محمدباقر قالیباف که در دوازدهمین دورهٔ مجلس شورای اسلامی هم با رأی اکثریت نمایندگان به ریاست مجلس رسید، با توجه به سوابق طولانیاش در سطوح بالای سپاه پاسداران و نیروی انتظامی، امنیتیترین رئیس مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی است.
او توانست روز سهشنبه ۸ خرداد با وجود دو رقیب دیگر، مجتبی ذوالنوری و منوچهر متکی، از مجموع رأی ۲۸۷ نماینده، رأی مثبت ۱۹۸ نماینده را به دست آورد.
آقای قالیباف ۶۲ساله در حالی بار دیگر بر مسند ریاست مجلس شورای اسلامی نشست که پیشبینی میشود بلندپروازیهای سیاسی او به چنین مقامی ختم نشود و در روزهای آینده احتمالاً برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری زودهنگام نیز ثبتنام کند.
از مهرههای «حلقهٔ خراسان»
محمدباقر قالیباف که متولد اول شهریور ۱۳۴۰ در طرقبه در حومه شهر مشهد است، بهاصطلاح «همشهری» علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، است.
برخی ناظران سیاسی، قالیباف را جزو چهرههایی میدانند که همین پیوند جغرافیاییاش با رهبر جمهوری اسلامی عاملی برای ارتقاء درجات نظامی و سیاسی او تبدیل شده است.
خود او دربارهٔ آشناییاش با خامنهای گفته که او را از پیش از انقلاب میشناخته است؛ از حدوداً سال ۱۳۵۶. در آن زمان که قالیباف دانشآموز دبیرستانی بود، وارد فعالیتهای انقلابی علیه حکومت پهلوی شد و آنطور که خودش گفته، اعلامیه میخواند و نشستن پای منبر روحانیون از جمله علی خامنهای در مساجد به «پاتوق» او تبدیل شده بود.
آشنایی با عقاید تند اسلامی و انقلابی موجب شد که در همان سنین جوانی که انقلاب رخ داد، برای بهگفتهٔ خودش «دفاع از انقلاب» اسلحه به دست بگیرد و عضو سپاه پاسداران، نهاد نظامی ایدئولوژیک برآمده از انقلاب، شود.
وقوع جنگ میان ایران و عراق زمینه را برای رشد قالیباف و امثال او که نه بر اساس آموزشهای نظامی و دفاع از کشور بلکه بر اساس عقاید مذهبی و «دفاع از انقلاب» به جنگ رفته بودند، فراهم کرد.
او در جنگ، فوراً از یک سرباز معمولی به فرماندهی گردان و فرماندهی تیپ (تیپ امام رضا) و فرماندهی لشکر (لشکر پنج نصر) منصوب شد که مخصوص نیروهای برآمده از استان خراسان بود. اما رشد نظامی واقعی قالیباف زمانی رخ داد که دیگر جنگی در کار نبود.
او پس از پایان جنگ، فرمانده قرارگاه نجف یا همان قرارگاه غرب سپاه پاسداران شد تا ناآرامیها در غرب ایران را که پس از جنگ به وجود آمده بود، سرکوب کند.
قالیباف خودش در این باره گفته: «هنوز غرب کشور کاملاً امن نبود. مدتی ماندم تا امنیت غرب کامل شود.»
فعالیتهای اقتصادی و فرماندهیهای عالیرتبه
پس از پایان جنگ، دوران تقویت نفوذ قالیباف در بدنهٔ سپاه و همزمان بهرهبرداریها از امتیازات جنگ فرا رسید؛ ورود به فعالیتهای اقتصادی و ورود به دانشگاهها با سهمیههای ویژهٔ «رزمندگان» از جمله این امتیازات بود.
قالیباف با همین سهمیهها و نفوذ خود، در حالی که مشاغل متعدد و وقتگیری داشت، مدرک تحصیلات عالی گرفت.
او همچنین پس از اینکه جانشین فرمانده نیروی بسیج شد، در سال ۱۳۷۳ فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء، بازوی اقتصادی سپاه، را در دست گرفت. به مدت سه سال در این سمت به نام «بازسازیهای پس از جنگ» روابط اقتصادی بسیاری ایجاد کرد و موجب تقویت حضور سپاه در عرصههای اقتصادی کشور شد.
در سال ۱۳۷۶، یکباره قالیباف به مقامهای عالی نظامی رسید و خامنهای او را به فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران انتخاب کرد. رسیدن او به چنین مقامهایی همزمان با آغاز سرکوب جامعهٔ مدنی ایران بود که بهویژه خود را با بسیج شدن برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری دوم خرداد آن سال نشان داده بود.
قالیباف یکی از فرماندهان سپاه بود که نامهٔ مشهور تهدیدآمیز خطاب به محمد خاتمی رئیسجمهور وقت را امضا کردند. در آن نامه، با اشاره به اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸ آمده بود که «كاسهٔ صبر» فرماندهان سپاه به پایان رسیده و در صورت عدم سرکوب این اعتراضات، «تحمل بيش از آن را» ندارند.
حسن روحانی که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، بعدها در مناظرات انتخاباتی فاش کرد که قالیباف در جلسات امنیتی برای سرکوب اعتراضات دانشجویی گفته بود که باید بهصورت «گازانبری بریزیم سرشون».
دستاوردهای نظامی قالیباف در سمت فرماندهی نیروی هوایی سپاه مشخص نیست، اما اگر خامنهای که فرماندهی کل قوای جمهوری اسلامی را برعهده دارد از او راضی نبود، احتمالاً پس از سه سال، در سال ۱۳۷۹، مقام مهم دیگری یعنی فرماندهی نیروی انتظامی را به او نمیسپرد.
قالیباف در سال ۱۳۸۳ نیز رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز شد.
شهرداری تهران پس از ناکامی در عرصهٔ انتخابات
پس از بیش از دو دهه حضور در مقامهای نظامی بلندپایه، در سال ۱۳۸۴ قالیباف با نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری آن سال بلندپروازی سیاسی خود را به نمایش گذاشت.
در آن سال گفته میشد که او نامزد مورد حمایت دفتر رهبر جمهوری اسلامی است، اما در نهایت محمود احمدینژاد توانست پیروز انتخابات شود.
قالیباف دو بار دیگر بخت خود را در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ برای رسیدن به مقام ریاستجمهوری آزمود، اما باز هم موفق نشد. اما این شکستها در جلب آراء مردم از نفوذ او در قدرت کم نکرد.
در ۱۳ شهریور ۱۳۸۴، او توسط شورای شهر تهران بهعنوان شهردار تهران انتخاب شد تا جانشین محمود احمدینژاد شود که پس از انتخاب به عنوان رئیسجمهور این مقام را ترک کرده بود.
قالیباف در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ هر بار برای چهار سال دیگر از سوی شورای شهر تهران در این مقام ابقا شد و بلافاصله پس از پایان شهرداری، از سوی خامنهای به عضویت در مجمع تشخیص مصحلت نظام منصوب شد.
در سال ۱۳۹۸ وارد کارزارهای انتخابات مجلس یازدهم شد و پس از راهیابی به مجلس، توانست در سال ۱۳۹۹ ریاست مجلس را به دست آورد و از آن پس به یکی از سران قوای سهگانه جمهوری اسلامی هم تبدیل شد.
در دورهٔ حضور او در مجلس، قوانین ضدحقوق بشری متعددی از جمله لایحهٔ موسوم به «عفاف و حجاب» که علیه آزادی پوشش زنان است، به تصویب رسید.
با همهٔ این اوصاف، او بهمرور مخالفان سرسختی در خود مجلس و در میان طیف موسوم به «اصولگرایان» پیدا کرده است.
پروندههای فساد و افول در هوادارن حکومت
در عرصهٔ افکار عمومی، افشای پروندههای فساد متعدد مرتبط با قالیابف باعث کاهش اقبال به او حتی در میان طرفداران حکومت شد، بهطوری که آراء او در دومین حضورش در انتخابات مجلس شدیداً ریزش کرد.
با این حال، نه اقدامات سرکوبگرانه در نهادهای نظامی، نه پروندههای فساد متعدد و نه رقابتهای جدی در میان اصولگرایان، هیچ کدام از نفوذ او در بدنهٔ اصلی قدرت نکاست.
قالیباف با وجود رسیدن به ریاست مجلس، همچنان در فضای سیاسی ایران یکی از نامزدهای احتمالی رسیدن به مقام بالاتر یعنی ریاستجمهوری در نظر گرفته میشود.