لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۵۶

چرا جمهوری اسلامی به نظارت بین‌المللی بر انتخابات تن نمی‌دهد؟


صحنه‌ای از رأی‌گیری در انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت ۹۶
صحنه‌ای از رأی‌گیری در انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت ۹۶

از دهم فروردین ۱۳۵۸ که همه‌پرسی جمهوری اسلامی برگزار شد تاکنون، ۳۷ دوره انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان رهبری و شوراها برگزار شده است. انتخاباتی که در ۲۸ خرداد و با برگزاری همزمان انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، به ۳۹ دوره خواهد رسید.

این درحالی است که در تمامی دوره ها، مشروعیت این انتخابات از سوی منتقدان و مخالفان در داخل و خارج از کشور، به طور جدی رد شده است. یکی از انتقادات اصلی، نظارت استصوابی و وجودِ ردِّ صلاحیت‌های گسترده بوده و هست. به گونه‌ای که منتقدان، این فرایند را به کلی صوری و نمایشی توصیف و صرفاً «رأی‌گیری» می‌خوانند و نه انتخابات.

اما تفاوت‌های انتخابات واقعی در جهان امروز با انچه که در جمهوری اسلامی برگزار می‌شود دقیقاً چیست؟

آیا در سایر کشورهای جهان نیز نظارت استصوابی وجود دارد؟ و چرا جمهوری اسلامی، به نظارت‌های بین‌المللی بر انتخابات خود تن نمی‌دهد؟ نظارتی که حتی آیت‌الله علی سیستانی هم در عراق خواستار آن شد.

در این باره با تورج اتابکی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه آمستردام و از ناظرانِ انتخاباتِ سازمان «امنیت و همکاری اروپا» گفت‌وگو کرده‌ایم.

جمهوری اسلامی و نظارت بین‌المللی بر انتخابات؛ گفت‌وگو با تورج اتابکی
please wait

No media source currently available

0:00 0:10:22 0:00
لینک مستقیم

آقای اتابکی، شما چندین سال عضو هیئت‌های ناظر انتخاباتی بودید که از سوی سازمان امنیت و همکاری اروپا بر برگزاری انتخابات در کشورهای اروپای شرقی و همین طور کشورهای حوزه قفقاز و آسیای مرکزی نظارت می‌کرده. قبل از هر چیز خیلی کوتاه برای ورود به این بحث به ما بگویید که یک انتخابات سالم با استانداردهای بین‌‌المللی چه ویژگیهایی دارد، یا به عبارتی چطور انتخابات از این زاویه دارای مشروعیت می‌شود؟

بر اساس پروتکل سازمان امنیت و همکاری اروپا، که من برای ۱۰ سال به عنوان ناظر، در کشورهای بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که استقلال خودشان را بازیافته بودند و همین طور کشورهای اروپای شرقی بر انتخابات نظارت داشتم، [انتخابات] در سه حوزه قابل رصد است:

نخست کارزار انتخابات، یعنی پیش از آن که انتخابات آغاز بشود کاندیداها باید خودشان را معرفی کنند و به کارزار انتخاباتی خودشان دست بزنند و از سهم برابر در این کارزار برخوردار باشند. همین طور شهروندان، مستقل از آیین و گرایش‌های سیاسی خودشان این حق را داشته باشند که خودشان را کاندید بکنند؛

مرحله دوم روز رأی‌گیری است، که این بری از هرگونه کژرفتاری و حقه‌بازی‌های رأی‌گیری و در حقیقت چپاندن رأی‌های کاذب در صندوق رأی باشد که ما از آن به عنوان رأی‌های دسته‌جمعی یاد می‌کنیم، یا تهدید شهروندان برای این که رأی به کاندید مشخصی بدهند و از این دست.... به ویژه حضور مأموران امنیتی در حوزه رأی‌گیری؛ و

سومین بخش، بخش شمارش آراست که بر اساس [پروتکل‌های] سازمان امنیت و همکاری اروپا باید ناظران محلی و بین‌المللی بر شمارش آرا نظارت کنند و در شمارش آرا به خاطر نفوذ کاندیداها یا دولت به نیابت از کاندیداها کژرفتاری انجام نشود.

فقط اشاره کنم در پایان این فرآیند، ۱۵ روز بعد از انتخابات هم سازمان امنیت و همکاری اروپا شرایطی را فراهم آورده که اگر کاندیدی معترض بود به نتایج انتخابات، این حق را داشته باشد که اعتراض خودش را برساند و در حقیقت با نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپا این شکایت بررسی بشود.

انتخابات در جمهوری اسلامی در همه چهار دهه گذشته همواره از طرف منتقدانش صوری و نمایشی توصیف شده. حتی در دورههایی که مردم ایران بخشی از مطالباتشان را در صحبت‌های برخی از چهره‌های حاضر در این انتخابات دیدهاند یا به طور وسیعی پای صندوق‌های رأی هم رفتهاند. مشکل اصلی انتخابات در جمهوری اسلامی چیست آقای اتابکی، که عموماً از طرف نهادهای دموکراتیک بینالمللی یا منتقدان داخلی، معتبر یا واقعی تلقی نمی‌شود؟

اجازه بدهید بگویم که اطلاق واژه انتخابات به آنچه که هر چهارسال یک‌بار در جمهوری اسلامی ایران جاری است، بسیار مشکل است. باید بیشتر از واژه رأی‌گیری استفاده کرد. انتخابات در واقع یک تعریف مشخصی دارد و یعنی شهروندان این آزادی عمل را داشته باشند که خودشان را کاندید بکنند، انتصاب نباشد، فیلتر دولتی و نظارتی نباشد، کنار گذاشته نشوند و از این دست.

آنچه که ما در جمهوری اسلامی داریم، در حقیقت این نظارت استصوابی که وجود دارد و فیلترگذاری می‌کند و خودی را از ناخودی جدا می‌کند و تازه کسانی که در جمع خودی هستند باید در حقیقت ذوب شده در ولایت باشند، مؤمنِ موحدِ تراز دین و با قرائت ویژه‌ای از ولایت فقیه که آقای علی خامنه‌ای مدعی آن است [باشند].

بنابراین تمام این‌ها، شرایط را برای آن فاز اولی که من اشاره کردم -یعنی سهم برابر برای این که کاندید بشوند و در یک کارزار انتخاباتی شکت کنند-، [محدود و] شهروندان را محروم می‌کند. بنابراین در بنیادش و اساسش این رأی‌گیری نمی‌تواند با آن معیارهای انتخاباتی که جوامع بین‌المللی و از جمله سازمان امنیت و همکاری اروپا بر آن پافشاری می‌کند همخوانی داشته باشد.

البته در انتخابات گذشته ما در مراحل دوم و سوم، یعنی روز رای‌گیری هم شاهد کژرفتاری بوده‌ایم و همین طور در مورد شمارش آرا، و دیدیم که چه بحرانی انجام شد و چه جنبشی را دامن زد که رأی من کجاست و از این دست، و شاهد اعتراض‌هایی بودیم که همچنان زمینه این اعتراض‌ها در فضای سیاسی امروز ایران جاری است.

اشاره کردید به بحث نظارت استصوابی و شورای نگهبان. آقای اتابکی، طرفداران وضع موجود در ایران در برابر منتقدان و مخالفان همواره استدلال کردهاند که در همه جای دنیا انتخابات با شکلی از نظارت استصوابی برگزار میشود. البته شما معتقدید این اصلاً انتخابات نیست، بلکه رأیگیری است با توجه به معیارهای جهانی. اما اینها حتی گاهی انتخابات آمریکا را مثال میزنند که نهایتاً دو کاندیدای اصلی در هر انتخابات حضور دارند و دو سه تایی هم به شدت کمرنگ و فرعی هستند. آیا واقعاً در کشورهای دموکراتیک هم نظارت استصوابی اصلا در این معنایی که موافقان در جمهوری اسلامی استدلال می‌کنند، وجود دارد؟

به هیچ روی [چنین نظارتی] وجود ندارد. یا کاندیدها از طرف احزاب و سازمان‌های سیاسی مطرح و معرفی می‌شوند و مردم در حقیقت خودشان را در برابر احزاب سیاسی قرار داده‌اند و به حزب سیاسی که این کاندید را معرفی کرده اعتماد می‌کنند، حالا دوحزبی باشد یا چندحزبی باشد و از این دست؛ یا این که هر شهروندی این اجازه را دارد که یک مجموعه امضاهایی جمع کند و به شورای نظارت بر انتخابات بدهد بر اساس شمارش آن امضاها.

مثلا در یک جمهوری... مثلا اوکراین، می‌توانند بگویند هر کاندیدی که خودش را برای ریاست جمهوری آماده می‌کند باید پنج‌هزار یا ده‌هزار یا هر چقدر امضا جمع کند و طوماری را داشته باشد که بر اساس آن، آن را در حقیقت به شورای انتخابات بدهد که بداند او در حقیقت از طرف جمعی از شهروندان معرفی شده. در حقیقت آن شورا این امضاها را راستی‌آزمایی می‌کند که امضاهای الکی نباشد و بر اساس درستی این امضاها، به این شهروند این حق را می‌دهد که به عنوان کاندید خودش را معرفی کند و برود برای انتخابات. اما در جمهوری اسلامی ‌چنین نیست.

جمهوری اسلامی بر اساس گرایش به یک خوانش کاملاً ویژه‌ای از یک اسلام فقاهتی استوار است. شما به عنوان یک شهروند اگر اعتقاد نداشته باشید بر ولایت فقیه، ولایت مطلقه فقیه، قرائت کاملا ویژه‌ای که علی خامنه‌ای از اسلام معرفی کرده، که البته پیش‌کشوتش آیت‌الله‌خمینی بوده، اگر اعتقاد بر این نداشته باشید و خوانشتان زاویه داشته‌ باشد، مسلمان موحد باشید اما چنین نباشد خب نمی‌توانید انتخاب شوید.

شما نگاه کنید به تمام انتخاباتی که در این رأی‌گیری‌های چهل سال گذشته ما داشته‌ایم، بسیاری از کسانی که سربازان همین انقلاب اسلامی بوده‌اند، به دلیل این که با نگاه و خوانش آیت‌الله‌خامنه‌ای فاصله داشته‌اند و زاویه داشته‌اند، نتوانستند از در حقیقت فیلتر این نظارت استصوابی عبور کنند.

آقای اتابکی، قبل از این هم در سال‌های گذشته بارها از طرف گروه‌ها و احزاب در داخل و خارج از کشور بحث گروه‌های ناظر بینالمللی بر انتخابات جمهوری اسلامی طرح شده، مثلاً نهضت آزادی ایران در سال ۸۶، بعد از رد صلاحیت‌های گسترده شورای نگهبان این موضوع را مطرح کرد. ظاهراً آقای خامنهای و نزدیکانش نظارت بینالمللی بر انتخابات از هر نوع را برای ایران تابو می‌دانند. آیا این طور نظارت‌های بینالمللی با استقلال و حاکمیت ملی کشورهایی که بر آن‌ها نظارت اِعمال می‌شود منافات و تعارضی دارد، با توجه به این که خود شما سال‌ها عضو همین هیئت‌ها بودهاید؟

ببینید، یک نهاد بین‌المللی اجازه ندارد در فرآیند انتخابات دخالت کند. منِ ناظر وقتی در این جریان انتخابات بودم، هیچ‌گاه دخالتی نمی‌کردم که بگویم که این کاندیدا باید چه بگوید یا آن کاندید چه نگفته یا چه گفته. من فقط به عنوان ناظر نگاه می‌کردم ببینم آیا تمام این پروتکل‌هایی که اعلام شده آیا به جا آورده شده یا نه. بنابراین می‌تواند سازمان امنیت و همکاری اروپا باشد، می‌تواند بخش‌هایی از سازمان ملل باشد، می‌تواند همکاری‌های منطقه‌ای باشد. هیچ تعارضی در حقیقت با یک دموکراسی جاری و واقعی ندارد.

XS
SM
MD
LG