سرویس اطلاعاتی اسرائیل، موساد، نخستین بار در سال ۱۳۷۶ از برنامه اتمی ایران مطلع شد و در سال ۱۳۸۱ خورشیدی به واسطه سازمان مجاهدین خلق از اهداف نظامی این برنامه پردهبرداری شد.
از آن تاریخ تا امروز، دولت و نیروهای دفاعی اسرائیل همگام با سرویس اطلاعاتی این کشور در کنار اتخاذ راهکارهای نظامی به منظور مقابله با این برنامه از عملیات روانی برای رسیدن به اهداف نظامی و سیاسی خود در این راستا بهره بردهاند.
در دو سال اخیر و با نزدیک شدن بیش از پیش تهران به قابلیت ساخت نخستین کلاهک هستهای، نیروهای نظامی اسرائیل در کنار سرویس اطلاعاتی این کشور ضمن خرابکاری در تأسیسات اتمی ایران از عملیات روانی جهت اهداف سیاسی و نظامی خود بر علیه برنامه اتمی ایران استفاده کردهاند.
اعلام گسترده خبر اختصاص ۱.۵ میلیارد دلار بودجه جهت آمادهسازی نیروی دفاعی اسرائیل به منظور حمله به تأسیسات اتمی ایران در تاریخ ۲۶ مهر ماه و همچنین اعلام خبر آغاز دوباره تمرینات نیروی هوایی اسرائیل به منظور انهدام تأسیسات اتمی ایران را میتوان عملیات روانی دولت اسرائیل قلمداد کرد؛ عملیاتی که مخاطب و هدف آن بیش از آنکه رژیم تهران باشد، مهمترین متحد اسرائیل یعنی ایالات متحده آمریکاست.
حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران بدون حمایت نظامی ایالات متحده آمریکا بیش از پیش دشوار شده است. حمله با استفاده از هواپیماهای جنگنده، با خطر اسارات خدمه آنها در خاک ایران همراه است، و حمله با موشکهای بالستیک جریکو-۳ خطر پاسخ متقابل نیروی هوافضای سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی سپاه قدس را به همراه دارد. پاسخی از نوع حملات پهپادی، موشکی وراکتی گسترده از خاک ایران و همچنین کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن.
آیا اسرائیل توانایی بمباران تأسیسات اتمی ایران را دارد؟
نیروی هوایی اسرائیل دو نوع هواپیمای جنگنده ضربتی در اختیار دارد؛ اف-۱۵آی رآم و اف-۱۶آی سوفا که به ترتیب به تعداد ۲۵ فروند اف-۱۵آی و ۹۶ فروند اف-۱۶آی در خدمت شش اسکادران جنگنده قرار دارند. تمامی اف-۱۵آی ها در خدمت اسکادران ۶۹ «چکشها» و اف-۱۶آی ها در خدمت اسکادرانهای ۱۰۷، ۱۱۹، ۲۰۱ و ۲۵۳ هستند.
اسکادران ۶۹ «چکشها» با ۲۵ فروند اف-۱۵آی و اسکادران ۱۰۷ «شوالیههای دم نارنجی» با ۲۵ فروند اف-۱۶آی در پایگاه هوایی هاتزریم مستقر هستند و کارویژه اولیه این دو اسکادران انجام مأموریتهای فواصل دور و در عمق حریم هوایی دشمن است. به همین دلیل خلبانان و افسران کاربر تسلیحات این دو اسکادران در ۱۴ سال گذشته برای مقابله با تأسیسات هستهای ایران آموزش دیدهاند.
در سالهای گذشته، به منظور شبیهسازی حمله به تأسیسات اتمی ایران، جنگندههای این دو اسکادران با پرواز از پایگاه خود در هاتزریم بر فراز دریای مدیترانه به سمت جزیره کِرِت یونان رفته و بمباران اهداف را در شرایطی شبیه به ایران تمرین میکنند.
در این راستا، سامانههای پدافندی ارتفاع پست تور اِم-۱ و ارتفاع بلند اس-۳۰۰ پی اِم یو-۱ نیروی هوایی یونان وظیفه دارند تا با شناسایی و شبیهسازی ساقط کردن جنگندههای اسرائیلی شرایطی شبیه به حمله به تأسیسات اتمی ایران را برای نیروی هوایی اسرائیل ایجاد کنند.
جنگندههای اف-۱۵آی با قابلیت حمل یک بمب سنگرشکن بی ال یو-۱۰۹ یا بی ال یو-۱۱۷ و جنگندههای اف-۱۶آی با قابلیت حمل موشکهای کروز دلیله با قابلیت انهدام سامانههای راداری و پدافندی به ترتیب توان انهدام تأسیسات اتمی زیرزمینی و سامانههای پدافندی را دارند. این جنگندهها به همین شکل تأسیسات اتمی سوریه در منطقه دیرالزور را در جریان عملیات «بیرون چارچوب» در ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ منهدم کردند.
آیا جنگندههای اف-۳۵ در چنین عملیاتی کارآمد هستند؟
نزدیک به چهار سال است که نیروی هوایی اسرائیل از جنگندههای رادار گریز اف-۳۵آی استفاده میکند؛ جنگندههایی که در سال ۱۳۹۸ به چندین انبار مهمات نیروهای حشد الشعبی وابسته به سپاه قدس در عراق حمله کردند و در جریان حملات هوایی اسرائیل بر علیه سپاه قدس و نیروهای نیابتیاش در شرق سوریه نقش مهمی ایفا کردهاند.
جنگندههای اف-۱۵آی و اف-۱۶آی بر خلاف اف-۳۵آی ادیر، رادار گریز نیستند. اما با این وجود تنها جنگندههایی هستند که هنوز برای حمله احتمالی به تأسیسات اتمی ایران مناسبند. زیرا نه تنها شعاع رزمی جنگندههای اف-۳۵آی در حالت رادار گریز کفاف رسیدن آنها به تاسیسات اتمی ایران را بدون سوختگیری بر فراز عراق یا کشورهای همسایه ایران نمیدهد، بلکه این جنگندهها هنوز قابلیت حمل بمبهای سنگرشکن و موشکهای کروز را ندارند.
حداکثر شعاع رزمی جنگنده اف-۳۵آی در حالت رادارگریز، ۱۲۷۷ کیلومتر است که حدود ۳۰۰ کیلومتر کمتر از فاصله اسرائیل با نطنز است. در حالی که جنگندههای اف-۱۵آی و اف-۱۶آی به علت مجهز بودن به مخازن سوخت اضافی و تطبیقی، بدون نیاز به سوختگیری هوایی توانایی پرواز به سمت ایران را دارند.
این جنگندههای غیر رادارگریز تنها با پرواز در ارتفاع پست میتوانند از دید رادارهای هشدار زودهنگام نیروی پدافند هوایی ارتش و فرماندهی پدافند هوایی سپاه پنهان بمانند. اما برای بمباران تأسیسات، نیازمند اوجگیری در نزدیکی هدف هستند و در این راستا جنگندههای اف-۱۶آی وظیفه انهدام سایتهای پدافندی را پیش از بمباران بر عهده دارند.
چرا اسرائیل برای چنین حملهای نیازمند کمک آمریکاست؟
در ۲۴ مهر ۱۳۶۵، یک فروند جنگنده بمبافکن اف-۴ئی فانتوم ۲ نیروی هوایی اسرائیل در لبنان سقوط کرد، و خلبان و افسر کنترل تسلیحات آن مجبور به خروج اضطراری شدند. خلبان این جنگنده پس از چند ساعت توسط یک فروند هلیکوپتر تهاجمی کبرا نجات یافت، اما افسر کنترل تسلیحات او، رون آراد به اسارت درآمد و سه سال بعد کشته شد.
تجربه تلخ اسارات رون آراد سبب شد تا نیروی هوایی اسرائیل سختترین استانداردهای جهان را به منظور حصول اطمینان از حفظ جان خدمه هواپیماهای نظامیاش در جریان عملیاتهای نظامی اتخاذ کند. این استانداردها شامل حصول اطمینان از عدم ساقط شدن هواپیماهای جنگنده توسط جنگندهها و سامانههای پدافندی دشمن و همچنین وجود قابلیت کامل جهت نجات خدمه پس از خروج اضطراری در خاک دشمن است.
در این راستا، واحد ۶۶۹ جستوجو و نجات نیروی هوایی اسرائیل در کنار اسکادرانهای ۱۱۴ «رهبران شب» و ۱۱۸ «پرنده شکاری شبانه» مجهز به ۲۳ فروند هلیکوپتر همهمنظوره سنگین اِس-۶۵ سی-۳ یاسور ۲۰۰۰ و ۲۰۲۵ جهت نجات خلبانان سقوط کرده در خاک دشمن است. این واحدها همه ساله در رزمایشی که در قبرس برگزار میشود، شرکت میکنند.
هماکنون محدوده عملیاتی واحد ۶۶۹ نیروی هوایی اسرائیل خاک سوریه است. هلیکوپترهای یاسور قادر به انتقال نیروهای این واحد تحت حفاظت هلیکوپترهای تهاجمی اِی اِچ-۶۵دی آپاچی نیروی هوایی اسرائیل در عمق خاک سوریه بودهاند.
به منظور افزایش برد این هلیکوپترها، هواپیماهای کِی سی-۱۳۰اِچ آی کارناف از اسکادران ۱۳۱ «شوالیههای پرنده زرد» نیروی هوایی اسرائیل وظیفه سوخترسانی به آنها را در ارتفاع پست در عمق خاک دشمن بر عهده دارند.
اگرچه این هلیکوپترها با پشتیبانی این هواپیماهای سوخترسان در سالهای اخیر در چندین عملیات در عمق خاک سوریه شرکت کرده و نیروهای ویژه اسرائیلی را به عمق خاک این کشور منتقل کردهاند، اما امکان انجام چنین مأموریتی در خاک ایران با توجه به فاصله زیاد دو کشور و همچنین وجود چندین کشور دیگر چون عراق در این مسیر وجود ندارد.
حتی با وجود انهدام سامانههای پدافندی و راداری در جریان هرگونه حمله هوایی به ایران توسط جنگندههای اف-۱۵آی و اف-۱۶آی نیروی هوایی اسرائیل باز هم تضمینی در رابطه با بروز سانحه برای جنگندههای شرکتکننده وجود ندارد. سوانحی ناشی از برخورد گلولههای تیربارهای ضد هوایی مستقر در اطراف سایتهای پدافندی و یا حتی برخورد پرندگان. در صورت بروز سانحه و نیاز به خروج خدمه هواپیما بر فراز ایران، نیروی هوایی اسرائیل باید قادر به تخلیه آنها از ایران باشد.
با توجه به ناتوانی در استقرار واحد ۶۶۹ و هلیکوپترهای یاسور و هواپیماهای سوخترسان کارناف در کشورهای همسایه ایران، نیروی هوایی اسرائیل در صورت انجام حمله هوایی به تأسیسات اتمی ایران نیازمند حمایت نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا و واحدهای جستوجو و نجات رزمی این نیرو مستقر در فرودگاه بینالمللی اربیل در شمال عراق و پایگاه هوایی الظفره در امارات متحده عربی است.
اتکا به آمریکا در صورت ضد حمله احتمالی ایران
حتی در صورت انجام صددرصد موفقیتآمیز یک حمله هوایی علیه تأسیسات اتمی ایران و عدم بروز سانحه برای خلبانان و افسران کنترل تسلیحات شرکتکننده در عملیات، باز هم اسرائیل به ایالات متحده آمریکا جهت مقابله با ضد حمله ایران نیاز خواهد داشت.
پاسخ نظامی ایران به هرگونه حمله هوایی اسرائیل میتواند به شکل حملات راکتی و موشکی نیروهای نیابتی سپاه قدس از لبنان، نوار غزه، سوریه، عراق و یمن باشد. حملاتی با استفاده از راکتهای توپخانهای هدایت دقیق و غیرهدایتشونده، موشکهای بالستیک تاکتیکی، موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری.
علاوه بر حملات نیروهای نیابتی ایران، نیروی هوافضای سپاه پاسداران میتواند با شلیک موشکهای بالستیک نقطهزن علیه پایگاههای نظامی و هوایی و همچنین تأسیسات حساسی چون پایگاه موشکی سدوت میخا و مرکز تحقیقات اتمی شیمون پِرِز در صحرای نقب به حملات نیروی هوایی اسرائیل بر علیه تأسیسات اتمی ایران پاسخ دهد.
اگرچه تأسیسات حساس از قبیل پایگاههای نظامی در اسرائیل، توسط سامانههای پدافند موشکی گنبد آهنین و همچنین سامانههای پدافند ضد موشک بالستیک پیکان ۲ و ۳ محافظت میشوند، اما حملات اخیر حماس و جهاد اسلامی فلسطین علیه اسرائیل نشان از موفقیت شماری از راکتها در عبور از سامانههای پدافندی اسرائیل داشت.
به همین دلیل انهدام بیش از ۱۰ پایگاه موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران توسط ایالات متحده آمریکا، میتواند شدت پاسخ نظامی سپاه پاسداران به هرگونه حمله به تأسیسات اتمی ایران را کاهش دهد.
اسرائیل با اعلام علنی اختصاص بودجه حمله به ایران در پی چیست؟
از دیرباز عملیات روانی نقش مهمی در نبردهای نظامی و جنگهای سرد ایفا کرده است. از ابتدای استقرار رژیم جمهوری اسلامی و ضدیت آن با اسرائیل، نیروهای نظامی دو کشور و همچنین نیروهای نیابتی و شبهنظامی وابسته به آنها، از جنگ روانی برای رسیدن به اهداف نظامی و سیاسی خود بینیاز به شلیک یک گلوله و آغاز یک جنگ فرسایشی، استفاده کردهاند.
بیش از ۱۴ سال است که نیروی هوایی اسرائیل در تدارک برای حمله به تأسیسات اتمی ایران بوده اما عدم همکاری و حمایت ایالات متحده از چنین عملیاتی سبب عدم انجام آن شده است. در شرایط کنونی انجام حمله هوایی به تأسیسات اتمی ایران بیش از هر زمانی دشوار شده و نیازمند همکاری و حمایت آمریکاست.
بسیاری از عملیاتها و رزمایشهای نیروی هوایی اسرائیل به شکل مخفیانه صورت گرفته و رسانههای این کشور بدون کسب اجازه، امکان افشای اطلاعات آن را ندارند. حال مقامات اسرائیلی خود خبر آمادهسازی نیروی هواییشان را جهت حمله به تأسیسات اتمی ایران اعلام کردهاند؛ امری که در تقابل با اصل رازداری نیروی دفاعی اسرائیل است.
مهمترین هدف از انتشار چنین اخباری، بیش از آنکه به منظور تحت فشار قراردادن رژیم تهران باشد، اثرگذاری بر مقامهای دولتی و نظامی آمریکاست.
انتشار این اخبار و متعاقباً خطر بروز یک جنگ تمامعیار بین ایران و اسرائیل که میتواند مداخله آمریکا را به همراه داشته باشد، بیش از هرچیزی برای مقامات آمریکایی نگرانکننده است و میتواند آنها را در اتخاذ تدابیری سیاسی و نظامی به منظور پایان دادن به برنامه اتمی جنجالبرانگیز ایران وادار کند.
نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.