نتایج تحقیقی محدود دربارهٔ افرادی که از عوارض ضربههای مغزی خفیف تا متوسط رنج میبرند، نشان میدهد که کاشت تراشههای مغزی برای آنها میتواند بهطور جدی باعث بهبود رفتارهای شناختی ایشان شود.
مغز انسان که ابزار شناخت و درک او از خود و جهان اطراف خود است، هنوز یکی از معماهای زیستشناسی باقیمانده است.
تلاش برای درک عملکرد مغز نهتنها برای شناخت تکامل انسان اهمیت دارد که میتواند به ما کمک کند تا بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهایی را که بهظاهر غیرقابل درمان میآید، علاج کنیم.
آسیبهای مغزی
یکی از مشکلاتی که درصد قابلتوجهی از مردم جهان با آن دستبهگریبان هستند، عوارض ناشی از ضربهها و آسیبهایی است که به مغز انسان وارد میشود. تصادفات رانندگی، برخورد ضربهایِ یکباره به مغز و برخورد شدید مغز به بافت استخوانیِ محافظ آن در جمجمه ازجمله مواردی است که ممکن است اثرات طولانیمدتی بر سلامت و رفتار شخص باقی بگذارد.
در کشورهایی مانند ایران که سابقهٔ جنگ و درگیری نظامی هم دارند، تعداد زیادی از مردم در سالهای دور و حتی هماکنون بهواسطهٔ قرار گرفتن در معرض انفجارهای ناشی از بمباران یا موشکباران دچار چنین ضایعاتی شدهاند و سالهای طولانی زندگی خود را به عوارض آن درگیر بوده و هستند. در این میان بالا بودن آمار تصادفات رانندگی نیز نسبت معناداری با شمار کسانی دارد که دچار آسیب مغزی میشوند.
در شدیدترین بروزها، این برخوردها میتواند منجر به فلج یا ازکارافتادن بخشی از بدن یا فرورفتن فرد به کما شود، اما در موارد خفیفتر دیگر میتواند منجر به بروز اختلال در عملکردهای روزمره شناختی شود. مواردی از عدم امکان تمرکز گرفته تا مشکل در صحبت کردن و در اختیار داشتن کامل رفتار اندامهای مختلف بدن مانند دستوپا.
تلاش برای درک مشکل
تلاشهای گسترده و متعددی صورت گرفته است برای درک اینکه در چنین حوادثی کدام بخشهای مغز آسیب میبیند. با این حال، این عرصهای است که تنها به مدد فناوریهای پیشرفتهٔ تشخیصی در سالهای اخیر امیدها برای درک آن شکلگرفته است.
ما هنوز دقیقاً نمیدانیم کدام بخش مغز مسئولیت کامل برخی از رفتارهای شناختی ما را بر عهده دارد، اما آنچه امروز میدانیم، نسبت به گذشته توسعهٔ فراوانی یافته و همین هم باعث شده است که نخستین نشانهها از امکان درمانهای بنیادی در این زمینه فراهم آید.
تراشههای که در مغز میکاریم
در سالهای اخیر بحث بر سر استفاده از تراشههای قابل کاشت در مغز برای درمان برخی از بیماریها و حتی ایجاد ارتباط بیواسطه میان انسان و ماشین توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در کنار برخی از موارد موفق، ورود برخی از شرکتهای فناوری و چهرههای سرشناس مانند شرکت نورولینک که ایلان ماسک، چهرهٔ شناختهشدهٔ فناوری، مدیریت آن را بر عهده دارد، گاهی چشماندازهایی را پیش روی ما بازکرده که در مواردی با اغراق نیز همراه بوده است.
با این حال، تحقیقات پایهای دقیق در این زمینه همزمان در جریان است.
نتایج تحقیق و کارآزمایی بالینیای که روز چهارم دسامبر (۱۳ آذر) در ژورنال نیچر پزشکی منتشر شد، یکی از امیدوارکنندهترین نتایج سالهای اخیر در این زمینه بوده است.
براساس نتایج منتشرشده در این ژورنال، محققان در مغز پنج بیماری که از عوارض خفیف تا متوسطِ ناشی از ضربهٔ مغزی رنج میبردند، تراشههایی را کار گذاشتند که با ارسال جریانهای خفیف الکتریکی و تحریک بخشهایی از مغز سعی در جبران آسیب ایجادشده دارند.
نتایج اولیه از بهبود چشمگیر این بیماران در آزمونهای شناختی پس از نصب این تراشه خبر میدهد.
داستان خانم آراتا
یکی از این بیماران که این روش روی او امتحان شده، جینا آراتا است. او زمانی که ۲۲ سال سن داشت در جریان یک تصادف رانندگی دچار ضربهمغزی شد. در اثر این تصادف، او با خستگی مزمن، مشکل بهخاطر آوردن و بروز احساسات مهارنشده مواجه بود.
۱۸ سال پس از این تصادف، در سال ۲۰۱۸، او وارد این برنامهٔ کارآزمایی بالینی شد و تراشهٔ مغزی درون مغز او نصب شد. حالا نتایج چند سال زندگی پس از نصب تراشه نشان میدهد که او بخش بزرگی از تواناییهای ازدسترفتهٔ خود را بازیابی کرده، میتواند بهراحتی صحبت کند، خستگیهایش کمتر شده و حالا میتواند بهطور نسبی زندگی طبیعی را دوباره تجربه کند.
بازی با جریان برق در مغز
موفقیت این روش وابسته به درک ما از ساختار مغز و دلایلی است که بعد از ضربه، تواناییهای آن تحت تأثیر قرار میگیرد. دکتر نیکولاس شیف، یکی از پزشکانی که در این تحقیق حضور داشته، ضمن اشاره به اینکه ما هنوز دقیقاً محل بروز مشکل را نمیشناسیم، میگوید براساس دانستههای فعلی، در مواردی، توانایی اصلاح برخی از مدارهای آسیبدیدهٔ مغزی را به دست آوردهایم و نتایج مثبت این آزمایش ما را به ادامهٔ این مسیر امیدوارتر میکند.
گام بعدی
در کنار ادامهٔ تحقیق دربارهٔ مدارهای مغزی، این آزمایش خاص برای اینکه بتواند در اختیار گروههای بیشتری از مردم قرار گیرد، باید آزمونهای بالینی وسیعتری را پشت سر بگذارد تا نهتنها کارایی آن تأیید شود که از بیخطر بودن و عدم بروز عوارض جانبی نیز اطمینان حاصل کنیم.
زمانی که این فناوری توسعه لازم را پیدا کند، چشمانداز وسیعی از کاربردهای آن پیش روی مردم خواهد بود. فراتر از آسیبهای ناشی از ضربهمغزی، شاید از این ابزار بتوان در مهار عوارض بیماریهایی مانند پارکینسون نیز استفاده کرد.
اگرچه هنوز تا تجاری شدن این فناوری راهی طولانی در پیش است، اما نتایج مثبت تحقیق اخیر، که یکی از نخستین نتایج مثبت در این موضوع است، امیدهای زیادی را ایجاد کرده است.