در ششمین روز از اعتراضات گسترده در شهرهای خوزستان که با اعتراض به بیآبی در غرب این استان آغاز شد و به اعتراضات سیاسی در شرق خوزستان کشیده شده، چندین تشکل صنفی با انتقاد شدید از عملکرد جمهوری اسلامی، سرکوب خشونتآمیز این اعتراضات مردمی را محکوم کردند.
روز چهارشنبه، ۳۰ تیر، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، جمعی از فعالان صنفی معلمان و فعالان مدنی، سازمان معلمان ایران، سندیکای شرکت واحد و گروه اتحاد بازنشستگان در بیانیههای جداگانهای همچنین از «هموطنان ستمدیده و جانبهلبرسیده» خود اعلام حمایت کردند.
قطعی مداوم آب و برق در ایران همزمان با گرمشدن هوا، موجب اعتراضهای پراکندهای در نقاط مختلف ایران شد اما در استان خوزستان اعتراضات گسترش یافت و همچنان ادامه دارد.
معترضان در شهرهای گوناگون علاوهبر اعتراض به بیآبی، علیه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و علیه نظام جمهوری اسلامی نیز شعار میدهند. در مقابل و بر اساس ویدئوهای منتشرشده از شهرهای گوناگون، نیروهای امنیتی و انتظامی «با خشونت و شلیک گلوله» با معترضان برخورد میکنند. خبرگزاری صدا و سیما روز چهارشنبه کشته شدن یک معترض را در ایذه تأیید کرد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه در بیانیه خود آوردهاند که «عوامل انتظامی و امنیتی برای متفرق کردن معترضین با شلیک گاز اشکآور و تیراندازی بهسوی مردم بیدفاع، این تظاهرات مسالمتآمیز را که در اعتراض به بیآبی بوده به خشونت کشاندند».
سازمان معلمان ایران نیز در بیانیه خود نسبت به اوضاع خوزستان هشدار داده و از حکومت ایران خواسته است «با مشارکت مردم این استان، به رفع فوری بحران پرداخته، عمق استراتژیک منافع ملی و مردم را لحاظ و از تقابل خشونتآمیز با اعتراضات مردم پرهیز نمایند».
در این بیانیه همچنین آمده است که «مردم ۲۰ شهر و ۷۷۰ روستای این استان که همواره مصیبتها، هزینههای سنگین و آسیبهای فراوان ناشی از دفاع دلاورانه از میهن را در جنگ هشت ساله تحمل کردهاند، سزاوار این وضعیت نیستند».
گروه اتحاد بازنشستگان نیز ریشه بحران بیآبی را «طرحهای غیرکارشناسی» در مورد سدسازی و انتقال آب «برای مطامع شخصی یا فرقهای سرداران سازندگی و دولت بهار» اعلام کردهاند.
«سردار سازندگی» در ادبیات سیاسی ایران به علی اکبر هاشمی رفسنجانی گفته میشد که در دوران ریاستجمهوری او پروژههای سدسازی گوناگونی اجرا شد. «دولت بهار» نیز لقب دولت محمود احمدینژاد است که عملکرد او در استان خوزستان نیز همواره مورد انتقاد کارشناسان قرار داشت.
گروه اتحاد بازنشستگان «نبود آب و برق اخیر» را «جرقه آتش خشم فروخورده همهی سالهای سیاهی و تباهی» توصیف کرده و گفته است که «اما پاسخ فقط سرکوب و خشونت بوده است».
جمعی از فعالان صنفی معلمان و فعالان مدنی نیز در بیانیهای مشترک با انتقاد شدید از رفتار دولت و حکومت ایران در اداره کشور و نیز مواجهه با اعتراضات، نوشتهاند که «تمامقد از هموطنان خوزستانی خود حمایت خواهیم کرد و صدای مظلومیت آنها خواهیم شد».
اعضای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نیز در بیانیه خود به انتقاد شدید از نظام جمهوری اسلامی پرداخته و نوشتهاند «جایی برای فرو کردن دشنه بر پیکر ایران نمانده است».
در این بیانیه همچنین آمده است که «توجهات افراطی حاکمیت به خارج از مرزها سبب شده تمام ذخایر و پتانسیلهای موجود از بین رفته و هر روز صدای شکستن استخوانهای این پیکر زجردیده گوش فلک را کر کند».
شواری هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در قسمتی دیگر از بیانیه خود با اشاره به اعلام حمایت عموم مردم در سراسر ایران از «مردم ستمدیده خوزستان» تأکید کردهاند که «حقطلبی و حقخواهی و مطالبهگری نه تعطیلبردار است و نه با سرکوب خاموششدنی است».
تا کنون که شش روز از اعتراضات گسترده در خوزستان میگذرد، گزارشهای غیررسمی از کشته شدن «دستکم پنج نفر» حکایت دارند، اما مقامهای رسمی فقط خبرکشته شدن دو جوان معترض در این اعتراضها را تأیید کرده و در عین حال آن را به «اغتشاشگران» نسبت دادهاند.