در ۹ آذر ۱۴۰۱، در اوج اعتراضات سراسری «زن زندگی آزادی» در ایران، رسانهها از مسمومیت ۱۸ دانشآموز دختر در هنرستان نور در منطقه یزدانشهر قم خبر دادند. سه روز بعد اتفاق مشابهی در مدرسه شبانهروزی پسرانه امام حسین در ساری گزارش شد که ۵۰ دانشآموز را درگیر علائمی شبیه مسمومیت تنفسی کرد.
اتفاقات مشابه در چند روز بعد در مدارس وردنجان، قم، اردبیل و قوچان گزارش شد. از ۸ بهمن ۱۴۰۱ موارد متعددی از این نوع مسمومیتها در مدارس قم گزارش شد و کمکم اتفاقات مشابهی در پایتخت و در بسیاری از شهرهای دیگر هم رخ داد.
زنجیرۀ این مسمومیتها به مدت بیش از سه ماه تا ۲۳ اسفند ادامه پیدا کرد. بنا به اعلام مقامات رسمی جمهوری اسلامی، در طول این مدت به ۱۳ هزار دانشآموز انواعی از خدمات پزشکی داده شد.
در جریان این مسمومیتهای مشکوک و زنجیرهای در مدارس ایران، هیچگونه دادۀ رسمی از این اتفاقات از طرف مراجع مسئول در ایران، همچون وزارت آموزش و پرورش یا وزارت بهداشت، ارائه نشد.
این مقاله، ضمن مرور روش جمعآوری دادههای مسمومیتهای زنجیرهای سال ۱۴۰۱ در ایران، به یافتههای این دادهها هم میپردازد؛ روشی که به آن دادهنگاری یا روزنامهنگاریِ داده (دیتاژورنالیسم) میگویند.
جمعآوری دادهها
در شرایطی که دادههای رسمی و قابل اعتماد وجود ندارد، بهناچار نقش دادهنگار (روزنامهنگارِ داده - دیتاژورنالیست) از یک مرحله جلوتر از تحلیل دادهها شروع میشود: جمعآوری دادهها.
از روزهای ابتدایی اسفند ۱۴۰۱ دیگر تردیدی نبود که مدارس ایران با یک مسمومیت سیستماتیک مواجهاند که از یک الگوی واحد پیروی میکرد. ایدۀ اولیه این پروژه از همان روزها شروع شد.
علاوه بر شبکههای اجتماعی که مملو از ویدئو و عکس و گزارشهای مردمی از این مسمومیتها بود، خبرگزاریها و رسانههای داخلی ایران هم با احتیاط این گزارشها را پوشش میدادند و متقابلاً این اتفاقاتِ مشکوک به سرخط خبرهای رسانههای فارسی خارج از ایران هم راه پیدا کرد.
حساسیت مردم و رسانهها نسبت به خطر ناشناختهای که کودکان و نوجوانان را در مدارس تهدید میکرد و شرایط پرهیجان و احساسی ناشی از خیزش سراسری «زن زندگی آزادی» کار غربال کردن گزارشهای درست از نادرست، دقیق از نادقیق و اغراقشده از مسمومیتها را دشوار کرده بود. به همین دلیل این چارچوب محافظهکارانه برای برای جمعآوری دادههای این پروژه انتخاب شد:
- جمعآوری دادهها در سطح مدرسه باشد؛
- گزارش مسمومیت (هرچند خیلی کلی و بدون جزئیات) باید در یکی از رسانههای رسمی و مجوزدار داخل ایران منتشر شده باشد؛
- گزارشهای رسانههای فارسی خارج از ایران یا رسانههای اجتماعی(همچون توئیتر) فقط برای تکمیل اطلاعات ناقص و یا غیردقیق گزارشهای رسانههای داخل مورد استفاده قرار گیرد.
اگرچه انتخاب این چارچوب و محدودکردن منبع اصلی خبر به رسانههای رسمی و مجوزدار باعث کمبرآوردی (Underestimation) دادهها میشود، اما با اطمینان بالایی میتوان به صحت دادههای جمعآوریشده که از تیغ سانسور رسانهای در جمهوری اسلامی ایران گذشتهاند، اعتماد کرد. همچنین، نتایجی که از این دادهها استخراج شوند، از خوردن برچسب «بزرگنمایی با انگیزههای سیاسی» در امان خواهند بود.
مجلهٔ نیچر در مقالهٔ مفصلی که ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ در مورد مسمومیتهای مدارس ایران منتشر کرد، به دادههای این پروژه استناد کرده است.
دادههای این پروژه با جستوجو در سایتهای خبرگزاریهای رسمی چون ایرنا، ایسنا، فارسنیوز و همینطور سایتهای خبری محلی چون قمنیوز یا سایتهای روزنامههایی که در داخل ایران منتشر میشوند، جمعآوری شدند.
در مواردی که گزارشهای خبری به جزئیاتی چون نام مدرسه، نوع مدرسه و مقطع تحصیلی اشاره نداشتند، از رسانههای فارسی خارج از ایران و شبکههای اجتماعی برای دریافت اطلاعات تکمیلی استفاده شد و یا با جستوجو در اینترنت از وبسایت خود مدرسه یا وبسایت «مدرسان» کمک گرفته شد. در مواردی که تعداد مسمومیت در بین دانشآموزان یا کادر مدرسه در گزارش ذکر شده بود، این اعداد ثبت شدند.
در مواردی که تعداد مسمومیتهای یک شهر در چندین مدرسه روی هم گزارش شده بود و امکان بهدستآوردن تعداد دقیق مسمومشدهها در هر مدرسه ممکن نبود، تعداد کل به تعداد مدارسی که گزارش مسمومیت در آن روز خاص، شهر یا روستای خاص داشتند، تقسیم شده است (وجود اعداد اعشاری در بعضی مدارس به این دلیل است).
بعد از اینکه سخنگوی قوه قضاییه از رسانهها خواست از کلمۀ «بدحالی» بهجای «مسمومیت» در گزارش این اتفاقات استفاده کنند، برای جستوجوی اخبار مرتبط در وبسایتهای خبری از کلمۀ «بدحالی» هم استفاده شد و جالب توجه بود که گاهی در بعضی وبسایتهای خبری جستوجوی «بدحالی» نتایجی متفاوت با جستوجوی «مسمومیت» به دست میداد.
در روزهایی که بالاترین تعداد گزارشهای مسمومیت در آن دیده میشد، حساسیتها روی رسانهها بالاتر بود و گزارشها کلیتر و بدون حتی نام مدرسه منتشر میشد. وقتی قطعیتی برای نام، نوع و مقطع مدرسه به دست نمیآمد، این اطلاعات بهشکل «نامشخص» ثبت شده که برخی از این مقادیر «نامشخص» تا کنون با جستوجوهای بیشتر تکمیل شده یا در آینده تکمیل خواهد شد.
مشاهدات آماری
در مجموع ۲۸۴ مدرسه در این مجموعه دادهها ثبت شده که از این میان نام ۱۸۶ مدرسه ثبت شده اما در منابع خبری به نام باقی مدارس اشاره نشده است. در طول این سه ماه و نیم که شاهد این مسمومیتها در مدارس ایران بودیم، اولین پیک تعداد مسمومیت در ۲۵ بهمن با ۱۵ مدرسه، بعد از آن در ۱۰ اسفند با ۳۴ مدرسه و بالاترین مورد در ۱۴ اسفند با ۶۰ مدرسه در یک روز ثبت شده است.
طبق این دادهها، مسمومیتها در ۳۰ استان کشور ثبت شده است. قم با ۴۵ مدرسه و تهران با ۴۲ مدرسه بهترتیب در رتبههای اول و دوم، و لرستان و اردبیل با ۱۹ مدرسه در رتبۀ سوم قرار دارند. خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کردستان و کرمان، هرمزگان و یزد هر کدام با یک مدرسه کمترین موارد مسمومیت را گزارش کردهاند.
مدارس دخترانه با ۷۵.۴ درصد شاهد بیشترین موارد مسمومیت بودند. تعداد کمی مرکز آموزشی مختلط هم در این گزارشها ثبت شده که عموماً مدارس روستاییاند. در بین مدارسی که مقطع تحصیلی مدرسه در اخبار قید شده بود یا بعداً با جستوجوهای بیشتر به دست آمد، بیشترین تعداد مسمومیت در مدارس متوسطه دوم (دبیرستان نظام قدیم) و بعد بهترتیب در مدارس متوسطه اول (راهنمایی نظام قدیم) و دبستان گزارش شده بود.
یکی از مشاهدات دیگر دادههای جمعآوریشده این است که موارد مسمومیت در برخی مدارس در روزهای متفاوت در فاصله زمانی ۱ تا ۱۰ روز تکرار شده است:
- مدرسه متوسطه دوم دخترانه شاهد رضویه قم سه بار (۱۶و ۱۷و ۲۶ بهمن)
- مدرسه متوسطه دوم دخترانه فاطمیه قم دو بار (۸ و ۱۰ بهمن)
- هنرستان دخترانه نور قم دو بار (۹ و ۲۲ آذر)
- مدرسه متوسطه دوم دخترانه احمدیه بروجرد سه بار (۲ و ۳ و ۶ اسفند)
- دبستان دخترانه فرشتگان بروجرد دو بار (۷ و ۸ اسفند)
لازم است ذکر شود که یک هفته قبل از گزارش اولین مسمومیت دانشآموزان دختر در هنرستان نور قم، ۱۶۱ دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان دچار مسمومیت غذایی شدند. این مسمومیتهای غذایی در چهار روز پیاپی در این دانشگاه ادامه پیدا کرد و حدود ۴۵۰ دانشجوی دیگر در روزهای سوم، چهارم و پنجم آذرماه هم دچار مسمومیت غذایی مشابه شدند.
در دهم آذر ۶۰۰ دانشجوی دانشگاه خوارزمی کرج و دانشگاه صنعتی اراک هم دچار مسمومیت غذایی مشابه شدند. همان روزها شایعه مسمومیت غذایی در دانشگاه علامه طباطبایی هم شنیده شد که مقامات این دانشگاه این خبر را تکذیب کردند. با یک وقفۀ تقریباً دو ماهه خبرگزاریها در پنجم اسفند گزارش دادند که ۲۰ دانشجوی خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی مشهد دچار مسمومیت غذایی شدند.
آخرین مورد مسمومیت تنفسی در ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ در دبستان دخترانه برکت مهرشهر بیرجند در استان خراسان جنوبی گزارش شد. چند روز بعد از آن، تعطیلات نوروزی مدارس زمینۀ اتفاقات مشابه در مدارس را منتفی کرد. هرچند دوم فروردین ۱۴۰۱ رسانههای ایران از یک مورد مسمومیت تنفسی مشکوک در یک مجلس عروسی در سیاهکل خبر دادند. این مسمومیت ۱۰ زن را روانه بیمارستان کرد.