سیلی دامیین ت. جوان ۲۸ ساله یکی از شهرستانهای فرانسه به صورت امانوئل مکرون رئیسجمهور این کشور، موجی از واکنشها و تفسیرهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی را برانگیخته است.
این جوان قرار است روز پنجشنبه ۲۰ خرداد، دو روز پس از این حادثه محاکمه شود، اما مشکلاتی که این سیلی در جامعه فرانسه مطرح کرده، در هیچ دادگاهی قابل حل نیست.
الکس پرن، دادستان عمومی فرانسه با انتشار بیانیهای اعلام کرد که محاکمه این فرد به صورت فوری انجام میشود.
برای آرتور س. جوان دیگری که همراه با دامیین ت. و به اتهام همدستی با او بازداشت شد نیز پروندهای قضایی در ارتباط با «نگهداری سلاحهای غیرقانونی» در خانهاش گشوده شده است.
قرار بازداشت این دو نیز که به اتهام خشونت علیه «فردی با اختیارات عمومی» صورت گرفته، «برای ادامه بررسیها» تمدید شده است.
دو جوان بیکار
بیکار بودن این دو جوان بسیار نمادین است و شاید بتواند پشت پرده این ماجرا را کمی توضیح دهد.
آنان که در شهر سن والیه، در ۷۰ کیلومتری جنوب شهر لیون ساکن هستند، روز سهشنبه بلافاصله پس از اقدام خود علیه مکرون بازداشت شدند.
مکرون برای یک سفر استانی به این منطقه رفته بود و دامیین هنگام نزدیک شدن مکرون به جمعیت حاضر، به صورت او سیلی زد و آرتور از این اقدام فیلمبرداری کرد.
دستگاه قضایی فرانسه اعلام کرده که این دو نفر هیچ سابقه کیفری نداشتهاند و فقط هر دو عضو انجمنهای شهر خود «در ارتباط با هنرهای رزمی، قرون وسطی و هنر مانگا» هستند.
در جریان بازجوییها، دامیین گفته که او ازدواج کرده اما بیکار است. همچنین اتهام خود را پذیرفته که به صورت رئیسجمهور سیلی زده و «سخنانی در رد سیاست» عنوان کرده است.
همچنین این جوان گفته که خود را نزدیک به «موج جلیقه زردها» میداند و دارای «عقاید سیاسی سنتی راستگرایانه یا به شدت راستگرایانه» است.
با این حال او گفته که به هیچ حزب یا جریانی وابستگی ندارد و اقدامی را هم که انجام داده بدون فکر و لحظهای و برای نشان دادن نارضایتی خود انجام داده است.
دستگاه قضایی فرانسه تأکید کرده که اظهارات شاهدان و همراه دامیین، انگیزههای بیشتری را در مورد این اقدام مطرح نکرده و این که آیا او از قبل برای این اقدام خود برنامهریزی کرده یا نه، هنوز مشخص نیست.
آرتور، همدست دامیین هم مثل دوستش، شغلی ندارد. هنگام تفتیش خانهاش «کتابهای قدیمی درباره جنگیدن» از جمله «نبرد من» آدولف هیتلر و همچنین «پرچمی قرمز با چکش و داس زرد و پرچمی از انقلاب روسیه» پیدا شد.
شعار ملیگرایانه هنگام سیلی زدن به مکرون
طی دو روز اخیر، درباره پیشینه تاریخی سیلی خوردن امانوئل مکرون اظهارنظرها و موضعگیریهای بسیاری شده است.
برخی به شعاری که دامیین هنگام سیلی زدن به صورت رئیسجمهور فرانسه سر داد توجه کردهاند و سعی کردهاند آن را تفسیر کنند.
دامیین موقع زدن سیلی، شعاری جنگی (Montjoie Saint-Denis) مربوط به ارتشهای سلطنتی در قرون وسطی سرداد که بعدتر به شعار تجمعات سلطنتطلبها تبدیل شده بود.
هنوز ثابت نشده که این جوان هنگام زدن سیلی به مکرون، ارجاعات تاریخی یا سیاسی این شعار را در نظر داشته یا نه.
این شعار متعلق به ارتشهای سلطنتی فرانسه در زمان دودمان کاپِتی است که پس از کارولنژیها از سال ۹۸۷ تا ۱۳۲۸ میلادی در فرانسه حکومت کردند. این شعار دقیقاً در نبرد بووین در سال ۱۲۱۴ از سوی نیروهای فیلیپ دوم، پادشاه فرانسه، علیه نیروهای اتوی چهارم امپراتور امپراتوری مقدس روم، حاکم بر بخشهایی از اروپای غربی و مرکزی سر داده شد.
«Montjoie» در واقع پرچمی است که در آن زمان نصب میشد تا ارتش قرون وسطایی در زمان نبرد پشت آن جمع شوند.
فلوریان بسون، متخصص تاریخ قرون وسطی، پس از سیلی خوردن مکرون در توییتر نوشت: «شعار اشاره به پرچم سلطنتی دارد که در سن دونی (Saint-Denis) جایی که شاهان فرانسه در آنجا دفن شدهاند، نگهداری میشود.»
در دانشنامه اونیورسالیس، یک دانشنامه فرانسوی، افسانهای ذکر شده که کلوویس، پادشاه فرانسوی در «Montjoye» در نزدیکی سن دونی به لطف سپری که دارای نشان سه سوسن طلایی در پسزمینهای آبی بود به پیروزی رسید و شعار «Montjoie Saint-Denis» برای گرامیداشت این پیروزی معجزهآساست. این علامت، به مرور تبدیل به پرچم سلطنتی شد.
همچنین بر اساس دانشنامه اونیورسالیس، کلمه «مون ژوآ» (mont-joie) در قرون وسطی به یک تپه، نمازخانه یا سرزمین محافظتشده میگفتند.
اما این شعار به مرور زمان از بین رفت و سپس در دورههای بعدی، به گونههای متفاوت دیگری مورد استفاده قرار گرفت.
پس از پایان قرون وسطی، در قرن شانزدهم میلادی، این شعار قرون وسطایی تقریباً بیاستفاده شد تا اینکه در سال ۱۷۸۹، در جریان انقلاب فرانسه، بار دیگر از سوی سلطنتطلبها به کار گرفته شد.
قرن هجدهم در فرانسه، عصر روشنگری بود، اما در قرن نوزدهم، این شعار به گونهای دیگر به ادبیات سیاسی فرانسه راه یافت و در قرن بیستم نیز به نماد ملیگرایان فرانسوی تبدیل شد. مثلاً گروه کری به نام همین شعار شامل مردانی با لباس نظامیان تشکیل شد و در جشنهای حزب ملیگرای راست افراطی «جبهه ملی» حضور داشت.
با این حال، مورخان فرانسوی درباره پیشینه و اهمیت این شعار دچار اختلافند؛ در حالی که ژول میشله، مورخ فرانسوی و نویسنده کتاب «رمان ملی»، این شعار را «شعار فرانسه» میداند، اما فلوریان بسون تأکید میکند که بدون شک تفسیری که از این شعار میشود یک «تفسیر زمانپریشانه» از تاریخ است، به این معنی که اهمیت آن، بیش از اهمیت واقعیاش ارزیابی میشود.
این مورخ میگوید: «وقتی شوالیهها از این شعار استفاده میکردند، آنان به سرزمین فرانسه فکر نمیکردند، بلکه برای پادشاهی میجنگیدند.»
این شعار بعداها وارد دنیای هنر و ادبیات فرانسه نیز شد. مثلاً در فیلم «بازدیدکنندگان» (۱۹۹۳) این شعار رنگ و بوی فولکلوریک به خود گرفت. در این فیلم شوالیهای (با بازی ژان رنو) از قرن دوازدهم همراه با خدمتکارش در زمان سفر میکنند، به اواخر قرن بیستم میآیند و خود را در دنیای مدرن سرگردان مییابند.
اما همزمان در سالهای اخیر، بهکارگیری این شعار در محافل سیاسی، برای بیان اعتراض نسبت به وضع موجود نیز افزایش یافته است.
مثلاً سه سال پیش، سه دانشجوی فرانسوی علیه یکی از نمایندگان مجلس فرانسه از حزب چپگرای «فرانسه نافرمان» این شعار را سردادند و یک گروه ملیگرا مسئولیت این اقدام را در شبکههای اجتماعی برعهده گرفت.
«اقدام پرت» یا خشم سرگردان؟
گرچه حمله به یک رئیسجمهور، مثل حمله به دیگر مقامهای دولتی، چه در فرانسه و چه در دیگر کشورهای دنیا پیشتر نیز بارها صورت گرفته، اما سیلی به مکرون به دلیل شرایط کنونی جنبههای مختلفی پیدا کرده است.
این واقعه درست زمانی روی داده که محدودیتهای مرتبط با شیوع کرونا در حال رفع شدن است و گویی زخمی که کرونا طی بیش از یک سال اخیر به جامعه وارد کرده، در حال سر باز کردن است.
همچنین این اتفاق، یک سال پیش از برگزاری انتخابات فرانسه روی داده که به رفراندومی درباره عملکرد مکرون تبدیل شده است.
سیلی زدن به مکرون با محکومیت یکپارچه طبقه سیاسیون فرانسه مواجه شد و خود مکرون نیز تلاش کرد آن را یک «اقدام پرت» از سوی افرادی «به شدت خشن» توصیف کند، اما برخی از منتقدان دولت معتقدند که معنای این سیلی، آن طور که رئیسجمهور میگوید فقط یک «اقدام پرت» نبوده و بیانگر خشم موجود در جامعه است.
آنان به اتفاقات چند سال اخیر از جمله «موج جلیقه زردها» اشاره میکنند که موجی اعتراضی علیه وضعیت اقتصادی و اجتماعی موجود در فرانسه بود.
با این حال، دولت فرانسه این را که این اقدام را ناشی از «خشم اجتماعی» ندانسته و سخنگوی دولت اعلام کرده که «اگر فرانسویها نگران هستند، شک دارند یا عصبانی هستند، میدانند که چگونه آن را در چارچوب انتخابات ابراز کنند.
دوران چهار ساله مکرون تاکنون، دوران اعتراضها به او بوده است؛ چه در داخل کشور، چه در خارج از مرزهای فرانسه، زمانی که عکس او از سوی اسلامگرایان به آتش کشیده شد.
برخی از جامعهشناسان فرانسوی معتقدند که سیلی به مکرون بیانگر نبود هیچ واسطه میان مردم خشمگین و دولتمردان است، در صورتی که برای دههها، بحثهای سیاسی و انجمنها و نهادهای سیاسی سازمانیافته وظیفه ابراز این خشم را داشتند.
پاسکال پرینو، جامعهشناس فرانسوی گفته است این سیلی نشان میدهد که حتی ایدئولوژی خاصی پشت این خشم وجود ندارد: «وقتی دیگر ایدئولوژی وجود نداشته باشد، دیگر سازمانی وجود نداشته باشد، آدمها و افرادی باقی میمانند که میتوانیم آنها را تحسین کنیم یا ازشان متنفر باشیم و اکنون نفرت زیادی وجود دارد زیرا جامعه فرانسه عصبانی است.»
بر اساس نظرسنجیها، اکثریت مردم فرانسه نسبت به صلاحیت احزاب سیاسی در حل مشکلات تردید دارند. نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که ۷۸ درصد مردم فرانسه در دور اول انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، رأی سفید میدهند یا به یکی از احزاب پوپولیست (چه راست افراطی و چه چپ رادیکال) رأی خواهند داد که نشاندهنده اعتراض به احزاب اصلی است.