یادداشتی از علی افشاری: روزنامه نیویورکتایمز با انتشار خبری بهنقل از چند مقام امنیتی آمریکا ادعا کرد پدر و دختری که حدود سه ماه پیش در خیابان پاسداران تهران کشته شدند؛ ابو محمد المصری، از بنیانگذاران القاعده، و دخترش مریم، همسر بیوه حمزه پسر اسامه بن لادن، بود.
به گزارش نیویورکتایمز، نیروهای اسرائیلی به خواست دولت آمریکا در روز ۷ آگوست (۱۷ مرداد ۱۳۹۹)، سالروز بمبگذاری در ساختمان سفارتهای آمریکا در آفریقا، سوار بر موتور این دو نفر را که سوار خودرو بودند با شلیک گلوله کشتند.
ابومحمد المصری که نام واقعی او عبدالله احمد عبدالله است، یکی از مؤسسان القاعده بود که بنا به ادعای نهادهای اطلاعاتی آمریکا طراح بمبگذاری در سفارتهای آمریکا در کنیا و تانزانیا در سال ۱۹۹۸ میلادی بود که به کشته شدن ۲۲۰ نفر و مجروح شدن صدها نفر منجر شد.
او سالها در فهرست کسانی بود که دولت امریکا برای دادخواهی قربانیان و تلافی حملات انجامشده به دنبال آنها بود و در سال ۲۰۱۸ ده میلیون دلار جایزه هم برای ارائه سرنخ و اطلاعاتی از او تعیین کرده بود.
در ارزیابیهای نهادهای امنیتی آمریکا، المصری دارای مهارت ویژه در خرابکاری و سازماندهی عملیات تروریستی معرفی شده و همچنین موقعیت او در بین اعضای القاعده در حدی بوده که نفر اول برای جانشینی ایمن الظواهری به حساب میآمده است.
منابع رسمی جمهوری اسلامی هویت دو نفری را که ۱۷ مرداد در نزدیکی میدان کتابی ترور شدند، یک استاد دانشگاه لبنانی به نام «حبیب داوود» و دخترش اعلام کردند که البته برخی خبرگزاریها مثل «فارس» این ادعا را بعد از مدتی حذف کردند. اما از همان موقع صحت این ادعا مورد تردید ناظران و افکار عمومی قرار گرفت.
اولین بار در نیمه ماه اکتبر (ماه گذشته میلادی) یک اکانت توئیتری به نام «AnbaJassim» که ظاهراً متعلق به یک روزنامهنگار آزاد در امارات متحده عربی است مدعی شد که افراد ترورشده ابومحمد مصری و دخترش بودند. حال برای اولین بار به صورت جدی در رسانه معتبر نیویورکتایمز این خبر منتشر شده که نفر دوم القاعده مقتول ترور خیابان پاسداران بوده است.
دلایلی که میتوان بر نادرستی ادعای جمهوری اسلامی برشمرد، نخست فقدان هرگونه اقدام مؤثر برای شناسایی علل قتل و پیگرد قضایی ضاربان از سوی مقامات اطلاعاتی و قضایی جمهوری اسلامی است. همچنین، در دانشگاههای ایران و لبنان هویت استادی به نام «حبیب داوود» وجود نداشت. علاوه بر این موارد، حزبالله لبنان نیز انتساب فرد کشتهشده به خود را نپذیرفت و مراسم ترحیم و یا بزرگداشتی برای او در لبنان نیز برگزار نشد.
از سوی دیگر، انجام عملیات مسلحانه و تروریستی در پایتخت ایران اقدام پرریسکی است که سوژه انتخابشده باید ارزش آن را داشته باشد و در عین حال در اندازهای نباشد که از سوی جمهوری اسلامی تحملناپذیر محسوب شود. از آنجا که مصری در ایران بوده، اگر زنده است، یا باید زنده بودن او در ایران نشان داده شود یا مدارک خروج او از ایران منتشر شود؛ دو اقدامی که تا کنون تحقق نیافته و تنها سخنگوی وزارت خارجه در الگوی تکراری جمهوری اسلامی به تکذیب ماجرا پرداخته و توضیحی در مورد آخرین مرحله پرونده قتل حبیب داوودِ ادعایی ارائه نداده است.
بنابراین، احتمال اینکه کشتهشدگان در خیابان پاسداران همان ابومحمد مصری و دخترش باشند، بسیار است.
اما ماجرا فقط در حد درستی یا نادرستی خبر ترور المصری در تهران نیست، بلکه هم نشانهای از تحولات زیرپوستی و پنهان در معادلات خاورمیانه و تشدید نفوذپذیری دستگاه امنیتی و تعمیق چاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی است و هم پیامدهای جدی برای مقامات تهران دارد و موقعیت آنها در مذاکرات احتمالی با دولت آمریکا را تضعیف میکند.
ترور المصری در تهران، در صورت صحت خبر، برگ تأیید دیگری بر افزایش توان اطلاعاتی و نظامی و بهخصوص عملیات خرابکارانه اسرائیل در داخل خاک ایران است. دولت اسرائیل در سال گذشته به نحو چشمگیری رویکرد بازدارنده خود علیه جمهوری اسلامی را به برخورد تهاجمی تغییر داده است.
انجام انفجار و عملیات تخریبی در داخل مراکز هستهای و نظامی جمهوری اسلامی ایران و ناامنسازی مراکز نظامی تحت کنترل ایران در قلمرو زمینی سوریه و ممانعت از ایجاد تأسیسات نظامی برای دائمی کردن حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه، نمودهای تغییر در رویاروییهای اسرائیل با جمهوری اسلامی است که از شکل درگیریهای نیابتی و غیرمستقیم به برخورد مستقیم تحول یافته است.
این وضعیت که نشانگر افزایش توان اسرائیل در مهار جمهوری اسلامی است، در کنار افزایش اعتراضات در عراق علیه جمهوری اسلامی و قرار گرفتن حزبالله لبنان در موقعیتی محتاطانه در لبنان، آشکار میسازد که روند نزولی قدرت منطقهای جمهوری اسلامی قابل توقف نیست و نظام ناگزیر از کاهش مداخلات سیاسی و نظامی در منطقه است و باید بیشتر به مسائل داخل مرزها بیندیشد و بیرون از مرزها برای جمهوری اسلامی به سمت ناامن شدن پیش میرود. اسرائیل راهکار پاسخ به تهدیدات امنیتی در بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی را علیه خود نظام به کار گرفته است.
علیرغم تبلیغات گسترده علیه خط نفوذ و دستگیری عدهای با اتهام جاسوسی و سیاستهای تقابلی با غرب و اسرائیل، آسیبپذیری اطلاعاتی و راهبردی جمهوری اسلامی نسبت به نفوذ موساد و سیستمهای اطلاعاتی غربی در حال تعمیق و گسترش است.
حفرههای ایجادشده حالت چاه عمیق اطلاعاتی پیدا کردهاند که پرناشدنی به نظر میرسند. گسترش فساد ساختاری و رانتخواری از یک طرف و تشدید مشکلات اقتصادی در کنار فقدان مشروعیت نظام سیاسی از طرف دیگر باعث شده نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی گستردهتر از قبل خود را در اختیار دستگاههای اطلاعاتی کشورهایی قرار دهند که جمهوری اسلامی آنها را «متخاصم» میشمارد.
در این وضعیت، جمهوری اسلامی ناگزیر از تغییر در سیاستهای منطقهای است که راه را برای انعقاد برجام ۲ یا افزوده شدن ملاحظات امنیتی و منطقهای به اختلافات هستهای، تا حدی هموار میکند. البته راهبرد سیاست خارجی نظام دستخوش تغییر نمیشود، اما دامنه و محدوده تاکتیکی آن دگرگون شده و نظام مجبور میشود توسعهطلبیاش را متوقف کند و تا اطلاع ثانوی در لاک دفاعی فرو برود.
اما حضور آزاد المصری در ایران از زاویهای دیگر، مانعی در مقابل مذاکرات احتمالی قرار میدهد. طبق گزارشهای تاییدنشده، المصری در سال ۲۰۰۳ در ایران زندانی شده و در سال ۲۰۱۵ آزاد شده است. همچنین گفته شده که وی پیشنهاد جمهوری اسلامی برای بازگشت به مصر را رد کرده بود. به هر حال حضور وی در ایران و زندگی نسبتاً آزادانه او همراه دخترش احتمال خدمات او و نقشش در تنظیم نوع و سطح همکاریهای جمهوری اسلامی با القاعده را برجسته میسازد.
جمهوری اسلامی از طرف نهادهای اطلاعاتی آمریکا که رویکرد فراجناحی دارند، متهم به همکاری با القاعده از سالهای اولیه دهه ۹۰ میلادی با میانجیگری حسن ترابی، نخستوزیر اسبق سودان، است.
منابع متعددی به همکاریهای آموزشی، تسلیحاتی و لجستیکی و تسهیل عبور آسان از مرزهای ایران بین دو طرف اشاره کردهاند. راستیآزمایی این ادعاها دشوار است، اما بازبینی و بررسی الگوی رفتاری جمهوری اسلامی و بهخصوص تاکتیکهای آن، وجود سطحی از ارتباط و همکاری در چارچوبی پیچیده را تأیید میکند.
حال پناه دادن به فردی که سالهاست مورد تعقیب نهادهای قضایی و اطلاعاتی آمریکا بوده و مسئول کشته شدن دهها آمریکایی محسوب میشود، هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی دارد و باید تاوان آن را بپردازد. نتیجه این اتفاق در مذاکرات و توافق احتمالی آینده مشخص میشود که شرایط را برای حداقلسازی امتیازها از سوی جمهوری اسلامی سختتر میسازد و دولت آمریکا را در موقعیت بالاتری در چانهزنی و استفاده از اهرمهای فشار قرار میدهد.
زمان انتشار این خبر نیز بیارتباط با اعلام پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا نیست و میتوان تأثیر جریانهای مخالفِ توافق بین دولتهای ایران و آمریکا و یا خواهان تشدید فشار بر جمهوری اسلامی ایران را مشاهده کرد.
البته در تحلیل آخر، جمهوری اسلامی ایران در خور سرزنش است که روابط مبهم وپیچیدهای با القاعده داشته و حریم امنی برای تروریست خطرناکی چون المصری فراهم کرده است.