آیندۀ سوریه پس از سقوط بشار اسد در پردهای از ابهام است. در این میان، بسیاری از ناظران نقش کشورهای خارجی را در تحولات اخیر و بعدی این سوریه پررنگ میبینند، بهویژه تأثیر ترکیه که بهعنوان یکی از مهمترین پشتیبانان گروههای مسلح مخالف اسد شناخته میشود.
با کاهش نفوذ ایران و روسیه در صحنۀ سیاسی سوریه و در حالیکه این کشور به سوی نظم و نظامی جدید چیش میرود و تعادلهای تازهای در منطقه شکل میگیرد، ترکیه به مهمترین بازیگر این میدان تبدیل شده است.
واکنشهای ترکیه به رویدادهای سوریه چه بود؟
در ماههای گذشته، رسانههای ترکیه گزارش داده بودند که این کشور دو بار مانع حملۀ گروههای مسلح به مناطق تحت کنترل دولت سوریه شده است. بهگفتۀ این رسانهها، این گروهها در خرداد و مهرماه آمادۀ انجام عملیات نظامی بودند و یک مقام ترکیه هم بهتازگی گفته است که ترکیه شش ماه پیش از این عملیات مطلع بود، اما به این گروهها هیچ دستوری نداده است.
ترکیه از ۹ آذر، یعنی دومین روز عملیات نظامی شورشیان در سوریه، موضع عدم دخالت مستقیم در تحولات این کشور را اتخاذ کرد و صرفاً به بیان نگرانیهای خود دربارۀ آینده این کشور اکتفا نمود. با این حال، بسیاری از تحلیلگران، نقش ترکیه در حوادث اخیر را برجسته میدانند و آن را تحقق آرزوی دیرینه این کشور توصیف میکنند.
چنین نقشی نخستینبار در اعتراضات سال ۱۳۶۰ خورشیدی حماه نمایان شد؛ زمانی که اسلامگرایان ترکیه در ایجاد این اعتراضات نقش داشتند. اوایل دهۀ ۱۳۹۰ خورشیدی نیز ترکیه آشکارا از لزوم کنار رفتن اسد دفاع میکرد. اکنون به نظر میرسد که اسلامگرایان ترکیه به هدف دیرینه خود در تغییر رژیم سیاسی سوریه دست یافتهاند.
ساعاتی پس از فروپاشی نظام اسد، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، در نشست «آستانه» در دوحه قطر، با لحنی قاطع و همراه با توصیه اعلام کرد: «تمام گروههای مخالف سوری باید متحد شوند و دولتی فراگیر تشکیل دهند.»
او این فروپاشی را نتیجۀ اجتنابناپذیر ناتوانی رژیم اسد در پاسخگویی به نیازهای مردم خواند و گفت که وابستگی رژیم اسد به منابع غیرقانونی مانند درآمدهای مواد مخدر و آوارگی نیمی از جمعیت سوریه از عوامل اصلی سقوط آن بوده است.
در همین حال، جودت ییلماز، معاون رئیسجمهور ترکیه، بر اهمیت صلح پایدار و همزیستی مسالمتآمیز در سوریه تأکید کرده و بازگشت باعزت و داوطلبانۀ پناهجویان سوری را منوط به ایجاد امنیت و بهبود شرایط اقتصادی دانسته است.
ییلماز همچنین مقابله با تهدیدات گروههای تروریستی در شمال سوریه را یکی از اولویتهای اصلی ترکیه عنوان کرده و افزوده است که آنکارا از روند گذار سیاسی در سوریه حمایت میکند.
ادلب، پلی برای گسترش نفوذ ترکیه در سوریه
در هشت سال گذشته، نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی حدود ۷۰ درصد از خاک سوریه را تحت نفوذ و تأثیر خود داشتند، درحالیکه ترکیه صرفاً در بخشهایی از استان ادلب با گروههای باقیمانده از جنگ داخلی سوریه ارتباط برقرار کرده بود.
اما اکنون، با حمایتهای مالی و معنوی ترکیه، گروههای مخالف اسد نهتنها کنترل بخشهای عمدهای از خاک سوریه را در دست گرفتهاند، بلکه آرزوی ۱۴سالهٔ بخش بزرگی از مردم این کشور برای سقوط رژیم اسد را محقق کردهاند.
در سال ۱۳۹۰ و همزمان با آغاز حرکتهای اعتراضی مردم در سوریه، جامعه و بسیاری از مقامات ترکیه علاقهٔ چندانی به تحولات این کشور نشان نمیدادند. حتی در کتابخانهها و محافل دانشگاهی ترکیه، منابع محدودی دربارهٔ سوریه وجود داشت و شناخت کمی از ساختارهای سیاسی و اجتماعی این کشور دیده میشد.
اما با گسترش بحران سوریه به ترکیه و افزایش حضور دیاسپورای سیاسی سوری در این کشور (مهاجران)، طی سالهای اخیر، ادبیات گستردهای برای درک بهتر مسئلهٔ سوریه در ترکیه شکل گرفت. در این مدت، مخالفان اسد نشستهای متعددی با مقامات ترکیه برگزار کردند و همکاریهای نزدیکی هم شکل گرفت.
افزایش آگاهی ترکیه از سوریه از یک سو و حفظ کنترل آنکارا بر استان ادلب و ارتباط با گروههای مختلف مخالف اسد از سوی دیگر فرصتی برای گسترش نفوذ ترکیه در سوریه فراهم کرد.
در ادلب، علاوه بر هیئت تحریرالشام که مهمترین گروه مخالف اسد در این منطقه بهشمار میآید و از سال ۲۰۱۸ در فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده قرار دارد، گروههای دیگری مانند تنظیم حراسالدین، حزب اسلامی ترکستان، و ارتش ملی یا ارتش آزاد سوریه حضور داشتند.
ترکیه روابط نزدیکی با این گروهها برقرار کرد و بهویژه از ارتش آزاد سوریه حمایت مادی گستردهای به عمل آورد. حتی با وجود اینکه ترکیه در مرداد ۱۳۹۷، هیئت تحریر الشام را بهعنوان یک گروه تروریستی معرفی کرده بود، همکاری و ارتباط خود با این گروه را حفظ کرد.
با این حال، نفوذ ترکیه در منطقهٔ ادلب فراتر از این ارتباطات بود. آنکارا از طریق اقدامات اقتصادی و زیرساختی، وابستگی گروههای حاضر را به خود افزایش داد و نقش خود را در میان مخالفان اسد تثبیت کرد.
برای نمونه، ترکیه شبکهٔ برق خود را به ادلب گسترش داد و برق مناطق تحت کنترل هیئت تحریر الشام را تأمین کرد. این اقدام، علاوه بر بهبود دسترسی به انرژی، موجب تقویت فعالیتهای اقتصادی و ارتقای کیفیت زندگی در این منطقه شد. همچنین، شرکتهای ترکیهای شبکههای مخابراتی و خدمات پستی را در ادلب راهاندازی کردند و این منطقه را بیشتر با زیرساختهای اقتصادی ترکیه پیوند دادند.
گذرگاه مرزی باب الهوی، بهعنوان یک مسیر تجاری حیاتی بین ترکیه و ادلب، نقش مهمی در تسهیل جریان کالا و خدمات ایفا کرد. افزون بر این، در خرداد ۱۳۹۹، ادلب بهجای لیر سوریه، لیر ترکیه را بهعنوان واحد پولی پذیرفت. این اقدام که با هدف تثبیت اقتصاد محلی انجام شد، وابستگی اقتصادی ادلب به ترکیه را بیشتر کرد.
سقوط اسد، فرصت طلایی ترکیه
در ۱۹ آبان ۱۴۰۳، اردوغان سیگنال عملیات جدیدی علیه سوریه داد و اعلام کرد که قصد دارد حلقهٔ امنیتی خود در این کشور را کامل کند. او این تهدید را پس از چندین بار درخواست برای دیدار با بشار اسد مطرح کرد.
مقامات ترکیه بارها تأکید کردهاند که به دلیل تهدیدات فراوان از سمت جنوب، نمیتوانند فرایند توسعه در کشور را بهطور کامل پیگیری کنند.
نگرانی اصلی ترکیه حضور یگانهای مدافع خلق کرد سوریه (YPG) در مرز جنوبی این کشور است. آنکارا این گروه را وابسته به پکک، سازمانی که عملیاتهای مسلحانهٔ بسیاری در ترکیه انجام داده، میداند.
مقامات ترکیه معتقدند که تسلط YPG بر شمال سوریه «تهدید وجودی» برای امنیت ملی این کشور است. آنکارا بارها به یادآوری عملیاتهای تروریستی نظیر بمبگذاری در شهر سوروچ در سال ۱۳۹۴ که منجر به کشته شدن ۳۳ نفر شد، پرداخته است. همچنین ادعا کردهاند که تنها در سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۳۰۰ حمله از سوی سوریه به خاک ترکیه انجام شده است.
به نظر میرسد ترکیه این روزها از طریق نیروهای مخالف اسد و بهویژه نیروهای نیابتیاش مانند ارتش آزاد سوریه به خواستههای خود نزدیک شده است. این نیروها با درگیریهای گاه خونین، توانستهاند نیروهای کرد را از غرب فرات دور کنند، همانطور که ترکیه میخواست. احتمال ادامهٔ درگیریها در شرق فرات نیز وجود دارد و هنوز پایانی برای آنها دیده نمیشود.
مسئلهٔ دیگر ترکیه در رابطه با سوریه، آماده کردن شرایطی برای بازگشت مهاجران سوری بود. ترکیه از هزینهٔ سنگین این مهاجران بر اقتصاد خود میگفت. رقم دقیقی از هزینههای ترکیه برای مهاجران سوری وجود ندارد. در سال ۱۳۹۶، معاون نخستوزیر وقت ترکیه اعلام کرد: «هزینهای که برای مهاجران سوری صرف کردهایم، ۳۰ میلیارد و ۲۸۵ میلیون و ۵۷۳ هزار دلار است.»
پس از سقوط دمشق، رسانههای ترکیه تصاویر زیادی از این شهر منتشر کردهاند که نشان میدهد مردم در حال بازگشت به خانههای خود هستند. صبح ۱۸ آذر ۱۴۰۲، تصاویر دیگری از مرز ترکیه و سوریه در استان ادلب منتشر شد که هزاران نفر را در حال آماده شدن برای بازگشت به کشورشان نشان میداد.
کارشناسان مهاجرت ترکیه معتقدند که این بازگشتها بهصورت نسبی اتفاق خواهد افتاد. آنها پیشبینی میکنند که در کوتاهمدت نزدیک به یک میلیون نفر از بیش از دو میلیون پناهجوی سوری موجود در ترکیه بهصورت داوطلبانه به خانههای خود بازگردند.
آیا اردوغان معمار نظم جدید منطقهای است؟
برخی رسانههای ترکیه گزارش میدهند که آمریکا تصمیمات خود در مورد سوریه را با هماهنگی کامل با ترکیه اتخاذ خواهد کرد. روسیه نیز دیدگاهی مشابه دارد. در ۱۷ آذر، روسیه برای خروج نیروهای خود از سوریه، از ترکیه کمک خواست و در ۱۸ آذر، کرملین اعلام کرد که «در همسویی با ترکیه در موضوع سوریه گام برخواهیم داشت».
با این حال، به نظر نمیرسد ترکیه بهتنهایی توانسته باشد این تغییرات را به وجود بیاورد. ندرِت ارسانل، روزنامهنگار ترک، میگوید: «این تغییر رژیم به نفع آمریکا، اسرائیل، روسیه و انگلستان بود. البته ترکیه نیز از این تغییر بهرهمند شد و خواستههایش محقق شد.»
با این حال، ترکیه اکنون به چهرهای مهم در سیاست سوریه تبدیل شده است و به نظر میرسد در آینده این کشور نقشی برجسته ایفا کند؛ کما اینکه تاکنون نیز بخشی از اهداف خود را تأمین کرده است.
با وجود این دستاوردها، مقامات دولت ترکیه تأکید کردهاند که خواهان شکلگیری دموکراسی در سوریه هستند. اما به نظر میرسد آنکارا چندان نگاه مثبتی به ساختار احتمالی فدرال در سوریه ندارد.
مِته بِلکُواجیکلی، تحلیلگر سیاسی، معتقد است که ترکیه مخالف هر ساختار فدرالی است که بتواند به گروههایی مانند یگانهای مدافع خلق کُرد (YPG) خودمختاری دهد، چرا که این وضعیت تهدیدی برای امنیت مرزی ترکیه محسوب میشود. علاوه بر این، چنین تغییری میتواند باعث تشدید اختلافات قومی و مذهبی در سوریه شود و موج جدیدی از مهاجران را به سمت ترکیه روانه کند.
این تحولات میتواند بر سیاست داخلی ترکیه نیز تأثیرگذار باشد. بهویژه با کاهش تورم در این کشور، اردوغان میتواند با موفقیتهایش، از جمله بازگشت مهاجران و جایگاهیابی ترکیه بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار جهانی، چهرهٔ خود را ترمیم کند. بعید نیست که حزب عدالت و توسعه نیز در چنین فضایی دست به برگزاری انتخاباتی زودهنگام بزند تا ماندن اردوغان در قدرت را تضمین کند.