لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۳۳

پژوهش تازه: در دوران پیش از تاریخ، نه فقط مردان که زنان هم شکارچی بودند


عکس آرشیوی از یک زن نگهبان حرفه‌ای در یک منطقهٔ حیات وحش در زیمبابوه، ۲۰۱۸
عکس آرشیوی از یک زن نگهبان حرفه‌ای در یک منطقهٔ حیات وحش در زیمبابوه، ۲۰۱۸

باور قدیمی و پذیرفته‌شده‌ای هست که مردها را از دوران پیش ‌از تاریخ شکارچی و موتور محرک تکامل ارزیابی می‌کند. تحقیقات جدید نشان می‌دهد که این باور با واقعیت منطبق نیست و زنان پیش‌ از تاریخ نه‌تنها همپای مردان که در مواردی بهتر از مردان در شکار مشارکت داشته‌اند.

زمانی که سخن از تبعیض‌ها میان زنان و مردان در جامعۀ مدرن به میان می‌آید، بسیاری از مدافعانِ چنین تبعیض‌هایی به تفاوت‌های زیست‌شناختی میان زنان و مردان و سابقۀ تاریخی و تکاملیِ این تفاوتِ نقش‌ها اشاره می‌کنند.

شما هم حتماً بارها و بارها با استدلال‌هایی مواجه شده‌اید که می‌گویند زیست‌شناسیِ بدن زنان تحمل فعالیت‌های دشوار را ندارد، بدن زنان صرفاً برای بارداری و مراقبت از کودکان طراحی شده و تکامل یافته است و این‌که روان‌شناسی زنان اجازۀ مشارکت در فعالیت‌های دشوار «مردانه» را نمی‌دهد.

برخی در توجیه این استدلال سعی می‌کنند ما را به سرآغاز حضور انسان خردمند (هوموساپینس) و عموزادگان دیگر آن‌ها و ازجمله نئاندرتال‌ها ببرند و بیان می‌کنند که در دوران ابتدایی حضور انسان روی این سیاره، مردان به‌واسطۀ قدرت بدنی بالاتر وظیفۀ شکار و تأمین غذا را بر عهده داشتند و زنان عمدتاً به مراقبت از کودکان می‌پرداختند و اگر نقشی در تأمین احتیاج خانواده و قبیله داشتند، این نقش تنها محدود به جمع‌آوری دانه و میوه از طبیعت بوده است.

این یکی از ریشه‌ای‌ترین باورهایی است که برای توجیه تبعیض‌های امروز و طبیعی جلوه دادن آن بیان می‌شود و چنان جا افتاده که گاهی هر تلاشی برای بیانی متفاوت به بازنویسی تکامل یا همراهی با چیزی نسبت داده می‌شود که «بیان درست سیاسی» (political Correctness) خوانده ‌شده است.

چنین واکنش‌هایی را در فرهنگ ‌عامه نیز می‌توان مشاهده کرد. برای مثال، بازخوردهایی که فیلم سینمایی «شکار» (Prey) محصول سال ۲۰۲۲، که در آن قهرمان داستان زن شکارچی قرن هفدهم میلادی بود، یا مجموعۀ مستندگونۀ «عریان و هراسان» (Naked and Afraid) که به‌ مرور توان تاب‌آوری زن و مردی در شرایط طبیعی سخت می‌پرداخت، دریافت کردند و در آن نشان دادن زن قدرتمند و دارای توان تاب‌آوری به نمایشی سیاسی نسبت داده شد.

اما تحقیقات تازه بیش از هر زمانی این باور بنیادین را زیر سؤال برده است. کارا اوکوباک و سارا لِیسی، دو زیست‌شناس که در حوزۀ زیست‌شناسی انسانی و دیرینه‌شناسی تخصص دارند، در داستان اصلی شماره اخیر (نوامبر ۲۰۲۳) ماهنامۀ ساینتفیک آمریکن به‌ مرور مجموعه یافته‌هایی پرداخته‌اند که اشتباه بودن این باور را نشان می‌دهد.

داستان شکارچی و مادر

باور به مردان شکارچی و زنانه دانه‌چین باستانی ریشۀ طولانی دارد، اما در میانۀ دهۀ ۱۹۶۰ میلادی بود که در پی برگزاری سمپوزیومی با عنوان «مرد شکارچی» و پس ‌از آن انتشار مجموعه مقالات این نشست در کتابی به نام «مرد شکارچی» (Man, The Hunter) زیر نظر ریچارد لی و اروین دُووا به فرضیه‌ای تثبیت‌شده بدل شد.

در این کتاب نویسندگان با اشاره به برخی از داده‌های موجود استدلال می‌کردند که در دوران پیش ‌از تاریخ مردان به‌واسطۀ توانایی بدنی بالاتر نقش شکارچی قبیله را بر عهده داشتند و شکارچی بودن انسان (مردان) در واقع موتور محرک شکل‌گیری توانایی‌هایی بوده که باعث تکامل ما و رسیدن به تمدن شده است.

شکار به‌واسطۀ پیچیدگی‌هایی که دارد، باعث افزایش توان همکاری گروهی در میان انسان‌ها شده، قوۀ تخیل و ابتکار و نوآوری را توسعه داده، باعث تنوع ذخیرۀ ژنتیکی شده، ابزارسازی را پیشرفت داده و همچنین به‌دلیل نیاز به ارتباطات صوتی باعثِ رشد و توسعۀ ساختار صوتی و ارتباط کلامی انسان‌ها شده است. همچنین استفاده از منابع غذایی که شکار به همراه می‌آورده، باعث شده منابع لازم برای رشد انسان‌ها در اختیار بدن او قرار گیرد.

ترکیب این دو مورد نویسندگان و به‌تبع آن باور عمومی را به این نظر رساند که مردان موتور محرک و پیشران تکامل و عامل ایجاد تمدن بوده‌اند و زنان به‌نوعی به‌عنوان مسئول تولد کودکان، تنها به‌طور غیرفعال تنها استفاده‌کنندۀ صِرف غذای تهیه‌شده توسط مردان بوده‌اند و بدون این‌که نقش اساسی در جهت دادن به مسیر تکامل بازی کنند، از فواید آن سوده برده‌اند.

امروزه و با داده‌های علمی، باستان‌شناسی، دیرین‌شناسی و زیستی می‌دانیم که این ادعا افسانه‌ای بیش نیست.

زن و مرد: جنس و جنسیت

نکتۀ مهمی که باید پیش از ادامۀ این داستان به آن توجه کرد، استفاده از واژگان زن و مرد در این نوشته است. ما حداقل با دو مفهوم زن و مرد در ادبیات مواجه هستیم. آن‌چه این‌جا به آن اشاره می‌شود، بحث جنس زیستی یا سکس است. این تعریف بر مبنای برخی نشانگرهای زیستی مانند کروموزوم‌ها، سطح ترشحات هورمونی، غده‌های جنسی و اندام‌های بیرونی تناسلی و همچنین نشانگرهای ثانویه تعیین جنس زیستی اشاره دارد.

این مفهوم با جنسیت (Gender) تفاوت عمده دارد که اشاره به این مسئله دارد که چطور فردی هویت جنسی خویش را ارزیابی می‌کند؛ موضوعی که می‌تواند به مرد، زن، غیر دوقطبی و سایر بخش‌های طیف جنسیت نسبت داده شود. از نظر علمی، هیچ ضرورتی بر طبقه‌بندی دوگانه در زمینۀ جنسیت (Gender) وجود ندارد.

در مورد جنس زیستی که موضوع این بحث است، اگرچه گاهی تفکیک مرزبندی‌شده براساس برخی مؤلفه‌ها دشوار می‌شود اما از این واژه به‌عنوان چتری کلی استفاده می‌شود که برآیند مؤلفه‌های تعیین جنس زیستی را زیر پوشش خود قرار می‌دهد.

همچنین باید توجه داشت که زمانی که دربارۀ دو طبقۀ مردان و زنان، توانایی‌ها و تفاوت‌های ایشان صحبت می‌شود، ارجاع به میانگین این گروه است. ممکن است در مرزهای هر جنسیت تفاوت‌هایی وجود داشته باشد که قابل‌تعمیم به همۀ اعضای دو طبقه نیست. برای مثال رکورد دو صد متر مردان از دو صد متر زنان کمتر است اما این به این معنی نیست که هر مردی الزاماً صد متر را از هر زنی سریع‌تر می‌دود.

علم چه می‌گوید؟

تحقیقات علمی و تاریخی، حتی زمانی که کتاب «مرد شکارچی» نوشته شد، دربردارندۀ اشاره‌ها و نشانه‌های بسیاری مبنی بر خطا بودن نتیجه‌گیری نهایی دیدگاه نویسندگان بود. برای مثال، تحقیقی که اخیراً دربارۀ مجموعه تحقیقات صد سال اخیر در موضوع جوامع بومی شکارچی امروزی جهان صورت گرفته است، نشان می‌دهد که در ۷۹ درصد این جوامع، زنان شکارچی حضور فعالی دارند و این در حالی است که چنین داده‌هایی از سوی نویسندگان کتاب با سوگیری‌های متفاوت نادیده گرفته ‌شده است.

یکی از فرض‌های موجود در زمان نشر این کتاب این بود که یکی از نشانه‌‌های این‌که زنان تحمل و توانایی لازم برای رفتارهای فیزیکی طولانی ندارند این است که در مسابقاتی مانند ماراتن‌ها زنان حضور ندارند. جالب این‌که در سال ۱۹۶۷ و پیش از انتشار کتاب «مرد شکارچی»، برای اولین بار یک زن، برخلاف سنت و با وجود مخالفت‌های مدیران مسابقه ماراتن بوستون، در این رقابت‌ها شرکت کرد.

اما داده‌های علمی و تاریخی وسیع‌تر از موارد خاص است.

سوفی پاور، دوندۀ بریتانیایی فرامارتن، در حال شیردادن به فرزندش در یکی از استراحتگاه‌های UTMB، فراماراتن کوهستانی ۱۷۰ کیلومتری، ۲۰۱۸
تستوسترون و استروژن

یکی از بارزترین تفاوت‌هایی که میان زنان واردان مورد توجه قرار می‌گیرد، تفاوت ترشح دو هورمون تستوسترون در مردان و استروژن در زنان است.

امروزه بازارهای بدن‌سازی و تبلیغات ورزشی در اختیار تستوسترون است و به همین دلیل هم باور عموم بر این‌که وجود بیشتر این هورمون در بدن به‌معنای توانایی بیشتر است، به باوری عمومی بدل شده است.

با این‌ حال، تحقیقات متعدد نشان می‌دهد که در فعالیت‌هایی که نیاز به استقامت طولانی دارد، استروژن نقش مهم‌تری از تستوسترون بازی می‌کند.

یکی از تفاوت‌هایی که این هورمون ایجاد می‌کند، در روند تولید انرژی در بدن است. درحالی‌که تستوسترون بدن را تشویق می‌کند تا برای تأمین انرژی خود ابتدا به سراغ منابع کربوهیدرات‌ها برود، استروژن ابتدا به سراغ ذخیرۀ چربی بدن می‌رود. کربوهیدرات‌ها راحت‌تر می‌سوزند و انرژی تولید می‌کنند درحالی‌که چربی با روند آهسته‌تری می‌سوزد.

نتیجه این‌که اگرچه سوزاندن سریع کربوهیدرات به‌معنای به دست آوردن توانایی بالای انرژی در بازۀ زمانی کوتاه است اما زمانی که پای مقاومت و خستگی به میان می‌آید، بدن زنان که عمدتاً انرژی را با ترجیح سوزاندن چربی به دست می‌آورند، توان بیشتری دارد و می‌تواند زمان بیشتری پایدار بماند و خستگی را عقب بیندازد.

از سوی دیگر زنان می‌توانند ذخیرۀ بیشتری از چربی را در بافت عضلانی خود داشته باشند. بافت فیبرهای عضلانی بین زنان و مردان نیز متفاوت است. این فیبرهای عضلانی در زنان که به نام گروه اول طبقه‌بندی می‌شوند، بر مبنای سوخت چربی ذخیره‌شده در عضله انرژی آزاد می‌کنند.

این در مقایسه با مردان که بافت فیبر عضلانی نوع دو بیشتری دارند که کربوهیدرات‌ها را می‌سوزاند، اگرچه در بازه زمانی یکسان و کوتاه‌مدت انرژی و نیروی بیشتری تولید می‌کند اما در عوض به‌سرعت توانش به اتمام می‌رسد و منجر به خستگی می‌شود، درحالی‌که زنان می‌توانند مدت طولانی‌تری به فعالیت خود ادامه دهند.

به‌ عبارت ‌دیگر، درحالی‌که مردان برای انجام کار پرانرژی و کوتاه‌مدت بر زنان برتری دارند اما اگر پای استقامت در میان باشد، زنان توانایی بیشتری دارند و استقامت در شکار دوران باستان که نیازمند ساعت‌های طولانی دنبال کردن شکار بوده، مهم‌ترین مزیت به شمار می‌رود.

استروژن در عین ‌حال باعث تأثیر بر بهبود عملکرد توانایی‌های شناختی، کاهش مرگ‌ومیر سلول‌های عصبی، کاهش خطر بیماری‌های اضمحلال ساختار عصبی، بهبود سریع‌تر پس از مواجهه با تروما (صدمه و آسیب) و همین‌طور افزایش ترشح سرتونین در بدن می‌شود که یکی از عوامل اصلی حفظ سلامت روانی است.

به ‌عبارت ‌دیگر، زنان به‌طور طبیعی برای عملکردهای نیازمند استقامت طولانی، تمرکز و پیگیری مستمر دارای برتری‌هایی نسبت به مردان هستند.

از سوی دیگر، تحقیقات جدید روی ورزشکارانی که به فعالیت‌های استقامتی می‌پردازند، نشان از حجم کمتر صدمات استخوانی در زنان در مقایسه با مردان و دوران کوتاه‌تر بازیابی توانایی پس از صدمات برای زنان است. بررسی اسکلت‌های مربوط به دوران پیش‌ از تاریخ هم موضوعی مشابه این را تأیید می‌کند.

علاوه بر یافته‌های علمی بررسی‌های فرهنگی باستانی نشان می‌دهد در بسیاری از جوامع ازجمله تازه‌واردان اروپا در فاصله ۴۵ تا ۱۰ هزار سال پیش، مزارهای یکسانی برای زنان و مردان در نظر گرفته می‌شد و هر دو گروه با تشریفات یکسان و وسایل همراه یکسانی دفن می‌شدند که نشان از موقعیت یکسان اجتماعی آن‌ها داشته است.

این‌ها تنها نمونه‌هایی از یافته‌هایی است که این باور قدیمی مبنی بر نقش اصلی مردان در شکار و روند تکامل ما را زیر سؤال می‌برد.

انقلاب کشاورزی و تغییر نقش‌ها

این یافته‌ها مزیت‌های نسبی دو جنس زیستی نسبت به هم را انکار نمی‌کند و تنها نشان می‌دهد بدن‌های ما در فرآیند تکامل خود مزیت‌هایی را به دست آورده که زنان و مردان در طول تاریخ براساس آن نقش خود را برای بقای قبیله ایفا می‌کرده‌اند.

این داستان بعد از انقلاب کشاورزی و یکجانشینی تا حد زیادی تغییر کرد. در این دوران، با یکجانشینی انسان‌ها و این‌که بخش بزرگی از فعالیت‌های کشاورزی نیازمند استفاده از زور بازوی زیاد در بازه‌های زمانی به‌نسبت کوتاه‌تر در مقایسه با شکار بود، مردان نقش جدی‌تری در توسعۀ کشاورزی و درنتیجه در جامعه پیدا کردند، اما این دنیای تازه هم نقش‌های تازه‌ای براساس مزیت‌های زیستی برای زنان و مردان فراهم آورد.

ما هنوز تا درک کامل آن‌چه در سپیده‌دم تاریخ انسان رخ داده است و اثر آن بر امروزمان راه طولانی در پیش داریم، اما امروز تا این حد می‌دانیم که برخی از باورهای خشک و تعصب‌آمیز که بذرهای تمایز جنسیتی و جنسیت‌زدگی را در ذهن‌های ما کاشته است، اعتبار علمی و تاریخی ندارند.

این بار اگر در دنیای خیال خود به گذشته سفر کردید و در غاری باستانی کنار آتشی زیر آسمانی پرستاره نشستید، در تخیل خود تنها مردان را نیزه‌به‌دست و زنان را کودک‌درآغوش تصور نکنید؛ در آن دوران، زن و مرد انسان‌هایی بودند که از مزیت خود برای رشد گروه استفاده می‌کردند، نه به‌عنوان ابزاری برای سرکوب دیگری.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG