سوم اوت سال ۲۰۱۴، در روستایی ایزدینشین در اطراف سنجار، زنی جوان با صورت تکیده و استخوانی همسر خود را از دست داد. شوهرش را نیروهای داعش سر بریدند و او برای حراست از جان خود، تن به بردگی جنسی داد. سرنوشت دردناک او همانند هزار زن ایزدی دیگر در همان سال است.
هفت سال از کشتار ایزدیان سوریه و عراق میگذرد، اما همچنان خاطرهٔ شوم و هراسآور آن روزها کابوس شبانهٔ ایزدیان است. بیش از ۷ هزار نفر کشته شدند و حدود ۵ هزار زن و دختر ایزدی بهعنوان بردههای جنسی ربوده شدند.
پیشینهٔ تبعیضها علیه ایزدیان
پیشینهشناسی خشونتها علیه ایزدیان به زمانی دور باز میگردد که این اقلیت مذهبی بهاشتباه «شیطانپرست» خوانده شدند و در سالهایی دور هم که سیاحان و گردشگران اروپایی به این سرزمین آمدند، با تحقیقات میدانی، این اشتباه را مکتوب کردند و به آن دامن زدند.
در نتیجه، دیدگاهی منفی نسبت به ایزدیان به وجود آمد و ترویج یافت که از اساس اشتباه بود و به این ترتیب زمینهای برای خشونتورزی علیه آنها به وجود آمد که نتیجهٔ آن محرومیت نسبی ایزدیان از نظام آموزش و پرورش عراق بود.
از سوی دیگر اتهام «شیطانپرستی» که به ایزدیان زده شده بود، نتیجه عدم شناخت فلسفه دینی و جهانبینی ایزدیان توسط دیگران بود. باورهای ایزدی آمیزهای از ادیان ایران باستان مانند زردشتی و همچنین ادیان توحیدی مانند اسلام است.
در دوران حکمرانی صدام حسین، شهرها و روستاهای ایزدینشین از سایر مناطق کردنشین جدا شده بود. این در حالی بود که ایزدیان سنجار زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مشترکی با سایر کردها داشتند.
در سال ۱۹۹۱ و در گرماگرم جنگ اول خلیج فارس، یزیدیان و مسلمانان با هم متحد شدند و اشتراکات فرهنگی و زبانی را بر تفارقهای دینی و آیینی ترجیح دادند. با این حال با ریشه گرفتن گروههای بنیادگرای اسلامی در اقلیم کردستان عراق، تلاشها برای اتحاد همه مردم کردستان بیثمر ماند.
شکلگیری گروهک داعش تنها مصداق این مدعا نیست، سنجار پیش از ورود پیکارجویان داعش نیز به قربانگاهی برای خشونتورزیهای القاعده درآمده بود.
در مجموع میتوان گفت که سنجار اگرچه یک نقطه استراتژیک نظامی برای جولان یافتن داعش بوده، اما پیشینهٔ تاریخی و کمتر شناخته بودن دین ایزدیان از جمله دلایلی بود که به قتلعام ایزدیان شدت و خشونتی افراطی داد.
سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۶، این فاجعه انسانی را یک «نسلکشی» نامید؛ با این حال پرسشی که در ذهن بسیاری از مردم دنیا باقی ماند این است که چه کسانی در این میان مقصرند؟
آیا ناکارآمدی دولت عراق در حفظ امنیت این منطقه باعث به وجود آمدن این بحران انسانی شده است یا سهلانگاری مجامع بینالمللی در برابر این فاجعه انسانی؟
«شکیر محمد عثمان»، مدرس مهمان دانشگاه آمریکایی در اقلیم کردستان عراق، معتقد است: «بیرغبتی دولت مرکزی عراق، بیتوجهی جامعهٔ بینالمللی و از آن مهمتر ناتوانی نیروهای امنیتی، ایزدیان را از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی خاورمیانه کرده است.»
او میگوید: «تا کنون هیچ رهیافت مناسبی برای ایجاد امنیت در مناطق ایزدینشین به وجود نیامده. بسیاری از خانوادههایی که تصمیم گرفته بودند به سنجار بازگردند، ترجیح میدهند همچنان در اردوگاههای آوارگان جنگی باقی بمانند، چرا که در صورت بازگشت به خانه و کاشانهٔ خود هیچ تضمینی برای حفظ جانشان وجود ندارد.»
شکیر محمدعثمان سرنوشت ایزدیان را پس از گذشت هفت سال در هالهای از ابهام میبیند و میگوید: «بسیاری از زنان و کودکانی که در اردوگاهها به سر میبرند، از اساسیترین حقوق خود مانند امنیت محروماند.»
سنجار یا به زبان کردی «شنگال»، تا پیش از یورش دولت اسلامی عراق و شام، متمرکزترین اقلیت مذهبی را در خود جای داده بود. ساکنان این منطقه با وجود بحرانهای امنیتی فراوان توانسته بودند زندگی نسبتاً امن و آرامی داشته باشند.
تراکم جمعیتی روستاهای ایزدینشین نیز نشان از این واقعیت داشت که سنجار با همهٔ افتوخیزهای سیاسی دولتها سازگار است. حتی نبرد گروه شبهنظامی «پکک» با پلیس فدرال عراق در سنجار نیز نتوانسته بود دلیل موجهی برای ترک وطن مردمان آن منطقه باشد.
گورهای دستهجمعی
کشف گورهای دستهجمعی در سنجار و دیگر نقاط استان نینوا در عراق و نمونهبرداری ژنتیکی از بقایای اجساد دفنشده نشان داده که بسیاری از قربانیان کودکان و زنانی بودهاند که قربانی جنایات جنگی داعش بودهاند.
سازمان اسناد جنایات داعش علیه ایزدیان عراق در گزارشی که در سال گذشته منتشر کرد، شمار گورهای دستهجمعی کشفشده در استان نینوا را ۸۳ مورد اعلام کرده بود.
پس از رانده شده پیکارجویان داعش از این مناطق، حسین قائیدی، مسئول دفتر امور اسرای ایزدی، وعده داد که حکومت اقلیم کردستان درصدد است تا جنایتهای گروهک تروریستی داعش علیه ایزدیان را به مجامع بینالمللی نشان دهد. با وجود این، سرنوشت بازماندگان این جنایت جنگی همچنان روشن نیست.
سویههای تاریک قربانگاه سنجار به همینجا ختم نمیشود. صدها زن که در اسارت داعش بودند، خودکشی کردند. فرزندانی که حاصل تجاوز جنسی داعش به زنان ایزدی بودهاند، بدون هویت ماندهاند و خانوادههایی که از مرگ یا زندگی فرزندان خود بیخبرند، همچنان چشمانتظار آینده هستند.
این روزها روی قبرهایی که هزاران استخوان بینامونشان در حال پوسیدن است، چادرهایی برپا شده تا جان بازماندگان را حفظ کنند. اگر کسی به دنبال مفاهیمی فلسفی مانند رنج بشر در چرخهٔ مرگ و زندگی میگردد، باید سری به سنجار بزند.