لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ تهران ۰۶:۵۳

تحولات سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا از زمان به قدرت رسیدن بایدن


یادداشتی از همن سیدی: معمولاً صد روز اول ریاست جمهوری برای اولین ارزیابی کارنامه یک رئیس‌جمهور جدید در نظر گرفته می‌شود اما با توجه به سیر سریع تحولات و همچنین با توجه به حجم زیاد دستورات و فرمان‌هایی که بایدن در همان روزهای آغازین حضورش در کار سفید صادر کرد، می‌توان سه هفته نخست را هم دوره‌ای مناسب برای ارزیابی عملکرد او قرار داد، مخصوصاً در ارتباط با تحولات خاورمیانه که بایدن علیرغم سکوتش در چند روز اول، با مواضع جدیدش بسیاری را شگفت‌زده کرد.

قبل از پرداختن به این مواضع جدید بهتر است مروری بر شعارهای انتخاباتی او در مورد خاورمیانه در دوران رقابت‌های درون حزبی و همچنین رقابت با ترامپ داشته باشیم.

مواضع بایدن در آن دوران یک ساله از همه لحاظ بسیار رادیکال بود. او نه تنها علیه اردوغان موضع گرفت که علناً گفت باید اپوزیسیون داخلی اردوغان را تقویت کرد. در مورد عربستان برای اولین در تاریخ ۷۶ ساله روابط استراتژیک دو کشور (دیدار روزولت و ملک عبدالعزیز در ۱۹۴۵) این کشور توسط یک کاندید ریاست جمهوری، منفور نامیده شد و در مورد ایران هم وعده داد فشار اقتصادی را به فشار حقوق بشری و همزمان بازگشت به برجام تبدیل کند.

اکنون در این نوشته به این می‌پردازیم که با توجه به این سه موضوع، پس از سه هفته چه تحولاتی در سیاست خاورمیانەای آمریکا روی داده است. نخست نگاهی گذرا به سیاست آمریکا در قبال ترکیه و عربستان می‌اندازیم و سپس به تفصیل، به تحولات ایران و برجام می‌پردازیم.

اردوغان و ملک سلمان مواضع بایدن را جدی گرفتند و از قبل خود را برای دوران جدیدی از روابط خود با آمریکا و تحولات در داخل آماده کرده بودند. ترکیه در اولین اقدام به اسرائیل سیگنال دوستی و روابط مجدد فرستاد. کاردار جدید اسرائیل را در آنکارا پذیرفت، حماس را در تنگنا گذاشت و یکی از اعضایش را در فرودگاه استانبول دستگیر کرد. روز هفتم فوریه اولین هواپیمای اسرائیلی پس از ۱۰ سال در فرودگاه استانبول به زمین نشست.

در دو هفته گذشته اردوغان دوبار بر لزوم اصلاحات در ترکیه تأکید کرد (البته معلوم نیست فردی که دو دهه است خود زمام امورهمه را در دست دارد و همه مشکلات کنونی پیامد سیاست‌های او است، چگونه خودش هم اصلاحات را به عهده می‌گیرد). این فقط دولت اردوغان نیست که در ترکیه خود را برای دوران بایدن آماده کرده است. اپوزیسیون هم چه آنهایی که در پارلمان حضور دارند و چه دانشجویان دانشگاه بوغازیچی از قول بایدن در حمایت از اپوزیسیون اردوغان روحیه دوباره‌ای گرفته‌اند.

در عربستان هم ضمن اینکه کلید برقراری رابطه با اسرائیل، چه در مورد خود عربستان، چه سایر کشورهای عربی و اسلامی هنوز در دست محمد بن‌سلمان است، اما مقامات این کشور هم خود را برای دوران جدید روابط با آمریکا آماده کرده‌اند. در یک سال گذشته تعداد اعدام‌ها به عربستان به نحو چشمگیری کاهش یافته است (به تازگی هم حکم اعدام یک معترض شیعه به ۱۰ سال زندان کاهش یافت). در عرصه حقوق زنان هم پیشرفت‌هایی صورت گرفته است. در بخش آموزش، محتوی ضد یهودی و ضد همجنس‌گرایی از کتاب‌های درسی حذف شده و در سطح منطقه هم عربستان قول داده است کشورهای فقیر منطقه را در تأمین واکسن کرونا کمک کند.

از همه مهم‌تر در پی تحولات فرانسه و مبارزه این کشور با افراط‌گرایی اسلامی، ریاض کاملاً از پاریس حمایت کرد. می‌ماند جنگ یمن که خود سعودی‌ها هم به بی‌فایده بودن این جنگ پی برده‌اند و دنبال راه خروجی می‌گردند. بایدن شعار پایان جنگ یمن را جایگزین شعار بازگشت به برجام کرده است، به عنوان اولویت اصلی خود در خاورمیانه، به این نحو:

بایدن در خاورمیانه حداقل به یک دستاورد بزرگ نیاز داشت و می‌دانست که این دستاورد بزرگ باید از طریق تهران، آنکارا و ریاض به دست بیاید: اعمال فشار بر دو دوست قدیمی بدون راندن آنها به سمت چین و روسیه، سازش با یک دشمن قدیمی، بدون تکرار اشتباه دوران اوباما. با تضعیف شانس هر کدام از این سه تحول، نقش و اهمیت دو تحول دیگر افزایش می‌یابد.

مجموعه اقداماتی که جمهوری اسلامی در ماه‌های گذشته انجام داد به این امید بود که روند بازگشت بایدن به برجام را سرعت ببخشد اما دقیقاً نتیجه عکس داد. اقدامات کذایی تروریستی در هندوستان و بحرین و آفریقا، فرش قرمز پهن کردن برای طالبان، گروگان‌گیری کشتی کره‌ای، حملات کور و بدون تلفات به کاروان‌های نظامی در عراق، و ارسال مجدد اسلحه به حوثی‌ها از این موارد بود که البته هیچکدام به اندازه افزایش غنی‌سازی و تهدید به اخراج بازرسان آژانس شرایط را برای تهران بدتر نکرد.

جمهوری اسلامی برای اینکه از همان روز نخست بایدن کارش را با بازگشت به برجام شروع کند، ۲۰ روز قبل از ورود بایدن به کاخ سفید، سال تازه میلادی را با این تهدید وزارت خارجه شروع کرد که تنها چند هفته به عمر برجام باقی مانده است. ۱۰ روز بعد هم موضوع اخراج بازرسان مطرح شد که تنها واکنش تند اروپایی‌ها را در پی داشت. پس از انتظاری طولانی، زمانی که بایدن به تشریح سیاست‌هایش در خاورمیانه پرداخت معلوم شد که همه تلاش‌های جمهوری اسلامی بدون نتیجه بوده، به نحوی که بایدن در سخنرانی خود حتی به برجام و تحریم‌ها اشارەای نکرد و چند روز بعد وزیر خارجه‌اش برای بازگشت به برجام شرط سنگینی گذاشت؛ بازگشت جمهوری اسلامی به همه تعهدات اتمی‌اش.

در این مرحله مقامات تهران موضع و لحن‌شان عوض شد و ظریف در چرخشی آشکار، از اقدام همزمان ایران و آمریکا سخن گفت. یعنی همزمان ایران فعالیت‌هایش را متوقف و آمریکا تحریم‌ها را لغو کند.

طبعاً با شناختی که از ظریف داریم این موضع جدید بدون اجازه خامنه‌ای مطرح نشده بود اگر هم چنین باشد خامنه‌ای یک هفته فرصت داشت که این موضع را محکوم یا رد کند یا حداقل به صورت تلویحی از آن انتقاد کند. اما این سکوت نشان می‌دهد که او به این اقدام همزمان هم راضی بود و تنها پس از ناامیدی از همراهی آمریکا با این اقدام همزمان بود که اعلام کرد نخست باید تحریم‌ها برداشته شود و راستی‌آزمایی شود، آنگاه ما به تعهدات بر می‌گردیم؛ موضعی از سر انفعال و نشانگر شکست تلاش‌های قبلی.

اکنون که از یک سو بایدن گزینه ایران برای «یک دستاورد بزرگ» را از دست داده است به عنوان جایگزینی برای آن، پایان جنگ یمن را به عنوان استراتژی و اولویت اصلی خود در خاورمیانه مطرح کرده است که از قضا این هم، به همراه فشار حقوق بشری بر عربستان، به عامل فشار مضاعفی بر تهران تبدیل خواهد شد.

هرگونه احتمال پایان جنگ یمن، کارت مهمی را از دست تهران خارج خواهد کرد و هرگونه بهبود شرایط حقوق بشری در عربستان، نقض فاحش حقوق بشر در ایران را برجسته خواهد کرد ضمن آنکه اتهام استاندارد دوگانه را هم از آمریکا دور خواهد کرد. هر دو مورد هم چنان دستاورد بزرگی برای بایدن و برای آمریکایی ها خواهد بود که مسئله رسیدن یا عدم رسیدن به توافق با تهران را به مسئله‌ای حاشیەای تبدیل خواهد کرد.

خطر اصلی برای تهران در این حالت این احتمال خواهد بود که با دور شدن بایدن از سازش با تهران، این بار اسرائیل آنهم به روش خودش، متصدی رسیدگی به پرونده اتمی خواهد شد. سردی نسبی روابط آمریکا و اسرائیل در ۲۰ روز نخست ریاست جمهوری بایدن را باید در قالب تلاش بایدن برای کند کردن شتاب و اشتیاق اسرائیل برای اقدام خودسرانه علیه مراکز اتمی ایران دید اما تردیدی نیست که با همه این فشارها و سردی‌ها، در نهایت واشینگتن در کنار اسرائیل خواهد بود.

XS
SM
MD
LG