با گذشت یک سال از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در ایران، مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی از ارائه آمار رسمی و دقیق تعداد کشتهشدگان این اعتراضات همچنان سر باز زدهاند و مسئولیت مرگ کشتهشدگان را بر عهده نگرفتهاند.
خانوادههای کشتهشدگان آبان در مصاحبه با رادیو فردا میگویند که نهتنها شکایتهای آنها برای معرفی قاتلان فرزندانشان بینتیجه مانده که خانوادهها تحت فشار قرار گرفتهاند تا سکوت کنند و از پیگیری پروندههای شکایت خود منصرف شوند.
به گفته این خانوادهها، شکایتها یا بینتیجه مانده و از آنها خواسته شده با دریافت دیه پرونده را مختومه کنند و یا تحت فشار قرار گرفتهاند تا جانباخته خود را شهید اعلام کنند و مسئولیت قتل آنها را بر گردن معترضان بیندازند.
در آستانه سالگرد اعتراضات آبان، برخی خانوادههای جانباختگان هم تحت فشار قرار گرفتهاند تا از برگزاری مراسم سالگرد پرهیز کنند.
اعتراضات آبان سال گذشته که در ابتدا واکنشی به گران شدن ناگهانی قیمت بنزین بود، بهسرعت تغییر جهت داد و حکومت جمهوری اسلامی را نشانه گرفت. این اعتراضات اما با سرکوب شدید مواجه شد، بهطوری که صدها نفر کشته شدند.
وزیرکشور ایران گفته است که بین ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر در این اعتراضات کشته شدند، اما سازمان عفو بینالملل با اعلام مشخصات حداقل ۳۰۴ نفر از کشتهشدگان، تأکید کرده است که شمار کشتهشدگان ممکن است بسیار بیشتر از این عدد باشد.
خبرگزاری رویترز اما ضمن اعلام کشته شدن حداقل ۱۵۰۰ نفر در اعتراضات آبان ۹۸، از قول «سه منبع نزدیک به حلقه اطرافیان» خامنهای «و یک مقام چهارم» نوشت که رهبر جمهوری اسلامی به مقامهای ارشد کشور گفته است «هر کاری لازم است برای متوقف کردن» اعتراضات انجام دهند.
افسر آگاهی گفت فرض کن من کشتم
بهزاد ابراهیمی، عموی آرشام ابراهیمی، جوان ۲۱ سالهای که روز شنبه ۲۵ آبان بر اثر اصابت گلوله در اصفهان جان باخت و پیکرش شبانه به خاک سپرده شد، در مصاحبه با رادیو فردا میگوید: پاسخی به ما داده نشد، فقط از طرف دولت یک هیئتی برای عذرخواهی آمدند که برادرم آنها را نپذیرفت. شکایت هم فکر نمیکنم معنایی داشته باشد، چنین شکایتی را گوش نمیکنند، خودشان میدانند آمر و مباشر این فجایع تلخ چه کسانی هستند. خودشان بلدند و میآیند خودشان را محاکمه کنند؟ که ما شکایت داروغه را به داروغه بکنیم؟
آقای ابراهیمی میگوید وقتی برادرش برای تحویل گرفتن وسایل آرشام به آگاهی اصفهان مراجعه کرده، «افسری که نشسته بود، گفته بود فرض کن من کشتم، میخواهی چه کار کنی؟ وقتی چنین ادبیاتی را به کار میبرند، بیمعناست شکایت کنیم. فایده و نتیجهای ندارد. مبنای حقوقی هم ندارد.»
بر سنگ قبر آرشام ابراهیمی عنوان شهید حک شده است. عموی او میگوید: «بچه ما را شهید اعلام نکردند، اما ما بر سنگ قبر او نوشتیم شهید. یک عده را گفتند شهید، یک عده را گفتند دیه پرداخت میکنند. به اخوی ما هم زنگ زده و گفته بودند شماره کارت بدهید دیه پرداخت کنیم، که برادر من گفته بود من دو برابر میدهم، قاتلش را معرفی کنید.»
عموی آرشام اضافه میکند: «خانواده برادر من متأسفانه آشیانهشان از هم پاشیده و داغون هستند. پدر و مادر و خواهران آرشام مشکلات روحی و روانی پیدا کردهاند. نمیتوانند هنوز باور کنند که بچه بیگناه کشته شد و رفت. ما اینهمه برای این مملکت زحمت کشیده بودیم، برای این نظام هزینه داده بودیم، پدر من عملیات خرمشهر جنگیده بود. من در سن ۱۵ سالگی جبهه رفتم. برادرم، پدر آرشام، ۱۷ سالش بود که به اسارت درآمد و ۸ سال اسیر و جانباز بود. من جانباز هستم و برادران همسر من شهید شدهاند. دیگر نمیدانم ما برای این مملکت چه باید میکردیم که اینطور پاسخ دادند. سخت است واقعاً پذیرفتن این حرکات.»
دهها نفر در استان اصفهان بر اثر اصابت گلوله مستقیم در اعتراضات آبان ۹۸ کشته شدند و تاکنون حداقل اسامی ۳۰ نفر از کشتهشدگان منتشر شده است. خانوادههای بسیاری از آنها تحت فشارهای امنیتی سکوت کردهاند. محمدجواد عابدی، نوجوان ۱۶ ساله، یکی از کشتهشدگان اصفهان است که بهگفته خانوادهاش شبانه و تحت تدابیر امنیتی در حالی به خاک سپرده شد که اجازه دیدن پیکرش را هم به پدر و مادرش ندادند. خانواده او هم شکایتی به دستگاه قضایی نکردند. محمدجواد عابدی کودک کار بود که بهگفته پدرش برای رفتن به سر کار از خانه خارج شد و هرگز بازنگشت.
گفتند همهچیز تمام شده، دیه بگیرید
محمد داستانخواه، ۱۵ ساله و دانش آموز سال اول دبیرستان در شیراز، از دیگر کودکانی بود که در جریان اعتراضات آبان ۹۸ بر اثر اصابت گلوله کشته شد. او بهگفته خواهرش لباس فرم مدرسه بر تن داشت و هنگام بازگشت از مدرسه گلوله بر قلبش نشست و جانش را گرفت و در گواهی فوتش نوشته شد مرگ بر اثر «اصابت جسم نفوذی گلوله».
غزل داستانخواه، خواهر محمد داستانخواه، در مصاحبه با رادیو فردا میگوید: «هیچکس پاسخگوی شکایت ما نبود. فقط گفتند به کسانی که بیگناه بودند دیه تعلق می گیرد و چیزی بوده که تمام شده، نیست و دنبال چی هستید؟ این تنها جوابی بود که به ما دادند و بعد گفتند بروید ستاد دیه، دیه بگیرید .که ما نرفتیم.»
به گفته خانم داستانخواه و در پاسخ به پیگیریهای خانواده او، در دادگاه نظامی شیراز گفته شده که فقط دو نفر از کارمندان دولت را که کشته شدهاند شهید اعلام میکنند و مردم عادی شهید نیستند.
سیدجواد حسینی خواه، بازپرس شعبه دوم دادسرای نظامی استان فارس، در درخواست صدور دیه از بیتالمال برای کشتهشدگان این شهر باز عبارت «تلاشها جهت شناسایی قاتل منتج به نتیجه نبوده» استفاده کرده است. تاکنون اسامی دستکم ۴۷ نفر از کشتهشدگان در استان فارس منتشر شده است.
نان در خون برادرم نمیزنیم
در بهبهان، شهری در جنوب شرقی خوزستان، روز شنبه ۲۵ آبان، ۶ نفر با گلوله جنگی کشته شدند. پوران حشمدار، خواهر محمد حشمدار، جوان ۳۳ ساله بهبهانی، در مصاحبه با رادیو فردا میگوید که خانواده او شکایت کردند و خواهان معرفی قاتل فرزندشان شدند، اما در پاسخ به پیگیریهای آنها در دادگستری بهبهان گفتهاند پرونده همینجاست و باید از بالا دستور بیاید تا به شما خبری بدهیم.
گفتند از دفتر رهبری تماس میگیریم، شما شکایت کردید؟ گفتم بله. گفتند چهجوری بوده؟ گفتم برادرم آبان کشته شده. گفتند کدام آبان؟
خانم حشمدار میگوید: «از بالا وقتی دستور میآید که برادر من را تکتیرانداز بزند، چگونه از بالا دستور بیاید که قاتل برادر مرا معرفی کنند؟!»
بهگفته خواهر محمد حشمدار، «انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده، همهچیز تمام شده است. من بیستوپنجم هر ماه برای برادرم [در اینستاگرام] استوری میگذارم و میپرسم قاتل، قاتلین وعلت قتل چی است؟ قاتل محمد حشمدار کیست؟ شش نفر در بهبهان در جبههای که جمهوری اسلامی درست کرد، شهید شدند.»
پوران حشمدار همچنین میگوید: «از دفتر رهبر به موبایل مادرم زنگ زدند. چون مادرم سواد نداشت، گوشی را به من داد. گفتند از دفتر رهبری تماس میگیریم، شما شکایت کردید؟ گفتم بله. گفتند چهجوری بوده، چی بوده؟ گفتم برادرم آبان کشته شده. گفتند کدام آبان؟ گفتم آبان خونین ۹۸. گفتند خب پرونده شما دارد رسیدگی میشود. همین. اما من بعد از سالگرد برادرم هر روز مادرم را میبرم و میآورم تا به جایی برسدو حداقل یک جوابی به ما بدهند.»
خواهر حشمدار میگوید: «از قبل از چهلم برادرم، از فرمانداری و دادستانی میخواستند برای عرض تسلیت خانه ما بیایند، ما نگذاشتیم. مادرم اجازه نداد. من و شوهرم هم مخالف بودیم. بعد از چهلم تا الان هرچه تماس گرفتند، واسطه کردند و قیمت تعیین کردند که هزینه را میآوریم، ولی ما نگذاشتیم. پروندهٔ ما باز است. پروندهٔ محمد حشمدار باز است و این یک تکلیف است. کمکهزینه به هر خانواده ۲۰ میلیون میدادند، ما نگذاشتیم و نتوانستند پولی به ما بدهند. دادستان بهبهان وقتی خودش میداند که قاتل و قاتلین چه کسانی هستند و دستورِ صادرشده از کجا آمده، چگونه میخواهد بیاید خانه ما؟ پیش مادر من میخواهد چهکار کند؟ ما نان توی خون محمد نمیزنیم.»
فرزانه انصاریفر، خواهر فرزاد انصاریفر، سرامیککار ۲۷ ساله اهل بهبهان که بر اثر اصابت گلوله به سرش کشته شد، با قرار وثیقه آزاد است. او تیر ماه ۱۳۹۹ در جریان اعتراضهای مردم بهبهان به نابسامانیهای اقتصادی و سرکوب سیاسی بازداشت شده بود. پرونده شکایت خانواده او هم همچون دیگر خانوادههای جانباختگان آبان در بهبهان بینتیجه مانده است.
امین انصاریفر، پدر فرزاد که خود از جانبازان جنگ ایران و عراق و از بازماندگان عملیات کربلای ۴ است، در گفتوگو با رادیو فردا گفته بود که فرزاد حدود ساعت یک بعدازظهر، پس از تعطیلی کارش، در نزدیکی خانه از پشت سر تیر خورد.
طبق آمارهای سازمان عفو بینالملل، محلههای فقیرنشین حاشیه شهر تهران با ۱۶۳ کشته و پس از آن استان خوزستان با ۵۷ کشته بالاترین رقم قربانیان را داشتهاند.
تاکنون اسامی حداقل ۵۴ نفر از کشتهشدگان در استان خوزستان رسانهای شده است. در جریان اعتراضها، بهبهان و ماهشهر از کانونهای مهم و پرحادثه بودند و بر اساس برآوردهای رادیو فردا، حداقل ۲۸ نفر در جریان اعتراضها در ماهشهر کشته شدهاند.
بر اساس گزارشهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، پس از حضور مأموران امنیتی برای سرکوب معترضان، برخی از آنها به نیزارهای اطراف شهرک جراحی یا چمران ماهشهر پناه میبرند، ولی با تیراندازی مأموران کشته میشوند. شدت سرکوب در ماهشهر بهگونهای بود که برپایه برخی گزارشها، مانند گزارش نیویورکتایمز، بین ۴۰ تا ۱۰۰ نفر در این شهر و شهرکهای حاشیهای آن کشته شدند.
وزارت اطلاعات؛ مانع برگزاری مراسم سالگرد
خانواده ابراهیم کتابدار، شهروند ۳۰ ساله که روز شنبه ۲۵ آبان ماه بر اثر اصابت گلوله در مهدیآباد کیانمهر کرج کشته شد، در مصاحبه با رادیو فردا میگویند که قاتلان فرزندشان را شناسایی و به دستگاه قضایی معرفی کردهاند، اما آنها هم نتیجهای از شکایت تاکنون نگرفتهاند.
او یکی از حداقل ۳۴ جانباختهای است که در استان البرز اسامیشان رسانهای شده است. سکینه احمدی، مادر ابراهیم کتابدار، در مصاحبه با رادیو فردا میگوید که از وزارت اطلاعات و از اداره اطلاعات کرج با او تماس گرفته و گفتهاند که اجازه برگزاری مراسم سالگرد ندارند.
ابراهیم کتابدار، پدر دو بچه خردسال، در مقابل محل کارش در حالی که دست در جیب داشت مورد اصابت گلوله از ناحیه قلب قرار گرفت و در گواهی فوت او نوشته شد «اصابت گلوله به قلب، خارج از نزاع».
مادر ابراهیم کتابدار میگوید: «آخرین بار که به دادسرای کرج رفتم، تهدید کردند و گفتند دیدی با پدر و مادر پویا بختیاری چهکار کردیم؟ با شما هم همین کار را میکنیم، اگر زیاد حرف بزنی. گفتم من آمادهام. نه پول میخواهم نه چیزی میخواهم؛ قاتل بچهام را میخواهم. گفتند ما خودمان زدیم. گفتم چرا زدید؟ او که دستهاش توی جیبش بود و جلوی مغازهاش ایستاده بود! چرا زدید؟ با چه حقی و چه قانونی زدید؟ گفتند اگر بروی مصاحبه کنی و عکس بدهی، همان که سر مادر پویا بختیاری آوردیم سر تو هم میآوریم. گفتم برای من مهم نیست.»
پویا بختیاری که ۲۵ آبان ۹۸ در مهرشهر کرج بر اثر اصابت گلوله به سر کشته شد، به یکی از نمادهای اعتراضات آبان تبدیل شده است. او هنگام مرگ ۲۷ سال داشت. منوچهر بختیاری، پدر پویا، تیر ماه امسال در اعتراض به سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین و دادخواهی خون پسرش راهی جزیره کیش شده بود که آنجا بازداشت و به زندان بندرعباس منتقل شد.
او پیش از این نیز در پی پافشاری بر برگزار کردن مراسم چهلم قربانیان آبانماه، نزدیک به یک ماه بدون برگزاری دادگاه در بازداشت بود. بیبیزهرا بختیاری، مادربزرگ پویا بختیاری، هم روز یکشنبه ۱۲ آبان ۹۹ با انتشار ویدئویی کوتاه از مفقود شدن مهرداد بختیاری، پسر دیگر خود، خبر داده است.
در حکم صادره از سوی شعبه یک جنایی استان البرز در مورد پرونده شکایت خانواده ابراهیم کتابدار عنوان شده است که «چون عامل مشخص نگردید، دیه تعلق میگیرد».
مادر ابراهیم کتابدار میگوید: «دو مامور به اسم بیگلری و حبیبی بودند که بچه مرا زدند. همه کسبه محل شاهد هستند و حاضرند شهادت بدهند، اما آنها را از کلانتری این محل انتقال دادند و رفتند. حالا هم نمیگذارند سالگرد بگیریم؛ میگویند درها را ببندید. من اما فامیل هم نیاید، بچههایم هم نیایند، هیچکس هم نیاید، حرفم را میزنم و سالگرد بچهام را میگیرم. میروم سر مزار پسرم و مراسم را سر مزار او میگیرم.»
یگان ویژه کُشت، گفتند اشرار
برهان منصورنیا، ۲۸ ساله و فارغ التحصیل دکترای دامپزشکی و سرباز وظیفه که در اعتراضات ۲۵ آبان ۹۸ در کرمانشاه کشته شد، از سوی مقامات امنیتی شهید اعلام شده است.
یکی از نزدیکان خانواده آقای منصورنیا به رادیو فردا گفته است که مهرماه ۹۹، فرمانده نیروی انتظامی استان کرمانشاه، فرمانده سپاه استان کرمانشاه و فرمانده نیروی انتظامی مریوان، غیرمنتظره و بیخبر، به خانه مسکونی خانواده منصورنیا رفتهاند و درحالیکه مسیرهای خانه را بسته بودند که کسی رفتوآمد نکند، به خانواده برهان گفتهاند که «پرونده شهادت برهان در بنیاد شهید استان کرمانشاه تکمیل شده و قرار است رئیس بنیاد شهید و مقامات بیایند و ابلاغ کنند که شما خانواده شهید هستید.»
بهگفته این عضو خانواده برهان منصورنیا، «برهان سرباز نیروی انتظامی بود و میگویند که اسلحهای که به برهان شلیک کرده، غیرسازمانی بوده و او توسط اشرار کشته شده. این در حالی است که برهان در ۳۴ ساعتی که بعد از اصابت گلوله زنده بود، به خانوادهاش گفته بود که یگان ویژه به او شلیک کرده است. شکایت خانواده هم عملا راه به جایی نبرده و حتی گزارش پزشکی قانونی را هم به خانواده ندادهاند.»
خانواده برهان منصورنیا از نیروی انتظامی و بیمارستان طالقانی کرمانشاه و پزشک معالج او شکایت کردهاند.
یکی از نزدیکان خانواده او گفته است: «شکایت را طوری تنظیم کرده بودند که بخشی متوجه نیروی انتظامی و بخشی متوجه بیمارستان طالقانی و پزشک معالج شود که بسیار کمکاری کرد و ۵۰ درصد مرگ برهان نتیجه بیتوجهی پزشک بود. اما حتی تعیین شعبه هم نشد و هیچ توضیحی ندادند. یکباره آمدند گفتند برهان شهید نیروی انتظامی است و راه را برای پیگیری شکایت بستند. حتی به شکایت خانواده در مورد گم شدن موبایل برهان در همان لحظهٔ گلوله خوردن هم توجهی نکردند.»
کشتهشدگان اعتراضات آبان از طیفهای متفاوت و گوناگون بودند؛ معترض، رهگذر، کارمند، کارگر، دانشجو، سرباز، خانهدار، کارمند و حداقل بیش از ۲۸ کودک زیر ۱۸ سال که در این اعتراضات کشته شدند. خانوادههای بسیاری از آنها به دلیل فشارهای امنیتی ناچار به سکوت شدند و تنها نامی از فرزندان جانباختهشان به رسانهها راه یافت.
از بسیاری از کشتهشدگان آبان هنوز حتی یک اسم ساده هم منتشر نشده است.