یادداشتی از رضا تقیزاده: آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز هفتم ماه آوریل سال جاری مورد تخلف اتمی تازه و متفاوتی در ایران را گزارش داد که در صورت تداوم میتواند با استفاده از مواد موجود در داخل به تغییر موازنهٔ قدرت نظامی در منطقه منجر شود.
تالی فاسدِ این حرکت برای حکومت مذهبی ایران اقدام نظامی برای متوقف کردن آن و در نتیجه روی خط قرار گرفتن موجودیت جمهوری اسلامی در شکل کنونی است.
موضوع تخلف ایران که در وضعیت حساس کنونی شاید بهمنظور پیشگیری از شکست مذاکرات وین نسبتاً کماهمیت جلوه داده شده، چنانکه حتی بهعنوان «تخلف» از سوی دبیر کل به شورای حکام آژانس رسماً گزارش نشده، فرایند تبدیل صفحات سوخت مصرفنشده رآکتور اتمی آزمایشگاهی تهران به محلول نیترات اورانیل در واحد تولید سوخت اتمی اصفهان است.
وزن شش صفحه سوختی ذوبشده ۴۳۰ گرم و غلظت آن ۲۰ درصد اعلام شده که بهنوبهٔ خود نشان میدهد سوخت اتمی تبدیلشده به احتمال قریب به یقین تولید آرژانتین است که در زمان ریاست غلامرضا آقازاده در سازمان انرژی اتمی، ضمن نوسازی کورهٔ رآکتور تهران توسط آن کشور، خریداری و قسمت عمدهٔ آن به صورت مصرفنشده باقی مانده است.
حجم بزرگتر سوخت اتمی مصرفنشده
حساسیت عمده و واقعی چندان مرتبط با تبدیل حجم محدودی از صفحات سوخت اتمی رآکتور تهران نیست، بلکه بیشتر در ارتباط با حجم بهمراتب بزرگتر سوخت اتمی با غلظت ۳.۶ درصد است که بهمنظور مصرف در کارخانهٔ برق بوشهر از روسیه خریداری شده و در اختیار ایران قرار دارد.
فناوری تبدیل سوخت اتمی مصرفنشده (فلز) به گاز هگزافلوراید فرایندی است شیمیایی و سادهتر از فرایند سوخت اتمی مصرفشده که بهمنظور بازیافت عناصر قابلمصرف (از جمله ایزوتوپهای پلوتونیوم ۲۳۸ و اورانیوم ۲۳۵) مورد عمل قرار میگیرد.
در زمینه فرایند زبالههای اتمی (سوخت مصرفشده)، تعداد معدودی از کشورهای دارای بمب اتمی، ازجمله روسیه و چین، فعالاند و با دو شیوهٔ «تر» و «خشک» به انجام آن مبادرت میکنند.
ایران پیش از انقلاب و در ابتدای دهه شصت میلادی فناوری بازیافت پلوتونیم از سوخت مصرفشده را از آمریکا دریافت و جوانانی را برای آموزش در این زمینه به ایالات متحده اعزام کرد.
ماشینآلات کنونی نصبشده در واحد تولید سوخت اتمی اصفهان که در آن فرایند معکوس تبدیل سوخت به محلول نیترات اورانیل هم صورت میگیرد تولید چین است که در ساخت و تجهیز آن بهاحتمال قوی از اسناد و تجارب پیش از انقلاب استفاده شد است.
مرحله حساس بعد از تبدیل فلز اورانیوم به مایع، تبدیل مایع ابتدا به تترا فلورید اورانیوم و بعد به گاز (اورانیوم هگزافلوراید) و افزایش غلظت گاز در حد مورد نیاز، ازجمله تا حد فراتر از ۹۰ درصد برای استفاده در ساخت خرج انفجاری بمب اتمی، است.
با در نظر گرفتن حجم سوخت اتمی دریافتشدهٔ ایران از روسیه برای مصرف در رآکتور بوشهر و متوسط مصرف سوخت این کارخانه (کمتر از ۳۰ تن در سال)، در حال حاضر بیش از یکصد تن سوخت مصرفنشدهٔ اورانیوم با غلظت ۳.۵ درصد در کشور موجود است که البته تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد، همچنانکه ظاهراً سوخت مصرفنشدهٔ رآکتور اتمی ۵ مگاواتی تهران هم مشمول همین قاعده بود.
فرایند تدریجی این حجم از سوخت مصرفنشدهٔ اتمی طی چند سال محدود، با در نظر گرفتن وزن هر بمب در فاصله ۲۰ تا ۶۰ کیلو گرم اورانیوم با غلظت بالاتر از ۹۰ درصد، میتواند ایران را از ذخیرهٔ بمب اتمی بزرگتر از آنچه به اسرائیل نسبت داده میشود (از شصت تا ۴۰۰ بمب و کلاهک اتمی) برخوردار سازد.
واکنشهای محتمل نظامی و غیرنظامی
طی یک هجوم نظامی موسوم به «عملیات اپرا» اسرائیل در هفت ژوئن سال ۱۹۸۱ در جریان جنگ ایران و عراق، با استفاده از ۸ فروند هواپیمای اف-۱۶ و عبور از آسمان عربستان سعودی رآکتور اتمی در دست ساختمان عراق را در اوسیراک، نزدیک بغداد، را بهطور کامل منهدم کرد.
با هجوم هوایی دیگری در شش سپتامبر سال ۲۰۰۷، هواپیماهای اسرائیلی نیروگاه اتمی «الکبار» سوریه را که توسط کره شمالی در منطقه دیر الزور در دست ساخت بود، طی عملیاتی موسوم به «باغ میوه» منهدم کردند و به مدت شش ماه بعد از حمله از انتشار هر نوع گزارش تازه پیرامون آن عملیات خودداری کردند.
اسرائیل عملیات اپرا را دفاع پیشگیرانه و عملیات باغ میوه را دفاع بازدارنده معرفی کرد.
دکترین نظامی و دفاعی اسرائیل که در زمان مناخیم بگین، نخستوزیر پیشین آن کشور، تدوین شده و از آن به عنوان «دکترین بگین» یاد میشود، بر باز داشتن هر دولت دیگری در خاورمیانه به سلاح اتمی به هر قیمت و از هر راه تأکید دارد و هر دو عملیات یادشده در عراق و سوریه مطابق با دکترین بگین اجرا شد.
طی بیست سال گذشته عملیات تخریبی متعدد و مشکوکی (با طبیعت سایبری، انفجاری، سابوتاژ، دستبرد و اقدامات تروریستی) علیه تأسیسات موشکی و اتمی ایران و کارکنان آنها صورت گرفته که هر یک بهنوبهٔ خود موجب تأخیر در توسعهٔ یک طرح و یا تعطیل موقت آن شده است.
اجرای عملیات یادشده عموماً به اسرائیل نسبت داده شده درحالیکه دولت تلاویو اقدامی در تأیید و یا رد اتهامات انجام نداده و جمهوری اسلامی هم بیشتر به دلیل آسیبپذیر دیده شدن در مقابل رقیب و تلاش برای حفظ وجهه، از متهم ساختن مستقیم اسرائیل خودداری کرده است.
در صورت ادامه یافتن اقدامات تهدیدکنندهٔ اتمی از سوی جمهوری اسلامی، انجام عملیات نظامی با منبع خارجی علیه آنها به هیچ وجه منتفی نیست و با توسل به «حق دفاع بازدارنده و پیشگیرانه» و استناد به مفاد منشور ملل متحد و قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، برای متوقف کردن آنها ممکن است صورت بگیرد، چنانکه ایران نیز خود شش ماه پیش از عملیات اپرا توسط اسرائیل علیه رآکتور اوسیراک، طی عملیاتی شجاعانه و پرخطر موسوم به «شمشیر سوزان» با استفاده از ۴ فروند هواپیمای فانتوم تأسیسات پیرامون رآکتور را مورد حمله قرار داد.
مسیر دیگری که در صورت شدت گرفتن تهدیدات و تحریکات اتمی جمهوری اسلامی قابل تصور است، افزایش سریع تحریمها و گسترش آن حتی تا مرز محاصرهٔ بنادر ایران است که البته با وجود ۱۵ همسایهٔ آبی و خاکی همیشه میتواند از موفقیت کامل دور بماند.
هدف جمهوری اسلامی از تخلفات اتمی در مرحلهٔ کنونی استفاده از نرمش دولت بایدن برای بالا بردن هزینههای برنداشتن تحریمها بهعنوان اهرم فشار و در صورت رسیدن به نتیجه، برخورداری از ظرفیتهای ایجادشده در راه هدف بزرگتری است: ایجاد ظرفیت اعلامنشده و غیررسمی اتمی مشابه با آنچه اسرائیل در دههٔ شصت به آن دست یافت.