یادداشتی از حبیب حسینیفرد: حکومت روسیه در سالهای گذشته، بهرغم سیاست عمومی مبنی بر محدود نگاه داشتن رشد و قدرت مانور اپوزیسیون، تلاشی جدی برای بازداشت و منفعلکردن آلکسی ناوالنی نداشته است. اما شتابِ اینبارِ حکومت برای بازداشت سریع او در بازگشت از آلمان شاید نشانههایی از برخی تغییرات و نگرانیها باشد.
در روزها و ساعات قبل از بازگشت آلکسی ناوالنی به روسیه در روز یکشنبه، ۲۸ دی، این سؤال مطرح بود که کرملین با این مخالفِ خود که حالا پنج ماه بعد از مسمومیت جنجالبرانگیز در سیبری با سم نوویچوک و مداوا در آلمان به کشور برمیگردد، چه خواهد کرد.
ناوالنی بعد از مرخصی از بیمارستان در آلمان ابا نکرد از اینکه خودِ پوتین را پشت مسمومیت خود معرفی کند و مقابلهاش با دولت روسیه را آشکارا به سطحی بالاتر ببرد. او حتی با انتشار فایلهایی صوتی که میگفت از گفتوگوی تلفنی خود با یک افسر سازمان اطلاعات داخلی روسیه ضبط کرده، عملاً دولت روسیه را در مقام متهم اصلی مسمومیت خود نشاند. «افسری» که در فایل صوتی با ناوالنی سخن میگوید، به «شرح ماجرای مسمومیت او و آمران و عاملانش» میپردازد.
با اینهمه، در آستانه بازگشت ناوالنی به مسکو این گزینه هم مطرح بود که اگر دولت روسیه با گل و شیرینی به استقبالش نمیرود، بازداشت او را هم، آنچنانکه تهدید کرده بود، به محض ورود او به فرودگاه مسکو به اجرا نمیگذارد.
این فرض اما غیرواقعی از کار درآمد و ناوالنی در همان فرودگاه مسکو به دلیل اتهاماتی که از قبل علیه او اقامه شده بود بازداشت شد. بازداشت او از جمله به دلیل اتهاماتی مثل «عدم معرفی دوماهانه به پلیس» و نیز «سوءاستفادههای شخصی از کمکها به بنیاد او برای مقابله با فساد» صورت گرفت.
سال ۲۰۱۴ دادگاهی در مسکو ناوالنی و برادرش را به تقلب و پولشویی در ارتباط با یک شرکت فرانسوی تولید وسایل آرایشی مجرم شناخت. گرچه ناوالنی در دادگاه دلیل آورد که اقدامات او ضرری متوجه شرکت فرانسوی نکرده و اتفاقی هم که افتاده در زمان وقوع مشمول مجازات نمیشده، ولی برادر او با حکم دادگاه دو سال و نیم در زندان به سر برد و خود ناوالنی به قید ضمانت از سه سال و نیم زندان معاف شد ولی میبایست هر دو ماه خود را به پلیس معرفی کند.
دادگاه حقوق بشر اروپا که روسیه را هم شامل میشود، بعدها این حکم را نادرست و باطل اعلام کرد، ولی قوه قضائیه روسیه همچنان آن را معتبر میداند. حالا این قوه با این استدلال که ناوالنی بعد از مرخصی از بیمارستان در آلمان به روسیه برنگشته و خود را در مهلت مقرر به پلیس معرفی نکرده، اجرای مجازات تعلیقی او را به جریان انداخته است. هم ناوالنی و هم وکلای او تردیدی ندارد که این اقدامات و اتهامات جعلی و دارای انگیزههای سیاسی است.
امید به بازداشت نشدن ناوالنی ازجمله به این واقعیت برمیگشت که گرچه او بهخصوص پس از مسمومیت به نامی آشناتر در صحنه سیاسی روسیه بدل شده و کارزار او برای «افشای فساد در دستگاه حکومتی و در میان مقامهای ارشد» بیشتر توجهبرانگیز شده، ولی همچنان در مقام و موقعیتی نیست که خطری جدی برای کرملین ایجاد کند.
«بلاگری گمنام» یا مخالفی جدی؟
در تازهترین نظرسنجی که مؤسسه تحقیقاتی مستقل لوادا در روسیه انجام داده، ۷۸ درصد پرسششوندگان از مسمومیت ناوالنی باخبر بودهاند ولی تنها ۲۰ درصد آنها همدلی و همفکری نشان دادهاند و از فعالیتهایش استقبال کردهاند. اکثریت یا مخالف او یا بیتفاوت بودهاند که بیارتباط به نوع خبررسانی شبکههای مختلف رادیو و تلویزیونی همسو با دولت در مورد ناوالنی نیست.
دولت روسیه تا کنون با مسمومیت ناوالنی با رویکردی حاکی از بیاعتنایی رفتار کرده و هیچ ضرورتی برای گشودن پرونده قضایی در مورد مسمومیت ناوالنی و تعقیب عاملان و آمران آن ندیده است. در روسیه این بحث مطرح بوده که چون آمریکا در به توقف کشاندن پروژه خط لوله گاز «نورد استریم دو» از روسیه به آلمان و اروپا ناکام مانده، کل «سناریوی مسمومسازی ناوالنی با این هدف طراحی شده که وجهه روسیه بیاعتبار شود و آلمان برای فسخ پروژهٔ یادشده زیر فشار بیشتری قرار گیرد».
مسکو البته دولت آلمان را هم که بر صحت «مسمومیت ناوالنی با نوویچک» مهر تأیید زده متهم میکند که برای تأیید این ادعای خود حاضر به همکاری و ارائه سند و مدرک به دوایر مربوط در روسیه نیست. کرملین همچنین با استناد به اجازه شخص پوتین برای اعزام ناوالنی به آلمان برای مداوا مدعی است که اگر قرار بود او کشته شود یا مسمومیتی در کار بود که در آلمان افشا بشود، اصولاً چنین اجازهای صادر نمیشد.
تلاش کرملین به کماهمیت نشان دادن نقش و موقعیت ناوالنی و مسمومیت او در سخن پوتین و سخنگوی او که اصولاً اسم ناوالنی را به زبان نمیآورند و بهعنوان «بلاگر گمنام» یا «بیمار برلینی» از او یاد میکنند مشهود است. بیتفاوتی جامعه روسیه به مورد مسمومیت ناوالنی هم البته در خدمت این مشی کرملین قرار گرفته است.
محدودیت اقبال به ناوالنی که بخش قابلاعتنایی از آن به جنگ تبلیغاتی علیه او برمیگردد، از جمله در این آمار لوادا دیده میشود که ۱۷ درصد پرسششوندگان هیچ نامی از او نشنیدهاند و ۵۰ درصد هم که شنیدهاند، نسبت به رویکردها و مشی او نگاهی منفی دارند. نام ناوالنی در رسانههای مسلط در روسیه اغلب یادآور ماجراجویی سیاسی و دلقلکبازی و ریاکاری و همدستی با قدرتهای خارجی است.
همین آمار نشان میدهد که بهرغم آنکه کانال یوتیوب ناوالنی نزدیک به ۵ میلیون نفر مشترک دارد و ۲۲ میلیون نفر هم فایل صوتی تلفن گفتوگوی ناوالنی و «مأمور سازمان امنیت داخلی روسیه درباره نقش دولت در مسمومیت» او را شنیدهاند، تنها ۳۹ درصد از جوانان به این روایت باور دارند و مسمومیت را ناشی از انگیزههای سیاسی تلقی میکنند.
همزمان، بخش عمده جمعیت میانسال و سالخورده که اغلب هم در مناطق غیرشهری زندگی میکنند، بیشتر بر این باورند که مسمومیتی در کار نبوده و پای تبلیغات تحریکآمیز نهادهای اطلاعاتی غربی یا صحنهسازی خود ناوالنی در میان است.
جامعهای بیتفاوت؟
این تفاوتها شاید به یک شکاف نسلی و منطقهای تعبیر شود، ولی واقعیت چیز دیگری است. نظرسنجی لوادا نشان میدهد جوانانی که ۳۹ درصدشان گرایش بیشتری به پذیرش روایت وجود انگیزههای سیاسی در مسمومیت ناوالنی دارند، اغلب در عمل غیرسیاسیاند. بنا بر همین آمار، جوانان ۱۶ تا ۲۵ سالهٔ روسیه غیرسیاسیترین قشر جامعهاند. آنها به ارزشهای دمکراتیک باور دارند، ولی خودشان در تبعیت از پراگماتیسم و فلسفه «خوشباشی» و مصرفگرایی که گستردگی شدیدی در میان این نسل دارد اکیداً احتراز دارند از اینکه تلاش و هزینهای برای تقویت و تحکیم این ارزشها صرف کنند.
گلب گودکف، رئیس مؤسسه تحقیقاتی لوادا، در توضیح بیشتر مشخصات این نسل به یک نشریه آلمانی گفته است که آنها به ناوالنی بیاعتنا نیستند، ولی مایلاند در تلویزیون و اینترنت او را دنبال کنند، گویی به تماشای بازی فوتبال نشستهاند.
نسلهای میان ۲۵ تا ۴۰ سال که به لحاظ سیاسی جدیتر و حساسترند هم بیش از آن درگیر معیشت و گرفتوگیرهای حکومتی هستند که فعالانه در پیگیری حقوقشان پا به میدان بگذارند و لذا نوعی از راهآمدن با شرایط را دنبال میکنند.
نازل بودن فرهنگ سیاسی یک جامعهٔ برآمده از درون نظامی توتالیتر و عدم کار جدی در سی سال گذشته برای ارتقای این فرهنگ، بهعلاوهٔ تجربهٔ سقوط اقتصادی و هرجومرج دوران بوریس یلستین در ده سال پس از فروپاشی شوروی که وجهه مثبتی از دموکراسی و نوع مناسبات کشورهای غربی با دولت متحد خودشان در روسیه در اذهان به جا نگذاشته، در کنار تبلیغات رسانههای نزدیک به کرملین که به این درک منفی دائم پروبال داده و سیمایی تخریبگر از لیبرالیسم و دموکراسی غربی ارائه کردهاند، همه و همه در این انفعال اجتماعی نقش داشتهاند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، دو روز بعد از بازداشت ناوالنی در مسکو و در پی اعتراضات کشورهای غربی به این بازداشت، این واکنشها را «تلاش اروپا و آمریکا برای انحراف افکار عمومی از بحران لیبرالیسم غربی» توصیف کرد.
اینکه در گستردهترین تظاهرات اعتراضی سالهای اخیر در مسکو حداکثر ده تا بیست هزار نفر شرکت میکنند را باید بر بستر تجربهٔ یادشدهٔ جامعهٔ روسیه و فضای تبلیغات رسمی توضیح و تبیین کرد. حتی اعتراضات گستردهٔ تابستان گذشته در منطقه خاباروفسک علیه بازداشت مقام ارشد این منطقه و طرح شعارهایی علیه ولادیمیر پوتین هم گرچه ابتدا با همدلی ۴۷ درصد جامعهٔ روسیه روبهرو شد، ولی با اقدامات شکافاندازانه و فرسایشی و بعضاً انسدادگرایانه حکومت نهایتاً رو به خاموشی رفت و حالا سه درصد جامعه هم آن همراهی و همدردی سابق را ندارد.
ضعیف ماندن موفقیت ناوالنی در کسب نظر مساعد مردم یا برخی تردیدها در غرب نسبت به گرایشهای واقعی او تا حد معینی به رویکردهای شدیداً ناسیونالیستی و غیردموکراتیک او در سالهای گذشته و همصدا شدن با تبلیغات در دفاع از روسهای ناب و علیه اهالی قفقاز روسیه یا با موضعگیری مبهم او در مسئلهٔ الحاق کریمه به خاک روسیه هم بیارتباط نیست.
اقدام کرملین؛ از سر خونسردی یا از سر ترس و خشم؟
درست است که ناوالنی در انتخابات اخیر مناطق شرقی روسیه با فراخواندن مردم به رأی دادن به احزابی غیر از حزب نزدیک به کرملین (روسیه متحد) تا حدودی موفق بود و در برخی نقاط این حزب ریزش آرای محسوسی هم داشت و گرچه در انتخابات سراسری پاییز آینده هم میتواند این تاکتیک موفقیتهایی داشته باشد، ولی ناوالنی هنوز هم بهرغم معروفیت بیشتری که کسب کرده، حتی در نگاه اپوزیسیون روسیه بهلحاظ پشتوانهٔ اجتماعی و پایگاه رأی در موقعیتی تلقی نمیشود که خود یک نیروی سیاسی قوی را ایجاد و نمایندگی کند یا به رقیبی قَدَر برای پوتین بدل شود.
از طرفی، در سالهای گذشته نهادهای امنیتی و قوه قضائیه روسیه این امکان را داشتهاند که در چارچوب پروژههای سیاسی کرملین برای منفعل سازی و محدود نگه داشتن قدرت مانور مخالفان، ناوالنی را هم در ارتباط با برخی پروندهها و اتهامات به پشت میلههای زندان بیندازد یا به گونهای دیگر مانع تحرک سیاسی و اجتماعی او شود. ولی اغلب با این استدلال که ناوالنی رقمی نیست و کرملین به دست خود نباید از او قهرمان بسازد، از چنین کاری احتراز شده است.
اینکه اینبار، بهرغم معروفیت بیشتر ناوالنی و حساسیت بیشتر کشورهای غربی و نیز بسیج و تجمع هوادارانش در فرودگاه مسکو، دولت روسیه بازداشت او را حتی به چند روز یا چند ساعت بعد از بازگشت موکول نمیکند، دلایل متفاوتی میتواند داشته باشد.
کرملین پایگاه اجتماعی ناوالنی در روسیه و موقعیت و اهرمهای فشار کشورهای حامی او در غرب را ضعیفتر از آن میداند که بازداشت ناوالنی را با پیامدها و واکنشهای جدی توأم کند. نه آمریکا که در دوران ترامپ شماری از تحریمها را علیه روسیه به اجرا گذاشته حالا در دوران گذار و حتی پس از انتقال قدرت به بایدن اهرمهای فشار قدرتمندی در اختیار دارد، نه اروپا با توجه به منافع متقابل با روسیه و اهمیت این کشور در معادلات منطقهای و بینالمللی میتواند در اعمال فشار از حد معینی فراتر برود و نه به طور مشخص آلمان بهرغم همهٔ فشارها پروژهٔ استراتژیک خط لولهٔ گاز نورد استریم را برای مورد ناوالنی قربانی خواهد کرد.
این گمان هم منتفی نیست که دولت روسیه با زندانی کردن سریع ناوالنی شاید این امید را داشته که با فشار یا با قول و قرار یا هرچه «تأییدیهای اقرارآمیز» از خود او بگیرد که «ماجرای مسمومیت با نوویچک صرفاً یک سناریوی ساخته خود ناوالنی و محافل امنیتی غرب» بوده است.
ولی بازداشت ناوالنی میتواند نشانهای از احساس ضعف و آچمزی توأم با خشم و عصبیت در کرملین یا دولت روسیه هم باشد.
در شرایطی که روسیه با بحران اقتصادی ناشی از همهگیری جهانی کرونا، تعطیل نسبی فعالیتهای اقتصادی و کاهش محسوس بهای نفت در بازار جهانی روبهروست و در شرایطی که از یکی دو سال پیش با حذف یا کاهش برخی تأمینات اجتماعی، افشای فسادهای بیشتر و نیز با تغییر در قانون اساسی به سود ریاستجمهوری بیانتهای پوتین نارضایتیهایی در جامعه روسیه شکل گرفته و محبوبیت او و حزب نزدیک به کرملین تا حدودی در معرض فرسایش است، طبیعی است که شکلگیری یک جایگزین جدی حتی از «بلاگر گمنامی» که حمایتهای غرب را هم دارد، منتفی نباشد، لذا برای «محکمکاری» هم که شده قطع ارتباط او با جامعه شاید بهتر جواب بدهد.
در محافل رسمی و رسانهای روسیه این بحث هم حاشیهای و نادر نیست که اصولاً ناوالنی با «قهرمانانه» جلوه دادنِ بازگشت خود به روسیه بهرغم همهٔ خطرها و با اتکا به معروفیت بیشتری که در جریان مسمومیت کسب کرده آهنگ برگشت کرده است تا در آستانه انتخابات مجلس در پاییز، حکومت را به هر میزان که بتواند به چالش بکشد.
تصمیم دادگاه مسکو در روز ۹ بهمن به ادامه بازداشت یا آزادی ناوالنی میتواند نشانگر این باشد که دولت روسیه برای او چه برنامهای تدارک دیده است و این مخالف خود را بهراستی تا چه حد جدی میگیرد و مایه نگرانی میداند.