مجبور شدنِ قاسم قصیر، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی لبنانی نزدیک به حزبالله، به عذر خواستن بابت اظهارات اخیرش در نقد این گروه شبهنظامی تحت حمایت ایران، بازتاب گستردهای در رسانههای عربی منطقه داشته است.
تقریباً همه میدانند که حزبالله لبنان نیز مثل دیگر گروههای اقتدارگرا و تمامیتخواه هیچگونه نقدی را بهویژه از درون اردوگاه خود تحمل نمیکند و در این زمینه حتی برای هواداران خود استثنایی قائل نمیشود.
حزبالله لبنان در سرکوب مخالفان و منتقدان پیشینه طولانی دارد و مورد عذرخواهی اجباری قاسم قصیر بابت اظهاراتش درباره این گروه نه اولین که صرفاً تازهترین نمونه در این زمینه است.
قاسم قصیر چه گفته بود؟
قاسم قصیر روزنامهنگار باسابقهای است که در کارنامه فعالیتهایش کار در سفارت ایران در بیروت و همکاری نزدیک با حزبالله لبنان را نیز دارد. خانواده او همچنین به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بسیار نزدیک است.
اما او دو هفته پیش، در یک برنامه تلویزیونی شبکه انبیان که به عنوان صدای حزب شیعی امل لبنان به رهبری نبیه بری، رئیس مجلس این کشور، شناخته میشود، با لحنی صریح از سیاستهای حزبالله لبنان انتقاد کرد و از «دو مشکل» در حزبالله سخن گفت که بهعقیده او باید حل شود.
قصیر صراحتاً گفت که اولین مشکل «رابطه حزبالله لبنان با ایران» و بهویژه شخص رهبر جمهوری اسلامی است. این روزنامهنگار تأکید کرد که حزبالله باید به «یک حزب لبنانی» تبدیل شود و به «این که در خدمت ولایت فقیه است» پایان دهد.
دومین مشکل به نظر این روزنامهنگار «مسئله مقاومت» است. او گفت: «حزبالله نمیتواند همچنان بهتنهایی به مقاومت ادامه دهد؛ این مسئله باید بخشی از چارچوب استراتژی دفاعی [لبنان] شود.»
قاسم قصیر همچنین به نقش حزبالله لبنان در منطقه در یک دهه گذشته، یعنی دقیقا از زمان آغاز اعتراضات «بهار عربی» در برخی از کشورهای عربی شمال آفریقا و خاورمیانه، پرداخت.
زمانی که این اعتراضات به سوریه رسید، حزبالله لبنان به همراه نیروهای جمهوری اسلامی برای سرکوب معترضان به کمک رژیم بشار اسد شتافت. این سرکوب منجر به جنگ داخلی در سوریه شد و حضور نظامی حزبالله در سوریه ادامه یافت.
قاسم قصیر گفت که در ده سال گذشته حزبالله «در خارج از کشور نقش داشته» و «اکنون زمان آن فرارسیده که حزبالله به لبنان بازگردد.»
این اظهارات قاسم قصیر تقریباً همان خواستههای اصلی مردم لبنان و جامعه بینالمللی از حزبالله است؛ این که از «مزدوری» یک رژیم خارجی دست بکشد و به حزبی کاملاً «ملی» تبدیل شود، به مداخله در خارج از مرزهای لبنان پایان دهد و نیروهای مسلح خود را در نیروهای ارتش لبنان ادغام کند.
حتی فرانسه نیز که در میان کشورهای غربی رابطه نزدیکی با لبنان دارد، همین خواستهها را مطرح کرده و امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، در سفرهایی که پس از انفجار بندر بیروت به لبنان انجام داد، بر همین مطالبات تأکید کرد.
فشار حزبالله علیه منتقدان
اما هم حزبالله و هم جمهوری اسلامی به عنوان «قیّم» این گروه، همواره این درخواستها را رد کردهاند و نهتنها حاضر به مذاکره در این موارد نشدهاند که اساساً حزبالله طرح چنین موضوعاتی را در میان اعضا و هواداران خود نیز برنمیتابد.
حزبالله لبنان نیز دقیقاً همانند جمهوری اسلامی دارای یک «سپاه سایبری» است که با رکیکترین الفاظ به منتقدان این گروه شبهنظامی در شبکههای اجتماعی حمله میکنند و هرگونه طرح انتقاد درباره این گروه را با موجی از واکنشهای سرکوبگرانه و توهینآمیز پاسخ میدهند.
پس از این اظهارات قاسم قصیر نیز موجی از این واکنشها به پا خاست و بعد از چند روز، در حالی که به گفته رسانههای لبنانی این روزنامهنگار «در دسترس» نبود، بیانیهای از طرف او منتشر شد که حرفهای پیشین خود را رد میکرد.
قصیر، ضمن عذرخواهی و اعلام وفاداری به حزبالله، نوشت: «مباحثی که من هنگام مصاحبه با انبیان مطرح کردم، درست مثل نحوهٔ ذکر و زمان آنها، مناسب نبود». این روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی همچنین نوشت که «هرگز عضویت در حزبالله یا مقاومت را زیر سؤال» نبرده است.
او با تلاش برای تعدیل اظهارات پیشین خود ادامه داد که حضور حزبالله در خارج از مرزهای لبنان در یک دههٔ گذشته «به دلایل ژئوپلیتیک» بوده و اگر اکنون موضوع بازگشت نیروهای حزبالله به لبنان را مطرح کرده، به دلیل «تغییر شرایطی» است که حتی موجب شد حزبالله در گذشته درباره پایان حضور در عراق و بازگشت به کشور تصمیم بگیرد.
او همچنین در توضیح اظهاراتش درباره رابطهٔ حزبالله با ایران بر همین «تغییر شرایط» تأکید کرد که میتواند به اتخاذ «رویکرد جدیدی مطابق با اظهارات حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله» نیاز داشته باشد.
قاسم قصیر در بیانیهٔ عذرخواهی خود نوشت: «من از همهٔ مقاومت عذرخواهی میکنم، اگر مصاحبهام آنان را آزردهخاطر کرد. و به راه مقاومت همچنان پایدار خواهم بود.»
رسانههای لبنانی نگارش و انتشار این بیانیهٔ قاسم قصیر را نتیجهٔ فشار حزبالله لبنان قلمداد کردهاند. این گروه شبهنظامی که سالهاست موجب ناپایداری سیاسی و اقتصادی در لبنان شده، از زمان آغاز اعتراضات داخلی لبنان در ۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، مورد شدیدترین انتقادها حتی از سوی شیعیان لبنانی قرار گرفته است.
در اعتراضاتی که طی بیش از یک سال اخیر در لبنان به راه افتاد، برخی مناطق که بهطور سنتی پایگاههای حزبالله به شمار میرود نیز دستخوش ناآرامی شد.
با این حال طرح صریحترین انتقادها و اصلیترین خواستهها از لبنان از زبان یکی از چهرههای مطرح و همچنین از یک شبکهٔ وابسته به شیعیان لبنان، «تابوشکنی» ارزیابی شده است. ضمن آنکه قاسم قصیر یک روزنامهنگار عادی یا حتی یک روزنامهنگار شیعی ولی لیبرال محسوب نمیشود، او سالهاست که به همراهی با حزبالله لبنان و حکومت جمهوری اسلامی مشهور بوده است.
افزایش انتقادها همزمان با افزایش سرکوب
خشم حزبالله علیه این روزنامهنگار زمانی بیشتر شد که قاسم قصیر در مصاحبهاش با شبکه انبیان، از برگزاری مراسم اولین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی در لبنان نیز انتقاد کرد و گفت این مراسم تا حدودی اغراقآمیز بود و احتمالاً برای «جبران» روانیِ ناتوانی از انتقام کشته شدن سلیمانی بوده است.
این اظهارات را برخی حتی «سخنان براندازانه» تعبیر کردند و برخی نیز او را با شیخ صبحی طفیلی، روحانی سیاستمدار لبنانی و اولین دبیرکل حزب الله لبنان، مقایسه کردند که بهمرور از این حزب جدا شد، حزب دیگری تأسیس کرد و نهایتاً هدف سرکوب حزبالله قرار گرفت.
اظهارات انتقادی این روزنامهنگار درباره قاسم سلیمانی در حالی بود که در اولین سالگرد کشته شدن سلیمانی، بسیاری از مردم لبنان در شبکههای اجتماعی از نصب مجسمهٔ قاسم سلیمانی در بیروت انتقاد کردند و حتی با هشتگهایی خواستار خروج ایران از لبنان شدند.
اما حزبالله لبنان شیعیان منتقد خود را بهسادگی به «خیانت» و حتی «ارتداد» متهم میکند. شیوهای که حزبالله لبنان در برخورد با مخالفان و حتی منتقدانش به کار میگیرد، تقریباً همان شیوهٔ مرسوم در جمهوری اسلامی است.
برای نمونه، چند ماه پیش حزبالله لبنان از یک روحانی بلندپایهٔ شیعی لبنان به نام علی الامین که از منتقدان جمهوری اسلامی ایران است، شکایت کرد و در دستگاه قضایی لبنان پروندهای علیه او گشوده شد.
حزبالله لبنان این روحانی شیعه را به حمایت از اسرائیل متهم کرد، اما شکایت علیه او نمونه دیگری از سرکوب و سانسور مخالفان شیعی حزبالله در درون مرزهای لبنان ارزیابی شد.
افزایش انتقادها و همچنین تندتر شدن لحن انتقادها علیه حزبالله لبنان و، در مقابل، سرکوب و اِعمال فشار بر کسانی که این انتقادها را مطرح میکنند، نشاندهنده عمق بنبست ملی، منطقهای و بینالمللی است که این گروه شبهنظامی شیعی در آن به سر میبرد.
حزبالله لبنان در دوران چهارساله ریاستجمهوری دونالد ترامپ بهشدت تضعیف شده و اسرائیل نیز حملات مؤثری علیه مواضع این گروه چه در داخل خاک لبنان و چه در سوریه انجام داده است.
ده سال پس از سرکوب مردم معترض در منطقه با کمک حزبالله، این گروه اکنون نگران آتش گرفتن خرمن اعتراضات در اردوگاه شیعیان و هواداران خود در لبنان است.
و به همهٔ اینها باید افزود که طرح انتقادهای قاسم قصیر از تلویزیونِ مورد حمایتِ نبیه بری نشان میدهد که حزبالله حتی از سوی احزاب متحد خود تحت فشار و انتقاد قرار دارد.