طنزنوشتهای از جلال سعیدی
سلام بازیکنان!
امیدوارم خستگی سفر به قطر از تنتان بیرون رفته باشد و وقت کرده باشید کمی کامنتهای حاوی احوالپرسی ملت همیشه کانکت، با بستگان و وابستگانتان سببی و نسبی در صفحاتتان در اینستاگرام را خوانده باشید.
در خبرها خواندم که حواله وارد کردن یک ماشین خارجی بدون گمرکی را به عنوان جایزه جامجهانی به شما دادهاند. شما که اکثرتان دنیا را گشتهاید و خیلیهایتان اصلاً ساکن خارجید، حتماً بهتر میدانید که در همه دنیا، به تیمی قبل از مسابقات نماینده امالقرای جهان اسلام بوده و در حین مسابقات در یک مسابقه با شش گل در برابر استعمار قدیم، و در بازی دیگر با یک گل در برابر استکبار جهانی مغلوب شده، هیچ چیز حواله نمیکنند چه برسد به حواله ماشین! ولی خب! ظاهراً اینجا بغض معاویه و حب سیدعلی در یک راستا قرار گرفته است و شما هم که از قبل از رفتن به قطر به شدت نگران حمایت مادی نظام از خودتان بودهاید، باید راضی باشید.
حتی شنیدهام شب قبل از مسابقه با آمریکا هم بعضیهایتان پا به زمین میکوبیدید که باید پولمان را بدهید و اگر وزیر ورزش با یک چمدان پول به اردو نیامده بود حتی خطر این وجود داشت که یکوقت در ابتدای مسابقه سرود ملی را نخوانید. اما شکر خدا وزیر و چمدانش زود رسیدند و شما از دریافت طلبهایتان راضی شدید به جنگ استکبار بروید که خب متأسفانه استکبارش سفت از آب درآمد و بدجوری به جدول خوردید.
البته روایت دیگری هم هست که از همان موقع داشتید برای پاداش بازی با هلند در مرحله حذفی خودتان را آماده میکردید ولی خب فعل چاییدن را اصولاً برای استفاده در اینطور موقعیتها در ادبیات شیرین فارسی گذاشتهاند. حتی در تصاویر دیدیم که آنجا بین تماشاگران صادراتی نظام، حجاب نه تنها اختیاری بود که حتی سیما هم بدون یک یالله گفتن، موی پریشان زن مسلمان آرایش کرده را جوری ریخت توی پخش زنده شبکه سه که ما فکر کردیم اگر یک وقت ایران بر آمریکا پیروز شود، احتمالاً رسانه ملی در یک حرکت انقلابی و به شکرانه این تودهنی بزرگ به دهان و دندان استعمار جهانی، یک اکانت پرمیوم سایت ضاله پورنهاب را میاندازد روی امواج ارسالیش و عموجانی و بانو الکسیس جای محمدرضا احمدی و محمدحسین میثاقی در استودیو میگیرند.
راستی فیلم شادی مردم بعد از شکست در برابر آمریکا را دیدید؟ صحنههای زیبایی بود! بعضی از تحلیلگرها معتقدند این نمود انگشت شست خدا بود که از آستین مردم بیرون آمد و به سمت مناطق حساس شما و نظام گرفته شد. بعضیا هم معتقدند که اینکه کدام انگشت خدا بود خیلی مهم نیست ولی به هرحال چیزی بود که درآمد و انشالله بره اونجایی که غم نباشه.
راستی اگر سرگرم آب کردن حواله ماشینتان نیستید خدمتتان عرض کنم که در همان شب، وقتی شما باختید و وقتی رهبری پیام پیروزیش را و نیروهای سرکوب پرچمهای شادیشان را توی آنجایشان فرود کردند و شروع به سرکوب مردم کردند، چند نفر کشته شدند. خبرش را دیدید؟ اوه البته اصلا یادم نبود که شما سیاسی نیستید! و فقط یک وقتهایی برای نظام سیاسی میشوید و دوباره به تنظیمات کارخانهای بر میگردید. به هر حال، شما بین خداداد عزیزی شدن و عزیز شدن، عزیزی شدن را انتخاب کردید. ما هم به همان علیهایمان، حالا چه دایی، چه کریمی اکتفا کرده، برای شما آیندهای پر از نیما نکیسا آرزو میکنیم.
اردتمند سابق،
جلال