یادداشتی از حسین آرین: بهتازگی در میان هیاهوی انتخابات ریاستجمهوری، ناوشکن دنا و ناو مینشکار شاهین در آیینی بهصورت ویدئوکنفرانس با حضور فرمانده ارتش، وزیر دفاع ، رئیس سازمان سیاسی و عقیدتی ارتش و فرمانده نیروی دریایی ارتش، در بندرعباس به ناوگان نیروی دریایی ارتش پیوستند.
متعاقب الحاق این دو ناو به نیروی دریایی ارتش، فرماندهان نظامی بار دیگر همچون گذشته، ادعاهای خودکفایی و راهبردی بودن این نیرو و دیپلماسی دریایی را تکرار کردند و گفتند توان تسلیحاتی ایران ضامن امنیت دریاهای منطقه است.
ویژگیهای ناوهای دنا و شاهین
دنا چهارمین ناو است که با الگوبرداری از ناو کلاس الوند (کلاس سام یا کلاس واسپِر مارک ۵ قبل از انقلاب) ساخت انگلستان طراحی و ساخته شده است. ساختن اینگونه ناوها در جمهوری اسلامی تحت «پروژه موج» در سال ۱۳۷۶ آغاز شد و سه ناو دیگر این پروژه با نامهای جماران، دماوند و سهند بهترتیب در بهمن ۱۳۸۸، اسفند ۱۳۹۳ و آذر ۱۳۹۷ به نیروی دریایی ارتش پیوستند.
ناوهای جماران و سهند محصول کارخانجات دریایی جنوب کشورند و ناو دماوند، جمعی ناوگان شمال، در مجتمع صنایع دریایی شهید تمجیدی در انزلی ساخته شد.
از منظر تسلیحاتی، ناو دنا با طول ۹۴ متر و وزن جابهجایی حدود ۱۳۰۰ تُن تا حد زیادی همان کیفیت و آرایش تسلیحاتی سه ناو پیشین را دارد: توپ ۷۶ میلیمتری فجر ۲۷ در سینه ناو؛ چهار پرتابگر موشکهای کروز ضد کشتی از خانوادهٔ نور (الگوبرداریشده از سی ۸۰۲ چینی)؛ دو پرتابگر موشکهای پدافندی سطح به هوای محراب (استاندارد)؛ دو پرتابگر سهتایی اژدر ۵۳۳ (قطر ۵۳۳ میلیمتر)؛ توپ فتح ۴۰ میلیمتری در پاشنهٔ ناو؛ و چهار توپ ۳۰ میلیمتری.
بهگفتهٔ دریادار رستگاری، رئیس سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع، دنا از نظر سامانه هدایت آتش و سامانه جنگهای الکترونیک بهتر از ناوشکنهای همنسل خود است، ضمن اینکه سونارهای بهتری دارد و به سامانه مدیریت نبرد با پهپادها و ریزپرندهها مجهز است.
ناو مینشکار شاهین اولین ناو ایران در عرصه جنگ مین در دریاست. این در حالی است که مین یکی از ابزارهای مهم ایران در حوزه جنگهای نامتقارن است. قبل از انقلاب، نیروی دریایی مجهز به ناوهای مینروب بود که همه آنها با به پایان رسیدن عمر قانونیشان از رده خارج شدند و هلیکوپترهای «آر اچ ۵۳ د» نیروی دریایی هم که توان مینروبی از هوا را دارا بود، اینک توان عملیاتی ندارند. لذا ایران با داشتن چند هزار مین دریایی، خود در مقابل مینگذاری دشمن بهشدت آسیب پذیر است.
مینشکار شاهین با بدنهٔ کامپوزیت، ۳۳ متر طول و ۱۱ متر عرض دارد و بهگفته دریادار رستگاری، این «شناور بومی» با بهرهمندی از فناوری روز دنیا میتواند انواع مینهای دریایی را ردیابی و خنثی کند.
«بومی و تمامایرانی»؟
دریادار رستگاری ناوشکن دنا و مینشکار شاهین را «تمامایرانی» و «بومی» توصیف کرده است؛ صفاتی که در سالهای اخیر فرماندهان این نیرو در اکثر موارد دربارهٔ محصولات و تولیدات صنایع دریایی به کار بردهاند.
در این راستا، دریادارحسین خانزادی، فرمانده نیروی دریایی ارتش، روز ۱۱ آذر ۱۳۹۹ در آیین رونمایی نمایشگاه دستاوردهای تحقیقاتی و صنعتی نیروی دریایی ارتش گفت، نیروی دریایی ارتش در حوزۀ جهاد خودکفایی پیشگام بوده و «اوج این بالندگی را در سال ۱۳۸۸ با حضور مقام معظم رهبری و الحاق ناوشکن جماران تجربه کرد».
این در حالی بود که یکی از مهمترین اقلام در زنجیرهٔ رانش این ناو، یعنی موتورها، از خارج تهیه شده بود. در ابتدا دو موتور از آلمان خریداری شد ولی متعاقباً این کشور از تحویل موتورها امتناع کرد و در نتیجه جمهوری اسلامی بهسراغ فرانسه رفت و در نهایت موتورهای مورد نیاز را از فرانسه دریافت کرد، البته بدون گیربکس و شافت (محور) و دیگر ملزومات سامانهٔ رانش.
در نهایت دو شافت و دو گیربکس ناو جماران در ایران ساخته شد که مشکلات عدیدهای به بار آورد که با آزمون و خطا بهمرور رفع گردید.
پروسهٔ تکمیل ساخت و آزمایشهای ناو جماران و عملیاتی کردن آن هشت سال به درازا کشید. ساختن این ناو، بهرغم ابتکارات و تلاشهای صورتگرفته، عدم خودکفایی صنایع نظامی در ساخت اقلام زنجیره رانش و وابستگی آن را به خارج نشان داد.
در مراسم عملیاتی شدن ناو دنا و مصاحبههای بعدی، سخنی از موتورهای آن به میان نیامد، ولی به گزارش خبرگزاری تسنیم، در زنجیره رانش ناو دنا برای اولین بار از موتورهای تولید داخل استفاده شده است.
ناو مینشکار شاهین هم «بومی و تمامایرانی» معرفی شده و در یکی از عکسهای منتشرشده از این ناو در وبسایت «اچ آی ساتن»، عبارت «ساخت ایران» را بر روی یکی از دستگاههای آن میتوان بهوضوح دید.
نگاه دقیق به این دستگاه که یک «وسیله بدون سرنشین زیرآبی هدایتپذیر از راه دور» یا بهاصطلاح انگلیسی «آر اُ وی» است، نشان میدهد که این وسیله حیاتی ناو برای شکار مین ساخت ایتالیاست و «پلوتو پلاس آر اُ وی» (Pluto Plus ROV) نام دارد.
این وسیله قادر است مینهای کار گذاشتهشده در کف دریا و یا مینهای لنگردار شناور را شناسایی کند و محل دقیق آن را تعیین نماید. غواصان ویژهٔ پاکسازی مین با استفاده از این اطلاعات مینهای کار گذاشتهشده را منهدم میکنند.
این وسیله، با طول ۲.۲۵ متر و وزن ۳۲۰ کیلوگرم با حداکثر سرعت ۱۱ کیلومتر در ساعت، یک سونار کوچک دارد و از طریق یک کابل نوری دو هزار متری از ناو کنترل میشود. حداکثر عمق برای این دستگاه ۴۰۰ متر است.
توهم نیروی دریایی راهبردی
با عملیاتی شدن ناوهای دنا و شاهین که متعاقب غرق شدن ناوشکن دماوند در بندر انزلی (بهمن ۹۶)، غرق شدن ناو کنارک با آتش خودی در دریای عمان (اردیبهشت ۹۹) و بالأخره غرق شدن ناو خارک در لنگرگاه بندر جاسک (خرداد ۱۴۰۰) صورت میگیرد، فرماندهان نظامی بار دیگر از توان فزایندهٔ نیروی دریایی ارتش و راهبردی شدن آن سخن به میان آوردهاند.
سرتیپ حاتمی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، در آیین الحاق ناوهای دنا و شاهین به نیروی دریایی ارتش، با راهبردی نامیدن این نیرو گفت که عمق دفاع راهبردی کشور هم با الحاق دنا به این نیرو افزایش یافته است.
دریادار حسین خانزادی هم که در گذشته بهکرّات راهبردی شدن نیروی دریایی ارتش را مطرح کرده بود، در این مراسم گفت: «تسلیحات ایران امنیت دریاهای ایران و دریاهای مجاور را تضمین و تحکیم کرده و همگرایی منطقهای و امنیت دریایی جمعی را برای منطقه و جهان به ارمغان آورده است.» پیشتر، در آبان ۱۳۹۷، خانزادی گفته بود که «نیروی دریایی ایران در منطقه حرف اول را میزند».
همچنین، سرلشگر موسوی، فرمانده کل ارتش، در همان مراسم تصریح کرد که الحاق ناوشکن دنا و ناو مینشکار شاهین یک اتفاق مهم و جهش فوقالعاده در توان نیروی دریایی ارتش محسوب میشود و حضور یکانهای این نیرو در نیمکره غربی نقطهعطفی در نیروی دریایی راهبردی ارتش است.
این حضور به دریانوردی ناوشکن سهند و ناو مکران اشاره دارد. این دو ناو که ۲۰ اردیبهشت بندرعباس را ترک کردند، بعد از طی مسیر طولانی و عبور از دماغه امید نیک و دور زدن آفریقا به اقیانوس اطلس شمالی رسیدند که بنا به گمانهزنیهای اولیه عازم ونزوئلا بودند، ولی ردگیریهای بعدی مسیر این ناوها نشان داد که بهاحتمال قوی عازم دریای مدیترانهاند و مقصد آنها احتمالا سوریه است.
بیش از ده سال است که مقامهای نظامی از اقیانوسپیمایی و سفر به ونزوئلا، آبهای اطراف ایالات متحده آمریکا و حتی حضور در قطب جنوب سخن به میان آوردهاند. سرلشگر باقری، در سِمتِ معاون ارکان ستاد کل نیروهای مسلح، در سال ۱۳۹۱ گفت: «ما از سواحل مکران دسترسی مستقیم به آبهای آزاد و... قطب جنوب داریم و میتوانیم طبق قوانین بینالمللی در بخشی از قطب جنوب ادعای حاکمیت کنیم»
مطرح شدن این سفر و گمانهزنیها درباره مقصد ناوهای سهند و مکران در برخی رسانههای غربی و اینکه ناو مکران ممکن است حامل اقلام نظامی برای ونزوئلا یا سوریه باشد، موجب بحثهایی در رسانههای جمهوری اسلامی نیز شد.
برای نمونه روزنامه همشهری روز ۲۲ خرداد با مطرح کردن «ترس آمریکاییها از فتح اقیانوس اطلس» با ناوهای سهند و مکران برای اولین بار نوشت: «ما اکنون توان تهدید مرزهای آبی ایالات متحده را دارا هستیم... توان دریایی آمریکا قابل چشمپوشی نیست اما... منطقه خلیج فارس و دریای عمان زمین بازی ایران به حساب میآید و ورود ناوگروه ایرانی به اقیانوس اطلس را میتوان ترسیم معادلات جدید در این عرصه قلمداد کرد.»
پنداشتهای بیپایه
خودکفایی نیروی دریایی بهعنوان یک هدف غایی بهخودی خود پسندیده است و ایرادی بر آن وارد نیست. تلاشهای صنایع دریایی در سالهای اخیر و پیشرفتها در ساختن ناوهای جدید را نمیتوان نادیده گرفت، گو اینکه سرعت این پیشرفتها کند بوده است. با اینهمه، اظهارات امیران نیروی دریایی ارتش که مدام «بومی و تمامایرانی» بودن محصولات صنایع دریایی را نشانهٔ محقّق شدن هدف خودکفایی میدانند، محلی از اعراب ندارد.
اینان با اظهارات شعارگونهشان باد به آستین آیتالله خامنهای میاندازند و در عین حال با تمجید از خصایل رهبری و «هدایتهای داهیانهٔ» او به اظهارنظرها و سخنرانیهای خود وزن میدهند و از آنچه اصطلاحاً «ذوب در ولایت» بودن نام دارد، رنج میبرند.
پیشرفت صنایع دریایی کشور و نیروی دریایی از نظر ظرفیتسازی و ساخت ناوهای بزرگ کند بوده است. بیشتر ناوهای این نیرو که قابلیت رزمی و دریانوردی در آبهای آزاد را دارند، قدیمیاند و قبل از انقلاب ساخته شدهاند. سه فروند زیردریایی سنگین ایران ( کلاس کیلو، ساخت روسیه) غیرعملیاتیاند.
از آنجاکه همیشه یکسوم یکانها بهسبب تعمیرات نوبتی و اساسی غیرعملیاتیاند، نیروی دریایی در شرایط ایدئال فقط چهار یا پنج ناو آماده به رزم در آبهای ساحلی و یا آبهای آزاد میتواند داشته باشد. این ضریب آمادگی نسبت به پنج سال پیش با توجه به غیرعملیاتی شدن زیردریاییهای سنگین کاهش پیدا کرده است.
اعزام ناوهای سهند و ناو- بندر مکران به اقیانوس اطلس یک سفر آموزشی و نمادین با رنگ و بوی سیاسی است و برخلاف اظهارات مقامهای نظامی، نه نمایش قدرت و نشانه اقتدار دریایی است و نه دیپلماسی دریایی محسوب میشود و نه میتواند «ترسیم معادلات جدید» در عرصه اقیانوس اطلس تلقی شود.
نیروی دریایی ارتش با چهار یا پنج فروند ناو آماده رزم و دریانوردی در آبهای آزاد نمیتواند یک نیروی راهبردی یا نیروی دریایی آبهای آبی مانند آمریکا، بریتانیا، چین و روسیه باشد و در مقیاس جهانی عمل کند. یک نیروی دریایی راهبردی باید ظرفیت آن را داشته باشد که یکانهایش را در صورت لزوم در اسرع وقت و برای مدت طولانی به فراسوی مرزهایش برای رویارویی با بحرانها و یا بازدارندگی و یا مقابله با تهدیدات گسیل کند.
چنین نیرویی باید با تهدیدات در سه بُعد هوایی، سطحی و زیرسطحی مقابله کند. یک نیروی راهبردی باید در آبهای آزاد به کشورش عمق دفاعی بدهد و نگاهبان خطوط مواصلات دریایی آن باشد و از منافع تجاری کشورش دفاع کند.
دیگر اینکه یک نیروی دریایی راهبردی بهسبب حضور مستمر در آبهای آزاد نیاز به پایگاههایی در سواحل خودی و کشورهای دوست و همپیمان دارد تا نیازمندیهای لجستیکی ناوهایش را تأمین کند.
آخر اینکه یک نیروی دریایی آبهای آبی دستکم به یک ناوگان کارآمد متشکل از یکانهای متفاوت سطحی و زیرسطحی و بازوی هوایی نیاز دارد. باید از فناوری پیشرفته برخوردار باشد، صنایع دریایی پیشرفته داشته باشد، نیروی انسانی متخصص و ماهر داشته باشد و به آموزش اولویت بدهد.
نیروی دریایی ارتش اکثر این ویژگیها و ظرفیتها را ندارد و در مجموع یک نیروی دریایی آبهای سبز یا نیروی دریایی ساحلی محسوب میشود و بهتر است بهجای دریانوردیهای نمادین و سیاسی و یا پیگیری اهدافی که در حال حاضر با توان آن همخوانی ندارد، حوزه عملیاتی خود را در ابتدا به آبهای سرزمینی در دریای عمان (۲۲ کیلومتر) و آبهای «منطقه انحصاری اقتصادی» ایران در این دریا که ۳۷۰ کیلومتر از ساحل را در بر میگیرد محدود کند و در ثانی با تقویت توان و ظرفیت خود، آن را به شمال غربی اقیانوس هند گسترش دهد.