معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری اسلامی روز پنجم شهریورماه در یک نشست خبری گفت: «چیزی به نام گشت ارشاد نداریم».
انسیه خزعلی با بیان اینکه «رعایت حجاب و عفاف در قانون درج شده»، افزود که از این رو «ممکن است درصدی از فعالیت پلیس امنیت اجتماعی» به موضوع نوع پوشش زنان به عنوان یک «جرم» اختصاص یابد.
آیا ادعای او درست است؟ و در جمهوری اسلامی، پدیدهای به نام «گشت ارشاد» وجود ندارد؟
ونهای سبزرنگ نیروی انتظامی تقریبا از اوایل سال ۱۳۸۵ و در پی تصویب «گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» در شورای عالی امنیت ملی، به خیابانها آمدند. محمود احمدینژاد در آن زمان، ریاست این شورا را برعهده داشت.
در تاریخ جمهوری اسلامی، گزارشهای پرتعدادی درباره ایجاد مزاحمت، آزار و اذیت، بازداشت و خشونتهای کلامی و فیزیکی علیه زنانی که حکومت ایران آنها را «بدحجاب» مینامد، به ثبت رسیده است.
سخنان انسیه خزعلی برخلاف واقعیتی است که جامعه ایران بویژه زنان سالهاست که با آن مواجه هستند. مقامهای مسئول و نهادهای رسمی جمهوری اسلامی نیز دقیقاً با همین نام -گشت ارشاد- از این خودروها نام میبرند. از این سخنان معاون امور زنان و خانواده در دولت ابراهیم رئیسی، به طور واضحی، ادعایی نادرست است.
سابقه حجاب اجباری برای زنان در جمهوری اسلامی به چند هفته پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ بازمیگردد که روحالله خمینی در یک سخنرانی گفت: «در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند».
از آن زمان تاکنون و باوجود مخالفتهای گسترده در فضای مجازی و حقیقی اما حجاب اجباری برای زنان در حکومت ایران همچنان اعمال شده است. به تازگی نیز ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور، دستور فوری داد تا قانون مصوب مجلس شورای اسلامی و قانون سال ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره حجاب به اجرا درآید.
ونهای موسوم به «گشت ارشاد» به بهانه طرح «ارتقای امنیت اجتماعی» در حالی از میانه دهه ۱۳۸۰ برای مقابله با «بدحجابی» به خیابانها آمدند که زنان، پیش از آن نیز از خودروهای موسوم به «جندالله» و «کمیته» تجربههای مشابهی داشتند.
در سالهای اخیر و با پررنگتر شدن نقش فضای مجازی، تصاویر و ویدئوی پرشماری از برخوردهای خشونتآمیز «گشت ارشاد» با بسیاری از زنان در شهرهای مختلف ایران منتشر شده است و بسیاری از زنان، تجربههای شخصی خود را از برخوردهای خشن و تحقیرآمیز مأموران گشت ارشاد بازگو کردهاند.
از جمله جدیدترین و پر سر و صداترین موارد، اواخر تیرماه گذشته ویدئویی از برخورد یک واحد گشت ارشاد در شبکههای مجازی منتشر شد که در آن، مادری با التماس و گریه از مأموران پلیس میخواهد تا دخترش را به دلیل بیماری، از خودروی پلیس پیاده کنند.
رضا مرادخانی، مربی مشتزنی و بوکسور سابق تیم ملی نیز اردیبهشتماه گذشته به دنبال حمایت از همسرش در مقابل گشت ارشاد در غرب تهران مورد ضرب و شتم قرار گرفت و نهایتا با شلیک مستقیم چندین گلوله به دست یکی از ماموران راهی بیمارستان شد.
تقریبا در تمامی این تصاویر و ویدئوها عنوان «گشت ارشاد» بر روی خودروهای نیروی انتظامی دیده میشود.
مقامهای مسئول، نهادها و رسانههای متعلق به جمهوری اسلامی و حامی این حکومت نیز از عنوان «گشت ارشاد» برای این خودروها استفاده میکنند و البته بارها به ناموفق بودن آنها اعتراف کردهاند.
از جمله آنها، محسن پیرهادی، عضو مجلس شورای اسلامی در میانههای تیرماه گذشته در نامهای به فرمانده نیروی انتظامی با اشاره به «بازگشت پرتعداد و پرانرژی گشتهای ارشاد به سطح شهرها» از «سبک [برخورد] ناشایست برخی ماموران با زنان کمحجاب» انتقاد کرد.
روزنامه اصولگرا و تندروی رسالت در شماره هم روز ۲۴ خردادماه سال جاری به شکست پروژه «گشت ارشاد» اشاره کرد و نوشت که «گشت ارشاد نه تنها از حجاب صیانت نکرده، بلکه بذر نفرت و کینه بین قشری از جامعه پراکنده است».
با این حال، مقامهای نیروی انتظامی بارها بر استمرار فعالیت گشت ارشاد تاکید کردهاند. رهبر جمهوری اسلامی نیز در موارد متعددی خواستار آن شده که نیروی انتظامی در این زمینه، بیاعتنا به مخالفتها، به کار خود ادامه دهد. علی خامنهای از جمله در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ گفت: «نیروی انتظامی در طرح امنیت اخلاقی به مخالفت افراد و رسانهها توجه نکند».
از این رو، سخنان انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور مبنی بر اینکه «چیزی به نام گشت ارشاد نداریم»، ادعایی نادرست و برخلاف واقعیت آشکاری است که مردم در کوچه و خیابان با آن مواجه میشوند؛ بسیاری از زنان و حتی مردان ایرانی، تجارب تلخی از «گشت ارشاد» دارند.