ایران روز ۲۳ مهر اولتیماتوم شدیداللحنی خطاب به دشمن بزرگ خود، اسرائیل، منتشر کرد؛ یورش به غزه را متوقف کنید، در غیراینصورت ما مجبور به اقدام میشویم. این هشداری بود که وزیر امور خارجه ایران داد.
تنها چند ساعت بعد بود که نماینده ویژه ایران در سازمان ملل این لحن ستیزهجویانه را تعدیل کرد و به جهان اطمینان داد نیروهای نظامی کشور در این منازعه مداخله نمیکنند، مگر آن که اسرائیل منافع یا شهروندان ایرانی را هدف قرار دهد.
۹ مقام مسئول که به شکل مستقیم در جریان طرز فکر حکومت اسلامی ایران هستند، به خبرگزاری رویترز گفتهاند ایران که حامی قدیمی حماس به عنوان نیروی حاکم بر غزه است، همزمان با تلاش برای مدیریت بحران فزاینده، درگیر نوعی سردرگمی شده است.
این افراد که خواستهاند هویتشان به دلیل حساسیت موضوع فاش نشود، میگویند در حاشیه قرار گرفتن بهرغم تهاجم نظامی همهجانبه اسرائیل به غزه، میتواند عقبنشینی معنادار ایران از استراتژی خود برای سلطه منطقهای باشد که طی چهار دهه دنبال شده است.
این مقامهای مسئول گفتهاند هر حمله بزرگ علیه اسرائیل که تحت حمایت آمریکا است، میتواند بهایی سنگین برای جمهوری اسلامی در پی داشته باشد و خشم عمومی علیه مسئولان کشوری را که در باتلاق بحران اقتصادی دست و پا میزند، فعال کند.
آنها میگویند حکومت ایران در حال ارزیابی اولویتهای متنوع نظامی، دیپلماتیک و داخلی است.
سه مقام امنیتی ایران میگویند در حال حاضر تصمیمگیران کلیدی جمهوری اسلامی در یک زوش به یک اجماع رسیدهاند: موافقت با حملات محدود مرزی توسط حزبالله، نیروی لبنانی نیابتیشان، به اهداف نظامی اسرائیل که ۲۰۰ کیلومتر با غزه فاصله دارد و همچنین حملات کوچک به اهداف آمریکایی توسط سایر گروههای متحدشان در منطقه. همزمان جلوگیری از افزایش شدید تنش که بتواند پای خود ایران را به منازعه باز کند.
مقامهایی که با رویترز گفتوگو کردهاند، میگویند از دست دادن پایگاه قدرت ایران در باریکه غزه از طریق حماس و گروه جهاد اسلامی که سه دهه ادامه داشته است، میتواند نقشههای منطقهای جمهوری اسلامی را بر آب کند؛ آن هم بعد از ایجاد شبکهای از گروههای نیابتی مسلح در سراسر خاورمیانه از حزبالله در لبنان تا حوثیها در یمن.
سه مقام آگاه معتقدند بیعملی ایران در این زمینه میتواند ار سوی نیروهای نیابتیاش به عنوان ضعف تهران تلقی شود؛ نیروهایی که به مدت چند دهه اهرم تاثیرگذار ایران در منطقه بودهاند. آنها میگویند این انفعال همچنین میتواند شهرت و سابقه ایران را که سالها از جنبشهای فلسطینی پشتیبانی کرده و اسرائیل را به رسمیت نشناخته و آن را اشغالگری شرور معرفی کرده است، به خظر بیاندازد.
آوی ملامد، یک مقام سابق اطلاعاتی اسرائیل و مذاکرهکننده دولتی در جریان انتفتاضههای اول و دوم میگوید که ایران با این وضعیت پیچیده مواجه است که حزبالله را به جنگ بفرستد تا «بازوی» خود در نوار غزه را نجات دهد یا آن را رها کند و نابودیاش را بپذیرد.
او اضافه میکند: «این نقطهای است که ایرانیها در آن قرار گرفتهاند: محاسبه خطر.»
«بقای جمهوری اسلامی اولویت اصلی است»
اهداف استراتژیک ایران با پاسخ نظامی سریع اسرائیل مواجه شده است که در واکنش به حمله ویرانگر حماس در روز ۱۵ مهر که به کشته شدن ۱۴۰۰ اسرائیلی منجر شد، با حملات نظامی گسترده به غزه تا به حال ۴۳۰۰ تن را از پا درآورده است.
اسرائیل که یک قدرت نظامی عمده در منطقه است، به گمان عده زیادی، زرادخانه هستهای دارد، هرچند که آن را تأیید یا تکذیب نمیکند. این کشور از سوی دیگر مورد حمایت ایالات متحده است که برای هشدار جانبی به تهران، دو ناو هواپیمابر خود را به شرق مدیترانه فرستاده است.
یک دیپلمات ارشد ایران به رویترز میگوید: «برای مسئولان بلندپایه ایران، بخصوص علی خامنهای، بقای جمهوری اسلامی اولویت اصلی است.»
او معتقد است که به همین دلیل مقامهای ایران از زمان آغاز حمله الفاظ تندی علیه اسرائیل به کار میبرند، اما دستکم در حال حاضر از دخالت مستقیم نظامی «خودداری» کردهاند.
از ۱۵ مهر، حزبالله لبنان در مرز با اسرائیل با نیروهای این کشور تبادل آتش داشته است که باعث کشته شدن ۱۴ تن از نیروهای این گروه اسلامگرا شده است.
دو فرد مطلع از طرز فکر حزبالله به رویترز گفتهاند خشونت سطح پایین به این دلیل طراحی شدهاند که نیروهای اسرائیلی را مشغول نگه دارند اما یک جبهه جنگ گسترده نیز ایجاد نشود؛ این تاکتیک به «جنگهای کوچک» موسوم است.
حسن نصرالله، رهبر حزبالله، که با تهدیدهای آتشین علیه اسرائیل شناخته میشود، از زمان آغاز درگیری میان حماس و اسرائیل سخنرانی عمومی نداشته است.
منابع اسرائیلی و آمریکایی به رویترز گفتهاند که هرچند حکومت ایران در آموزش و مسلح کردن حماس نقش دارد، اما نشانهای نیست که تهران از حمله روز ۱۵ مهر حماس به اسرائیل مطلع بوده است. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هم مشارکت ایران در این حمله را تکذیب کرد، هرچند که از لطمه به اسرائیل تقدیر به عمل آورد.
منابع امنیتی اسرائیلی و غربی گفتهاند اسرائیل فقط در صورتی به ایران حمله میکند که به شکل مستقیم توسط نیروهای جمهوری اسلامی مورد حمله قرار بگیرد، هرچند که درگیریها میان اسرادیل و نیروهای نیابتی ایران در لبنان، سوریه و عراق وضعیتی شکننده ایجاد کرده و هر لغزش از طرف ایران یا این گروهها میتواند شیوه اسرائیل را تغییر دهد.
«پای هیج نظامی آمریکایی به زمین نمیرسد»
از سوی دیگر مقامهای آمریکایی بهوضوح گفتهاند هدفشان جلوگیری از گسترش درگیری و بازداشتن سایر بازیگران منطقه از حمله به مناقع آمریکا است و همزمان گزینههای دیگر را هم روی میز دارند.
جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، چهارشنبه هفته گذشته هنگام بازگشت از اسرائیل، گزارش یک رسانه این کشور را درباره این که مشاورانش گفتهاند اگر حزبالله جنگ به راه بیاندازد، نیروهای نظامی آمریکا در مبارزه با این گروه به نیروهای اسرائیلی میپیوندند، بیپرده رد کرد.
او گفت: «درست نیست. چنین چیزی هرگز گفته نشده است.»
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاح سفید هم تصریح کرد: «قصد نداریم پای نظامیان آمریکایی در این نزاع به زمین برسد.»
یان آلتمن، یکی از مقامهای پیشین وزارت امور خارجه آمریکا، میگوید که رهبران ایران فشار را به وضوح حس کردهاند و به آنها هشدار داده شده که با حمایت از حماس شاید اوضاع از کنتزل خارج شود و این هشدارها فقط لفظی نبوده است.
او میگوید: «در این محیط اتفاقاتی رخ میدهد و سپس پیامدهایی هست که کسی نمیخواسته است. همه عصبی و پریشان هستند.»
درگیریهای خاورمیانه از سوی دیگر باعث تردید و بلاتکلیفی بازارهای مالی در آمریکا و دیگر کشورها شده است و هرچند بحران کنترل شده است، اما برخی سرمایهداران درباره تبدیل جنگ غزه به یک نزاع منطقهای گستردهتر هشدار دادهاند.
«نه غزه، نه لبنان»
یک مقام سابق نزدیک به مسئولان ایرانی میگوید بعد از مصالحه میان ایران و عربستان با وساطت چین، اوضاع برای تهران پیچیدهتر شده است چون نمیخواهد «پیشرفت شکننده» در این رابطه دوجانبه را به خطر بیاندازد.
همزمان مردم ایران میتوانند نقشی خاص در معادلات منطقهای بازی کنند.
دو منبع به رویترز گفتهاند مسئولان جمهوری اسلامی نمیتوانند همزمان با تقلا برای سرکوب مخالفتهای فزاینده در داخل کشور که به دلیل مشکلات اقتصادی و محدودیتهای اجتماعی ایحاد شده است، به شکل مستقیم وارد جنگ شوند. ایران از سال گذشته و به دنیال جان باختن مهسا امینی، زن جوان ایرانی در بازداشت پلیس، صحنه ناآرامی بوده و در تمام مدت حکومت ایران مخالفان را سرکوب کرده است.
مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای فلجکننده آمریکا و سوء مدیریت داخلی باعث شده بسیاری از ایرانیان سیاست چنددههای تأمین مالی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی برای گسترش نفوذ منطقهای را زیر سوال ببرند.
سالهاست که شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» به تجمعات ضدحکومتی راه یافته و تکرار میشود و خشم و ناامیدی مردم از اختصاص منابع داخلی در این زمینه را برجسته میکند.
مقام سابق ایرانی به رویترز میگوید: «به دلیل موقعیت شکننده ایران، تعادل ظریفی که باید میان منافع منطقهای و ثبات داخلی حفظ شود، برجستهتر شده است.»