هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا، چندی پیش دولت محمود احمدینژاد را دولتی نظامی خواند که در آن سپاه پاسداران در مقام ارتش قدرت را به دست گرفته است.
پرفسور علی انصاری، رئیس مرکز مطالعات ایران در دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند و استاد تاریخ در این دانشگاه، در مقالهای این تحلیل را نارسا خوانده است. او در گفتوگویی با رادیو فردا، ساختار دولت کنونی ایران را دولتی مافیایی توصیف میکند.
ببینید اصطلاحی هم که خانم کلینتون استفاده کرده چندان دقیق نیست و من وقتی این مقاله را نوشتم از یک لحاظ جوابی بود برای خانم کلینتون تا بگویم قدرت سپاه و گروههای نزدیک به آقای خامنهای و احمدینژاد سالهاست که در حال پیشرفت است، ولی این مسئله با میلیتاریزه دولت ایران فرق دارد. ما باید سپاه را یک نظام ارتشی بشناسیم، ولی به نظر من دیگر کمتر میشود سپاه را ارتشی معرفی کرد و بیشتر یک شرکت تجاری است؛ یک شرکت تجاری که اسلحه هم دارد.
بله، به نظر من اگر بخواهیم دولت ایران را تعریف کنیم این تعبیر دقیقتر است.
البته از یک طرف هم باید بگوییم که این نظام یک اتوکراتی یا پدرسالاری هم هست، یعنی نظامی که حتماً خشن است و بیشتر با زور و اسلحه حرکت می کند، ولی مسئله اصلی پول است.
اینها به دنبال پول و قدرت هستند و این یک نظام ارتشی نیست با استانداردهایی که مثلاً در آمریکای لاتین تعریف میشود و شما به آن اشاره کردید. وقتی ما میگوییم یک دیکتاتوری نظامی، بیشتر به گروههایی در آمریکای لاتین و یا دولتهای عربی فکر میکنیم ولی در ایران به این سادگی نمیتوان مسایل را تحلیل کرد.
تقسیم دقیقی نمیشود کرد و ما باید ببینیم اصل کار کجاست. به نظر من اصل کار سرمایه و پول است، با این تفاوت که در ایران یک دیدگاه و ترجمه از دین هم دارند که از آن برای حفظ قدرت استفاده میکنند.
در ایران اکنون فقط سپاه نیست که قدرت را در دست دارد بلکه گروهی از سپاه، آقای خامنهای، احمدینژاد، مصباح یزدی و سایرین با هم همکاری کرده و از هم حمایت میکنند. این طور نیست که خانم کلینتون گفته و سپاه بر آقای خامنهای و احمدینژاد حکومت میکند و یا سپاه دستور میدهد و اینها اجرا میکنند، اینها گروهی هستند که با هم کار میکنند.
ممکن بود یک قدرت نظامی باشد که شاید از یک ایدئولوژی مانند ملیگرایی هم استفاده کند و به نوعی پراکتیک هم باشد، ولی تفاوت بسیار عمیقی وجود دارد و آن هم ایدئولوژی دینی است. ایدئولوژی که اینها به ایران و جهان معرفی میکنند یک تفکر دینی است که اکثر علما هم آن را قبول ندارند.
بله.
مشکلات داخل حکومت ایران هنوز هیچکدام حل نشده است. ممکن است از تصویر ظاهری این طور بر آید که کمی اوضاع آرامتر شده، ولی مشکلات اصلی هیچکدام حل نشده است نه از نظر سیاسی و مهمتر از آن، نه از نظر اقتصادی.
آقایان موسوی و کروبی و مردم ایران میدانند که تظاهرات ۲۲ بهمن در میدان آزادی ساختگی و مهندسی شده بود، ولی مهم این است که آیا برای مشکلات اصلی راه حلی پیدا کرده اند یا نه.
اگر دولت از دید خودش عاقلانه عمل کند، با پولی که در دست دارد میتواند برای مدتی بماند. ولی دولت آقای احمدینژاد و خامنهای دو مشکل خاص دارد، یکی شخصیت آقای احمدینژاد است که هر ماه یک اشتباه جدید مرتکب میشود و دیگری وضع اقتصادی کشور است.
اینها مشکلاتی است که از اوایل ریاست جمهوری آقای احمدینژاد آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد و من ندیدهام اینها دنبال راه حلی برای بهبود اوضاع اقتصادی باشند. به نظر من این طور اداره کردن مملکت پایدار نیست.
پرفسور علی انصاری، رئیس مرکز مطالعات ایران در دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند و استاد تاریخ در این دانشگاه، در مقالهای این تحلیل را نارسا خوانده است. او در گفتوگویی با رادیو فردا، ساختار دولت کنونی ایران را دولتی مافیایی توصیف میکند.
- رادیو فردا: آقای انصاری اظهارات خانم کلینتون در مورد نظامی بودن دولت محمود احمدینژاد را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید اصطلاحی هم که خانم کلینتون استفاده کرده چندان دقیق نیست و من وقتی این مقاله را نوشتم از یک لحاظ جوابی بود برای خانم کلینتون تا بگویم قدرت سپاه و گروههای نزدیک به آقای خامنهای و احمدینژاد سالهاست که در حال پیشرفت است، ولی این مسئله با میلیتاریزه دولت ایران فرق دارد. ما باید سپاه را یک نظام ارتشی بشناسیم، ولی به نظر من دیگر کمتر میشود سپاه را ارتشی معرفی کرد و بیشتر یک شرکت تجاری است؛ یک شرکت تجاری که اسلحه هم دارد.
- شما دولت کنونی ایران و سپاه پاسداران را یک دولت مافیایی خواندهاید؟
بله، به نظر من اگر بخواهیم دولت ایران را تعریف کنیم این تعبیر دقیقتر است.
- خصوصیات یک دولت مافیایی را چطور میبینید؟
البته از یک طرف هم باید بگوییم که این نظام یک اتوکراتی یا پدرسالاری هم هست، یعنی نظامی که حتماً خشن است و بیشتر با زور و اسلحه حرکت می کند، ولی مسئله اصلی پول است.
اینها به دنبال پول و قدرت هستند و این یک نظام ارتشی نیست با استانداردهایی که مثلاً در آمریکای لاتین تعریف میشود و شما به آن اشاره کردید. وقتی ما میگوییم یک دیکتاتوری نظامی، بیشتر به گروههایی در آمریکای لاتین و یا دولتهای عربی فکر میکنیم ولی در ایران به این سادگی نمیتوان مسایل را تحلیل کرد.
- تفاوتهای یک دیکتاتوری نظامی با یک نظام مافیایی در چیست و مرزهای هر کدام کجاست؟
تقسیم دقیقی نمیشود کرد و ما باید ببینیم اصل کار کجاست. به نظر من اصل کار سرمایه و پول است، با این تفاوت که در ایران یک دیدگاه و ترجمه از دین هم دارند که از آن برای حفظ قدرت استفاده میکنند.
در ایران اکنون فقط سپاه نیست که قدرت را در دست دارد بلکه گروهی از سپاه، آقای خامنهای، احمدینژاد، مصباح یزدی و سایرین با هم همکاری کرده و از هم حمایت میکنند. این طور نیست که خانم کلینتون گفته و سپاه بر آقای خامنهای و احمدینژاد حکومت میکند و یا سپاه دستور میدهد و اینها اجرا میکنند، اینها گروهی هستند که با هم کار میکنند.
- یعنی شما معتقدید این قدرت نظامی نیست که در ایران حاکم است بلکه مجموعهای از قدرتهای اقتصادی است؟
ممکن بود یک قدرت نظامی باشد که شاید از یک ایدئولوژی مانند ملیگرایی هم استفاده کند و به نوعی پراکتیک هم باشد، ولی تفاوت بسیار عمیقی وجود دارد و آن هم ایدئولوژی دینی است. ایدئولوژی که اینها به ایران و جهان معرفی میکنند یک تفکر دینی است که اکثر علما هم آن را قبول ندارند.
- منظور همان تفکر مهدویت است؟
بله.
- با این حال آن سوی قضیه هم از بین نرفته و اخیراً آقای موسوی صحبت کرده و خیلیها هنوز امید دارند تغییراتی به وجود آید. به نظر شما چقدر احتمال دارد این بازی تغییر پیدا کند؟
مشکلات داخل حکومت ایران هنوز هیچکدام حل نشده است. ممکن است از تصویر ظاهری این طور بر آید که کمی اوضاع آرامتر شده، ولی مشکلات اصلی هیچکدام حل نشده است نه از نظر سیاسی و مهمتر از آن، نه از نظر اقتصادی.
آقایان موسوی و کروبی و مردم ایران میدانند که تظاهرات ۲۲ بهمن در میدان آزادی ساختگی و مهندسی شده بود، ولی مهم این است که آیا برای مشکلات اصلی راه حلی پیدا کرده اند یا نه.
- ساختار نظام کنونی میتواند آن قدر به مردم فشار آورد که خواستههایشان سرکوب شده و دیگر امکان بروز پیدا نکند؟
اگر دولت از دید خودش عاقلانه عمل کند، با پولی که در دست دارد میتواند برای مدتی بماند. ولی دولت آقای احمدینژاد و خامنهای دو مشکل خاص دارد، یکی شخصیت آقای احمدینژاد است که هر ماه یک اشتباه جدید مرتکب میشود و دیگری وضع اقتصادی کشور است.
اینها مشکلاتی است که از اوایل ریاست جمهوری آقای احمدینژاد آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد و من ندیدهام اینها دنبال راه حلی برای بهبود اوضاع اقتصادی باشند. به نظر من این طور اداره کردن مملکت پایدار نیست.