گزارشهای متعدد حکایت از آن دارد که خشم مردم در نوار غزه از گروه حماس، بهدلیل نگاه امروزشان به نتایج حملهٔ این گروه افراطی به اسرائیل و همچنین مدیریت «فاسد» حماس بر این منطقه، رو به افزایش است.
پس از حملهٔ ۱۵ مهر پارسال گروه حماس، که آمریکا و اتحادیهٔ اروپا آن را یک سازمان تروریستی میدانند، جنگ در نوار غزه آغاز شده و همچنان، بهرغم کشته شدن دهها هزار فلسطینی در حملات زمینی و هوایی اسرائیل، ادامه دارد.
با توجه به شرایط نوار غزه و نفوذی که حماس در این باریکه دارد، مصاحبه با ساکنان دربارهٔ این موضوع آسان نیست، اما رادیوفردا موفق شد با شماری از ساکنان نوار غزه، به شرط استفاده از اسم مستعار و فاش نشدن هویتشان، در این باره گفتگو کند.
خشم قابل مشاهدهٔ مردم غزه از حماس
ام احمد، فعال مدنی فلسطینی که در حال حاضر ساکن اردوگاه آوارگان در شهر رفح است، با اشاره به نمود یافتن خشم مردم از حماس، به رادیو فردا چنین میگوید:
«نشانههای خشم از حماس را همهجا میتوانید ببینید؛ در خیابان، در بازار و همهجا. حرف روزمرهٔ مردم فحش دادن به حماس است. نفرین کردن زمانی که حماس را شناختند و این گروه به غزه آمد و قدرت را در دست گرفت. دیدیم چگونه این اتفاق افتاد و پس از آن وضعیت چگونه شد.»
در حملهٔ غافگیرکنندهٔ حماس به شهرها و شهرکهای اسرائیلی اطراف غزه که ۱۵ مهر ۱۴۰۲ صورت گرفت، حدود ۱۲۰۰ نفر و اغلب غیرنظامی کشته و بیش از ۲۵۰ نفر دیگر گروگان گرفته شدند.
در واکنش، اسرائیل حملهٔ نظامی گستردهای را به نواز غزه با هدف اعلامشدهٔ از میان بردن حماس آغاز کرد. تا کنون بیش از ۳۴ هزار نفر در نوار غزه کشته شدهاند که اکثرشان غیرنظامی بودهاند. این جنگ تاکنون همچنین دهها هزار مجروح و صدها هزار آواره برجا گذاشته چرا که نوار غزه به یک ویرانه تبدیل شده است.
پس از آنکه حماس گروگانها را وارد غزه کرد، تصاویری منتشر شد که نشان میداد شمار زیادی از مردم غزه با پخش شیرینی، شادی خود را نشان میدادند. اما به نظر میرسد واکنش انتقامجویانهٔ اسرائیل و حجم رویدادهای پس از آن نظر بسیاریها را عوض کرده باشد.
ام احمد در این باره به رادیو فردا میگوید:
«مردم میپرسند که چرا این تصیم را گرفتند و اقدام به حمله به اسرائيل کردند و ما را به اینجا رساندند؟ بعداً در چه موقعیتی خواهند بود؟ آیا در قدرت خواهند ماند؟ این سؤالی است که مردم آن را هم مطرح میکنند. اگر در قدرت بمانند، یعنی در آینده هم شاهد جنگ خواهیم بود. مردم میگویند ما این را نمیخواهیم، میخواهیم دست از سرمان بردارند. چون تحمل جنگ دیگری را ندارند. میخواهند بازسازی کنند اما بار دیگر هدف بمباران قرار نگیرند و همچون همیشه، همه چیز بار دیگر خراب نشود.»
مدیریت «فاسد»
علاوه بر ویرانی و کمبود کمکهای بشردوستانه که وارد نوار غزه میشود، گزارشهایی هم از نحوهٔ مدیریت این باریکه توسط نهادهای وابسته به حماس منتشر شده است. برخی گزارشها از وجود «فساد» گسترده سخن میگویند.
رادیوفردا موفق شد با ابوطارق، فعال رسانهای در یکی از رسانههای نزدیک به گروه حماس، در این باره گفتوگو کند.
بهگفتهٔ این فعال رسانهای، اعضای حماس «در مدیریت، کمکها را میدزدند و میان نزدیکان خود پخش میکنند. آنچه وزارت اقتصاد وابسته به حماس نامیده میشود، در گذرگاه دلالی میکند. یکسوم کمکها را میبرد و در بازار سیاه با قیمتهای نجومی میفروشد. بازرگانان هم مجبور به بالا بردن قیمتها میشوند.»
مقاومت در برابر اشغال یا جنگهای بیحاصل؟
«مقاومت در برابر اشغال اسرائیل» شعاری است که از سوی همه گروههای فلسطینی مطرح میشود. حماس هم ادعا میکند حملهٔ ۱۵ مهر در راستای همین هدف و برای دفاع از مسجدالاقصی بوده است.
ام احمد، فعال مدنی فلسطینی، با بیان اینکه مقاومت، مبارزه با اشغالگران و تعیین سرنوشت حق فلسطینیها بر پایهٔ قوانین و میثاقنامههای بینالمللی است، به رادیوفردا چنین میگوید:
«در چند دههٔ گذشته، همهٔ راهها را امتحان کردیم؛ هم راههای مسالمتآمیز هم راههای نظامی. راههای نظامی، بسته به مراحل مبارزهٔ فلسطینی، تاریخ و گروههای آزادیبخش، متفاوت بود. اما مسئله این است که در دورهٔ حماس و بهطور مشخص از سال ۲۰۰۸ شاهد یکی از خشنترین ظهور نظامی حماس بودیم. جنگی که ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ شاهد بودیم، تنها تحریک احساسات بود. پس از آن جنگهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴.
هیچ یک از این جنگها نتیجهای نداشت و موضع مردم روشن بود: ما تا چه زمانی وارد چنین جنگهایی میشویم و همه چیز را از دست میدهیم؟ ... راهحلهای نظامی را امتحان کردیم، نه کارساز بود و نه به هزینهاش میارزید. پس بگذارید راهی را برویم که ممکن است توافق سیاسی باشد.»
پیش از جنگ وضعیت نوار غزه بهتر شده بود
از سال ۲۰۰۷ و در پی اختلاف با گروه فتح و دولت خودگردان فلسطینی، حماس کنترل نوار غزه را دست گرفت. از آن هنگام، غزه در محاصرهٔ اسرائیل قرار گرفت؛ محاصرهای که بهگفتهٔ ام احمد، گاهی باعث میشد مردم غذایی برای خوردن نیابند.
این فعال مدنی اما میگوید که پیش از ۱۵ مهر گذشته، اوضاع غزه بهتر شده بود. او شرایط را اینگونه توضیح میدهد:
«در دورهٔ پیش از این جنگ، مردم بار دیگر برای کار به اسرائیل رفتند. فضا در غزه کمی باز شد. مردم میگفتند خوب است اگر بتوانیم همزیستی کنیم. خوب است اگر بتوانیم بار دیگر اقتصاد را باز کنیم؛ حتی اگر در اسرائیل کارگری کنیم... مردم به این فکر میکردند که راهحل میخواهیم؛ راهحلی مسالمتآمیز که همه را راضی کند و اجازه دهد همچون هر انسان دیگری روی کره زمین زندگی کنیم.»
او حتی از تغییر رفتار حماس در ماههای پیش از جنگ سخن میگوید:
«در آن دوره مردم گمان میکردند که حماس واقعاً از یک جنبش به یک حزب سیاسی تبدیل شده. اقدامات سیاسی حماس آشکارا در حال تغییر بود و من معتقدم که اکنون هم بخش سیاسی حماس نشان میدهد که در حال تغییر است. اما مشکل این است که حماس توان نظامی دارد و در بخش نظامی افرادی تصمیم میگیرند که تصمیمشان بالاتر از بخش سیاسی است.»
ام احمد حملهٔ ۱۵ مهر (۷ اکتبر) حماس به شهرها و شهرکهای اسرائیلی اطراف غزه را «اشتباه» میداند و میگوید حماس باید به خاطر بلاهایی که در پی این حمله بر سر مردم آمده، عذرخواهی کند.
او این حمله را به دلیل کشته شدن غیرنظامیان «غیر قابل توجیه» میداند، زیرا بهگفته او «غیرنظامیان خط قرمز هستند».
راهحل بر پایهٔ توافق سیاسی ضروری است
این فعال مدنی ساکن اردوگاه آوارگان در شهر رفح، بحران را فراتر از جنگ اخیر میداند و میگوید:
«ماجرا چند دهه اشغالگری است. چند دور جنگ میان دو طرف غیرهمسان است. ماجرا چند دهه اقدامات بسیار زشت اسرائیل و جرائم ضدبشری و جنایتهای جنگی از سوی اسرائیل است. این جنگ هم حقیقتاً نسلکشی است. اکنون زمان آن رسیده تا به توافقی دست یابیم که شامل آرامش در همهٔ طرفها باشد، شرایط را کمی آرام کند و بخشی از حقوقمان را بازستاند.»
او همچنین تأکید میکند که تنها راهحل، پایان این جنگ با یک توافق سیاسی است:
«حملهٔ ۷ اکتبر رویدادی است که در نبود توافق سیاسی، مشخص نیست چه زمانی تمام میشود. به همین دلیل باور دارم اگر این جنگ منتهی به راهحل سیاسی نشود، ما در آستانهٔ فاجعه بزرگ قرار خواهیم گرفت. نه تنها یک ۷ اکتبر تکرار خواهد شد، بلکه شاهد چندین ۷ اکتبر خواهیم بود، آن هم بهصورت خشنتر و شدیدتر از دو طرف. اصلاً هم مهم نیست کدام طرف آغازکننده باشد.»