در بیستودومین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد، روز جمعه ۹ مهر، فریدون نجفی آریا به عنوان شاهد و شاکی به سوالات دادستان و وکلای مدافع نوری پاسخ داد و گفت که هنوز بعد از ۳۰ سال خواب میبیند که میخواهند او را اعدام کنند «اما کسی نیست که حکمم را اجرا کند».
آقای نجفی آریا در جلسه محاکمه حمید نوری به اتهام مشارکت در اعدام چند هزار زندانی سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷، گفت که حمید نوری صد درصد همان کسی است که او به عنوان حمید عباسی بارها در زندان گوهردشت و اوین، دیده و با او برخورد داشته است.
حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است، اتهامی که خود آن را رد میکند. او روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.
فریدون نجفی آریا که از سال ۶۰ به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق» به مدت ده سال زندانی بوده روز پنجشنبه ۸ مهر ماه در دادگاه شهادت داده بود که گفت هنگام دستگیری، سرباز بوده، هیچ ارتباط تشکیلاتی با سازمان مجاهدین خلق نداشته و چون برادر و خواهرش طرفدار این سازمان بودند او را دستگیر کردند.
او گفته بود: «برای دستگیری خواهر و برادرم آمدند اما نتوانستند آنها را دستگیر کنند. مرا گرفتند و ۱۵ سال حکم دادند.»
فریدون نجفی آریا اکنون ساکن استرالیا است و از طریق اسکایپ و به صورت ویدئویی در دادگاه حمید نوری حضور داشت. او پیش از این کتابی با عنوان «نتهای درخشان» درباره زندان نوشته است.
او روز جمعه در پاسخ به سوالات دادستان و وکلای حمید نوری گفت که پس از اعدامهای سال ۶۷ سه بار در جلسات مصاحبه با زندانیان توسط حمید نوری حضور داشته و او را بدون چشمبند دیده است.
وی عنوان کرد: «حمید عباسی(نوری) در حسینیه زندان گوهردشت و در حسینیه اوین از بچهها مصاحبه میگرفت. ما دو سه ساعتی در فاصله سه متری او بدون چشمبند مینشستیم و تماشاچی بودیم. او از بچهها میپرسید که آیا هنوز بر سر موضع خود هستید؟ همیشه بچهها را مسخره میکرد. میخندید و میگفت اگر بروید بیرون و فعالیت سیاسی کنید، شما را بگیریم و این دفعه میکشیم.»
آقای نجفی آریا گفت که روز ۸ مرداد از طریق مورس یکی از زندانیان، متوجه هیات مرگ و اعدامها شده است: «ساعت سه بعدازظهر دیدیم یک نفر از پنجره انفرادی روبهرو دستش را بیرون آورده و تکان میدهد. من با مرس زدم که چی میگویی؟ مجید مشرف بود. خبر داد یک هیات از طرف خمینی آمده و میخواهند همه را بکشند.»
او درباره وضعیت پس از اطلاع از هیات مرگ و اعدامها گفت: «کسانی که هوادار بودند گفتند از اول میدانستند این رژیم آنها را میکشد. اما ما که کمتر طرفدار بودیم وحشت کردیم که چه خبر است و چرا باید ما را بکشند. اگر به آشویتس رفته باشید بعد از ۵۰ سال هنوز بوی مرگ میدهد. وضعیت ما هم اینطور بود. یکی توی سرش میزد، یکی ناراحت بود و کسانی هم بودند که صدایشان درنمیآمد.»
فریدون نجفی آریا در پاسخ به سوال دادستان درباره حمید نوری گفت که او «هر وقت میآمد چند پاسدار دور و برش بودند و در میان خانوادههایی که برای ملاقات میآمدند میچرخید و حرفهای آنها را گوش میکرد تا ببیند میان زندانیان و خانوادهها چه در جریان است».
او در پاسخ به سوال وکیل حمید نوری هم که برای اولین بار عکس نوری را بعد از بازداشت کجا دیده گفت که فکر میکند در رادیو فردا دیده است.
وکیل حمید نوری می گوید که اظهارات فریدون نجفی آریا در نزد پلیس با اظهارات او در دادگاه تناقض دارد و او به پلیس گفته است که اولین بار عکس را در فیسبوک ایرج مصداقی دیده است. آقای نجفی آریا پاسخ داد که بیش از ۱۲۰۰ دوست فیسبوکی دارد که رادیو فردا جزو آنها است و برایش مهم نبود که عکس را کجا دیده است.
وکیل نوری میگوید که زمانها و مکانهای شهادت فریدون نجفی آریا تناقض دارند و زمانهایی که او گفته با زمانهای مطرح شده در کتاب ایرج مصداقی تفاوت دارند. او میگوید که آقای نجفی آریا گفته است حمید نوری را در اتاق هیات مرگ دیده اما در اظهاراتش نزد پلیس گفته است که صدای حمید نوری را میشنید و چون چشمبند داشت، او را نمیدید.
فریدون نجفی آریا گفت: «من وقتی با پلیس صحبت میکردم کلیات را میگفتم و اگر پلیس از من درباره جزییات سوال میکرد حتما جواب میدادم. در زندان هم ساعت و تقویم نداشتم. فیلم سینمایی نبود که بتوانم صد بار تماشا کنم. ضمنا ممکن است ایرج مصداقی هم اشتباه کرده باشد. کتاب او که قرآن نیست.»
او در پاسخ به این سوال که آیا در روز نهم مرداد، حمید نوری را دیده و صدای او را شنیده است؟ گفت که هم او را دیده و هم صدایش را شنیده است.
وکیل مدافع نوری اشاره میکند که او چشمبند داشته است و آقای نجفی آریا پاسخ میدهد که ۷ سال چشمبند را داشته و «هر کس که یک روز زندان رفته باشد میداند که میتواند از پشت چشمبند هم همه چیز را ببیند.»
آقای نجفی آریا همچنین گفت که نهم و دوازدهم مرداد به اتاق راهروی مرگ برده شده اما تاریخ سومین باری را که به این اتاق برده شده به یاد ندارد چون «روز ۱۲ مرداد من را از راهروی مرگ مستقیم بردند انفرادی و وقتی شما را به انفرادی ببرند ساعت و زمان را گم میکنید و دیگر نمیتوانید بگویید چند روز گذشته است».
او در پاسخ به وکیل حمید نوری مبنی بر اینکه پیش پلیس نامی از حمید نوری در اتاق مرگ نیاورده بار دیگر تاکید کرد که حمید نوری را در اتاق هیات مرگ دیده است: «ناصریان(محمد مقیسه) مرا به اتاق هیأت مرگ برد و پشت سرم ایستاد و من در گفتوگو با پلیس یادم نیامد که حمید عباسی(نوری) را هم در اتاق دیدهام. او در ردیف پشت نشسته بود و من این تصویر را بعدا به خاطر آوردم.»
حمید نوری اتهامات مطرح شده را رد کرده است. به گفته وکیل او، موضع حمید نوری این است که «این اعدامها هرگز رخ نداده است و نمیتواند اتهامات را بپذیرد».
وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدامها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.
با استفاده از شبکههای اجتماعی و رادیو فردا/ ف.ق/س.ن