شاید کسی گمان نمیکرد جشنوارههای جهانی سینمایی که محل تجمع اهالی سینما از سراسر جهان بود و اساساً در ستایش تماشای فیلم در تالارهای سینما و کمک به صنعت سینما (با دعوت از تماشاگران برای حضور در تالارها و ملاقات با عوامل فیلم) برگزار میشد، روزی به شکل آنلاین درآید.
حالا شصت و یکمین دوره جشنواره تسالونیکی که از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی اروپاست، به شکل کامل با نمایش ۱۷۷ فیلم به صورت آنلاین برگزار شد.
تمام فیلمها در وبسایتی مخصوص این کار به طور روزانه اکران میشدند و تماشاگران ساکن یونان میتوانستند با خرید بلیت به تماشای فیلمها در خانههایشان بنشینند. دست اندرکاران سینما و منتقدان جهانی هم بدون سفر به یونان، به فیلمها به شکل آنلاین دسترسی داشتند. بحثها و جلساتی هم از طریق اپلیکیشن زوم برگزار شد که تماشاگران میتوانستند به تماشای آن بنشینند و در بحثها شرکت کنند.
در بخش مسابقه بینالمللی امسال، دوازده فیلم نمایش داشت و داوران این بخش (از جمله بازیگری از ایران؛ ملیکا فروتن) جایزه پانزده هزار یورویی الکساندر طلایی تئو آنگلوپولوس را به فیلم «شناسایی چهرهها» ساخته فرناندز والادز، محصول مکزیک و اسپانیا، اهدا کردند؛ فیلمی که داستان زنی را روایت میکند که پس از ترک مکزیکو به سمت آمریکا، به دنبال محل سکونت پسرش است.
جایزه هفت هزار یورویی نقرهای این جشنواره به فیلم «حفار» ساخته گئورگیس گریگوراکیس از یونان رسید؛ فیلمی تلخ که داستان رابطه پسر و پدری را روایت میکند که پس از مدتها با هم ملاقات کردهاند و حالا بر سر زمین و املاک با هم اختلاف دارند، با نماهای طولانی و روایت کُند که گاه بیش از حد طولانی میشود.
اما یکی از بهترین فیلمهای این بخش، «سیبها» ساخته کریستوس نیکو از یونان بود که جایزه بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد؛ فیلمی که بخش افقهای جشنواره ونیز امسال هم با آن افتتاح شد و فضای غریبش تماشاگران را متحیر کرد: فضایی آرام که شخصیتش را در یک موقعیت غریب قرار میدهد و از تماشاگر صبورش میخواهد که با دوربینی که با فاصله میایستد به نظاره او بنشیند، آن هم در جهانی که ازخودبیگانگی به یکی از مهمترین مسائلش بدل شده و روزبهروز بیشتر از پیش آدمی را میآزارد.
در میان فیلمهای بخش «اکران ویژه»، میتوان بر دو فیلم از بهترینهای امسال دست گذاشت. اولی «برلین الکساندرپلاتز»، فیلم غریب برهان قربانی- فیلمساز آلمانی افغانیتبار - که داستان یک مهاجر آفریقایی را در برلین امروز پی میگیرد و سعی دارد در برداشتی از رمان معروف اوایل قرن بیستم، به درونیترین مفاهیم خیر و شر رسوخ کند.
دیگری «در گرگ و میش» ساخته شاروناس بارتاس از لیتوانی، از فیلمهای منتخب جشنواره کن امسال است که با تعطیل شدن این جشنواره مجال نمایش پیدا نکرد و حالا در تسالونیکی، چشمها را خیره میکند؛ فیلم غریبی که وقایع پس از جنگ دوم جهانی در لیتوانی را پی میگیرد و تصویر یک جوان از روستایی فقرزده و تحت سلطه کمونیسم را در فضایی خشن و درگیرکننده با ما قسمت میکند و حال و هوای «بیا و بنگر» ساخته درخشان الیم کلیموف (۱۹۸۵) را به خاطر میآورد.
جشنواره تسالونیکی امسال در دو بخش دیدنی «علمی-تخیلی» و «بزرگداشت» هم امکان تماشای برخی از فیلمهای کلاسیک کمتردیدهشده را فراهم کرد.
در بخش علمی- تخیلی، فیلمهای غالباً مهجوری از این ژانر از کشورهای گوناگون، از رومانی و شوروی تا ژاپن و کره جنوبی، به نمایش گذاشته شد؛ از جمله «یونگاری، هیولایی از اعماق» ساخته کیم کی دوک - که البته با کیم کی دوک معروف تفاوت دارد- و نیز «دهمین قربانی» ساخته الیو پتری با بازی مارچلو ماسترویانی و اورسالا آندرس.
بخش بزرگداشت هم به دو فیلمساز زن اختصاص داشت که آثارشان کمتر در معرض تماشای جهانی قرار گرفته است: ورا چیتیلوا، فیلمساز آوانگارد سینمای چک (چکسلواکی)، و آنیا برین، از اولین زنان فیلمساز در نروژ.
آنیا برین با فضایی تلخ و دوربینی با فاصله شخصیتهای سردش را در محیط اسکاندیناوی میکاود و در فیلم سیاه و سفیدی چون «تجاوز» (۱۹۷۱) قربانی بیگناهش را مقهور یک سیستم ناعادلانه به نمایش میگذارد. «بازیهای عشق و تنهایی» دیگر اثر اوست که در سال ۱۹۷۷ ساخته شده و با آن که با وفاداری به رمان، شخصیت اصلی مردش را روایت میکند، اما حس و حال زنانه تلخی دارد که هر از گاه فیلمهای اینگمار برگمان (بهویژه «فریادها و نجواها») را به خاطر میآورد، بیآن که بتواند به قدرت جادویی برگمان در روایت زنان نزدیک شود.