پروندهٔ پنج روز آخر زندگی بهنام محجوبی، زندانی سیاسی و درویش گنابادی که جسدش در بیمارستان در گروگان مقامهای قضایی بود، از سوی بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی «قتل زیر شکنجه» و «جنایت» توصیف شده است.
نخستینبار خبر جان باختن آقای محجوبی روز سهشنبه، ۲۸ بهمن، توسط برخی از دوستان و نزدیکان او اعلام شد. همان روز مهدی کشتدار، مدیرعامل خبرگزاری میزان (وابسته به قوه قضاییه) که نقش سخنگوی این قوه را در توئیتر بازی میکند، نوشت «ضدانقلاب و برخی جریانها چندین بار بهنام محجوبی را مرحوم کردهاند» ولی این زندانی «تحت مراقبتهای ویژه پزشکی» است.
تکذیب خبر جان باختن آفای محجوبی مقدمهٔ یک نمایش چندمنظوره بود که نتیجهٔ مستقیمش سرگردانی و گریههای مادر و همسر این زندانی بود و هدفش تهیه خوراک برای ادعاهای بعدی قوه قضاییه.
مهدی کشتدار همان روز همچنین متن نامهای را منتشر کرد که مدعی بود وثیقهٔ ۲۰۰ میلیون تومانی برای آزادی بهنام محجوبی صادر شده و مسئولیت عدم تأمین وثیقه و شرایط پیشآمده را به گردن حامیان آقای محجوبی انداخت.
اما در این نامه که تاریخ ۱۲ بهمن را داشت، نکته دیگری وجود داشت که مربوط به اصل نمایش بود. در نامه نوشته شده بود که اگر زندانی توان تأمین وثیقه نداشت، «تحت نظر مداوم پزشک بهداری زندان» باشد و «دسترسی سریع و آسان و بهموقع به داروهای مورد نیاز» و در صورت نیاز «اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان» داشته باشد.
قوه قضاییه در این اطلاعیه در حال القا کردن این نکته به مخاطبان بود که به طور مداوم در حال مراقبت از جان بهنام محجوبی است.
این ادعا در دو اطلاعیهٔ سازمان زندانها نیز بارز بود. سازمان زندانها نوشته بود که این فرد «در جریان تحمل محکومیت، تحت نظر پزشک قرار داشته» و پس از مسمومیت به علت «مصرف بیش از حد دارو»، «تمام مراقبتهای مورد نیاز پزشکی در طول دوران حبس و همچنین اقدامات ویژه درمانی در زمان بستری شدن متهم در بیمارستان، به صورت کامل انجام شده و وی هماکنون نیز تحت مراقبتهای ویژه پزشکی» است.
قوه قضاییه در این اطلاعیهها همچنین تأکید کرده بود که در دوران زندان اجازهٔ ملاقات این زندانی با مادرش را داده و در بیمارستان نیز «هیچ منعی» برای ملاقات نزدیکان محجوبی با بیمار وجود ندارد.
تمامی این اطلاعیهها در واقع پردههای مختلف یک نمایش با محور بازی کردن با جسد یک زندانی برای بیگناه و حتی دلسوز نشان دادن قوه قضاییه بود.
نه بر اساس توئیتهای نزدیکان بهنام محجوبی بلکه به روایت خود زندانی، او از ۳۱ خرداد امسال که خودش را برای تحمل دو سال حبس به زندان معرفی کرد، قربانی فشارهای سازمانیافته و هدفمند مقامهای قضایی و امنیتی قرار گرفته بود.
قوه قضاییه با درک این موضوع که فشارهای جسمی و روانی چند ماه اخیر عامل اصلی مرگ بهنام محجوبی است، کوشید پنج روز برای اعلام مرگ او زمان بخرد و در طول این پنج روز به تبلیغات سنگین دربارهٔ رسیدگی مداوم پزشکی به این زندانی اقدام کند.
صالحه حسینی، همسر بهنام محجوبی، در نامهای که روز ۶ شهریور امسال خطاب به مقامهای جمهوری اسلامی منتشر کرد، نوشت که همسرش بر اساس گواهی پزشک «شرایط تحمل حبس را ندارد» و در زندان او را تهدید کردهاند که «داروهایش را تهیه نمیکنند و اجازه نمیدهند که از خارج از زندان هم برای او تهیه کنیم».
او همان زمان نوشته بود که «نگرانم که بهنام را از دست بدهم» و «مسئولیت جان همسر من بر عهدهٔ جمهوری اسلامی است».
بهنام محجوبی ۳۳ ساله در یک تماس تلفنی از زندان که روز هفتم آبان فایل صوتی آن منتشر شد، بهدشواری و با لحنی خسته و غمگین، تأکید میکند که به او «میگویند شما باید مثل سگ اینجا بمیرید».
قوه قضاییه در طول چند ماه گذشت هیچ اعتنایی به این مستندات که گزارش مرگ تدریجی یک معترض در زندان بود، نکرد ولی زمانی که کارد به استخوان رسید، یک نمایش رسانهای را برای خدشهدار کردن این مستندات به اجرا درآورد.
گام بعدی قوه قضاییه که از هماکنون ژست عزادار و طلبکار هم گرفته است، در این پرونده قابل پیشبینی است.
اداره کل زندانهای استان تهران چند ساعت پس از اعلام کشته شدن بهنام محجوبی، در اطلاعیهای، با تأکید دوباره بر اینکه «تمام مراقبتهای پزشکی در طول دوران حبس این محکوم به صورت کامل انجام شده» و در روزهای اخیر «اقدامات ویژهٔ درمانی» برای او در نظر گرفته شده بود، مدعی شد که «در زمان ورود بهنام محجوبی به بیمارستان و انجام معاینات تخصصی، پزشکان متوجه چند بسته حاوی مواد سیاهرنگ پودری در معدهٔ وی شدند».
در این اطلاعیه به نقل از همبندان بهنام محجوبی آمده است که این زندانی «اقدام به مصرف خودسرانهٔ چندین داروی خود و دیگران به صورت همزمان» کرده است.
دو عبارت «مصرف خودسرانه» و «چند بسته مواد سیاهرنگ پودری در معده» خط و خطوط توضیحات بعدی قوه قضاییه را روشن میکند. آنها خواهند گفت که بهنام محجوبی به علت «اقدامات خودسرانه» درگذشت یا خودکشی کرد.
«خودکشی» نشان دادن مرگ بهنام محجوبی پردهٔ آخر یک سناریوی برنامهریزیشده است که از ۳۱ خرداد تا ۳ بهمن ۹۹ طراحی و اجرا شد.
اجزای این نمایش شامل فشار بر زندانی، شکنجه و تحقیر او، تهدید و ارعاب خانوادهاش، بیاعتنایی به وضعیت سلامت زندانی، انکار اخبار و بازی با کلمات و رسانهها برای تحریف وضعیت و گزارشهای جعلی دربارهٔ وضعیت یا علت مرگ زندانی، همه و همه پردههای تکراری یک نمایش پر از شرارت و وحشتاند که قوه قضاییه جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته درباره زندگی بسیاری از آدمها بازی کرده است.
بهنام محجوبی که مرگ غمگین و سهمگینش هزاران انسان را در شبکههای اجتماعی خشمگین و حیرتزده کرده، یکی از این هزاران قربانی است؛ آدمهایی که بهتعبیر خودِ بهنام محجوبی قربانی «افول انسانیت» شدهاند.