حمله بیسابقه و ناگهانی حماس به اسرائیل بار دیگر توجهها را به سوی این گروه شبهنظامی و همچنین حامیانش به ویژه جمهوری اسلامی جلب کرده است.
حماس چگونه شکل گرفته و طی دهههای اخیر چه فراز و فرودی داشته است؟ بیش از سه دهه پس از تشکیل حماس، روابط این گروه با تهران چطور بوده و حمایت جمهوری اسلامی از آن چه جنبههایی به خود گرفته است؟
شکلگیری حماس، پیشینهها و پیامدها
نام گروه فلسطینی حماس (به عربی یعنی شور) مخفف عبارت «حركة المقاومة الإسلامية» است و این گروه از یک شاخه سیاسی و یک شاخه نظامی (گردانهای عزالدین قسام) تشکیل شده است.
حماس در سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۶ خورشیدی) در آغاز «انتفاضه اول» فلسطین، با تدوین منشوری از سوی عبدالعزیز رنتیسی، احمد یاسین و محمد طالح طه (ابوایمن) که هر سه از اعضای اخوان المسلمین بودند ایجاد شد.
انتفاضه اول فلسطین اعتراضاتی بود که علیه اوضاع نابسامان فلسطینیها در اردوگاهها، افزایش بیکاری و دیگر معضلات فلسطینیها به وجود آمده بود.
در همان منشور اولیه حماس تاکید شد که «سرزمین فلسطین یک سرزمین اسلامی است» و از «نابودی» اسرائیل و تشکیل دولت اسلامی فلسطین حمایت میکند.
در واقع، این گروه خواستار «تشکیل یک کشور کاملا مستقل و با حاکمیت فلسطینی در مرزهای چهارم ژوئن ۱۹۶۷ [یعنی پیش از جنگ شش روزه اسرائیل با کشورهای عربی] و به پایتختی بیتالمقدس است».
با تاکید بر اسلام و جستوجوی اصولش از قرآن، این گروه پیش از آن که یک گروه ملی فلسطینی باشد، خود را در متن مناقشه اسرائیل و فلسطینیها یک گروه اسلامی میداند.
اما تاسیس حماس بدون پیشزمینه و بسترسازیهای لازم نبود.
پس از شکست اعراب از اسرائیل در سال ۱۹۶۷، شیخ احمد یاسین که از واعظان فلسطینی بود، با سخنرانیهای خود از جمله در مسجد عباسی قاهره به برانگیختن احساسات مخاطبانش علیه اسرائیل میپرداخت.
او در فاصله ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۶، به مدت یک دهه پس از جنگ شش روزه، یک مرکز اسلامی را در غزه به نام «مجمع اسلامی» اداره میکرد.
در سالهای بعدی، گسترش جغرافیایی نیروهای اسلامگرا از طریق جذب گروههای دیگر در نوار غزه و کرانه باختری رود اردن رقم خورد و یک بلوک اسلامگرا را تشکیل داد.
در واقع، در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، گروههای اسلامگرا و سپس اصلیترین آنها، حماس، شبکه بزرگی از مساجد، موسسات خیریه، مدارس، مهدهای کودک و سایر سازمانهای اجتماعی را ایجاد کردند و مدعی بودند که اداره این نهادها و سازمانها بر اساس قوانین اسلامی است.
اعضای این گروهها دست به اقدامات خشونتآمیز علیه حامیان جنبشهای سکولار یا چپ فلسطینی نیز دست میزدند.
پیروزی اسلامگرایان در انقلاب ایران نیز در جسور شدن این گروههای اسلامگرا بیتاثیر نبود. یکی از اصلیترین تاثیرات انقلاب ایران بر جنبشهای فلسطینی، تشکیل جنبش جهاد اسلامی فلسطینی، یک سازمان سیاسی و نظامی فلسطینی بود که بر اساس ایدئولوژی و حمایت روحالله خمینی تشکیل شد.
همزمان اخوان المسلمین در کرانه باختری رود اردن نیز گسترش یافت اما روند گسترش آن با غزه متفاوت بود.
در تابستان ۱۹۸۸ حماس دفتر خود در کرانه باختری را تاسیس کرد، اما عمده فعالیت حماس پس از شکلگیریاش در غزه متمرکز ماند.
اسرائیل از آغاز برپایی حماس آن را تروریستی دانسته و دهها نفر از سران آن را یکی پس از دیگری در عملیات مختلف کشته است.
حماس از سوی چندین کشور از جمله کانادا، آمریکا، بریتانیا و ژاپن به عنوان یک گروه تروریستی شناخته شده، اما برخی دیگر کشورها مانند مصر این طبقهبندی را فقط در مورد شاخه مسلح آن در نظر گرفتهاند.
اقدامات پیدرپی علیه سران حماس
شیخ احمد یاسین، رهبر معنوی حماس، که پیشتر به اتهام تروریسم از سوی اسرائیل زندانی و سپس آزاد شده بود، در سال ۲۰۰۴ هنگام خروج از مسجدی در غزه هدف یک حمله موشکی اسرائیل قرار گرفت و کشته شد.
با فاصله کوتاهی، عبدالعزیز الرنتیسی از دیگر بنیانگذاران حماس نیز در همان سال ۲۰۰۴ شلیک موشک به خانهاش کشته شد.
پس از کشته شدن شیخ یاسین، خالد مشعل دانشآموخته رشته فیزیک از دانشگاه کویت و یکی دیگر از اعضای موسس و ارشد حماس، به عنوان رهبر سیاسی این گروه در تبعید معرفی شد.
مشعل سال ۱۹۸۷ ابتدا نماینده حماس در کویت بود و از سال ۱۹۹۱ در اردن زندگی میکرد، زیرا دولت اسرائیل با تروریستی نامیدن حماس در پی نابودی سران و اعضای اصلی این گروه، به تلافی دهها بمبگذاری مرگبار در شهرهای اسرائیل بود.
نیروهای موساد اسرائیل در سال ۱۹۹۷ با پاشیدن قطرات یک کوکاکولای آلوده به زهر به درون گوش خالد مشعل، در حال رد شدن از کنارش در خیابانی در امان، پایتخت اردن، در صدد کشتن او برآمدند.
در حالی که مشعل به آستانه مرگ رسید، ملک حسین پادشاه وقت اردن که تازه با اسرائیل پیمان صلح امضا کرده بود، بهشدت از اسرائیل خشمگین شد و تهدید کرد که اگر اسرائیل پادزهر فوری برای مشعل نفرستد، او پیمان صلح را باطل خواهد کرد.
موساد اسرائیل آن روز با فرستادن پادزهر به بیمارستان اردن، جان مشعل را از مرگ نجات داد و اردن کوماندوهای موساد را که شماری از آنها با گذرنامه کانادایی در اردن دستگیر شده بودند، آزاد کرد.
با وجود نجات جان مشعل، ملک حسین او را در سال ۱۹۹۹ به اتهام «فعالیتهای غیرقانونی» و «تلاش برای ضربه زدن به امنیت اردن» در سال ۱۹۹۹ از اردن اخراج کرد.
در سالهای پس از آن، خالد مشغل بین دمشق و دوحه زندگی میکرد. اما در همین دوره رهبری مشعل بود که حماس به پیروزی قاطع انتخاباتی دست یافت.
در ژانویه سال ۲۰۰۶، این گروه که به رقیبی سرسخت برای جنبش دیرپای فتح تبدیل شده بود، توانست برنده انتخابات پارلمانی آن سال در سرزمینهای فلسطینی شود.
پس از این پیروزی، مشعل مدعی شد: «ما در مقاومت موفق بودیم و در سیاست، اصلاحات و تغییر نیز موفق خواهیم بود.»
اما همان زمان، ناظران پیشبینی کردند که پیروزی اسلامگرایان در غزه، به توقف طولانیمدت در تماس میان فلسطینیها و اسرائیلیها منجر شود و ازسرگیری احتمالی روند صلح را که از آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ متوقف شده بود، پیچیدهتر کند.
با تشدید رقابتهای دو جنبش فلسطینی، حماس در سال ۲۰۰۷ با اقداماتی که فتح آن را «کودتا» تعبیر کرد، فتح را از قدرت در غزه خلع کرد و تا به امروز حکومت بر این باریکه را در دست دارد.
اختلافات درونی در حماس
خالد مشعل در دوران ریاستش بر شاخه سیاسی حماس، به دلیل نرمش در برخی از دیدگاهها، از جمله بیان این احتمال که عبارت «فلسطین از نهر تا بحر» شاید بتواند تغییر کند؛ با این مفهوم تلویحی که جایی هم برای موجودیت اسرائیل باشد، مورد انتقاد زیاد جناحهای دیگری درون حماس بود.
خالد مشعل همچنین با تصمیم به خودداری از دخالت در جنگ سوریه به سود بشار اسد، مورد غضب حکومت سوریه و ایران قرار گرفت. سوریه او را اخراج و دفاتر حماس را مهر و موم کرد، و روابط حماس و ایران نیز در سالهای اخیر عملا سرد شد.
همچنین خالد مشعل در سالهای ریاستش به عربستان سعودی نیز نزدیک شده و با پادشاه سعودی هم ملاقات کرد.
دور شدن خالد مشعل از ایران مورد انتقاد افرادی چون محمود الزهار وزیر خارجه اسبق حماس در غزه قرار گرفت. این در حالی است که الزهار همواره برای نزدیک کردن حماس به ایران تلاش کرده و سخن گفته بود.
سرانجام، پیش از برگزاری انتخابات داخلی حماس در سال ۲۰۱۷، خالد مشعل اعلام کرد که دیگر نامزد احراز مقام ریاست دفتر سیاسی حماس نیست.
در همان زمان، از اسماعیل هنیه نخستوزیر پیشین حماس در باریکه غزه و معاون وقت خالد مشعل، به عنوان مهمترین نامزد ریاست دفتر سیاسی این جنبش در انتخابات آتی نام برده میشد.
سرانجام، در ماه مه سال ۲۰۱۷ اسماعیل هنیه که برخلاف مشعل در غزه مستقر بود جای او را گرفت.
اقامت هنیه در غزه، شاخه سیاسی حماس را در برابر شاخه نظامی آن که از غزه فعالیت میکند، به نسبت دوران رهبری مشعل، تقویت کرد، اما این نگرانی برای طرفداران حماس نیز به وجود آمده بود که هنیه به دلیل همین اقامت در غزه، مانند خالد مشعل از ارتباطات گسترده با سران کشورهای عربی و اسلامی برخوردار نیست.
اسماعیل هنیه نسبت به خالد مشعل یک چهره تندروتر است. او همچون رهبران جمهوری اسلامی، هیچ تناقضی در به دست داشتن رهبری سیاسی و رهبری نظامی نمیبینید.
او که از دستکم دو دهه پیش در پی رهبری حماس بوده، با این ایده که دولت احتمالی آینده فلسطین باید «تمام فلسطین را در بر بگیرد و قوانینی الهامگرفته از شریعت داشته باشد» نگرانیهای بینالمللی به وجود آورده است.
هنیه تاکید کرده که فقط زمانی که این اهداف حماس محقق شود، این جنبش افراطی فلسطینی سلاح خود را بر زمین میگذارد.
روابط جمهوری اسلامی و حماس؛ از تاسیس دفتر در تهران تا جنگ سوریه
روابط جمهوری اسلامی و حماس پس از به رسمیت شناختن ضمنی دولت اسرائیل از سوی سازمان آزادیبخش فلسطین در ۱۹۸۸ به طور جدی برقرار شد.
پس از آن، حماس دفتری در تهران افتتاح و اعلام کرد که در «بعد اسلامی آرمان فلسطین» با جمهوری اسلامی همسو است.
در دهههای گذشته، سران حماس بارها به تهران سفر کردهاند و از جمله با رهبر جمهوری اسلامی دیدار و گفتوگو داشتهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی میگویند که حمایت از گروههای شبهنظامی منطقه بر اساس «قانون اساسی جمهوری اسلامی» است که در آن از حکومت ایران خواسته شده «زمینه تداوم انقلاب را در داخل و خارج کشور» به ویژه از طریق «گسترش روابط با دیگر جنبشهای اسلامی» فراهم کند.
به همین دلیل، در این سالها جمهوری اسلامی همواره متعهد به حمایت مالی و همچنین کمک نظامی به این گروه اسلامگرا شده است.
جمهوری اسلامی کمکهایش به حماس و دیگر گروههای شبهنظامی فلسطینی را از جمله در قالب «کنفرانس حمایت از آرمان فلسطین» که نخستین دوره آن در سال ۱۹۹۰ در تهران برگزار شد، ارائه کرد.
در سال ۱۹۹۸ احمد یاسین بعد از آزادی از زندان راهی ایران شد و با علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی و محمد خاتمی رئیسجمهور وقت، دیدار و گفتوگو کرد.
اما کمکهای ایران به ویژه در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد که شعارهای ضداسرائیلی و ضدیهودی سر میداد و همچنین دوران فرماندهی قاسم سلیمانی بر نیروی قدس سپاه پاسداران افزایش چشمگیر پیدا کرد.
به عنوان نمونه، در آذر ۱۳۸۵، اسماعیل هنیه در بازگشت از سفر تهران گفت که ایران ۲۵۰ میلیون دلار کمک مالی به فلسطینیان میکند.
او افزود که ایران همچنین قبول کرده که حقوق یکصد هزار کارمند دولتی و ماهیگیرانی را که به دلایل امنیتی بیکار شدهاند، برای شش ماه بپردازد.
اما وقوع جنگ سوریه، موجب اختلاف ایران و حماس شد؛ در حالی بود که جمهوری اسلامی همپیمان و از مهمترین حامیان حکومت اسد به شمار میرود، حماس در روزهای آغاز اعتراضات سوریه، راهکار ميانه ای مبتنی بر سکوت را برگزيد.
خالد مشعل سوريه را ترک کرد و دفتر سياسی حماس در اين کشور برچيده شد.
غضنفر رکن آبادی، سفير ايران در لبنان، در سال ۱۳۹۰ با برگزاری يک همايش در محل سفارتخانه ايران در بيروت با حضور افراد وابسته به حماس، جهاد اسلامی فلسطين و نيز ساير تشکلهای «جبهه مقاومت فلسطينی»، از آنها خواست که در کنار حکومت بشار اسد قرار گيرند.
در همان سال، محمود الزهار از رهبران بلندپایه حماس و همچنین اسماعیل هنیه نخستوزیر وقت دولت حماس به تهران رفتند، اما پس از بازگشت هنیه از ایران، او از قیام مردم سوریه علیه حکومت بشار اسد حمایت کرد.
به دلیل دور شدن سران حماس از حاکمیت سوریه، گزارشها حاکی بود که کمکهای مالی تهران به حماس به حال تعلیق درآمده اما در فروردین ۱۳۹۱، احمد عاصف، یکی از سخنگویان فتح در کرانه باختری رود اردن، اعلام کرد که جمهوری اسلامی در ازای میلیونها دلار پول، از گروه اسلامگرای حماس خواسته از مسیر آشتی با فتح دور شده و پیمانهای تفاهمی خود با فتح را اجرا نکند.
همزمان عزام الاحمد، مسئول هیئت فتح در مذاکرات آشتی با سازمان حماس، نیز تایید کرد که سران جمهوری اسلامی بار دیگر پولهای کلانی در اختیار دولت حماس در غزه گذاشتند، با این امید که حماس به مسیر انشقاق و اختلاف با فتح ادامه دهد.
چند ماه بعد، در آذر ۱۳۹۱، جواد کریمی قدوسی از فرماندهان پیشین سپاه پاسداران و عضو وقت کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: «گردانهای قسام تحت امر جمهوری اسلامی هستند، نه تحت امر خالد مشعل و اسماعیل هنیه».
در آن زمان، روزنامه خراسان همچنین از قول این نماینده مشهد در مجلس نهم نوشت: «۵۰ هزار موشک و هزاران موشک ضد تانک به غزه محاصره شده فرستادیم»، چون از آنها «اگر دفاع نکنیم باید در خیابانهای مشهد تلفات بدهیم».
روابط تهران و دفتر سیاسی حماس به ویژه در اواخر دوران ریاست خالد مشعل، تاحدودی تیره شده بود.
مشعل و معاونش، موسی ابومرزوق، گفته بودند که آنها از حمایتهای ایران قدردانی میکنند اما مجری منویات ایران نیستند و حماس به عنوان یک جنبش فلسطینی، از امکانات بسیاری از کشورها، برای تحقق آرمانهای فلسطینیها استفاده میکند.
گرمتر شدن روابط با تهران در دوران هنیه
به قدرت رسیدن اسماعیل هنیه روابط حماس با ایران را گرمتر کرد.
در خرداد ۱۳۹۶، قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران در پیامی، انتخاب اسماعیل هنیه را به سمت رئیس جدید دفتر سیاسی حماس تبریک گفت و بر «ادامه خط جهادی تا آزادی مسجد الاقصی و کل فلسطین» تاکید کرد.
چند ماه بعد، دی ۹۶، سلیمانی در موضعگیری دیگری تNکید کرد که «همه امکانات» جمهوری اسلامی «در اختیار حماس است».
اواخر تیرماه ۱۳۹۸، زمانی که آمریکا به دنبال طرح صلح جدیدی برای مناقشه فلسطینیها و اسرائیل بود، علی خامنهای در دیدار با رهبران حماس در تهران گفت: «در سالهای نه چندان دور، فلسطینیها با سنگ مبارزه میکردند، اما امروز به جای سنگ، مجهز به موشکهای نقطهزن هستند و این، یعنی احساس پیشرفت».
جمهوری اسلامی ایران جزئیات حمایتهای تسلیحاتی از حماس را منتشر نمیکند؛ هر چند که خامنهای بارها گفته حکومتش به هر گروه و فردی که در برابر اسرائیل بایستد، کمک کرده و خواهد کرد.
در زمینه کمکهای نظامی، محمدعلی جعفری فرمانده پیشین کل سپاه پاسداران به طور مبهم به کمکهای موشکی جمهوری اسلامی به حماس پرداخته و در سال ۱۳۹۱ گفته بود اگرچه ایران در آن زمان نمیتوانسته به نوار غزه موشک بفرستد اما فناوری ساخت موشک فجر ۵ را به نوار غزه منتقل کرد.
اما در زمینه کمکهای مالی، آمارها و گزارشها تاحدودی دقیقتر و با جزئیات بیشتر است.
در دی ۱۳۹۹، محمود الزهار، مقام ارشد گروه حماس با تقدیر از قاسم سلیمانی، گفت اعضای این گروه در سفر به تهران با دستور سلیمانی ۲۲ میلیون پول نقد دریافت کردند.
او گفت: «قرار بود مبلغ بیشتری پرداخت شود اما (هیئت حماس) ۹ نفره بود و نمیتوانستیم بیش از این حمل کنیم، زیرا هر چمدان ۴۰ کیلوگرم گنجایش داشت».
همزمان، اسرائیل اعلام کرد که فرمان ضبط «چهار میلیون دلار» پول را که بهتازگی «از ایران برای حماس ارسال شده بود»، صادر کرده است.
وزارت دفاع اسرائیل گفت که مبلغ یادشده برای «توسعه زیربناهای تروریستی حماس در غزه از جمله تولید تجهیزات جنگافزاری و پرداخت به فعالان این سازمان» از ایران به غزه رسیده بود.
همچنین در دی ۱۴۰۰، اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، رسما اعلام کرد که جمهوری اسلامی ۷۰ میلیون دلار به این گروه پول داد تا «قوای بازدارندگی» خود را در برابر اسرائیل بسازد.
او گفت کمک مالی ایران به این گروه شبهنظامی، به تغییر آرایش نظامی در غزه منجر شده و راکتهایی که نیروهای حماس در باریکه غزه تولید کردند، بخشی از این «توان راهبردی» است.
کمکهای جمهوری اسلامی به حماس، به ویژه کمکهای مالی در حالی است که از سال ۱۳۸۸ به این سو، مردم ایران در اعتراضات پیدرپی خود و با سر دادن شعارهایی چون «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» تأکید کردهاند که مخالف هزینه کردن پول مردم ایران برای نیروهای تحت حمایت جمهوری اسلامی در غزه و دیگر نقاط جهاناند.