انتخابات زودهنگام چهاردهمین دورهٔ ریاست جمهوری اسلامی در ایران و تأیید صلاحیت مسعود پزشکیان، نامزد مورد حمایت جبههٔ موسوم به اصلاحات، بار دیگر دوقطبیِ اصلاحطلب-اصولگرا را به شکلی دیگر در کنار گفتمانی که معتقد به تحریم انتخابات است و یا قائل به مشارکت در آن نیست، تقویت کرده است.
نگاه مشارکتطلبان و تحریمکنندگان انتخابات در جمهوری اسلامی مسئلهٔ انتخاب در این حکومت دینی را به «دستاویزی برای عمل سیاسی» تبدیل کرده است.
منتقدان سیاستهای جمهوری اسلامی، انباشت قدرت در رأس هرم تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی را موجب کماثر شدن نهادهای انتخابی و قدرت گرفتن نهادهای انتصابی میدانند؛ موضوعی که گفته میشود توازن و تعادل حکمرانی را در هم ریخته است.
در میزگرد انتخاباتی «از کجا تا ناکجا»، مهرداد میردامادی، روزنامهنگار رادیوفردا، در نگاهی به رویکرد انتخاباتی جمهوری اسلامی، با کنار هم قرار دادن دیدگاه دو طیف موافق و مخالف شرکت در انتخابات میگوید اینکه کدامیک از این مواضع دست بالا را خواهد داشت، به روایتی بستگی دارد که حامیان آنان ارائه میدهند.
امین بزرگیان، پژوهشگر دانشکدهٔ مردمشناسی در دانشگاه نیس فرانسه، یکی از دو مهمان این میزگرد است که معتقد است دوقطبیِ شکلگرفته در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ تحت آنچه این پژوهشگر «سیاست استیصال» مینامد، در حال شکل گرفتن و انجام است.
او در شکلگیری این فرایند اجتماعی به هر دو گروه اجتماعی ارجاع میدهد که خواستار ایجاد تغییراتی در حکمرانی هستند، اما توان انجام این کار را ندارند و بنابراین، بهگفتهٔ او، به شکلهای «جعلی» از اصلاحات و انقلاب رو میآورند.
نویسندهٔ کتاب «ایدههای خیابانی»، انتخابات پیشرو را نتیجهٔ بروز شکست سیاسی جنبشها میداند و معتقد است در این راستا گروهها و دیدگاههای محافظهکارتر ظهور میکنند.
میثم بادامچی، پژوهشگر علوم سیاسی در ترکیه، طیفهای سیاسی حاضر در جمهوری اسلامی را زیر عنوان اصلاحطلب، اصولگرا، برانداز و گذارطلبان جمعبندی میکند.
او با اشاره به اعتراضهای دیماه ۹۶ که شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» سر داده شد، نتیجه میگیرد که اوجگیری دوبارهٔ اعتراضها در آبان ۹۸ در کنار مسائلی مانند سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران و بحران همهگیری کرونا موجب شد تا طبقهٔ متوسط که به اصلاحطلبان اقبال نشان میداد، با صندوق رأی قهر کنند.
به اعتقاد این دانشآموختهٔ علوم سیاسی، رأی اصلاحطلبان در شرایط کنونی میان آنها و گروهی که او براندازان و گذارطلبان مینامد، تقسیم شده است.
آقای بادامچی راهبرد براندازان و گذارطلبان را تنها تحریم انتخابات میداند و معتقد است اگر مسعود پزشکیان تأیید صلاحیت نمیشد، اینگونه به نظر میرسید که مانند انتخابات ۱۴۰۰، انگار رأی اصلاحطلبان و براندازان یکی شده بود.
امین بزرگیان در این میزگرد معتقد است که باید قدر مشترک مشارکت کردن در انتخابات و تحریم را پیدا کرد. او قدر مشترک تحریم و مشارکت را مفهوم استیصال میداند.
پژوهشگر دانشگاه نیس این موضوع را در ادامهٔ انسداد اصلاحات در ایران جستوجو کرده و میگوید این مسئله جامعهٔ ایران را با تفسیری از اصلاحات روبهرو کرده که تفسیری کاملاً محافظهکارانه از اصلاح دارد و این تفسیر را جایگزین آن چیزی کرده که تحت عنوان جنبش اصلاحات شناخته میشد.
آقای بزرگیان معتقد است که نامزد اصلاحطلبان در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و گروه پشتیبان و همراه او دنبال اصلاحات نیستند و تنها میخواهند وضعیت از این بدتر نشود.
میثم بادامچی در واکنش به صحبتهای امین بزرگیان میگوید که او همچنان این طیف را اصلاحطلب میداند.
نویسندهٔ کتاب «درآمدی بر فلسفهٔ سیاسی معاصر» با پیش کشیدن تقسیمبندی جان رالز، فیلسوف لیبرال آمریکایی، از حکومت معقول، حکومت یاغی و حکومت آبرومند نام میبرد و میگوید اصلاحطلبی در چارچوب جمهوری اسلامی چیزی بین دو گزینهٔ اول برای رسیدن به گزینهٔ سوم است.
امین بزرگیان معتقد است اگر روزگاری اصلاحطلبان چهرهٔ متخاصمی در برابر رهبر جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و شورای نگهبان بودند و از دموکراسی، آزادی و جامعهٔ مدنی میگفتند، در انتخابات اخیر از این حیث مورد توجهاند که بلندپرواز نیستند.
میثم بادامچی در مقابل اعتقاد دارد که مسعود پزشکیان با آمدنش میتواند نسخهٔ سیاسی مشهور به «فشار از پایین، چانهزنی در بالا» را احیا کند.
آقای بادامچی با اشاره به جمعیت پشتیبان نامزد اصلاحطلبان میگوید پایین جامعه انباشت خواستهها خیلی بیشتر است و این را میشود در تجمعات سیاسی آقای پزشکیان دید که شعار «زن زندگی آزادی» فریاد زده میشود.
بهگفتهٔ این کارشناس سیاسی، مهم این است که تکثر پایین جامعه از طریق همین آقای پزشکیان «محافظهکار» به گوش رهبر جمهوری اسلامی برسد.
بهاعتقاد امین بزرگیان، آنچه او استیصال جمعی مینامد، چه بسا بتواند باعث جلب مشارکت در انتخابات بشود.
این پژوهشگر اجتماعی با پیش کشیدن مبحث «سیاست رهاییبخش» میگوید با چنین رویکردی رأی دادن یا ندادن چندان عامل اثربخشی نیست، بلکه نشانگر ادبیات استیصال و بیانگر بحران است.
در پایان میثم بادامچی،دوران پس از آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، را موقع تغییرات سیاسی میداند و معتقد است اگر جنبشی اجتماعی شکل بگیرد، حضور یک نامزدی مانند پزشکیان در جایگاه رئیسجمهور برای این تغییرات خیلی فرق میکند تا آقایان قالیباف و یا جلیلی در این جایگاه نشسته باشند.
کاملِ این میزگرد را میتوانید همینجا نیز بشنوید.