مؤسسه «مبارزه با تروریسم» مستقر در وستپوینت، نیویورک، به تازگی گزارشی به قلم مارک دوبُویتز و سعید قاسمینژاد، هر دو از بنیاد «دفاع از دموکراسیها»، منتشر کرده و در آن به شیوههای مدیریتی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با شیوع ویروس کرونا و سوءاطلاعرسانی پرداخته است.
این گزارش با ذکر موارد گوناگونی نظیر برگزاری انتخابات، مراسم مربوط به ۲۲ بهمن، عدم قرنطینه استان قم، بازگشایی اماکن مذهبی و همچنین انتشار اخبار غلط در مورد تاثیرات تحریمها بر شیوع بیماری عملکرد جمهوری اسلامی در چهار ماه گذشته را بررسی میکند.
در گفتوگویی با مارک دوبوویتز، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسیها، از او درباره این گزارش و یافتههای آن پرسیدهایم.
گزارشی که شما همراه با سعید قاسمینژاد برای مؤسسه مبارزه با تروریسم مستقر در وستپوینت آماده کردید، گزارشی بسیار مفصل و جامع است که تمامی اخبار پیشآمده را در ماههایی که ایران با ویروس کرونا مواجه شد، پوشش میدهد. با توجه به این وسعت داده، به نظر شما کدام زاویه از عملکرد جمهوری اسلامی بیش از باقی محل انتقاد است؟
در تحقیقی که همراه با همکارم، سعید قاسمینژاد، انجام دادیم، مشخصاً بر کارزار سوءاطلاعرسانی جمهوری اسلامی در مورد ویروس کرونا متمرکز شدیم. همان طور که مخاطبان هم میدانند، ایران یکی از مراکز اصلی درگیر با ویروس کروناست. دولتهای مختلف در سرتاسر جهان تلاش کردند تا به این وضعیت بحرانی سلامت بپردازند، اما دولت مذهبی در ایران با پنهان کردن این ویروس از مردم، دروغ گفتن در مورد وخامت و تبعات آن و برگزاری مراسمهای بزرگ عمومی این وضعیتِ بد را بدتر کرد و به شیوع بیشتر آن دامن زد. ما در این تحقیق به این مسئله پرداختیم که جمهوری اسلامی ایران چگونه از کارزار جهانی سوءاطلاعرسانی بهره برد تا توجهات را از خرابکاریهای خودش منحرف کند.
آقای دوبویتز اگر ممکن است درباره مفهوم سوءاطلاعرسانی و تفاوت آن با اطلاعرسانی غلط توضیح بدهید؟
اطلاعرسانی غلط زمانی رخ میدهد که اطلاعاتی غلط، سهواً منتشر شده و به اطلاع عموم برسند اما سوءاطلاعرسانی تلاشی برنامهریزی شده برای انتشار اخبار غلط است. جمهوری اسلامی با متهم کردن آمریکا به راهاندازی جنگی بیولوژیک سعی کرد توجهات را به سمت دیگری معطوف کند؛ یا مثلاً آمار دستکاری شده و گمراهکننده منتشر میکند یا در موفقیتهایش غلو کرده و آنها را بزرگنمایی میکند یا تحریمها را بهانهای قرار میدهد تا سوءمدیریت خود در مقابله با ویروس کرونا را پنهان کند.
کارزار سوءاطلاعرسانی، کارزاری تعمدی، هدایتشده و سیستماتیک است، مجموعهای از دروغ، پنهان کاری و بزرگنمایی تا مخاطبان ایرانی و جامعه جهانی را به مسیری غلط بکشاند.
سؤال بعدی من به همین مسئله ربط دارد. در این گزارش مخاطبان کارزار سوءاطلاعرسانی جمهوری اسلامی را به دو گروه مخاطبان داخلی و خارجی تقسیم کردهاید. لطفاً توضیح بدهید که ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای هر کدام از این مخاطبان چه خوراکی تهیه میکند؟
ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی در داخل بر اتهامزنی به آمریکا متمرکز بود و آمریکا را بابت این همهگیری جهانی ملامت میکرد. از چین دفاع و حمایت میکرد تا مردم انگشت اتهام را به سوی این کشور که از متحدان مهم و استراتژیک ایران است، نگیرند. در مجموع هر خبری که لازم بود تا توجهات را از تصمیم اشتباه رژیم برای پنهان کردن ویروس، برگزاری مراسم مربوط به ۲۲ بهمن ماه، یا برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی منحرف کند.
در صحنه جهانی مسئله تحریمها در مرکز توجه بود؛ اینکه ناتوانی جمهوری اسلامی در کنترل و مقابله با ویروس کرونا به گردن تحریمهای آمریکا انداخته شود و با بهانه قرار دادن همهگیری ویروس کرونا، خواستار رفع و لغو تحریمهای آمریکا شوند.
شما در بنیاد دفاع از دموکراسیها همواره از مردم ایران صحبت میکنید و از اینکه چگونه در مقابل جمهوری اسلامی ایران هستند و از عملکرد این دولت رنج میبرند. نظرتان راجع به نقش مردم در این میان چیست؟ چقدر مردم توانستند در مبارزه اجتماعی خود موفق باشند؟
به نظرم مردم ایران به خاطر شیوع کرونا به شکلی جدی آسیب دیدند و این ویروس رنج بسیاری را بر آنها متحمل کرد. شجاعت بسیاری را در کنترل و مقابله با این ویروس از خود نشان دادند، آنهم زمانی که دولتشان با آنها صادق نبود و اطلاعات غلط منتشر میکرد، به مردم در مورد شیوع بیماری دروغ میگفت، دادههای دستکاری شده منتشر میکرد و به هر بهانهای متوسل میشد تا اقتصاد را تعطیل نکند و همچنان مرزها را به منظور تجارت و سفر باز نگه دارد.
مردم ایران حقیقتاً با بحرانهایی جدی روبرو هستند؛ با بحران کرونا که سلامتشان را نشانه گرفته و بحران دائمی مشروعیت و توانایی جمهوری اسلامی. کاملاً روشن است که جمهوری اسلامی نه توانایی، نه قاطعیت و نه صداقت رسیدگی به بحرانی عظیمی نظیر کرونا را دارد.
تحلیل شما از حضور گسترده نیروهای بسیج و سپاه در ابتدای مبارزه با ویروس کرونا چیست؟ آیا فکر میکنید بعد از حوادث آبان ماه این حضور توانست مشروعیتی به این نیروها ببخشد؟
من فکر نمیکنم. ببینید جمهوری اسلامی مدتها وجود همهگیری در ایران را انکار کرد. در تاریخ یازدهم دی ماه همچنان مقامات رسمی میگفتند که هنوز بیماری مبتلا به کووید ۱۹ در ایران وجود ندارد. و بعد نیروهای امنیتی و اطلاعاتی را بسیج کرد تا کسانی که در مورد کرونا اطلاعرسانی میکردند را دستگیر کنند. جمهوری اسلامی اعلام کرد که سه هزار و ششصد تن را در رابطه با شایعهپراکنی در مورد کرونا دستگیر کرده است.
مردم ایران به جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتی اعتماد ندارند. فرستادن نیروهای بسیج به خیابان و نمایش توانایی و اقتدار این نیروها و نشان دادن اینکه اوضاع تحت کنترل است، دیر انجام شد. مردم ایران از این نیروها خسته شدهاند. نیروهایی که در سرکوب گسترده معترضان به افزایش قیمت بنزین در آبان ماه دست داشتند. رهبران ایران و نیروهای امنیتی به این اعتراضات با خشونت و کشتن بیش از یک هزار و پانصد تن پاسخ دادند. مردم ایران این رژیم که سرکوب گسترده میکند و معاش و سلامت شهروندان در اولویتاش نیست را میشناسند.
آقای دوبوتیز اجازه بدهید راجع به وزارت خارجه ایران و مشخصا محمدجواد ظریف صحبت کنیم. آیا مشخصاً در این کارزار سوءاطلاعرسانی نقشی داشتند؟
بله. آقای ظریف و وزارت خارجه ایران نقش بسیار مهمی را بازی کردند. رهبران جمهوری اسلامی به مردم خود، در صحنههای بینالمللی، در شبکههای اجتماعی و به مخاطبان خارجی دروغ میگویند و این رژیم مذهبی میلیاردها دلار صرف ساخت ماشین سوءاطلاعرسانی در داخل و خارج کرده و نهادهای کلیدی که به این ماشین اجازه فعالیت میدهند عبارتند از وزارت امور خارجه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران و نهادهای دیگری نظیر سازمان تبلیغات اسلامی، دانشگاه امام صادق، حوزه علمیه قم. اما آقای ظریف و امور خارجه ایران در کارزار سوءاطلاعرسانی بسیار فعالند، به ویژه در بخش سیاستگذاریهای عمومی.
آنها فیالواقع نخستین نهادی هستند که تعیین میکنند یک خبرنگار خارجی میتواند به ایران برود یا نه و شرایط اقامتش چگونه خواهد بود. اگرچه آقای ظریف خودش را همواره به عنوان یک دیپلمات معرفی میکند که با بدنه مذهبی جمهوری اسلامی تفاوت دارد و دههها با روزنامهنگاران خارجی و تحلیلگران دمخور بوده، اما واقعیت این است، و مردم ایران هم میدانند، که او هم بخشی از جمهوری اسلامی است، سخنگوی جمهروی اسلامی است و در ماشین سوءاطلاع رسانی جمهوری اسلامی و دروغپراکنیها نقش دارد. در نتیجه او و عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، نقش بسیار مهمی در اشاعه دروغهای ایران در صحنه جهانی دارند.
در جریان هستید که در حال حاضر مردم ایران با موج تازهای روبهرو شدهاند و آمار ابتلا و مرگ و میر مجدداً رو به افزایش گذاشته. چقدر از این داستان به نظر شما زاییده عملکرد نادرست و این کارزار سو اطلاعرسانیست؟
ببیند ما با یک همهگیری جهانی طرفیم که همه کشورها از جمله ایالات متحده در تلاشند بتوانند آن را کنترل کنند. نکته مهم در مواجه با این شرایط آن است که مسائل به شکلی واقعی مطرح شوند، توصیههای درست و مناسب داده شود، متخصصان مناسب به کار گرفته شوند و فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه اجرایی شوند.
کشورهای بسیاری در حال حاضر درگیرند؛ اما به نظرم آنچه شرایط را در ایران دشوارتر میکند، عدم تمایل جمهوری اسلامی به قبول حقایقی در مورد این همهگیری و منشأ آن در ایران است. ایران یکی از کشورهای اصلی اشاعهدهنده این ویروس در خاورمیانه است و کشورهای بسیار دیگری را آلوده کرده؛ با این همه هنوز مقامهای رسمی جمهوری اسلامی حاضر نیستند شرایط را بر اساس وخامتی که دارد جدی بگیرند.