جنبش دانشجویی ایران در یکی از سختترین دورههای فعالیت طولانی خود به سر میبرد. شمار زیادی از دانشجویان و فعالان دانشجویی بهصورت موقت از تحصیل محروم شدهاند و این تعداد در حال افزایش است. برای نخستین بار مجازات محرومیت موقت از خوابگاه را نیز برای دانشجویان متعهد به سنت روشنگری دانشگاه به کار گرفتهاند. همچنین دانشجویانی، بهیکباره و بدون اطلاع قبلی و رعایت شیوهنامههای انضباطی موجود، از شرکت در امتحانات پایان ترم منع شدهاند.
در عین حال دانشجویان دختر با فشارهای بیشتری در حوزۀ سبک زندگی و نوع پوشش مواجهاند و مقاومت آنها در برابر حجاب اجباری هم به پرداخت هزینههای بیشتری برای آنها منجر شده است.
در برخی دانشگاهها مانند دانشگاه تهران، برای جلوگیری و توقف روندِ کنارگذاشتن حجاب اجباری، مأموران حراست با فرار به جلو پوشیدن «مقعنه» را اجباری کردهاند. تحصن دانشجویان دانشگاه هنر در مخالفت با پوشش مقنعه اجباری با برخورد حراست دانشگاه و نیروهای انتظامی دچار اختلال شد و جمعی از دانشجویان متحصن بازداشت شدند.
طبق روایت یکی از دانشجویان متحصن، مدیریت حراست دانشگاه هنر متحصنان در این دانشگاه را «پشه» نامیده و تهدید کرده بود که در صورت پایانندادن به تحصن با اسلحۀ «دوشکا» آنها را خواهند زد. دانشگاه الان فعالترین مرکز مقاومت و مخالفت معنادار سیاسی با حجاب اجباری است.
بعد از گذشت ۹ ماه از جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی»، دانشگاه در کنار مردم مبارز سیستان و بلوچستان از معدود کانونهای تداوم مبارزه و مقاومت در برابر استبداد دینی بوده است.
جنبش دانشجویی همچون همیشه علاوه بر خواستهای صنفی و درونگروهی خود به خواستههای عمومی توجه دارد. از این رو اعتراضات علیه احکام اعدام و همبستگی با بلوچها و کُردهای ایرانی معترض باعث افزایش خشم نهادهای اطلاعاتی شده است.
تدابیر گوناگون و متعدد سخت و نرم و بهرهبرداری از ابراز عفو و گروگانگرفتن آیندۀ شغلی و حرفهای فعالان دانشجویی باعث نشده است که موج جدید تحرکات جنبش دانشجویی به خاموشی گراید. البته سطح فعالیتهای انتقادی و کنشگری نقادانه در دانشگاهها بهنحو چشمگیرتری نسبت به زمان بروز جنبش انقلابی «ژینا» کمتر شده اما متوقف نشده است.
دانشگاهها الان در آستانۀ تعطیلات تابستانی هستند. معمولاً نهادهای اطلاعاتی از این تعطیلات برای تسویهحساب، انتقامگیری و برخوردهای مهارکننده با فعالان دانشجویی بهزعم آنها دردسرساز استفاده میکنند. نگرانی دستگاه سرکوب از بازگشایی دانشگاهها در سال جدید تحصیلی و حضور دانشجویان جدید همزمان با سالروز جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» است. دانشجویان جدیدالورود در سال ۱۴۰۲ دانشآموزان دبیرستانیای هستند که تحت تأثیر اعتراضات گستردۀ سراسری انگیزۀ بالایی برای فعالیت دانشجویی انتقادی دارند.
اوجگیری فعالیتهای جنبش دانشجویی در سال گذشته عمدتاً مرهون اقدامات شجاعانۀ نسل جدید دانشجویان بود که با انرژی تازه وارد دانشگاهها شده بودند. شاید بتوان گفت، برای نخستین بار در تاریخ جنبش دانشجویی، بار اصلی سازماندهی تجمعات دانشجویی با تودۀ دانشجویان در چارچوب مرکزگریز و متحرک بود؛ فعالان دانشجوییِ باتجربه در کانون تحرکات نبودند.
مجازیشدن تحصیلات دانشگاهی در سالهای همهگیری کووید ١٩ باعث شد بعد از وقفهای چندساله فضای جدیدی در دانشگاهها پس از شروع فراگیر آموزش حضوری ایجاد شود. اگرچه انتظار میرفت نبودِ ارتباط بین فعالان دانشجویی باتجربه و دانشجویان جدید و عدم انتقال تجربه در نتیجۀ گسست زمانی اجازۀ رونق فعالیتهای انتقادی در سطح بالا و مطلوب را ندهد، اما اتفاقات رخداده همۀ ناظران و فعالان را شگفتزده کرد. دانشجویان جدید رکورد کنش اعتراضی در طول تاریخ جنبش دانشجویی را بهلحاظ کمّی و شدت نقادی با تمرکز بر رویکرد ساختارشکنانه شکستند.
جدا از اینکه آنها چنین ظرفیتی داشتند یا نه، برونداد کنشهای آنها خارج از حسابگریهای عقلانی بروز یافت و در هماهنگی با اعتراضات خیابانی چالش امنیتی سنگینی برای جمهوری اسلامی ایجاد کرد.
البته زمینۀ این کار با تحولات تدریجی جنبش دانشجویی در نیمه دوم دهه نود خورشیدی فراهم شده بود. جنبش دانشجویی برخلاف نیمه اول دهه نود به سمت رویکرد رادیکال و کنارگذاشتن مشی اصلاحطلبی در نگاه تاکتیکی و راهبردی حرکت کرد. نتیجۀ بازگشت به رویکرد جنبش دانشجویی در دهه هشتاد شمسی تسهیل کنشگری ساختارشکنانه در فضاهای دانشجویی و دانشگاهی بود.
از قبل قابلانتظار بود که برونداد همراهی فعالان دانشجویی با خیزشهای اجتماعی در دی ٩۶ و آبان ٩٨ شرایط را برای تقویت گذار انقلابی هموار کند. اما آنچه به وقوع پیوست، فراتر از انتظارات بود. این پدیده محصول حضور نسل جدید دانشجویان بود که بر بستر تغییرات ژرف نسلی و فرهنگی آمادگی کنش رادیکال را داشتند.
در عین حال فقدان تجربه و ناآشنایی با برخورهای تنبیهی و انتقامجویانۀ حکومت فعالیتهای جنبش دانشجویی و آیندۀ آن را تحتالشعاع قرار داده است. فروکشکردن سطح کنش انتقادی تا حدی با این مسئله ارتباط دارد. در حال حاضر آیندۀ جنبش دانشجویی ایران به تأثیر سرکوبهای شدید بر فعالان دانشجویی جدید و تودۀ دانشجویانی بستگی دارد که در دو سال گذشته تحصیلات دانشگاهی خود در مقطع کارشناسی را شروع کردند.
همچنین نسل جدیدی از فعالان دانشجویی نیز در حال شکلگیری است و نسل فعال در سالهای پایانی دهه نود خورشیدی در حال فارغالتحصیلی هستند. چالشهای اصلی پیش روی جنبش دانشجویی تأثیر کوتاهمدت برخوردهای تنبیهی و تشدید فضای پلیسی و ناامیدی ناشی از شکاف بین انتظارات و وضعیت موجود بعد از کنشهای اعتراضی است.
برآیند تقابل ظهور طوفانی اعتراضات دانشجویی در پاییز ۱۴۰۱ با واکنش تند حکومت و گسترش اقدامات سرکوبگرانه در ۹ ماه گذشته وضعیت جنبش دانشجویی در سال آیندۀ تحصیلی را مشخص خواهد کرد. در حال حاضر چشمانداز روشنی در این خصوص وجود ندارد. همچنین، شرایط حاکم بر جامعه و تحولات در وضعیت بحرانی حکومت در حوزههای اقتدار، انسجام، کارآمدی و مشروعیت نیز بر انتخاب دانشجویان کنشگر اثرگذار است.
اگرچه میل به فعالیت اعتراضی و تغییر رادیکال و انقلابی مشوق تداوم فعالیتهای مشابه با جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» در دانشگاههاست، اما تحقق این وضعیت نیازمند شرایطی است که مهمترین آنها کاهش فضای پلیسی و غلبه بر چالش ناامیدی است. همچنین فعالبودن فضای اعتراضی در بیرون از دانشگاهها عامل مهمی است که بدون آن نمیتوان انتظار تحرکات گسترده از جنبش دانشجویی داشت.
اما هر اتفاقی که بیفتد، تقریباً با ضریب اطمینان بالا میتوان گفت که در سال تحصیلی جدید شکاف بین جنبش دانشجویی و جمهوری اسلامی گسترش پیدا میکند و دانشگاه از کانونهای اصلی مقاومت در برابر عادیسازی شرایط و سیاستزدایی از سوی نهاد ولایتفقیه خواهد بود. جنبش دانشجویی با صراحت بیشتری نفی اصلاحطلبی و تأکید بر تغییرات ساختاری گسترده و بنیادین را دنبال خواهد کرد. رؤیای دانشگاهِ آرام و مطیع همانند دهههای گذشته محقق نمیشود. هزینهها و مجازاتهای شدید دانشجویان را مرعوب نمیکند؛ در بهترین حالت برای حکومت، دامنۀ کنشگریهای آنها را محدود و یا دچار وقفه میکند.
به نظر میرسد که استقلال دانشگاه، مقابله با مداخلۀ نیروهای امنیتی و کمیتههای انضباطی در زیست دانشجویی، دموکراسی، آزادیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، عدالت و رفاه اجتماعی، ضدیت با سلطه و نظام اجبار، حقوق شهروندی و حقمداری و پیجویی لذتِ بدون هراس خواستههای اصلی جنبش دانشجویی باشند.