میروسلاو بلاژویچ، سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران، یک روز قبل از تولد ۸۸ سالگی در زاگرب درگذشت.
رسانههای کرواسی، مرداد امسال با اشاره به ابتلا به سرطان او، به نقل از او نوشتند: «به زودی دنیا را ترک میکنم. همه دوستان و بازیکنان همنسلم مدتها پیش به خاک سپرده شدهاند. من تنها کسی هستم که زندهام».
بلاژویچ پس از موفقیت تاریخی با تیم ملی کرواسی و کسب عنوان سوم جام جهانی ۱۹۹۸، هدایت تیم ملی ایران را به عهده گرفت.
دورهای پرماجرا با تیمی پرستاره که علی دایی، علی کریمی، مهدویکیا، کریم باقری، مهرداد میناوند، رحمان رضایی و یحیی گلمحمدی را در ترکیب خود داشت.
پیروزی بر عربستان در ورزشگاه آزادی، غلبه بر عراق در بغداد و تهران، برای رسیدن به جام جهانی کافی نبود.
نوسان در نتایج تیم ملی و شکست تاریخی در ریفا مقابل بحرین باعث شد مبارزه برای صعود تا مرحله حذفی همراه با پیروزی رفت و برگشت مقابل امارات و دیدار بین قارهای با نماینده اروپا ادامه پیدا کند.
ایران در دوبلین با دو گل مغلوب ایرلند شد. در ورزشگاه آزادی اما مقابل صدهزار نفر با نتیجه ۱–۰ از سد این تیم پرستاره گذشت که برای راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۲ کافی نبود.
بلاژویچ علاوه بر ایران و کرواسی، سرمربیگری تیمهای ملی سوئیس و بوسنی را هم بر عهده داشت.
جالب اینکه او روی نیمکت ایران و بوسنی، مقابل یکدیگر قرار گرفت. با هر دو تیم در مقدماتی جام جهانی به مرحله حذفی رسید و در عین شایستگی و نتایج خوب، هر دو تیم از صعود به جام بازماندند.
پس از او دستیار جوانش در کرواسی و ایران، سرمربی جدید تیم ملی ایران شد. برانکو ایوانکوویچ سالیان طولانی در فوتبال ایران به فعالیت پرداخت.
بلاژویچ و وعده کتاب پس از مرگش دربارهٔ ناگفتههای بازی با بحرین
مصاحبههای پرشور و هیجانی بلاژویچ ملقب به چیرو، با همراهی مترجم محبوبش رضا چلنگر، هیجان تازهای به فوتبال ایران، پس از دوران جلال طالبی و دوره بسیار کوتاه ادمار براگا، بخشیده بود.
عدم راهیابی ایران به جام جهانی، دلایل مختلفی داشت. از جمله درگیری لفظی با روزنامه «خبر ورزشی» به سردبیری ناصر احمدپور، سوژهای که برنامه نود هم در قالب مناظرههای مختلف، تعقیب کرد.
«خبر ورزشی» او را عروسک خیمهشببازی و دلال سیاهکار مینامید و بارها به جای بلاژویچ، از اسم غلط نامفهوم بلازوو استفاده میکرد.
چند بازیکن جنجالی در تیم او که تحت حمایت شدید روزنامههای منتقد بودند نیز باعث شدند مسائل حاشیهای، هدف تیم در صعود به جام جهانی را تحتالشعاع قرار دهد.
خداداد عزیزی که علاوه بر بلاژویچ، علیه صفایی فراهانی رئیس وقت فدراسیون هم موضع داشت، از اینکه پیراهنش به رحمان رضایی رسیده، در اردو جنجالآفرین شد و از تیم ملی کنار ماند.
بلاژویچ دربارهٔ خداداد گفت: «غرور بیجا و بی پشتوانهای داشت. یک تیپ منفی که کل جو را مسموم میکرد. گفتم برو دیگر نبینمت. اگر پله {اسطوره برزیلی} هم بود میانداختمش بیرون. خداداد به تنهایی میتواند حتی نظم ارکستر فیلارمونیک اتریش را به هم بریزد».
پرویز برومند، بهروز رهبریفرد و مهدی هاشمینسب هم در اردوها تنشآفرین بودند. مصاحبههای انتقادی آنها علیه بلاژویچ، تا سالها بعد از پایان فعالیتش در ایران، گاه و بیگاه منتشر میشد.
تزلزل درون دروازه نیز به تیم بلاژویچ آسیب زد. فوتبالنویسان متعددی که آن روزها را به خاطر دارند، بارها یادآور شدهاند که وجود دروازهبانی مثل بیرانوند در آن مقطع میتوانست تیم بلاژویچ را به جام جهانی برساند.
ناکامی ایران در منامه مقابل بحرین که ماندگارترین شکست در حافظه جمعی فوتبال ایران است، در رقابتی سیاسی، پرابهام و آکنده از شایعه رقم خورد که از آن با عنوان رسوایی کشک بادمجان {غذایی که شب بازی در سفارت خوردند} یاد میشود.
بازیکنان تیم ملی، بینظمی غذایی در شب مسابقه را تأیید کردهاند. چلنگر، مترجم بلاژویچ، هم گفت: انواع غذاها بود. از کباب سلطانی تا برگ و چنجه. به هیچ غذایی نه نگفتیم و بعد از ناهار کافه گلاسه زدیم. همه سنگین شده بودند».
این شکست، عربستان را به جای ایران روانه جام جهانی کرد و بازیکنان بحرین با پرچم عربستان دور زمین دویدند. بلاژویچ با یادآوری شایستگی تیمش گفت حق عربستان نبود به جام جهانی برود.
او تأکید کرده بود که دربارهٔ ماجراهای این بازی، کتابی نوشته که پس از مرگش منتشر خواهد شد. در توضیح این تصمیمش، به روزنامه «ایران ورزشی» گفته بود: «برای اینکه وقتی بمیرم، دیگر کسی نمیتواند مرا بکشد!»
آن روزها وقتی ایران هر مسابقه را میبُرد، جمعیت در نقاط مختلف تهران و شهرهای مختلف تجمع میکردند. گاهی شعارهای سیاسی هم میدادند. به نحوی که شب بازی با بحرین، نقاطی را که تصور میشد مردم تجمع کنند، با موانعی از قبیل نرده، فنس توری و بلوک سیمانی مسدود کردند.
در نقاطی مانند میدان نور، شهرک غرب و نارمک که رقص و شعارهای سیاسی در بازیهای قبلی پررنگ بود، «تدابیر امنیتی» شدیدتری اعمال کرده بودند.
در ورودیهای محوطه وسیع میدان نور که حالا تبدیل به اتوبان ستاری شده، چند کامیون آجر خالی کرده بودند. شایعه دستور شکست به بازیکنان هم ورد زبانها بود.
سوای حاشیههای کاذب، ایران در دو بازی رفت و برگشت مقابل ایرلند، علاوه بر اشتباهات ناشیانه خط دفاعی در دیدار رفت، فرصتهای طلایی گلزنی را هم در دوبلین و تهران از دست داد.
در بازی برگشت نیکبخت در پی خطایی که روی او رخ داد، با مقاومتش برای نیفتادن روی زمین، داور کاستاریکایی را که آماده دمیدن در سوتش بود، منصرف کرد.
بیست و چهارم آبان ۱۳۸۰ گلمحمدی که گل پیروزی را زده بود با چشمانی اشکبار زمین را ترک کرد. هواداران معترض در این تلخترین پیروزی تاریخ فوتبال ایران، اشیای مختلفی را که همراه داشتند، به زمین پرتاب میکردند.
دی ۹۰ میروسلاو بلاژویچ به عنوان سرمربی مس کرمان، پس از یک دهه به ورزشگاه آزادی بازگشت تا با پیروزی مقابل استقلال صدرنشین، تیم خود را از قعر جدول به رده چهاردهم ارتقا دهد.
او بعد از بازی گفت: «هیچوقت در آزادی به عنوان سرمربی تیم ملی ایران نباختم و امروز هم نمیخواستم در این ورزشگاه ببازم».
بلاژویچ که جایگزین عبدالصمد مرفاوی شده بود، آن فصل علاوه بر برتری مقابل استقلال و پرسپولیس، سپاهان را هم ۳–۰ شکست داد.
او در برابر تراکتورسازی نیز که آخرین حضورش روی نیمکت مس بود به پیروزی رسید تا در مراسم خداحافظی، توسط بازیکنان تیمش قلمدوش شده و دور افتخار بزند.
بلاژویچ در عرصه باشگاهی از مفاخر تاریخ دینامو زاگرب است و ۶ جام با پرافتخارترین تیم کرواسی به دست آورده.
این باشگاه با صدور بیانیهای نوشته است هرگز دستخط فوتبالی، شخصیت و کار شما را فراموش نمیکنیم. سپاسگزاریم برای هرآنچه به تیم ما و فوتبال کرواسی بخشیدید.
فدراسیون فوتبال کرواسی، چیرو را بلاژویچ افسانهای نامیده. اتحادیه فوتبال اروپا هم با تمجید از کارنامهاش او را پدر فوتبال مدرن کرواسی معرفی کرده است.