هیثم بن طارق، سلطان عمان، یکشنبه ۶ خرداد به تهران سفر میکند؛ سفری که بنا به اعلام مدیرکل خلیج فارس وزارت امور خارجه ایران، هدف آن توسعهٔ مناسبات جمهوری اسلامی با کشورهای منطقه است.
اما اهمیت این سفر به نظر میرسد بیش از این باشد، بهویژه بهخاطر خبرهایی که چند روز پیش از انجام سفر درباره تلاشهای عمان برای میانجیگری میان ایران و مصر منتشر شد.
سلطان عمان هفته گذشته به مصر رفته بود. پس از این سفر روزنامه نشنال امارات بهنقل از دو مقام مسئول مصری نوشت که روابط قاهره با تهران از موضوعات مطرحشده در دیدار سلطان عمان با رئیسجمهوری مصر بود.
بنا بر این گزارش، طبق توافقات اولیه قرار است ایران و مصر طی چند ماه آینده برای تبادل سفیر اقدام کنند. همچنین توافقی اصولی برای دیدار میان عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، و ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، به دست آمده است؛ دیداری که احتمالا تا پایان سال میلادی جاری صورت گیرد.
قطع روابط ایران و مصر پس از پیروزی انقلاب اسلامی
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری روحالله خمینی در سال ۱۳۵۷، کانال روابط میان ایران و مصر بدون رفتوآمد شد. محمد انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر، مخالفت خود را با انقلاب اسلامی اعلام کرد و پس از آنکه بسیاری کشورها درهای خود را در به روی محمدرضا پهلوی بستند، این سادات بود که از او بهگرمی استقبال کرد و پس از مرگش هم تشییع جنازه با تشریفات نظامی برایش ترتیب داد.
این تنها دلیل قطع روابط میان دو کشور نبود. پس از آنکه در سال ۱۳۵۸ مصر توافق صلح با اسرائیل را منعقد کرد، روحالله خمینی دستور قطع روابط ایران با مصر را صادر کرد. علاوه بر آن، مصر از عراق در جنگ هشتسالهاش علیه ایران حمایت کرد.
تلاشها برای از سرگیری روابط میان تهران و قاهره
پیش از انقلاب سال ۱۳۸۹ مصر
نخستین تماس در سطح بلندپایه میان مقامهای ایرانی و مصری پس از پیروزی انقلاب اسلامی، میان محمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق ایران، و حسنی مبارک، رئیسجمهور اسبق مصر، انجام گرفت. این دیدار آذرماه ۱۳۸۲ در حاشیه کنفرانس جهانی فناوری اطلاعات در ژنو صورت پذیرفت.
پس از پایان دوره ریاستجمهوری محمد خاتمی هم حسنی مبارک با او دیدار کرد. آقای خاتمی فروردین ۱۳۸۶ بهعنوان رئیس مؤسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها برای شرکت در اجلاس بینالمللی «دنیای اسلام و جهانی شدن» به مصر سفر کرد.
احمد ابوالغیط، وزیر خارجه وقت مصر که اکنون دبیرکلی اتحادیه عرب را بر عهده دارد، در کتاب خاطرات خود نوشته است که حسنی مبارک برای دیدار با محمد خاتمی شخصاً به محل اقامت او رفت. ابوالغیط چنین ادامه داده است: « در این دیدار، مبارک از راه خاتمی به احمدینژاد پیام داد که برنامه اتمی ایران میتواند باعث مشکلات احتمالی با اروپا و جهان خارج شود.»
آبان ۱۳۸۴ منوچهر متکی، وزیر امور خارجه وقت ایران، در دورهای که بحرانهای منطقه در اوج خود قرار داشت، به مصر سفر کرد و با مقامهای این کشور از جمله محمد حسنی مبارک به گفتوگو نشست. پرونده هستهای ایران، خشونتهای داخلی در عراق پس از سرنگونی نظام صدام حسین و ماجرای ترور رفیق حریری، نخستوزیر اسبق لبنان که گروههای نزدیک به تهران در آن متهم هستند، از محورهای گفتوگوها در آن سفر اعلام شد.
شهریور سال ۱۳۸۹ هم قرار بود متکی به مصر سفر کند، اما در واکنش به موضعگیریهای تهران در قبال مذاکرات صلح میان اسرائیل و فلسطینیها قاهره این سفر را لغو کرد.
بهمن ۱۳۸۶ علیاکبر ناطق نوری، مشاور وقت رهبر جمهوری اسلامی، و غلامعلی حداد عادل، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، برای شرکت در نشست اتحادیه بینالمجالس اسلامی به مصر سفر کردند. طی این سفر هر دو آنها با حسنی مبارک دیدار کردند و بنا بر اعلام رسانهها، روابط دوجانبه از محور گفتوگوها بود.
علی لاریجانی هم دو بار با حسنی مبارک دیدار کرده است؛ یک بار هنگامی که دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود و بار دیگر هنگامی که ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت.
دی ماه ۱۳۸۶ علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشور، در سفری غیررسمی به مصر با مقامهای این کشور ازجمله رئیسجمهور، رئیس سازمان امنیت ملی، عمرو موسی دبیرکل وقت اتحادیه عرب و شیخ محمد سعید الطنطاوی شیخ الازهر دیدار و گفتوگو کرد.
بار دیگر آذرماه ۱۳۸۸ در علی لاریجانی بهعنوان رئیس وقت مجلس شورای اسلامی برای شرکت در کمیته بینالمجالس اسلامی به مصر سفر کرد. او در این سفر هم با مبارک دیدار گفتوگو کرد و پس از دیدار در کنفرانسی خبری گفت: «گفتوگوهای خوب و سازندهای با رئیسجمهور مصر داشتیم و درباره مسائل منطقهای صحبت کردیم.»
پس از سرنگونی نظام مبارک
حین و پس از سرنگونی نظام محمد حسنی مبارک در سال ۱۹۸۹، در سه نوبت تحولاتی رخ داد که بار دیگر روابط ایران و مصر را از حالت رکود خارج کرد.
سال ۱۳۸۹ در اوج اعتراضها علیه نظام محمد حسنی مبارک، علی خامنهای در نماز جمعه تهران در تأیید انقلاب علیه محمد حسنی مبارک رئیسجمهور اسبق مصر به زبان عربی سخن گفت؛ انقلابی که نهایتاً به سرنگونی نظام مبارک انجامید.
بار دیگر، در دوره حکومت گروه اخوان المسلمین در مصر بود؛ هنگامی که محمد مرسی، رئیسجمهور اسبق مصر که وابسته به این گروه اسلامگرا بود، برای مشارکت در کنفرانس کشورهای عضو پیمان عدم تعهد به تهران سفر کرد.
پس از آن در همان دوره حکومت اخوان المسلمین بود که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران، در تلاش برای بهبود روابط میان دو طرف بهمن سال ۱۳۹۱ به مصر سفر کرد؛ سفری که البته به احیای روابط منتهی نشد و پس کنارگذاشتن گروه اخوان المسلمین از قدرت که ارتش هم در آن نقش داشت، آن دوره به پایان رسید.
دور تازه تماسها و میانجیگریها
پس از پایان دوره یکسالهٔ حکومت اخوان المسلمین در مصر، هیچ تماس مستقیمی میان مقامهای سیاسی ایران و مصر صورت نگرفت، هرچند تماسهای دیپلماتیک در سطوح پایین همواره برقرار بود. تا اینکه اخیراً خبرهایی از احیای برخی تماسها منتشر شد.
محمد کاظم آل صادق، سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق، ماه گذشته از تلاشهایی برای از سرگیری روابط میان ایران و مصر خبر داد. او همچنین از «تلاشهای عراق برای برگزاری دیدارهای قریبالوقوع میان مسئولان دو کشور» تشکر کرد. مصر درباره این خبر اظهارنظر نکرد و حتی رسانههای این کشور به آن نپرداختند.
اکنون این روند پیشرفت بیشتری کرده است. هیثم بن طارق، سلطان عمان، هفته گذشته به مصر رفته بود. دو مقام مسئول مصری به روزنامه اماراتی نشنال گفتهاند که روابط تهران و قاهره از مهمترین مسائل مطرحشده در گفتوگوهای سلطان عمان با رئیسجمهور مصر بود و بر پایه آن احتمال دارد ایران و مصر طی چند ماه آینده به تبادل سفیر بپردازند.
این روزنامه اماراتی همچنین نوشته است که توافق اصولی برای دیدار میان عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، و ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، به دست آمده است.
سخن از تمایل دو کشور برای احیای روابط جدید نیست؛ تمایلی که هیچگاه شکل عملی به خود نگرفت. اما چرا دو کشور اکنون به یکدیگر نزدیک میشوند؟ و در صورت آشتی، هر طرف چه سودی میبرد؟
نزدیکی ایران به کشورهای خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی
از سرگیری روابط میان تهران و ریاض که با میانجیگری چین صورت گرفت، از مهمترین عواملی است که میتواند به پیشرد تلاشها برای احیای روابط ایران و مصر کمک کند، چراکه به نظر میرسد تهران در تلاش است از نزدیکی با ریاض برای بهبود روابط با جهان عرب تلاش کند.
سامح شکری، وزیر خارجه مصر، سال ۲۰۱۶ درباره آینده روابط کشورش با ایران گفته بود که از سرگیری روابط «مشروط به تغییر سیاستهای منطقهای ایران، تلاشش برای همکاری با کشورها بر پایه احترام متقابل، همپوشانی منافع، احترام به کشورهای عربی و حاکمیت سرزمینیشان، عدم دخالت در امور کشورهای عربی و پایاندادن به تلاش برای نفوذ در آنهاست».
محمد قواص، روزنامهنگار لبنانی، در شماره روز ۲۸ اردیبهشت روزنامه لبنانی النهار دربارهٔ روابط ایران و مصر نوشت: «روشن است که توافقی که میان عربستان سعودی و ایران در پکن منعقد شد، به برداشتهشدن موانع در برابر روابط میان مصر و ایران انجامیده است. حال پس از آنکه روابط میان دمشق متحد نخست عرب ایران با کشورهای عربی شاهد سازش است، پس سازش میان قاهره و تهران هم منطقی و توجیهپذیر میشود.»
القواص در مقاله خود افزود: «چنانچه ایران در برداشتن موانع در برابر سازش با مصر جدیت بیشتری نشان دهد، به این معناست که تهران نگرانیهای امنیتی داخلی و خارجی مصر را جدی گرفته و برای حلوفصل آنها گام برداشته است.»
نویسندهٔ مقاله دربارهٔ این نگرانیها به «حمایت ایران از برخی گروهها در مصر» اشاره کرده که قاهره آنها را «تروریستی» میداند و دربارهٔ امنیت خارجی هم به سیاستهای جمهوری اسلامی در سودان، اتیوپی، نوار غزه و... اشاره کرده که در تعارض با خواستهها و منافع مصر است.
از این رو محمد قواص در مقالهٔ خود تأکید کرده است که «قاهره میخواهد آشتی با ایران در متن رویدادی مصری باشد و نه رویدادی حاشیهای مرتبط با آشتی ریاض و تهران در پکن».
منافع راهبردی مرتبط با جایگاه مصر
حسن النافعی، کارشناس امور منطقه، در مصاحبه با سایت «الحل.نت» گفت که مصر در ازسرگیری روابط با ایران منافعی راهبردی دارد همچون تأمین امنیت گذرگاه دریایی «کانال سوئز» و نیز تضمین عبور امن کشتیها از تنگه «باب المندب» که در کنترل حوثیهای یمنی تحت حمایت تهران قرار دارد.
در همین راستا جعفر قنادباشی، سفیر اسبق ایران در لیبی، به شبکه الجزیره گفته که از دیدگاه ایران، مصر جایگاه مهمی در جهان اسلام دارد و میتواند مانع «تلاشها و دسیسهها» برای دشمنی میان شیعیان و سنیها شود.
آقای قنادباشی افزود: «ایران و مصر جایگاهی راهبردی در منطقه دارند و توسعه روابط سیاسی و اقتصادی میان دو طرف میتواند مانع قرارگرفتن قاهره در اردوگاه رقیب تهران شود.»
او ادامه داد: «از دیدگاه ایران مصر بهلحاظ جایگاه جغرافیایی و سیاسیاش، وزنهای بزرگ میان کشورهای اسلامی است. جدای از نفوذ مصر در اتحادیه آفریقا و سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب، این کشور بنادر مهمی در دو دریای سرخ و مدیترانه دارد و نزدیکی میان تهران و قاهره میتواند به سود عبور و مرور کشتیهای ایرانی از کانال سوئز باشد.»
امنیت کشتیرانی در دریای سرخ و تنگه باب المندب بهخاطر تأثیر بزرگش بر رفتوآمدهای دریایی در کانال سوئز برای مصر بسیار پراهمیت است. با توجه به رابطهٔ ایران و حوثیهای یمن که میتوانند کشتیرانی در دریای سرخ را ناامن کنند، از سرگیری رابطه با تهران در این پرونده هم میتواند برای قاهره سودآور باشد.
از سویی مرکز مطالعاتی «شاف»، ویژه تحلیل و بررسی بحرانها و تنشها در خاورمیانه و آفریقا، نوشته است که ایران در بهبود روابط با مصر در پی آن است که با توجه به جایگاه برجسته قاهره در مسائل منطقهای «هم به انزوای خود در منطقه پایان دهد هم به برخی دیگر کشورها پیام دوستی بفرستد». از سوی دیگر تهران میخواهد «با بهرهبردای از نقش برجسته مصر، برای مقابله با سیاستهای تهاجمی دولت اسرائیل تلاش کند».
مزایای اقتصادی
پس از چند دهه، مصر درهای خود را برای گردشگران ایرانی گشود. در ماههای اخیر مسئولان وزارت گردشگری مصر گفتند که بهزودی به شهروندان ایرانی در چارچوب کاروانهای گردشگری اجازه دریافت روادید برای سفر به جنوب استان سینا داده خواهد شد و این مقدمهای برای فراهمشدن امکان حضور آنها در دیگر مناطق کشور است.
از سوی دیگر، ایران هم بهلحاظ گردشگری از ظرفیتهای بالایی برخوردار است و میتواند از مقاصد گردشگران مصری باشد.
دو کشور به لحاظ اقتصادی دورهای سخت را سپری میکنند. مصر خواهان رسیدن به بازارهای عراق، سوریه و لبنان است؛ سه کشوری که ایران در آنها نفوذ دارد. بهبود روابط با ایران میتواند این کشورها را برای کالاهای مصری امن کند.
از سوی دیگر، با اینکه دو کشور مبادلات تجاری دارند، ارزش مبادلات تجاریشان از ۱۰۰ میلیون دلار عبور نکرده است و از سرگیری روابط میتواند این رقم را هم چند برابر کند.
تمایل مصر برای حفظ آرامش در غزه
تمایل مصر برای حفظ آرامش در نوار غزه از انگیزههای اصلی برای نزدیکی با ایران به شمار میآید چرا که تهران با شماری از گروههای فلسطینی مسلح در این منطقه و در رأس آنها حماس و جهاد اسلامی ارتباط دارد و از آنها حمایت میکند.
علاوه بر آن، حمایتهای ایران از این گروهها از موانع آشتی فلسطینی-فلسطینی یا بهعبارتی دیگر آشتی میان گروههای فلسطینی در نوار غزه با گروههای فلسطینی در کرانه باختری است؛ پروندهای که قاهره در آن نقش محوری ایفا میکند.
در صورت تحقق آشتی میان فلسطینیها، زمینه برای از سرگیری مذاکرات صلح میان اسرائیل و فلسطینیها فراهم میشود و این چیزی است که مصر به دنبال آن است. از این رو برقراری روابط با تهران در این پرونده هم میتواند برای قاهره سودآور باشد.