دو تن از کارشناسان ارشد موسسه تحقیقات استراتژیک بروکینگز بر این باورند که ایالات متحده آمریکا باید از حمله نظامی به ایران برای حل مساله هستهای این کشور پرهیز کرده و به جای آن یک راهبرد بلندمدت به منظور مهار یک ایران هستهای را در دستور کار خود قرار دهد.
مایکل اوهانلون و بروس ریدل دو تن از کارشناسان موسسه تحقیقاتی بروکینگز با انتشار مقالهای در روزنامه فایننشالتایمز به بیان دیدگاههای خود در خصوص نوع برخورد با مساله هستهای ایران پرداخته و استفاده از گزینه نظامی را رد کردهاند.
در این نوشتار آمده است، از سالها پیش دولت آمريکا گزینه حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران را مد نظر دارد. هر چند حمله نظامی نه در زمان ریاست جمهوری جورج بوش و نه در دروان باراک اوباما گزینه مطلوب دولت آمریکا نبوده است، ولی با این وجود هنوز هم به عنوان آخرین راهحل برای وادار ساختن ایران به پذیرش نظارت بینالمللی بر فعالیتهای هستهای این کشور مد نظر قرار دارد.
نویسندگان این مقاله میافزایند، با این همه گزینه نظامی خود نباید به یک هدف تبدیل شود. آمریکا بايد یک استراتژی بلند مدت برای رویارویی با ایران هستهای تنظیم کرده و تنها به سناریوی جنگ بسنده نکند.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز بر این باورند که حفظ گزینه نظامی و تاکید بر احتمال وقوع جنگ برای آمریکا یک اهرم فشار است. به این ترتیب آمریکا و متحدانش می توانند علاوه بر تحت فشار قرار دادن ایران، کشورهای دیگر را نیز به پذیرش تحریمهای شدیدتر علیه ایران تشویق کنند.
به نوشته مایکل اوهانلون و بروس ریدل، ایالات متحده همچنین میتواند چنین استدلال کند که اعمال تحریم را به گزینه نظامی ترجیح میدهد، ولی موفقیت تحریمها در گرو همکاری وسیع جامعه جهانی است.
در بخش دیگری از مقاله این دو تحلیلگر آمده است، واقعیت آن است که گزینه نظامی از اعتبار لازم برخوردار نیست. چرا که ایالات متحده آمريکا هم اکنون درگیر دو جنگ گسترده و ناخواسته در منطقه است و با توجه به توانایی و امکانات ایران برای انجام اقدامات تلافیجویانه علیه آمریکا در عراق یا افغانستان استفاده از اهرم نظامی علیه ایران کار سنجیدهای نیست. دولت ایران و همینطور روسیه و چین نیز این را به خوبی می دانند.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز در ادامه مقاله خود در روزنامه فایننشالتایمز یادآوری میکنند که حمله نظامی به ایران یک مشکل عملی و فنی نیز دارد و آن این است که نمیتواند برنامههای ایران برای ساخت جنگافزارهای هستهای را برای مدت طولانی به تاخیر اندازد.
چرا که آمریکا و متحدانش از محل دقیق تاسیسات هستهای ایران اطلاع ندارند. حتی اگر تمامی مراکز هستهای ایران و یا اکثر آنها نیز هدف حمله قرار گیرد، باز هم بدون تردید این کشور به سرعت مراکز دیگری را احداث میکند، بازرسان بین المللی را اخراج کرده و با پنهانکاری بیشتری تاسیسات بعدی خود را خواهد ساخت، و در چنین حالتی یافتن و هدف قرار دادن این مراکز دشوارتر خواهد شد.
در بخش دیگری از مقاله فایننشالتایمز آمده است، در صورتی که احتمال اصلاحات سیاسی در ایران در چند سال آینده وجود داشته باشد، شاید بتوان از انتظار کشیدن به عنوان گزینه کمهزینهای برای مساله اتمی ایران نام برد.
نویسندگان این مقاله میافزایند، اما بعید است که ناآرامیهای سیاسی که در پی انتخابات ریاست جمهوری در ایران آغاز شده است، به تغییر رژیم در این کشور منجر شود.
در چنین شرایطی حمله نظامی یک قدرت خارجی به ایران نيز به هیچ رو به نفع جنبش اعتراضی و اصلاح طلبی در ایران نخواهد بود.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز با بیان این که معمولاً مخالفان حمله نظامی با نادرست خواندن این گزینه، به عنوان آخرین گزینه موجود به آن تن میدهند، افزودهاند، این نوع برخورد با مساله هستهای ایران بسیار خطرناک است؛ چرا که ممکن است روزی فرا رسد که دولت باراک اوباما به دلیل بی نتیجه ماندن سایر گزینهها به اقدام نظامی متوسل شود
نویسندگان این مقاله با «اشتباه» خواندن حمله نظامی به ایران یادآور شدهاند که چنین اقدامی میتواند، برای وجهه ایالات متحده به عنوان یک کشور متعهد و ملزم به قوانین و عرف بین الملل پیامدهای ناخوشایندی به همراه داشته باشد.
به اعتقاد مایکل اوهانلون و بروس ریدل محفوظ دانستن گزینه نظامی در برخورد با ایران به این معنا است که دستگاه دیپلماسی و نیز نیروهای مسلح آمریکا باید تمهیدات لازم را برای چنین احتمالی بیاندیشند. این اقدامات از یک سو ممکن است، مانع تمرکز موثر بر عراق وافغانستان شده و از سوی دیگر میتواند مناسبات آمریکا با کشورهای منطقه را پیچیده و دشوار کند.
هر چند برخی از کشورهای خاورمیانه مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی از اقدامات ایران نگران هستند، ولی بعید است تعداد زیادی از کشورهای منطقه از اقدام نظامی علیه ایران حمایت کنند.
نویسندگان مقاله بر این باورند که اگر ایالات متحده موضعی قاطع ولی دفاعی در قبال مساله هستهای ایران اتخاذ نماید، مناسبات خود را با کشورهای منطقه مستحکمتر خواهد ساخت.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز در مقابل گزینه نظامی، راه دیگری یعنی اعمال تحریمها، مقابله با خطر و سیاست مهار ایران را پیشنهاد میکنند.
آنها با خطرناک دانستن ظهور یک قدرت هستهای دیگر در خاورمیانه افزودهاند، هر چند مجهز شدن رژیم تندرو ایران به جنگافزارهای هستهای برای ثبات و امنیت منطقه خطرناک است، اما درعین حال باید دانست که حمله به اهداف آمریکایی و متحدان ایالات متحده مانند اسرائیل برای ایران به منزله خودکشی است.
در این مقاله با اشاره به پیشنیه حمایت حکومت ایران از گروههای تندرو و تروریستی و استفاده از این گروهها در درگیریهای منطقهای آمده است، از این رو بعید است دستیابی جمهوری اسلامی به یک زرادخانه کوچک هستهای امکان مانور بیشتری در اختیار ایران قرار دهد.
کارشناسان موسسه تحقیقاتی بروکینگز در پایان تحلیل خود به ایالات متحده توصیه کردهاند، تحریمهايی را علیه ایران اعمال کنند که در دراز مدت به سیاست مهار ایران هستهای منجر شود.
بر این اسال هدف اصلی چنین سیاستی باید جلوگیری از دستیابی ایران به فنآوریهای پیشرفته و جنگافزارهای مدرن باشد. در عین حال آمریکا باید یک چتر حفاظتی در مقابل خطر هستهای ایران برای اسراییل و سایر کشورهای مورد تهدید در منطقه ایجاد کند.
نویسندگان مقاله فایننشالتایمز با مقایسه این سیاست با روشهای مورد استفاده آمریکا برای مهار بلوک شرق و چین در دوران جنگ سرد، نتیجهگیری کردهاند،این گزینه بسیار خوبی نیست، ولی بدون تردید از جنگ بهتر است.
مایکل اوهانلون و بروس ریدل دو تن از کارشناسان موسسه تحقیقاتی بروکینگز با انتشار مقالهای در روزنامه فایننشالتایمز به بیان دیدگاههای خود در خصوص نوع برخورد با مساله هستهای ایران پرداخته و استفاده از گزینه نظامی را رد کردهاند.
بیشتر بخوانید:
در این نوشتار آمده است، از سالها پیش دولت آمريکا گزینه حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران را مد نظر دارد. هر چند حمله نظامی نه در زمان ریاست جمهوری جورج بوش و نه در دروان باراک اوباما گزینه مطلوب دولت آمریکا نبوده است، ولی با این وجود هنوز هم به عنوان آخرین راهحل برای وادار ساختن ایران به پذیرش نظارت بینالمللی بر فعالیتهای هستهای این کشور مد نظر قرار دارد.
نویسندگان این مقاله میافزایند، با این همه گزینه نظامی خود نباید به یک هدف تبدیل شود. آمریکا بايد یک استراتژی بلند مدت برای رویارویی با ایران هستهای تنظیم کرده و تنها به سناریوی جنگ بسنده نکند.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز بر این باورند که حفظ گزینه نظامی و تاکید بر احتمال وقوع جنگ برای آمریکا یک اهرم فشار است. به این ترتیب آمریکا و متحدانش می توانند علاوه بر تحت فشار قرار دادن ایران، کشورهای دیگر را نیز به پذیرش تحریمهای شدیدتر علیه ایران تشویق کنند.
به نوشته مایکل اوهانلون و بروس ریدل، ایالات متحده همچنین میتواند چنین استدلال کند که اعمال تحریم را به گزینه نظامی ترجیح میدهد، ولی موفقیت تحریمها در گرو همکاری وسیع جامعه جهانی است.
در بخش دیگری از مقاله این دو تحلیلگر آمده است، واقعیت آن است که گزینه نظامی از اعتبار لازم برخوردار نیست. چرا که ایالات متحده آمريکا هم اکنون درگیر دو جنگ گسترده و ناخواسته در منطقه است و با توجه به توانایی و امکانات ایران برای انجام اقدامات تلافیجویانه علیه آمریکا در عراق یا افغانستان استفاده از اهرم نظامی علیه ایران کار سنجیدهای نیست. دولت ایران و همینطور روسیه و چین نیز این را به خوبی می دانند.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز در ادامه مقاله خود در روزنامه فایننشالتایمز یادآوری میکنند که حمله نظامی به ایران یک مشکل عملی و فنی نیز دارد و آن این است که نمیتواند برنامههای ایران برای ساخت جنگافزارهای هستهای را برای مدت طولانی به تاخیر اندازد.
چرا که آمریکا و متحدانش از محل دقیق تاسیسات هستهای ایران اطلاع ندارند. حتی اگر تمامی مراکز هستهای ایران و یا اکثر آنها نیز هدف حمله قرار گیرد، باز هم بدون تردید این کشور به سرعت مراکز دیگری را احداث میکند، بازرسان بین المللی را اخراج کرده و با پنهانکاری بیشتری تاسیسات بعدی خود را خواهد ساخت، و در چنین حالتی یافتن و هدف قرار دادن این مراکز دشوارتر خواهد شد.
در بخش دیگری از مقاله فایننشالتایمز آمده است، در صورتی که احتمال اصلاحات سیاسی در ایران در چند سال آینده وجود داشته باشد، شاید بتوان از انتظار کشیدن به عنوان گزینه کمهزینهای برای مساله اتمی ایران نام برد.
نویسندگان این مقاله میافزایند، اما بعید است که ناآرامیهای سیاسی که در پی انتخابات ریاست جمهوری در ایران آغاز شده است، به تغییر رژیم در این کشور منجر شود.
در چنین شرایطی حمله نظامی یک قدرت خارجی به ایران نيز به هیچ رو به نفع جنبش اعتراضی و اصلاح طلبی در ایران نخواهد بود.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز با بیان این که معمولاً مخالفان حمله نظامی با نادرست خواندن این گزینه، به عنوان آخرین گزینه موجود به آن تن میدهند، افزودهاند، این نوع برخورد با مساله هستهای ایران بسیار خطرناک است؛ چرا که ممکن است روزی فرا رسد که دولت باراک اوباما به دلیل بی نتیجه ماندن سایر گزینهها به اقدام نظامی متوسل شود
نویسندگان این مقاله با «اشتباه» خواندن حمله نظامی به ایران یادآور شدهاند که چنین اقدامی میتواند، برای وجهه ایالات متحده به عنوان یک کشور متعهد و ملزم به قوانین و عرف بین الملل پیامدهای ناخوشایندی به همراه داشته باشد.
به اعتقاد مایکل اوهانلون و بروس ریدل محفوظ دانستن گزینه نظامی در برخورد با ایران به این معنا است که دستگاه دیپلماسی و نیز نیروهای مسلح آمریکا باید تمهیدات لازم را برای چنین احتمالی بیاندیشند. این اقدامات از یک سو ممکن است، مانع تمرکز موثر بر عراق وافغانستان شده و از سوی دیگر میتواند مناسبات آمریکا با کشورهای منطقه را پیچیده و دشوار کند.
هر چند برخی از کشورهای خاورمیانه مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی از اقدامات ایران نگران هستند، ولی بعید است تعداد زیادی از کشورهای منطقه از اقدام نظامی علیه ایران حمایت کنند.
نویسندگان مقاله بر این باورند که اگر ایالات متحده موضعی قاطع ولی دفاعی در قبال مساله هستهای ایران اتخاذ نماید، مناسبات خود را با کشورهای منطقه مستحکمتر خواهد ساخت.
تحلیلگران موسسه تحقیقاتی بروکینگز در مقابل گزینه نظامی، راه دیگری یعنی اعمال تحریمها، مقابله با خطر و سیاست مهار ایران را پیشنهاد میکنند.
آنها با خطرناک دانستن ظهور یک قدرت هستهای دیگر در خاورمیانه افزودهاند، هر چند مجهز شدن رژیم تندرو ایران به جنگافزارهای هستهای برای ثبات و امنیت منطقه خطرناک است، اما درعین حال باید دانست که حمله به اهداف آمریکایی و متحدان ایالات متحده مانند اسرائیل برای ایران به منزله خودکشی است.
در این مقاله با اشاره به پیشنیه حمایت حکومت ایران از گروههای تندرو و تروریستی و استفاده از این گروهها در درگیریهای منطقهای آمده است، از این رو بعید است دستیابی جمهوری اسلامی به یک زرادخانه کوچک هستهای امکان مانور بیشتری در اختیار ایران قرار دهد.
کارشناسان موسسه تحقیقاتی بروکینگز در پایان تحلیل خود به ایالات متحده توصیه کردهاند، تحریمهايی را علیه ایران اعمال کنند که در دراز مدت به سیاست مهار ایران هستهای منجر شود.
بر این اسال هدف اصلی چنین سیاستی باید جلوگیری از دستیابی ایران به فنآوریهای پیشرفته و جنگافزارهای مدرن باشد. در عین حال آمریکا باید یک چتر حفاظتی در مقابل خطر هستهای ایران برای اسراییل و سایر کشورهای مورد تهدید در منطقه ایجاد کند.
نویسندگان مقاله فایننشالتایمز با مقایسه این سیاست با روشهای مورد استفاده آمریکا برای مهار بلوک شرق و چین در دوران جنگ سرد، نتیجهگیری کردهاند،این گزینه بسیار خوبی نیست، ولی بدون تردید از جنگ بهتر است.