پرسپولیس تنها باشگاه ایرانی است که پیش از انقلاب اسلامی از بازیکنان خارجی استفاده کرده است. علی عبده، بنیادگذار این تیم، پس از تجربهٔ سهماهه و ناموفق بیلی مککلور، سراغ آلن ویتل رفت؛ ستارهای که ۱۹۷۰ با اورتون فاتح لیگ برتر شده بود.
او که همچنان رکورددار گلزنی بین بازیکنان خارجی پرسپولیس است، بهتازگی (بیستم اسفند) ۷۴ ساله شد. سال گذشته روزنامۀ دیلیمیل بریتانیا با او مصاحبهای کرد که در آن خاطراتش از دوران اقامتش در ایران را هم بازگفت.
گل زیبای آلن ویتل به وستهام در سال ۱۹۶۹ که حرکتش را از زمین خودی آغاز کرد، بخشی از تاریخ باشگاه اورتون است. در کریستال پالاس، شعار اختصاصی خوش قافیهای برایش سر میدادند. او در برتری تاریخی ۵-۰ مقابل منچستریونایتد، با گل و پاس گل نقشآفرینی کرد.
در آغاز تابستان ۱۹۷۷ و تداوم ناکامیهای پرسپولیس که هوادارانش را کلافه کرده بود، ویتل با پیشنهاد غیرمنتظرهای از تهران مواجه شد. آن روزها برای لیتون اورینت توپ میزد.
علی پروین درباره نتایج ضعیف و اخراج منصور امیرآصفی از سرمربیگری سرخپوشان گفت: «هرچه میکشیم از نداری در خط حمله است که هنوز راه نیفتاده. خط حمله راه بیفتد، کارها روبهراه میشود.»
سفر ویتل به تهران برای راه انداختن خط حمله پرسپولیس دقیقاََ همزمان شد با استعفای هویدا و نخستوزیری جمشید آموزگار. تیتر و صفحۀ اول روزنامهها به خاموشیهای گسترده اختصاص داشت و جدول قطع برق در شهرهای گوناگون.
محراب شاهرخی، سرمربی جدید، ۲۱ مرداد ۱۳۵۶ از ویتل در جام حذفی (موسوم به جام فدراسیون) مقابل هما رونمایی کرد.
او روی خطای سهام میرفخرایی، مدافع تیم ملی، پنالتی گرفت تا سرخپوشان با گل پرویز قلیچخانی، که آخرین گلش برای پرسپولیس بود، یک هیچ ببرند. مطبوعات به ویتل لقب موطلایی دادند.
هفتۀ بعد مقابل راهآهن در امجدیه پایش به گل باز شد و تکگل قرمزها را به مرتضی شاهپرست زد.
به این ترتیب، سرخپوشان با درخشش شماره ۱۶ متولد لیورپول، خیلی زود عنوان بهترین خط حمله لیگ را پس گرفتند. معجزهٔ انگلیسی با اینکه از هفته چهاردهم به لیگ پیوسته بود، ۹ گل در نخستین فصلش زد و بهترین گلزن تیمش شد.
در یکی از معدود فیلمهایی که از جام تخت جمشید به جا مانده، آلن ویتل و ایرانپاک، بازی مقابل پاس را آغاز میکنند.
طبق تصاویر، او به عنوان یار آزاد سرخپوشان فقط در بند گلزنی نیست. فضاسازی و بازیسازی ویتل برای همبازیانش سطح بالای فوتبال او را نشان میدهد. این بازی صفر صفر شد و همین نتیجه برای تکرار قهرمانی پاس کافی بود.
پرسپولیس که در سه شهرآورد پیاپی اسفند ۵۴، مهر ۵۵ و اردیبهشت ۵۶ از پس تاج برنیامده بود، آذر ۵۶ با حضور ویتل آبیها را تسلیم کرد.
بهمن ۵۶ عبده دربارۀ جذب بازیکنان خارجی به کیهان ورزشی گفت: «تجربهای شیرین بود که ارزش ریسک داشت. در انتخاب مککلور عجله کردم اما آلن را با دقت انتخاب کردم. تحولی اساسی در خط حمله پدید آورده و اگر او را از شروع فصل داشتیم، خیلی راحت و حداقل با اختلاف شش امتیاز پاس را عقب میگذاشتیم و قهرمان میشدیم.»
وقتی بازیکن برتر هفته سیزدهم شد، مجله دنیای ورزش نوشت: «او خط حمله پرسپولیس را با همه نزولهایش خطرناک نگه داشته. گرچه گاهی در گرداب سردرگمیهای فوتبال بیترکیب ما گم میشود.»
ویتل با هماهنگی عبده، تجهیزات ورزشی را به قیمت دو هزار پوند و با تسهیلات سفارت از فروشگاهی در سوئیندون برای سرخپوشان تهیه کرد.
تابستان ۵۷ در تهران تیمش را در ششمین دوره جام تخت جمشید همراهی میکرد. لیگی که با زبانه کشیدن آتش انقلاب اسلامی ناتمام ماند. ویتل در مصاحبه با دیلیمیل دربارۀ آن روزها مییگوید: «تانکها که به خیابان آمدند، فهیدم وقت خروج فرا رسیده.»
این رسانه بریتانیایی، همزمان با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران نوشت: «پیرمرد در هفتههای اعتراضات، غمگینانه اخبار را تماشا کرده. صحنههای خشونتآمیز با نفیر گلولهها یادآور قیامی است که او را مجبور به خروج از ایران کرد.»
سوای کیهان ورزشی و دنیای ورزش، عکس انگلیسی محبوب زینتبخش نشریات زرد هم بود. اما خودش در مصاحبه به دیلیمیل میگوید شهری که به آن عشق میورزید را دیگر برای خود، همسر و پسر کوچکش امن نمیدید.
«منع رفتوآمد از شش عصر تا شش صبح برقرار بود. یک بار رفتم بیرون که اسلحه را به سمتم نشانه گرفتند. ناگهان هنگام رانندگی با تانک روبهرو میشدی. یکی از همتیمیهایم با اسلحه از خانهاش محافظت میکرد.»
او همچنین از مردی یاد میکند که او را به تهران برد تا برای باشگاهش بازی کند. اما ناگزیر، باشگاه را جا گذاشت و از ایران گریخت: «عبده بابت هر گلی که میزدم، یک سکه طلای پهلوی پاداش میداد. او از مردان شاه بود و فرار کرد. باید میرفت.»
ویتل گفته خروج خودش آسان نبوده. با بسته شدن بانکها و بی پولی، از انگلستان برایش پول و بلیت هواپیما فرستادند. مدارک همسرش جین نیز در دسترس نبود: «یک روز پر التهاب را با کمک یکی از پرسپولیسیها در اطراف تهران سپری کردم تا فرارمان را نهایی کنیم.»
حالا که نزدیک نیم قرن از آن روزها گذشته، ویتل دربارۀ پرسپولیس به دیلیمیل گفته است «اغلب به تیمم و بچهها فکر میکنم. اگر موقعیتش مهیا بود، همین فردا برمیگشتم تا آنها را ببینم. ما منچستریونایتد ایران بودیم و استادیومها را پر میکردیم».
ویتل در جواب اینکه ایران چطور بود هم چنین پاسخ داده است: «من و همسرم آنجا را دوست داشتیم. بهشت بود. میتوانستیم در کوهستان اسکی برویم یا در دریای خزر آفتاب بگیریم. آداب و رسومی هم وجود داشت که باید میپذیرفتیم. نمیتوانم از آنها بد بگویم. آدمهای زیبایی بودند. به من و خانوادهام لطف داشتند.»