لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۰۹

۲۵ آبان؛ روزی که همه چیز تغییر کرد


گوشه‌ای از اعتراضات آبان ۹۸ در تبریز
گوشه‌ای از اعتراضات آبان ۹۸ در تبریز

یک سال پیش، در چنین روزی ۲۵ آبان، تاریخ ایران ورق خورد و فصلی تازه در کتاب خونبار مبارزات مردم ایران در بیش از ۱۵۰ سال گذشته برالی رسیدن به حکومت قانون، عدالت و آزادی گشوده شد.

اعتراضات آبان ماه سال ۱۳۹۸، به دلایل متعددی این توان را داشته است که بر فصل قبلی نقطه پایان گذارد و سطرهای آغازین فصلی تازه محسوب شود.

مهم‌ترین ویژگی این اعتراضات این است که عملاً به خونین‌ترین سرکوب تظاهرات مردمی و خیابانی در تاریخ ایران بدل شد. البته هنگام صدور چنین حکمی طبعاً این نکته را در نظر داریم که تاریخ تظاهرات مردمی و خیابانی در معنای مدرن آن، به انقلاب مشروطه باز می‌گردد. اما به هر حال، در این دوران هرگز هیچ یک از سرکوب‌ها و کشتارها، چه از نظر تعداد قربانیان و جان‌باختگان و چه از نظر فراگیری جغرافیای سرکوب با اعتراضات آبان ۹۸ قابل مقایسه نیست.

در شرایطی که مقامات جمهوری اسلامی آگاهانه از ارائه آمار دقیق و جزپیات مربوط به تعداد جان‌باختگان، مجروحان، بازداشت‌شدگان و خانواده‌های آسیب‌دیده خودداری می‌کنند، براساس تحقیقات نهادهای مدافع حقوق بشر مثل سازمان عفو بین‌الملل دست‌کم هویت ۳۰۴ تن از جان‌باختگان تا کنون محرز شده است. خبرگزاری رویترز شمار جان‌باختگان را دست کم هزار و ۵۰۰ نفر برآورد کرده است، عددی که با در نظر گرفتن گزارش‌ها و فیلم‌های منتشر شده از نقاط مختلف ایران، چه بسا به حقیقت نزدیک‌تر باشد.

در همین تاریخ معاصر، کشتار و سرکوب‌های خیابانی پیشین هرگز از خاطره‌ها زدوده نشده‌اند و هر کدام، خود سرچشمه تحولات و تغییراتی بوده‌اند که در نهایت بر حیات دستگاه مسئول سرکوب نقطه پایان گذاشته است.

به همین خاطر، هیچ دلیلی وجود ندارد که در پیامدهای آتی و بنیادین گسترده‌ترین، خشن‌ترین و خونبارترین کشتار تظاهرات خیابانی شهروندان ایرانی تردید کرد.

در همین یک سال هم طلیعه‌های این تغییر و پیامدها آشکار شده‌اند که در این نوشته تنها فرصت پرداختن به یکی از اصلی‌ترین نمونه‌های را داریم.

یکی از تعیین‌کننده‌ترین پیامدهای اعتراضات آبان ۹۸، تغییر قطعی صف‌بندی‌های سیاسی در عرصه سیاست ایران بود. این تغییر که پیشتر در برخی گفتمان‌های محدود به نیروهای سیاسی و یا تحلیل ناظران پدید آمده بود، برای اولین بار در عرصه اجتماع در جریان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ نمودار شد و در اعتراضات آبان ۹۸ قوام یافت و به قطعیت رسید.

تا پیش از اعتراضات دی ماه ۹۶، اعتراضات اصولا از چارچوب‌های فکری و سیاسی حاکمیت فراتر نمی‌رفتند و مهم‌ترین نمود آن جنبش سبز، پس از جنبش اصلاحات، بود. در فرجام کار جنبش سبز، به ویژه پس از عاشورای ۸۸ و آغاز بهار عربی، شعارهایی در اعتراضات شنیده شد که هشت سال بعد صورت‌بندی نهایی خود را یافت و در شعار «اصلاح‌طلب- اصولگرا؟ دیگه تمومه ماجرا» پدیدار شد.

در دی ماه ۹۶، دامنه و هدف اعتراضات از همان آغاز اصل حکومت جمهوری اسلامی و نه فقط جناحی از آن را دربرگرفت. همزمان و به طور متقابل، نیروهای سیاسی نیز به دو اردوی کاملاً متمایز تقسیم شدند. مهم‌ترین تحول در این میان، از بین رفتن مرزهای پیشین بین نیروهای خواهان وضع موجود یعنی تداوم و استمرار نظام جمهوری اسلامی بود.

اصلاح‌طلبان و طیفی از نیروهای سیاسی حاشیه قدرت که همچنان از بنیان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دفاع می‌کنند، مثل نهضت آزادی، در نظر و عمل، بقای نظام را اولویت اصلی خود دانستند حتی اگر اندک نقدهایی هم بر برخی شیوه‌های در پیش گرفته از سوی هسته سخت قدرت و جناح اصولگرای هوادار آن داشتند.

در حالی که جمهوری اسلامی در حال آغاز و اعمال خشونت بی حد و مرز علیه شهروندان بود، این طیف از نیروهای هوادار بقای جمهوری اسلامی با پیش کشیدن بحث‌های مانند «سوریه‌ای شدن ایران»، به معترضان هشدار می‌دادند و آنها را مسئول خشونت و یا در صورت شعله‌ور شدن اعتراضات و سرکوب‌ها، جنگ داخلی احتمالی در ایران معرفی ‌می‌کردند.

این خط‌کشی، صورت‌بندی منازعات سیاسی در ایران را برای همیشه تغییر داده است. اکنون نیروهای سیاسی و هواداران آنان در بدنه جامعه، که قدرت تعیین‌کنندگی مسیر حوادث آینده را دارند، با وجود برخی اختلافات درونی در دو اردوگاه کاملاً متمایز «دفاع از موجودیت و بقای نظام جمهوری اسلامی چه به شکل موجود و چه با برخی اصلاحات نامتعین» و «تلاش برای براندازی و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و اختلاف بر سر نظام جانشین آن» تجمع یافته‌اند.

از اعتراضات دی ماه ۹۶ و به‌ویژه اعتراضات آبان ۹۸، هر رویداد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این چارچوب و در این بستر جدید فهمیده و مایه بحث و عمل بوده است.

به‌عنوان مثال، ترور قاسم سلیمانی، ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی، اعتراضات صنفی و معیشتی، اعدام‌های سیاسی، ربودن فعالان سیاسی خارج از کشور، برخورد با فعالان حقوق بشری، فعالان حقوق زنان و ... بر خلاف گذشته که در چارچوب منازعات درون حاکمیتی و رقابت جناح اصلاح‌طلب و جناح اصولگرا گنجانده می‌شدند یا سعی می‌شد گنجانده و مدیریت شوند، اکنون به تمامی چنین پتانسیلی را از دست داده‌اند و تنها و تنها در بستر کلی، بقای و یا فنای نظام اسلامی فهمیده می‌شوند و مورد بحث و تحلیل قرار می‌گیرند و واکنش می‌آفرینند.

این همان نقطه عطفی است که می‌توان از آن به پایان فصلی در تاریخ معاصر ایران و تاریخ حکومت جمهوری اسلامی، و نوشته شدن سطرهای آغازین فصلی تازه تعبیر کرد.

یادداشت‌ها آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیستند.
  • 16x9 Image

    جمشید برزگر

    جمشید برزگر، تحلیلگر مسایل سیاسی ایران، نویسنده و شاعر است. او پیشتر، تحلیلگر ارشد بی‌بی‌سی در امور ایران، رئیس رادیو و وبسایت بی‌بی‌سی فارسی، و رئیس بخش فارسی دویچه‌وله بوده است.

XS
SM
MD
LG