در حالی که این روزها روند طولانی محاکمه صلاح عبدالسلام، یکی از عاملان حملات گسترده تروریستی پاریس، در جریان است، بحث درباره خاستگاه اسلامگرایان در اروپا، ارتباطشان با کشورهای غیراروپایی و همچنین تأثیرگذاری سیاسی و اجتماعیشان در جوامع اروپا نیز در محافل رسانهای مطرح شده است.
حملات گسترده تروریستی پاریس که شش سال پیش روی داد، به کشته شدن ۱۳۰ نفر و زخمی شدن صدها نفر دیگر منجر شد و یکی از مرگبارترین حوادث تروریستی اروپا را رقم زد.
در این سالها و به ویژه پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، که بسیاری از شهروندان اروپایی را نیز به خود جذب کرد، همواره موضوع اسلامگرایی افراطی و همچنین چگونگی روند افراطی شدن (رادیکالیزاسیون) مسلمانان مطرح بوده و گزارشها و تحقیقهای بسیاری چه از سوی دولت، چه از سوی نهادهای دانشگاهی و پژوهشی و چه از سوی رسانهها تهیه شده است.
اسلامگرایان علیه انتگراسیون و شیفته سیاست
اکنون و به ویژه پس از حملات شوکهکننده و هشداردهنده پاریس در سال ۲۰۱۵، به لطف همین تحقیقهایی که بسیاری از آنها به صورت عمومی منتشر شده، دیگر خیلیها در اروپا میدانند خاستگاه کسانی که دست به چنین حملاتی میزنند، کجاست و از چه منابعی تأمین میشوند.
به تازگی نیز هفتهنامه شارلی ابدو، که خود هدف تروریسم اسلامگرایان قرار گرفت و تعدادی از اعضای تحریریهاش نیز جان خود را از دست دادند، تحقیقی در این زمینه منتشر کرده است.
تحقیق شارلی ابدو به این موضوع مهم مربوط میشود که چگونه اخوان المسلمین، اصلیترین گروه الهامبخش و حامی اسلامگرایان، در اروپا و به ویژه در بلژیک نفوذ کرده و از آنجا در تلاش برای تأثیرگذاری سیاسی بر کشورهای اروپایی است.
از مدتها پیش، بروکسل، پایتخت بلژیک که پایتخت سمبولیک اتحادیه اروپا نیز به شمار میرود، مورد نفوذ اخوان المسلمین قرار گرفته است. استراتژی اصلی و قدیمی این گروه دیگر سالهاست برای کارشناسان و سیاستمداران اروپایی مشخص شده است: جلوگیری از هرگونه سازگاری و جا افتادن جمعیت مسلمان در جوامع اروپایی.
اما این گروه مدتی است یک استراتژی جدیدی را نیز در پیش گرفته است که نسبت به سیاست قبلی تهاجمیتر است: تأثیرگذاری بر جوامع اروپایی و به دست آوردن امکانات و عرصههایی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در اروپا.
در این میان، بلژیک به دلایل متعدد، انتخاب اول و «بهشت» اسلامگرایان و به ویژه اخوان المسلمین است: حضور پرتعداد مسلمانانی که معتقد به قرائتی سختگیرانه از اسلام هستند در این شهر، رواج قاچاق اسلحه و مواد مخدر و دلیل دیگری که شاید به نظر عجیب برسد: قرار داشتن مقر اتحادیه اروپا.
شارلی ابدو در گزارش خود که به عملکرد اتحادیه اروپا در برابر تروریسم اسلامگرایان پرداخته، آورده است این اتحادیه از همان دسامبر سال ۲۰۱۵، یعنی یک ماه پس از حملات پاریس، مقامی را با عنوان مسئول هماهنگی مبارزه با «نفرت علیه مسلمانان» ایجاد کرد که همچنان فعال است.
فلورانس برگود-بلاکلر، مردمشناس و پژوهشگر مرکز ملی تحقیقات علمی (CNRS) در پاریس به شارلی ابدو گفته است اتحادیه اروپا همچنین «هزاران یورو به انجمنهایی که مسئول «پیشبینی کردن افراطگرایی» هستند توزیع کرده و گروههای وابسته به اخوان المسلمین از فرصت به وجود آمده استفاده کرده و ادعاهای خود را مطرح میکنند که افراطگرایی مذهبی ثمره نژادپرستی «ضدمسلمانان» در اروپاست».
شارلی ابدو تأکید میکند که در واقع و در حالی که اروپا با حملات تروریستی از سوی اسلامگرایان افراطی مواجه شده، یک جایجایی قربانی نیز اتفاق افتاده است.
ضرورت شفافسازی درباره اسلامگرایان
همچنین افزایش فشارهای دولتها و به ویژه پلیس کشورهای اروپایی علیه سلفیها در اروپا، موجب شده که جریانهای مختلف اسلامگرا در اروپا بسیار مخفیانهتر اهداف خود را به پیش ببرند.
ژرژ دالمانی، نماینده میانهرو پارلمان بلژیک به شارلی ابدو گفته است: «اعضای اخوان المسلمین که از سوی قطر و ترکیه حمایت میشوند اکنون با یکدیگر در این باره که سیاست سلطهگرایانه مخفیانهتری داشته باشند، متحد شدهاند.»
همچنین به عقیده جمیله بن حبیب، از «مرکز اقدام لائیک» اکنون ضروری است که درباره اقدامات اخوانالمسلمین در بلژیک شفافسازی شود.
او معتقد است که گروههای اسلامگرای بلژیک شبکهای بسیار پیچیده را شکل دادهاند که همزمان هم از سوی منابع عمومی دولت بلژیک تامین مالی میشوند و هم از سوی دولتهای خارج از اروپا. سیاست آنان نیز ورود به احزاب سیاسی و حتی ادارههای دولتی است: «یک شبکه در هم پیچیده از انجمنها و شخصیتهای نافذ به آنان اجازه میدهد به صورت شبکهای هم در عرصه بلژیک و هم در صحنه اروپا اقدام کنند.»
شارلی ابدو برای روشن ساختن شبکهای که به اسلامگرایان در رسیدن به اهدافشان در اروپا کمک میکند، «فدراسیون روزنامهنگاران اروپا» را مثال زده که به طور عمده از سوی سندیکاهای روزنامهنگاران در ۴۵ کشور قاره اروپا تأمین مالی میشود و با نهادهای اروپایی مثل سازمان امنیت و همکاری اروپا، پارلمان اروپا و کمیسیون اروپا ارتباط دارد.
به نوشته این هفتهنامه، این فدراسیون در بهار گذشته کارگاهی آموزشی را با همکاری دو سازمان مظنون، یکی «شبکه ضد نژادپرستی اروپا» و دیگری «انجمن مبارزه با اسلامهراسی بلژیک» (قرینه «انجمن مبارزه با اسلامهراسی در فرانسه» که سال گذشته و پس از سر بریدن ساموئل پاتی معلم فرانسوی از سوی دولت فرانسه منحل شد) درباره «گفتمانهای ضد مسلمانان در رسانهها» برگزار کرد.
شارلی ابدو مینویسد در این کارگاه کسانی حضور داشتند که در مدیریت مساجدی که پایگاه جهادگرایان اسلامی بوده مشارکت داشتهاند.
به گزارش رسانههای بلژیکی، انجمن مبارزه با اسلامهراسی بلژیک «با ارتباطات نزدیکش با اخوان المسلمین شناخته میشود و نیز خواستار وضع مجازات برای اسلامهراسی است و با ممنوعیت روسری در مدارس و ادارهها مبارزه میکند.
همچنین در حالی که دولت فرانسه «انجمن مبارزه با اسلامهراسی در فرانسه» را در اول نوامبر سال ۲۰۲۰ منحل کرد، این انجمن مقر خود را به بروکسل منتقل کرد و با نام دیگری، این بار «انجمن مبارزه با اسلامهراسی در اروپا» به فعالیت خود ادامه داد.
شارلی ابدو تأکید میکند که اکنون بروکسل به پایگاه این انجمنها تبدیل شده که از حمایتهای «سخاوتمندانه» دولتی بهرهمند میشوند و تحت شعارهایی چون مبارزه با نژادپرستی، دفاع از حقوق زنان و مبارزه با نابرابریهای اجتماعی به فعالیتهای اسلامگرایانه خود میپردازند.
این نشریه همچنین پاسخ اتحادیه اروپا در زمینه پرداخت یارانه به این انجمنها مبنی بر سازگار بودن بر قوانین را یک پاسخ دیپلماتیک و فرمالیته دانسته است.
«توده سحابی» اسلامگرایی در آسمان بروکسل
هرچند که به نوشته رسانههایی مثل شارلی ابدو، که در صف اول مبارزه با اسلامگرایی افراطی در اروپا قرار دارند، «توده سحابی» از اسلامگرایی افراطی در آسمان بروکسل بر این شهر سایه انداخته، اما با این حال کسانی هستند که در همین شهر فعالیت این سازمانها و انجمنها را زیر نظر دارند.
یکی از این سازمانها فعال در زمینه مبارزه با اسلامگرایی در بلژیک، سازمان «نظارت بر بنیادگراییها در بروکسل» است. فضیله معروفی، مدیر این سازمان خود بلژیکی-مراکشیتبار است و در محلهای نزدیک به محله معروف «مولنبک» به دنیا آمده که پایگاه اسلامگرایان در بروکسل به شمار میرود.
او که خود قربانی رفتار اسلامگرایانه خانوادهاش بوده، بعدا در شغل مددکاری اجتماعی در زمینه مبارزه با ناهنجاریها در خانوادههای مسلمان بروکسل فعالیت کرده است.
این فعال اجتماعی به شارلی ابدو گفته است زمانی که تحقیقی درباره القای عقاید اسلامگرایانه به زنان در بروکسل انجام داده بود از سوی جامعه دانشگاهی این شهر «سانسور» شده بود. به همین دلیل، سازمانی را به راه انداخت تا اطلاعاتی را که در زمینه اسلامگرایی افراطی به دست میآورد برای عموم منتشر کند.
او همچنین نسبت به تصاحب مقامهای دولتی از سوی اسلامگرایان افراطی در بروکسل هشدار داده و اضافه کرده که ممکن است چنین پدیدهای در دیگر کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه نیز رخ دهد.
همچنین فضیله معروفی در گفتوگویی دیگر درباره تأثیر اخوان المسلمین بر فضای خانوادههای مسلمان در پایتخت بلژیک گفته است که به یاد میآورد در دهه ۱۹۸۰ خانوادههای مسلمان در انجام مناسک مذهبی اصراری نداشتند.
به عنوان نمونه، خیلی از خانوادهها نماز نمیخواندند، بسیاری از آنان در ماه رمضان در طول روز در رستورانها غذا میخوردند، شراب مینوشیدند و گوشت خوک میخوردند. اما به مرور اخوان المسلمین و قرائت وهابی از اسلام خود را بر جامعه مسلمان بروکسل تحمیل کرده است.
این مددکار اجتماعی تأکید میکند که شیوه اسلامگرایان برای جداسازی جامعه مسلمان از جامعه اروپایی، تأکید بر هویت اسلامی-بومی مسلمانان اروپاست و از مسئله هویت به عنوان ابزاری برای این جداسازی استفاده میکنند: «هویت اسلامی از سوی اسلامگرایان برجسته شد که مدام میگفتند همه شما [مسلمان اروپا] در اسلام برادر و خواهر هستید».
همچنین در ماههای اخیر موضوع انتصاب جنجالی و سپس استعفای احسانه هاووش، یک زن محجبه به سمت کمیسر دولت در مؤسسه برابری زنان و مردان، حساسیتها را نسبت به نفوذ اخوان المسلمین در بلژیک افزایش داد. این اولین بار بود که یک زن محجبه به این سمت منصوب میشد و جنجال به وجود آمده به حدی رسید که مداخله نخست وزیر بلژیک را نیز موجب شد.
آنچه بیش از همه حساسیتبرانگیز شده بود، صرف نظر از ادعاهای مربوط به ارتباط هاووش با اخوان المسلمین، اظهاراتش در گفتوگو با یک نشریه بلژیکی بود که گفت مسلمانان بلژیک باید خود را بهتر سازماندهی کنند تا بتوانند به عنوان یک نیروی سیاسی در کشور فعالیت کنند.
اروپا قرنهاست که با پشت سر گذاشتن دوران قرون وسطا و تسلط کلیسا بر جامعه، سیاست را از دین جدا کرده است؛ اما اکنون اسلامگرایان اروپا نه تنها قصد دارند با تأکید بر هویت اسلامی، جوامع را دچار چنددستگی کنند، بلکه بار دیگر میخواهند سیاست را در اروپا با مذهب پیوند بزنند.