حملات حوثیهای مورد حمایت ایران به کشتیها در دریای سرخ ادامه دارد. این گروه شبهنظامی در واکنش به حملات آمریکا و متحدانش علیه خود اعلام کرده که حملاتش را به کشتیهای کشورهای بیشتری گسترش میدهد.
رادیوفردا برای بررسی بیشتر بحران دریای سرخ با سرهنگ حماسعید، مدیر برنامهٔ خاورمیانه در «مؤسسهٔ صلح آمریکا» در واشینگتن گفتوگو کرده است.
- رادیوفردا: به نظر شما حوثیها چه دلایلی برای حمله به کشتیها در دریای سرخ دارند؟
سرهنگ حماسعید: گروه انصارالله یا آنچه در رسانههای غربی از آنها با عنوان حوثیها نام برده میشود، از فرصتی که جنگ غزه ایجاد کرده استفاده کردهاند تا به کشتیهایی که از دریای سرخ بهعنوان یک مسیر تجاری مهم عبور میگذرند، حمله کنند. آنها این بهانه را میآورند که به کشتیهایی که به اسرائیل میروند یا کشتیهای اسرائیلی حمله میکنند، اما در عین حال دیدهایم که آنها به کشتیهای نظامی ایالات متحده یا کشتیهای کشورهای دیگر هم حمله میکنند، حالا یا با طراحی قبلی یا به اشتباه.
این باعث اختلال عمده در جریان آزاد تجارت کالاها و دریانوردی در یک مسیر دریایی مهم شده است. حوثیها ادعا کردهاند که این کار را در همبستگی با فلسطینیها در غزه پس از حملهٔ ۷ اکتبر (۱۵ مهر) گروه افراطی حماس در داخل اسرائیل انجام میدهند. (آمریکا و اتحادیهٔ اروژا گروه حماس را تروریستی میدانند.)
- فکر میکنید حوثیها با حمله به کشتیهای کشورهای دیگر دارند به آنها این پیام را میرسانند که به ائتلاف آمریکا، بریتانیا، کانادا ملحق نشوند؟
در ابتدا آنها ادعا میکردند که به کشتیهای متعلق به اسرائیل و کشتیهایی که به اسرائیل میروند، حمله میکنند، اما من فکر میکنم که اطلاعات و دادهها این بیانیه را به چالش میکشد. پس از حملهای که به رهبری ایالات متحده و تشکیل ائتلاف «عملیات نگهبان رفاه» انجام شد، حوثیها اعلام کردهاند که حملات خود را به کشتیهای کشورهای دیگر گسترش میدهند.
برای مثال، آنها حالا ادعا میکنند که کشتیهای آمریکایی را صرفنظر از ماهیتشان و جایی که میروند، بهعنوان اهداف مشروع میبینند. حوثیها در مسیر رشدشان در سیاست و ساختار قدرت یمن بودهاند و سپس بهتدریج عربستان سعودی را به چالش کشیدند و خود را بیشتر بهعنوان یک دشمن برای قدرتهای منطقهای مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی نشان دادند.
حالا آنها از این فرصت استفاده میکنند و به جنگ غزه پاسخ میدهند تا خود را در صحنهٔ بینالمللی بیشتر معرفی کنند و جایگاه خود را بالا ببرند. این همچنین فرصتی برای آنها است تا به اهداف سیاسی خود برسند.
- حکومت ایران تا چه حد در این حملات دخیل است؟
ایران دخالت در آنچه حوثیها یا گروههای مورد حمایت ایران در عراق و لبنان انجام میدهند را انکار میکند، اما من فکر نمیکنم کسانی که منطقه را زیر نظر دارند و ایران و این گروههای مسلح را میشناسند، این انکار را ایران را باور کنند.
حوثیها فعال و آموزشدیده هستند و اطلاعات و گزارشهای ایالات متحده و سایر متحدانش موضوع رساندن سلاح به حوثیها را تأیید میکنند. حوثیها هم خودشان در گذشته دریافت حمایت از ایران را انکار نکردهاند.
بنابراین روند و مسیر حوثیها برای رسیدن به جایی که امروز هستند، پروژهای است که ایران از آن حمایت کرده تا توانایی حوثیها امروز در حمله به دریای سرخ به اینجا برسد. این توانایی حاصل امروز نیست و در چند سال گذشته در حال شکلگیری بوده است. بنابراین از این نظر ایران به این افزایش قدرت کمک کرده است.
دیگر اینکه این باور وجود دارد که ایران در تأمین اطلاعات و توانایی هدفگیری خاص و شناسایی کشتیهایی که حوثیها به دنبالشان بودهاند، نقش داشته است. بنابراین باورش سخت است که ایران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم این نقش را ایفا نکرده باشد.
- جو بایدن گفته است که در مورد حوثیها یک پیام خصوصی به ایران فرستاده است. فکر میکنید این پیام چه بوده؟
من از محتویات این پیام خبر ندارم، ولی فکر میکنم این یک پیام دووجهی باشد. اول اینکه آمریکا میخواهد بگوید که باور دارد ایران از حوثیها و گروههای مسلح در عراق و لبنان حمایت میکند و از این کشور، بهعنوان مغز متفکر این حملات، میخواهد که این گروهها را متوقف کند.
دیگر اینکه از ایران میخواهد به این گروهها که برایش اهمیت دارند بگوید که خودشان حملاتشان را متوقف کنند. فکر میکنم این پیام به هر دو طرف باشد تا از هر دو بخواهد نقششان را در توقف این حملات بازی کنند یا اینکه منتظر عواقب کارشان باشند.
- چه سناریوهای احتمالیای در مورد بحران دریای سرخ و آنچه در خاورمیانه میگذرد وجود دارد؟
سؤال مهمی است. فکر میکنم در دو سطح باید به آن نگاه کرد. این شبکههای پیچیدهٔ عمل و عکسالعملی که شاهدش بودهایم، هر کدام پیچیدگیهای خود را دارند. درگیری اسرائیل و فلسطینیها، درگیریها در یمن، عراق، سوریه، لبنان و درگیریهای ایران و منطقه هرکدام پیچیدگیهای خود را دارند. حالا در پیامد حمله به غزه پیچیدگیهای این درگیریها در کل منطقه درهمتنیده شدهاند.
در مورد یمن حوثیها تهدید کردهاند که حملاتشان را به کشتیهای کشورهای بیشتری در دریای سرخ گسترش میدهند. این اثرات شدیدی بر تجارت جهانی خواهد گذاشت. حوثیها ممکن است به منافع آمریکا در کشورهای همسایه حمله کنند، همانطور که در گذشته کردهاند. آنها پیشتر حملاتی را در عربستان سعودی و امارت متحده عربی انجام دادهاند. آنها توانایی این کار را دارند. این سناریو میتواند مسائل را پیچیدهتر کند.
اینکه حوثیها در فهرست گروههای تروریستی خارجی قرار بگیرند، مسئله را برای یمنیهای داخل یمن پیچیده خواهد کرد. در عراق فشارها برای خروج آن دسته از نیروهای آمریکایی که به نیروهای امنیتی عراقی در داخل پایگاههای عراق مشاوره میدهند، بیشتر شده است. خروج نیروهای آمریکایی میتواند مأموریت مبارزه با داعش را هم در عراق و هم در سوریه به خطر بیندازد.
درگیری میان حزبالله و اسرائیل هم میتواند مسائل را پیچیدهتر کند. ایران هم به سرمایهگذاری بر روی این گروهها تنوع بخشیده و ممکن است یکی را تحریک به تنش کند و یکی دیگر را بهطور موقت متوقف کند تا با مدیریت آنها نگذارد اوضاع از کنترل خارج شود. اما این موقعیت خطرناکی است. افزایش کشتهها میتواند این چرخه را از کنترل خارج کند.
- چه راهکاری برای مدیریت این بحران وجود دارد؟
من فکر میکنم مدیریت گروههای درگیر در این بحران و عدم گسترش درگیریها نکتهٔ مهمی است، با این امید که تلاشهای جاری برای توقف جنگ در غزه بتواند به منطقه کمک کند. این میتواند به دوام آتشبس میان عربستان و حوثیها کمک کند؛ همان روندی که تا قبل از حملهٔ هفتم اکتبر داشت یمن را به رسیدن به صلح نزدیک میکرد.
مدیریت بحران جنگ غزه از این طریق میسر میشود که منطقه به برخی روندهای مثبت گذشته نگاه کند، ازجمله نبرد با داعش و کاهش درگیریها در یمن. اینها تحولاتی هستند که مهم است در نظر گرفته شوند.