«دو حالت وجود دارد. یا ما در این عالم تنهاییم یا تنها نیستیم. هر دوی اینها به یک میزان ترسناک است.»
آرتور سی. کلارک
احتمال وجود حیات بیگانه فرازمینی، فراتر از آنچه در داستانها و فیلمهای علمی تخیلی و یا روایتهای شاهدان عینی طرح میشود، از دههها پیش، یکی از اصلیترین دغدغههای دانشمندان بوده، و هنوز هیچکس نمیتواند به صراحت، وجود یا عدم وجود حیات بیگانه فرازمینی را رد یا تأیید کند.
چند روز پیش در جلسه شهادت مقامات پنتاگون در برابر کنگره، بحثهای مناقشهبرانگیزی در خصوص پدیدههای هوایی ناشناخته (UAP) مطرح شد اما نتیجه بحث، در نهایت، همان چیزی بود که پیش از این هم بارها و بارها گفته شده بود:
هنوز هیچ گواه مشخص و قطعی از اینکه اشیای مشاهدهشده و گزارشهای منتشرشده، ارتباطی به موجودات فرازمینی پیدا میکند وجود ندارد و پرونده این گزارشها تا زمان بررسیهای بیشتر همچنان باز خواهد ماند.
از دروازه سنگی کوه شارپ تا سیگنال (!Wow)
در روزهای اخیر، دوربین «مستکم» (Mastcam) مریخنورد «کنجکاوی» ناسا، تصویری را منتشر کرد که شبیه به یک دروازه کندهکاری شده در کوه به نظر میرسید، محققان بسیاری به اظهار نظر درباره آن پرداختند و متخصصان، این شکل هندسی منظم را ناشی از شکست بافتهای طبیعی سنگ در اثر مریخ لرزه اعلام کردند. توضیحی که البته پیروان تئوری توطئه را به سادگی متقاعد نمی کند و بسیاری همچنان بر این باورند که ناسا، نه تنها این خبر بلکه همه خبرهای پشت پرده درباره موجودات و تمدنهای فرازمینی را دهههاست که مخفی نگاه داشته و از انتشار آنها سرباز زده است.
در فواصلی به مراتب دورتر از مریخ یا سایر سیارات منظومه شمسی، این روزها خبر جدیدی از فضاپیمای وویجر۱ نیز منتشر شد. از قرار معلوم، این کاوشگر از فاصله ۲۳.۳ میلیارد کیلومتری، دادههای عجیبی به زمین مخابره میکند؛ دادههایی که به گفته پژوهشگران احتمالاً به یک ایراد و مشکل در سامانه ناوبری آن بر میگردد.
البته برای این ایراد، توضیحات دمدستتر و سادهتری وجود دارد و از این رو لزومی ندارد که فرض کنیم وویجر۱ که ۹ سال پیش از منظومه شمسی خارج شد، اینک در مسیر خود مثلاً با تمدنهای فضایی بیگانه مواجه شده است. وویجر ۱ که در سال ۱۹۷۷ به فضا پرتاب شد اکنون به قدری از زمین دور شده که ارسال و دریافت پیام به آن چیزی حدود ۲۰ ساعت و ۳۳ دقیقه طول میکشد.
اگرچه کیهان به مراتب پهناورتر از اینهاست و در زبان و ادبیات کیهانشناسان فاصله ۲۰ ساعت نوری در مقیاس کیهانی، فاصلهای بسیار نزدیک محسوب میشود. کیهانشناسان غالباً حتی فاصلههای چندهزار سال نوری را نیز نزدیک میدانند.
نمونه آن ستارهای با نام 2MASS 19281982-2640123 است که ۱۸۰۰ سال نوری با زمین فاصله دارد و بنا بر بررسیها و مطالعات جدید، احتمال دارد منبع سیگنالی باشد که از سال ۱۹۷۷ تا کنون باعث سردرگمی دانشمندان شده است؛ سیگنال رادیویی اسرارآمیزی که به دلیل محدودیت تلسکوپ رادیویی «بیگ اِیر» در آن زمان، تنها ۷۲ ثانیه از آن ثبت شده و چه بسا طولانیتر از این بوده است.
از آن زمان تا کنون مقالات و مطالعات بسیاری منتشر شده که هر کدام از زاویه دید خود به توضیح منبع احتمالی این سیگنال پرداختهاند. نویسنده مقالهای جدید که ستاره با فاصله ۱۸۰۰ سال نوری را منبع احتمالی این سیگنال مرموز معرفی میکند، از دادههای مأموریت گایا سازمان فضایی اروپا استفاده کرده که در سال ۲۰۱۳ به فضا پرتاب شد تا فهرست یک میلیارد ستاره را منتشر کند.
به گفته پژوهشگران، جستجو برای یافتن ردپاهای فناوری (Technosignatur) در این ناحیه از فضا، ارزشش را دارد. البته ردپاهای فناوری مانند نور مصنوعی یا امواج ماهوارهای تنها نشانههایی نیستند که دانشمندان برای یافتن حیات فرازمینی به دنبال آن میگردند.
از دهه ۹۰ میلادی و کشف نخستین سیاره فراخورشیدی، به خصوص پس از پرتاب تلکوپ فضایی کپلر، فهرست سیارات شناساییشده مدام بیشتر و بیشتر شده است. اینک دستکم پنج هزار سیاره فراخورشیدی شناسایی شده که برخی سیارات سنگی مانند زمین و برخی شبیه به نپتون و یا مشتریاند. اینکه دقیقاً بر روی آن سیارات چه میگذرد هنوز برای دانش امروز مشخص نیست، دلیل آن هم این است که تعیین اینکه آیا در اتمسفر این سیارات فراخورشیدی، مولکولهای بخار آب یا مونوکسید کربن یا متان وجود دارد، به این سادگیها ممکن نیست.
کشف وجود این سه ماده، دانشمندان را به این ایده خواهد رساند که احتمالاً فعالیتهای زیستی در این سیارات در جریان است. به ویژه زمانی که این سیارات، در فاصلهای مناسب از ستاره میزبان خود قرار گرفته باشند. چنین بررسیهایی مستلزم در اختیار داشتن تجهیزات رصدی به مراتب قدرتمندتر از تلسکوپهای فضایی کنونی است، اما تلسکوپ فضایی جیمز وب، امیدواریها برای کشف و آشکارسازی چنین جزئیاتی را زنده کرده است.
دانشمندان برای تعیین ترکیبات شیمیایی اتمسفر یک سیاره، از روشی استفاده میکنند که «گذر» (Transit) نامیده میشود. در این روش، زمانی که یک سیاره از مقابل ستاره میزبان خود عبور میکند، نور ستاره که از اتمسفر سیاره عبور کرده طیفسنجی میشود و دانشمندان بر اساس آن میتوانند ترکیبات شیمیایی اتمسفر آنها را حدس بزنند. این کار، زمانبر و بسیار طاقت فرساست. چرا که یافتن نشانههای احتمالی حیات، ممکن است دستکم به پنج یا ۱۰ گذر نیاز داشته باشد. تلسکوپ فضایی جیمز وب احتمالاً این مشکل را حل خواهد کرد و قادر است چه بسا تنها با ۲۰ ساعت رصد یک سیاره فراخورشیدی، اطلاعات مربوط به اتسمفر آنها (و در نتیجه احتمال وجود حیات) را در اختیار دانشمندان بگذارد.
تلسکوپ فضایی جیمز وب با در اختیار داشتن ابزارهای رصدی پیشرفته فروسرخ، نه تنها دادههای بینظیری از مراحل ابتدایی شکلگیری کهکشانها و ستارهها در اختیار ما خواهد گذاشت، بلکه به کشف سیارات فراخورشیدی و امکان وجود حیات در آنها کمک بزرگی خواهد کرد.
جیمز وب به ما کمک خواهد کرد بدانیم که آیا در هفت سیاره منظومه سیارهای تراپیست ۱، (TRAPPIST-1) در فاصله حدود ۴۰ سال نوری، حیات وجود دارد یا نه. این بررسیها حتی اگر به کشف حیات بیگانه فرازمینی نیانجامد (و باعث شود قبول کنیم دستکم در کهکشان خودمان تنهاییم)، باز هم بیهوده نخواهد بود.
کشف سیارات مناسب برای حیات و مشابه زمین، ممکن است روزی در آینده برای برنامهریزی یک مهاجرت جمعی ضروری باشد.