحصیلات خود را ادامه دهند.

اما حتی درس خواندن شهروندان بهایی در این مؤسسه هم کم‌کم توجه حکومت را به خود جلب کرد. بارها به کلاس‌های درس بهاییان حمله شد و حتی تجهیزات آموزشی آن‌ها توقیف شد. بسیاری از استادان و مؤسسان این نهاد آموزشی دستگیر و زندانی شدند و امروز درس خواندن در این مؤسسه رفتاری به‌قول حکومت ایران مجرمانه است!

آسیه امینی، روزنامه‌نگار، می‌گوید وضعیت شهروندان بهایی در ایران نشان می‌دهد که نه فقط برای حکومت که برای جامعه هم باورمندان به آیین‌ها، ادیان و مذاهبی غیر از دین رسمی تعیین‌شده از سوی حکومت به‌نوعی تابو بدل شده‌اند. او تأکید می‌کند: «خیلی از مذهب‌ها در جامعه ایرانی نجس شمرده و طرد می‌شوند، مثل بهایی‌ها یا خیلی از اقلیت‌های فرقه‌ای یا دینی یا به هر حال اعتقادی که نه فقط حکومت آن‌ها را از رشد و اشاعه و حتی ابراز فکرشان منع می‌کند، که جامعه هم به مرور از آن‌ها یک تابو می‌سازد».

محرومیت بهاییان از حقوق شهروندی‌شان نه فقط به تجربه دردناک و ناروای ایقان شهیدی و هم‌نسلانش بدل شد بلکه نسل پیش از آن‌ها، یعنی پدر و مادرهای این جوانان، هم به محض پیروزی انقلاب ۵۷ پیش از هر جای دیگر از دانشگاه‌ها بیرون رانده شدند.

ایقان شهیدی در توئیتر خود از تجربه مادرش نوشته که در زمان انقلاب ۵۷ دانشجوی فیزیک دانشگاه فرح بوده است اما پس از انقلاب به دلیل بهایی بودن اخراج می‌شود.

با همه این اوصاف از محروم شدن شهروندان بهایی در ایران از ابتدایی‌ترین حقوق فردی و اجتماعی خود، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، پیش از این در جلسه شورای روابط خارجی در آمریکا و در برابر دوربین‌های رسانه‌های جهان گفته بود: «بهایی بودن جرم نیست. ما بهاییت را به عنوان دین به رسمیت نمی‌شناسیم اما این هم یک باور است. یک نفر می‌تواند ندانم‌انگار باشد یا خداناباور. ما آن‌ها را به خاطر خداناباوری به زندان نمی‌اندازیم.»

مژگان کاهن، روان‌شناس، تبعیض و محرومیت گروه‌های مختلف شهروندان در جامعه ایرانی - از زنان گرفته تا قومیت‌ها و گروه‌های جمعیتی مختلف، از شهروندان سنی گرفته تا دگراندیشان و افراد با گرایش‌های جنسی و هویت‌های جنسیتی متفاوت با اکثریت تا شهروندان بهایی - را ناشی از تلاش حکومت برای مسلط کردن تنها و تنها یک دیدگاه بر همه جامعه می‌داند.

او می‌گوید: «وقتی در جامعه‌ای به مردم ابلاغ می‌شود که فقط یک واقعیت و یک نوع نگاه واقعی وجود دارد و آن هم نگاه حاکم است، نتیجه اولش این است که هر گروهی که متفاوت باشد یا متفاوت فکر کند، یا تحقیر می‌شود یا سرکوب. چرا که گروه اکثریت خودش را دانای کامل می‌داند و دیگران را در جهل. نتیجه این نگاه، احساس برتری خود به دیگری است. مثالش این است که در جامعه ما یک سری اقلیت‌های مذهبی را مطرود و حتی نجس فرض می‌کنند.»

ایقان شهیدی، دانشجوی دانشگاه کمبریج بریتانیا، از امید جامعه بهایی ایران برای تغییر این وضعیت می‌گوید: «امید جامعه بهایی ایران همیشه این بوده که مسئولان دولت ایران کمی انصاف به خرج بدهند و این بی‌عدالتی‌ها را برطرف کنند. من خودم همیشه امیدوارم هستم که مسئولان حکومت ایران متوجه شوند که چه‌قدر این بی‌عدالتی‌ها ضربه‌ای است که به تمامی جامعه ایران می‌خورد و نه فقط به جامعه بهایی.

علی‌رغم تمام پی‌گیری‌هایی که جامعه بهایی در داخل ایران انجام داده اما متأسفانه تا حالا این بی‌عدالتی‌‌ها برطرف نشده و جامعه بهایی از مجامع بین‌المللی مثل سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا یا عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر برای دادخواهی استفاده کرده. البته این را باید اضافه کنم که بسیاری از هم‌وطنان شجاع باانصاف ایرانی ما در طی سا‌ل‌های اخیر از حقوق جامعه بهایی دفاع کرده‌اند.»

هرچند وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی می‌گوید «بهایی بودن در ایران جرم نیست»، اما وضعیت شهروندان بهایی در جامعه ایران، ازجمله محرومیت آن‌ها از حق تحصیل، خلاف این ادعا را نشان می‌دهد.

XS
SM
MD
LG