نیروی زمینی ارتش ایران، بامداد هشتم مهر ۱۴۰۰، رزمایش «فاتحان خیبر» را در شمال غرب ایران و مناطق مرزی همجوار با گذرگاههای مرزی بین ارمنستان و آذربایجان، و مناطق مرزی با جمهوری خودمختار نخجوان آغاز کرد.
رزمایشی با حضور دو تیپ متحرک هجومی، یک تیپ تکاور، دو تیپ مکانیزه، یک تیپ نیرو مخصوص، یک تیپ زرهی و یک گروه توپخانه نیروی زمینی ارتش با پشتیبانی هلیکوپترهای پایگاه یکم رزمی هوانیروز ارتش و پهپادهای رزمی مهاجر ۶ از یگان پهپادی نیروی زمینی ارتش.
اعزام گسترده یگانهای رزمی و تجهیزات نیروی زمینی ارتش به مناطق همجوار با منطقه نخجوان در نزدیکی شهر ماکو در شمال غرب ایران، در چهارم مهر امسال آغاز شد. اعزام این نیروها با انجام فاز دوم رزمایش مشترک نیروهای ویژه آذربایجان، پاکستان و ترکیه در منطقه نخجوان، و به دنبال تنشهای ناشی از اقدام دولت آذربایجان جهت ممانعت و اخلال از صادرات کالاهای ایرانی به ارمنستان صورت گرفت.
چند روز پیش از آن، تیپهای زرهی و یگانهای متعددی از لشکر ۳۱ عاشورای نیروی زمینی سپاه پاسداران با انجام یک رزمایش شبانه در حاشیه رودخانه ارس که در تاریخ ۲۹ شهریور ماه ۱۴۰۰ آغاز شد، سعی کردند پیامی نظامی و سیاسی را به دولتمردان جمهوری آذربایجان مخابره کنند؛ اقدامی که به دنبال بازداشت دو راننده تبریزی حامل فرآوردههای سوختی صادراتی در محور گوریس-قاپان (گوروش-قافان) توسط نیروهای نظامی آذربایجان صورت گرفته بود.
منطقه رزمایش فاتحان خیبر
عمده تجهیزات زرهی و توپخانه نیروی زمینی ارتش که در رزمایش «فاتحان خیبر» شرکت دارند، به شهرستان پلدشت اعزام شدهاند. شماری دیگر از تجهیزات نیز به روستای قرهتپه در شهرستان ماکو ارسال شدهاند. بنابراین محل رزمایش در گذرگاه مرزی بین ارمنستان و آذربایجان است. گذرگاه مرزی پلدشت به نخجوان و گذرگاه مرزی جلفا به نخجوان و در نزدیکی مرز نوردوز به ارمنستان و با فاصله ۵۰ کیلومتری از گذرگاه مرزی نخجوان با ترکیه و همچنین گذرگاه مرزی بازرگان در ماکو.
به نظر میرسد انتخاب این منطقه علاوه بر آنکه به فاز دوم رزمایش مشترک برادر (آذربایجان، پاکستان و ترکیه) مربوط است، ارتباط مستقیمی با محدوده دفاع سرزمینی نیروی زمینی ارتش در شمال غرب ایران دارد.
در حالی که لشکر ۳۱ عاشورای نیروی زمینی سپاه، مأموریت مقابله با تهدیدات مرزی از جانب آذربایجان در مناطق همجوار استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی با خاک کشور جمهوری آذربایجان و قرهباغ را دارد، نیروی زمینی ارتش وظیفه دفاع از مناطق همجوار با نخجوان و مرزهای ایران با کشور ترکیه را بر عهده دارد.
بررسی تجهیزات زرهی اعزامی ارتش به شمال غرب
تجهیزات زرهی اعزامی به شمال غرب ایران جهت شرکت در رزمایش فاتحان خیبر متعلق به تیپ ۱۱۶ پیاده مکانیزه قزوین، ۲۱۶ مکانیزه زنجان و ۳۱۶ زرهی همدان هستند. پیشتر این سه تیپ متعلق به لشکر ۱۶ زرهی بودند، اما پس از اجرای «طرح ثامنالائمه نزاجا»، تیپهای زیر نظر لشکر ۱۶ زرهی قزوین، از نظر عملیاتی مستقل شدند و قرارگاه مرکزی این لشکر، فرماندهی تاکتیکی این تیپها را به عهده گرفت.
علاوه بر این سه تیپ، تیپ ۲۵ نیروی مخصوص نیز شماری از اقلام زرهیاش را جهت شرکت در رزمایش به شمال غرب ایران اعزام کرده است.
در مقایسه با سایر تیپهای زرهی و پیاده مکانیزه در سایر نقاط ایران، اقلام زرهی مورد استفاده این تیپ بسیار قدیمی بوده و با وجود بازسازیها و بهروزرسانیهای مختصر در سالهای اخیر جهت استفاده در نبردهای کلاسیک کنونی منسوخ هستند. از این میان میتوان به تانکهای چیفتن و نفربرهای زرهی ام-۱۱۳ اشاره کرد که به وفور در خدمت گردانهای تانک و زرهی این تیپها هستند.
تانکهای انگلیسی چیفتن، اگرچه در سالهای دهه ۱۳۵۰ خورشیدی پیشرفتهترین و قویترین تانکهای اصلی میدان نبرد، در میان تانکهای مورد استفاده کشورهای بلوک غرب بودند، اما با ظهور تانکهای قدرتمند روسی چون تی-۷۲ با زره ضخیمتر و توپ ۱۲۵ میلیمتری آنها در مقایسه با توپ ۱۲۰ میلیمتری چیفتن، برتری خود را در صحنه نبرد از دست دادند.
به همین دلیل در سالهای نخستین دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، وزارت جنگ ایران نمونههای پیشرفته و ارتقا یافته از تانک چیفتن به نام شیر-۱ و شیر-۲ را سفارش داد که با وقوع انقلاب تحویلشان به ایران منتفی شد.
حال تانکهای چیفتن که در سالهای جنگ ایران و عراق در برابر تانکهای تی-۷۲آ نیروی زمینی عراق عملکرد ضعیفی نشان دادند، جهت شبیهسازی عملیات رزمی و مقابله با تانکهای تی-۷۲ ارتقا یافته و تی-۹۰ پیشرفته نیروی زمینی ارتش آذربایجان به مناطق مرزی با نخجوان اعزام شدهاند.
علاوه بر چیفتنها، نفربرهای زرهی ام-۱۱۳ که قدمتی برابر با جنگ ویتنام دارند و از سال ۱۳۴۵ در خدمت ارتش ایران هستند، نیز در برابر موشکهای ضد تانک کنونی، پهپادهای انتحاری و موشکهای هوا به سطح شلیک شده از پهپادهای تهاجمی ترکیه چون بیرقدار تیبی-۲ آسیبپذیرند.
تیپهای ۱۱۶، ۲۱۶ و ۳۱۶ زرهی و پیاده مکانیزه علاوه بر نفربرهای ام-۱۱۳، از نفربرهای روسی بیامپی-۲ خریداری شده در سالهای پس از جنگ نیز استفاده میکنند. این نفربرها که به نظر میرسد تعدادشان در مقایسه با ام-۱۱۳ها بسیار کمتر است، سطح محافظت بیشتری برای نیروهای پیاده تیپهای مکانیزه ۱۱۶ و ۲۱۶ را در میدان نبرد فراهم میکنند.
در زمینه زرهی دیگر ضعف یگانهای تیپهای زرهی و مکانیزه و همچنین متحرک هجومی، فقدان خودروهای مقاوم به مین موسوم به امرپ در خدمت آنهاست. نیروهای تیپهای متحرک هجومی از وانتهای غیرنظامی تویوتا که عمدتاً حتی استتار نظامی نداشته و به رنگ سفید و کارخانه هستند، جهت حمل و نقل نیروهایشان استفاده میکنند. این وانتها در صورت بروز یک درگیری نظامی واقعی در برابر سادهترین تسلیحات چون گلولههای مسلسلهای هجومی و همچنین مینهای ضد نفر و ضد تانک آسیبپذیرند.
تجهیزات توپخانه اعزامی ارتش به شمال غرب
در جریان رزمایش فاتحان خیبر، نیروی زمینی ارتش تعداد قابل توجهی از توپهای کششی و خودکششی خود را به شمال غرب ایران اعزام کرد. توپهای کششی جابهجا شده توسط کامیونهای کراز-۶۳۲۲ عمدتاً متعلق به گروه ۱۱ توپخانه مراغه و توپهای کششی که از نوع ام-۱۰۹ و ام-۱۱۰ آمریکایی که به ترتیب ۱۰۵ و ۲۰۳ میلیمتری هستند، متعلق به تیپهای ۱۱۶و ۲۱۶ مکانیزه پیاده اند.
توپهای کششی اعزامی گروه ۱۱ توپخانه و سایر یگانها چون تیپهای ۲۲۱ و ۳۲۱ متحرک هجومی جهت شرکت در رزمایش پنج مدل هستند. توپهای ۱۳۰ میلیمتری ام-۴۶ روسی (خریداری شده از اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۳۴۹)، توپهای ۱۵۵ میلیمتری جی اِچ اِن-۴۵ (خریداری شده از اتریش در سال ۱۳۶۳)، توپهای ۱۵۵ میلیمتری ام-۱۱۴آ-۱ (خریداری شده از آمریکا در سال ۱۳۶۴) و نمونه تولیدی ام-۱۱۴ در ایران به نام اِچ اِم-۴۱.
بر خلاف نیروهای زرهی اعزامی ارتش به شمالغرب ایران، توپخانه ارتش ایران در این رزمایش برتری قابل توجهی به توپخانه نیروی زمینی ارتش آذربایجان در نخجوان دارد. شماری از یگانهای توپخانه نیروی زمینی آذربایجان به علت کمبود توپهای کششی هنوز از توپهای ۸۵ میلیمتری دی-۴۴ روسی ساخته شده در دوران جنگ جهانی دوم استفاده میکنند.
علاوه بر توپهای کششی و خودکششی، یگانهای رزمی اعزامی نیروی زمینی ارتش به منطقه رزمایش راکتاندازهای بیاِم-۲۱ گراد را نیز به همراه دارند که قابلیت شلیک راکتهای غیر هدایت شونده ۱۲۲ میلیمتری را دارند.
دفاع هوایی از یگانهای رزمی اعزامی ارتش چگونه صورت میگیرد؟
تصاویر منتشر شده در فضای مجازی در تاریخ چهارم مهر ۱۴۰۰ حکایت از اعزام شماری از سامانههای ضد هوایی شیلکا جمعی تیپ ۱۱۶ پیاده مکانیزه و ۲۱۶ پیاده مکانیزه به ترتیب از قزوین و زنجان به سمت ماکو داشت.
این سامانههای ضد هوایی، هر کدام مجهز به چهار تیربار و یک رادار کنترل آتش در سال ۱۳۵۲ به اتحاد جماهیر شوروی سابق سفارش شده و در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ تحویل نیروی زمینی شاهنشاهی ایران شدند. البته از این میان تنها ۲۰۰ دستگاه به ایران تحویل شد و تحویلدهی سایرین به علت وقوع انقلاب اسلامی منتفی شد.
سامانههای شیلکا وظیفه محافظت از یگانهای زرهی و پیاده را در برابر حملات هوایی و جنگندههای دشمن را در ارتش سرخ بر عهده داشتند. رادارهای کنترل آتش تیربارهای ضدهوایی شیلکا با توجه به قدمت زیادشان توانایی شناسایی پهپادهای تهاجمی و انتحاری را که مهمترین تهدیدات یگانهای زرهی و پیاده ارتش ایران در هرگونه نبرد نظامی با آذربایجان و ترکیه هستند، ندارند.
به دلیل فقدان سامانههای پدافند موشکی کوتاهبرد چون تور ام-۱ در سازمان رزم نیروی پدافند هوایی ارتش و همچنین نیروی زمینی ارتش، نیروی هوافضای سپاه پاسداران مأمور شده تا با استفاده از چند سامانه پدافند موشکی کوتاهبرد و متحرک سوم خرداد، به محافظت از یگانهای زرهی و پیاده ارتش در منطقه رزمایش بپردازد. همچنین تصاویر منتشرشده در فضای مجازی حکایت از استقرار سامانههای اخلالگر جهت اخلال در ارتباط پهپادها و مراکز کنترلشان دارد.
نقش هوانیروز در رزمایش فاتحان خیبر
بعد از ظهر ششم شهریور ۱۴۰۰، ۱۲ فروند هلیکوپتر، شامل سه فروند تهاجمی از نوع بل اِی اِچ-۱جِی اینترنشنال کبرا، و هجومی بِل ۲۱۴آ اصفهان از پایگاه یکم رزمی هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی) ارتش مستقر در کرمانشاه به روستای قرهتپه شهرستان ماکو اعزام شدند. محل استقرار آنها بر روی زمین تنها ۲۸ کیلومتر با مرز ایران-نخجوان فاصله دارد.
هلیکوپترهای هوانیروز ارتش به علت سالها بیتوجهی فرماندهان ارتش و مقامات رژیم جمهوری اسلامی عمدتاً از عدم بهروزرسانی رنج میبرند و مهمترین تجهیزات دفاع فردی چون اخلالگرهای موشکهای هدایت حرارتی یا فروسرخ و همچنین راداری را ندارند؛ تجهیزاتی چون پخشکنندههای شراره و باریکه و هشداردهندههای امواج راداری. بدون این تجهیزات، به راحتی میتوان این هلیکوپترها را با استفاده از موشکهای دوشپرتاب ساقط کرد.
هر یک از هلیکوپترهای بل ۲۱۴آ میتواند هشت نفر سرباز مسلح به همراه تجهیزات و تسلیحات آن و یا در نقش هلیکوپتر امداد شش سرباز مجروح را به همراه خدمه و دو امدادگر حمل کند. در حالی که هلیکوپترهای تهاجمی کبرا مجهز به تیربارهای سه لول ۲۰ میلیمتری در دماغه توانایی حمل پرتابگرهای راکتهای غیر هدایتشونده و موشکهای ضد تانک تاو را دارند.
کارایی تاکتیکهای اجرایی رزمایش در یک نبرد واقعی چقدر است؟
در یک نبرد کلاسیک نیرویی برنده میدان برد است که بتواند برتری هوایی را در میدان نبرد از آن خود کند. برتری هوایی که با یک نیروی هوایی قدرتمند و توانمند ممکن میشود؛ نیرویی که میتواند علاوه بر مجهز بودن به هواپیماهای جنگنده و پهپادهای رزمی پیشرفته از تسلیحات هواپایه پیشرفته و نقطهزن استفاده کند.
برتری هوایی با استفاده از تجهیزات پیشرفته چون هواپیماهای جنگنده رهگیر و برتری هوایی و همچنین از طریق سرکوب مؤثر و انهدام سایتهای راداری و پدافندی دشمن در صحنه نبرد کسب میشود. اگرچه نیروی هوایی ارتش ایران از لحاظ تعداد هواگردهای عملیاتی و نظامی و جنگنده دست بالا را نسبت به نیروی هوایی جمهوری آذربایجان دارد، اما از لحاظ پهپادی نمیتواند با همتای آذریاش رقابت کند، زیرا عمده پهپادهای رزمی و انتحاری موجود در ایران در خدمت نیروی هوافضای سپاه قرار دارد.
پهپادهای انتحاری هاروپ و هارپی و همچنین ایرواستار، نیروی زمینی و هوایی آذربایجان در صورت بروز هرگونه جنگ با ایران جهت عملیاتهای سرکوب سامانههای پدافندی ارتش ایران در صحنه نبرد مورد استفاده واقع خواهند شد. البته در صورت استفاده از اخلالگرها ممکن است این امر با درصد موفقیت بسیار پایین صورت گیرد.
در حال حاضر به نظر میرسد که سناریوهای اجرا شده کنونی از سوی نیروی زمینی ارتش در رزمایش فاتحان خیبر جایی در نبردهای امروزی نداشته باشند. سناریوهایی متمرکز بر نبردهای کلاسیک دهه ۱۳۵۰ خورشیدی که نمیتوان آنها را در محیطی که همواره خطرات پهپادهای مهاجم و انتحاری وجود دارد، مورد استفاده رزمی قرار داد.
در صورت بروز درگیری نظامی بیش از آنکه یگانهای زره و پیاده ارتش و سپاه نقش مهمی در آن ایفا کنند، موشکهای بالستیک تاکتیکی و کوتاهبرد نیروی هوافضای سپاه پاسداران در آن نقش راهبردی ایفا خواهند کرد.