دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه روز ۸ فروردین ماه با اشاره به خواست دولتها برای مبادله زندانیانشان با ایران گفت که اگرچه «ما حاضر شدیم برخی از شهروندان آن کشورها را مبادله کنیم» اما «گاهی اوقات زندانیان کشورهای دیگر در ایران حاضر نیستند از زندان ایران به زندان کشور خود بروند».
علی باقری کنی گفت که «صحبتهایی که دولتهای غربی» درباره وضعیت زندانها و زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی مطرح میکنند، «هیچ وجاهت و استنادی ندارد» و صرفاً «ادعاهایی است که توسط آنها مطرح میشود».
آیا این ادعا درست است؟ و زندانیان سایر کشورها در ایران مایل هستند تا همچنان در زندانهای جمهوری اسلامی باقی بمانند و تمایلی برای بازگشت به کشورشان ندارند؟
جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر بسیاری از افراد خارجی و دوتابعیتی را به بهانهها و با هدفهای مختلف بازداشت و زندانی کرده است؛ تقریبا تمامی این افراد بعد از بازگشت به کشور خود ضمن تشریح انواع فشارها، شکنجهها و اتهامهای بیپایه و اساسی که در دوران حبس با آنها مواجه شدند، به انتقاد از وضعیت زندانها در ایران پرداختهاند. برخی از این زندانیان به دلیل شدت فشارها حتی از تصمیم خود برای خودکشی در دوران حبس خبر دادهاند. از این رو، سخنان «دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه» ادعایی نادرست درباره زندانیان سایر کشورها در ایران است.
کایلی مور گیلبرت، مدرس مطالعات اسلامی در دانشگاه ملبورن استرالیا، سال ۱۳۹۷ در ایران بازداشت و به اتهام جاسوسی به ۱۰ سال زندان محکوم شد. او بعد از تحمل دو سال حبس، پاییز سال گذشته با سه ایرانی که به جرم مشارکت در بمبگذاری علیه اهداف اسرائیلی در تایلند زندانی شده بودند، مبادله شد.
خانم گیلبرت بعد از بازگشت به استرالیا در مصاحبهای با اشاره به انواع آزار و اذیتها در دوران حبس گفت: «من فکر میکنم اگر شکنجههای من علنی میشد، هرگز حکم ۱۰ سال حبس برایم صادر نمیشد».
او افزود که در مدت هفت ماه سلول انفرادی، «احساس شکسته شدن» کرده و بارها به فکر خودکشی افتاده است.
نزار زکا، شهروند لبنانی-آمریکایی فعال حوزه آزادی اینترنت، که خردادماه سال ۱۳۹۸ پس از چهار سال زندان از سوی ایران آزاد و به لبنان تحویل داده شد، در نخستین مصاحبه پس از آزادی، اوین را «مخوفترین زندان جهان» خواند. او با بیان اینکه از نخستین روزهای بازداشت تحت انواع شکنجهها بویژه «شکنجههای روانی» قرار داشته، در پاسخ به سؤالی درباره توصیف فضای زندان گفت: «من نمیتوانم حتی آن را توصیف کنم».
ژیو وانگ، شهروند آمریکایی چینیتبار نیز که آذرماه سال ۱۳۹۸ پس از سه سال زندان، در تبادل زندانیان بین ایران و امریکا آزاد شد، در مصاحبهای گفت که در مدت حبس، «شکنجههای روحی زیادی» را تجربه کرد.
به گفته او بازجویان تهدید میکردند که «باید به جاسوس بودن اعتراف کنی، یا آن که به سلول انفرادی برگردانده شوی. اگر اعتراف نکنی زن و پسرت را هیچوقت نخواهی دید».
هما هودفر، استاد دانشگاه و شهروند ایرانی-کانادایی نیز که سال ۱۳۹۵حدود چهارماه در ایران زندانی بود، از «شکنجههای روحی روزمره» در دوران حبس خبر داد و گفت: «بازجویان برای شکنجه، موسیقی تشییع جنازه همسرم را پخش کردند».
این تنها شماری از موارد بازداشت، شکنجه و فشار بر زندانیان دوتابعتی طی سالهای اخیر است؛ پیش از اینها نیز بسیاری از دیگر زندانیان دوتابعیتی از انواع شکنجههای خود در زندانهای جمهوری اسلامی پرده برداشتند.
از جمله، رامین جهانبگلو، پژوهشگر ایرانی-کانادایی که مدت چهار ماه از اردیبهشت تا شهریور ۱۳۸۵ را در زندان اوین گذراند، در توصیف این دوران نوشت: «بند ۲۰۹ زندان اوین به راستی گامی به دوزخ است. مکانی ترسناک حتی برای زمانی اندک».
برخی از دیگر شهروندان دوتابعیتی در زندانهای جمهوری اسلامی، حتی به سرنوشت تلختری دچار شدند.
از جمله، زهرا (زیبا) کاظمی، عکاس ایرانی-کانادایی دوم تیرماه ۱۳۸۲ هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین، بازداشت شد و ۱۸ روز بعد در بیمارستانی در تهران جان باخت. علت مرگ او «اصابت جسم سخت به سر» در دوران بازداشت اعلام شد.
برخلاف ادعای دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، هیچکدام از زندانیان خارجی یا دوتابعیتی از آزادی خود گلایه نکردهاند بلکه بسیاری از آنها حالا برای آزادی سایر زندانیان بویژه افراد کمنام و نشانتر از زندانهای جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
از این رو، سخنان علی باقری کنی مبنی بر اینکه «زندانیان خارجی در ایران حاضر نیستند به زندانهای کشور خود بازگردند»، ادعای نادرستی است؛ اظهارات زندانیان خارجی و دوتابیعتی آزاد شده، به روشنی نشان میدهد که این افراد در دوران حبس در زندانهای جمهوری اسلامی هر لحظه در آرزوی رهایی از انواع شکنجهها و فشارها و بازگشت به کشورشان بودهاند.