آلمان امسال سیوپنجمین سالگرد فروپاشی دیوار برلین را که یکی از برهههای مهم تاریخ قرن بیستم جهان است، در شرایطی جشن گرفت که دولتش با بحران سیاسی جدی مواجه شده و خطرات ناشی از سیاستهای راست افراطی در این کشور بیش از همیشه حس میشود.
کانون این بحرانها بهویژه در بخشهایی قرار دارد که پیشتر «آلمان شرقی» خوانده میشد و همین موجب شده برخی ناظران ازجمله نویسندگان خود آلمان، با اشاره به تداوم مشکلات در این بخشها، بیش از سه دهه پس از اتحاد آلمان، این اتحاد را نه شکستخورده بلکه ناکام در دستیابی به همۀ اهدافش بدانند.
با این حال، همانطور که اولاف شولتس صدراعظم آلمان هفتۀ گذشته در مراسم سالگرد فروپاشی دیوار برلین گفت، ارزشها و درسهای سال ۱۹۸۹ را نباید «بدیهی» فرض کرد.
نویسندگان آلمانی، از مشهورترینشان تا نسل جوان، این ارزشها و درسها را در ادبیات آلمان به خوبی بازتاب دادهاند.
«نقطهعطف» در ادبیات آلمان
آلمان در قرن بیستم تجربههای بزرگی را پشت سر گذاشت: دو جنگ جهانی، جدایی و سپس اتحاد دو بخش غربی و شرقی آلمان.
فروپاشی دیوار برلین که هم به لحاظ بصری و هم از نظر ذهنی، نماد جنگ سرد و تفرقه بین دو بلوک غرب و شوروی بود، زمینه را برای پایان این جنگ و همچنین فروپاشی کمونیسم در شرق اروپا و اتحاد مجدد آلمان فراهم کرد.
هرچند که بسیار قبل از آن، نویسندگان از طریق نوشتههای خود مرز بین دو آلمان را درنوردیده بودند، اما خود حادثه سقوط دیوار برلین، موجب پدید آمدن نوع خاصی از ادبیات شد که پیش از آن وجود نداشت.
اصطلاح Wenderoman («رمان نقطهعطف») که در سال ۱۹۸۹ ظاهر شد، ژانری از ادبیات آلمان را مشخص میکند که از نظر مضمون و شکل، جدید است و ارتباط نزدیکی با اتحاد مجدد آلمان دارد.
محمود حسینیزاد، نویسنده و مترجم آثار ادبی آلمانیزبان، در این زمینه به رادیوفردا میگوید که ادبیات پس از سقوط دیوار برلین بهویژه به زندگی گذشته و حال آلمانیها در دو سوی دیوار فروریختهشده میپردازد.
آقای حسینیزاد مشغول ترجمۀ رمان «قاتلین درستکار» نوشتۀ اینگو شولتسه نویسنده آلمانی است که به همین موضوع سقوط دیوار برلین میپردازد. این رمان در سال ۲۰۲۰ در آلمان منتشر شد.
نوربرت پائولینی، شخصیت اصلی این رمان، فروشنده عتیقهجات در درسدن است که به خاطر علاقهاش به کتابهای قدیمی و کمیاب در سراسر آلمان شرقی مشهور است. دوستداران ادبیات میدانند که همیشه میتوانند گنجهای جدیدی را در قفسههای مغازه او بیابند.
اما پس از سقوط دیوار برلین در پاییز ۱۹۸۹، سیاست همهچیز را فرامیگیرد، مشتریان کتاب کمیاب میشوند و سپس در سالهای بعد، اینترنت به رقیب اصلی او تبدیل میشود. پائولینی برای نجات کار خود مقاومت میکند، اما به نظر میرسد نوعی تفکر تاریکاندیشانه روح او را فرا گرفته است.
پرسش اصلی در این رمان این است که چگونه یک فرد اومانیست در آلمان شرقی، پس از فروپاشی دیوار برلین، به یک فرد ارتجاعی یا حتی انقلابی تبدیل شده است؟
هموطنان غریبه
حبیب حسینیفرد، تحلیلگر سیاسی در آلمان، نیز دربارۀ ادبیات پس از سقوط دیوار برلین به رادیوفردا توضیح میدهد و میگوید که ادبیات پس از سقوط دیوار برلین نشان میدهد که چه میزان مردمان دو سوی دیوار نسبت به یکدیگر غریبه بودهاند.
او به رمان «دشت گسترده» اثر گونتر گراس، نویسندۀ آلمانی برنده جایزه نوبل ادبیات، اشاره میکند که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد.
این رمان گراس که تاریخ معاصر آلمان را تا زمان اتحاد آلمان پس از فروپاشی دیوار برلین به تصویر میکشد، جنجال زیادی در این کشور برانگیخت، زیرا این نویسندۀ بزرگ آلمانی در بیان انتقادهای خود نسبت به وضعیت برخی از شهروندان آلمان شرقی که حالا به قول او «گروگان مدل اقتصادی لیبرال آلمان غربی» شده بودند، تردید نداشت.
انتشار این رمان موجب شد که رسانههای آلمان انتقادهای تندی را علیه گونتر گراس مطرح و او را به «دوست نداشتن وطن» متهم کنند.
آنچه ادبیات آلمان به ما نشان میدهد، این است که مشکلات مربوط به سقوط دیوار برلین هنوز پس از گذشت سه دهه ادامه دارد.
همچنین میتوان بخشی از بازتاب جدایی و سپس اتحاد دو آلمان را در آثار نویسندگان غیرآلمانی مشاهده کرد که از رژیمهای کمونیستی خود گریخته بودند. آثار این نویسندگان دید متفاوتی را از آلمان معاصر ارائه میدهند.
در کل، ادبیات آلمان پس از سقوط دیوار برلین، فراتر از مضامین سیاسی و تاریخی خود، از نظر پرداختن به وضعیت انسانی جنبههای فلسفی نیز دارد. همین ویژگیها موجب میشود که این بخش از ادبیات آلمان فراتر از مرزهای خود برود و جهانی شود.