کریستین ساینس مانیتور در تحلیلی به موقعیت احمدینژاد در میان افکار عمومی جهان عرب میپردازد که تاکنون به نوعی با «مقاومت» نوع ایران اسلامی همدلی میکردهاند و معتقد است که پس از سرکوب مخالفان در پی ناآرامیهای اخیر در ايران وجهه مبارزهجویانه حکومت اسلامی ممکن است تضعیف شده باشد.
به نوشته این خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در تمام سی سال گذشته خود را پرچمدار «مبارزه» با سياستهای غرب جلوه داده است و شاید محمود احمدینژاد بهترین نماد این «مبارزهطلبی و مقاومت» بود. تحت تأثیر این سیاست خارجی حکومت ایران دوستانی برای خود دست و پا کرده است از حزبالله لبنان گرفته تا رئیسجمهور ونزوئلا.
کریستین ساینس مانیتور به نقل از کارشناسان میگوید که تحت تأثیر حوادث مربوط به انتخابات ایران که در آن میلیونها نفر به تقلب انتخاباتی اعتراض کردند و حکومت به سرکوب آنها پرداخت چهره «مبارزهجویانه» حکومت ایران به شدت صدمه خورده است.
نبیل عبدالفتاح معاون مرکز مطالعات استراتژیک الاهرام در قاهره معتقد است از این به بعد سخنان تند و ضد غربی محمود احمدینژاد تأثیر سابق را نخواهد داشت چون افکار عمومی در جهان عرب شاهد سرکوب مخالفان حکومت در ایران بودهاند و برای آنها این وقایع نقطه ضعفی برای حکومت ایران محسوب میشود. این تحلیلگر معتقد است که اکنون مردم کشورهای عرب میبینند که حکومت ایران هم دارای همان نظام سیاسی دیکتاتوری شبیه به کشورهای عربی است و احمدینژاد واقعاً یک قهرمان نیست.
کریستین ساینس مانیتور مینویسد که در پی اعتراض نامزدهای اصلاحطلب جمعیت وسیعی از مردم ايران علیه تقلب در انتخابات دست به تظاهرات زدند و بسیاری معتقدند که این بزرگترین حرکت سیاسی مخالف حکومت اسلامی در ۳۰ سال گذشته است.
جاش استاچر استاد مسائل خاورمیانه در دانشگاه کنت میگوید تقلب و دزدیدن نتایج انتخابات برای افکار عمومی عرب پدیده آشنایی است. به گفته وی تمام کشورهای عربی توسط پادشاه یا رؤسای جمهور مادامالعمر حکومت میشوند و اکثریت مردم از این نظامهای دیکتاتوری ناراضی هستند. تظاهرات وسیع مخالفان در ایران نشان داد که خود مردم ایران به شعارهای مبارزهجویانه احمدینژاد بهایی نمیدهند و این بیاعتباری احمدینژاد مسلماً به سایر کشورهای خاورمیانه سرایت خواهد کرد.
کریستین ساینس مانیتور مینویسد تضعیف محبوبیت احمدینژاد در نگاه جهان عرب مسلماً موجب خرسندی حکومتهایی نظیر مصر خواهد شد که سیاستهای تندروانه و صدور انقلاب اسلامی از سوی ایران را تهدیدی برای امنیت و ثبات خود میدانند.
اما برخی دیگر از صاحبنظران معتقدند که با وجود صدمه جدی به مشروعیت رژیم ایران و وجهه محمود احمدینژاد بعید است که ایده و سیاستهای ۳۰ ساله ایران که جوهره آن مبارزهجویی با غرب است یک شبه فراموش شود. به اعتقاد کریستین راسموس الینگ استاد مطالعات ایران در دانشگاه نیویورک این سیاست بخشی از استراتژی خارجی ایران از زمان روی کار آمدن حکومت اسلامی بوده است.
جاش استاچر از دانشگاه کنت نیز معتقد است که فارغ از اینکه برنده انتخابات کدام جناح و کدام نامزد بود بعید است که این استراتژی کنار گذاشته شود. حتی آقایان موسوی و یا کروبی نیز احتمالاً همین عنصر سیاست خارجی ایران را دنبال میکردند. این سیاست بزرگتر از وجهه و آبروی احمدینژاد و در حقیقت مشخص کننده موقعیت استراتژیک ایران در تعادل منطقهای است.
ایان برمن معاون شورای سیاست خارجی آمریکا نیز تأکید میکند که بعید است این سیاست از سوی ایران کنار گذاشته شود چون کشورهایی که ایران ازاین طریق با آنها پایه دوستی و اتحاد را بنا کرده است هنوز در جای خود باقی هستند. به اعتقاد این تحلیلگر ایده مقاومت و مبارزهجویی در برابر غرب هیچگاه نیروی خود را از مشروعیت نظام سیاسی ایران نمیگرفته و تحت تأثیر بحران انتخاباتی و ضعف مشروعیت دولت فعلی ایران نیز تضعیف نخواهد شد.
به اعتقاد ایان برمن سیاست مبارزهجویی از محل مخالفت با دشمنانی نظیر آمریکا و اسرائیل تغذیه میکند و افراد و گروههای که به آن اعتقاد دارند هنوز در خاورمیانه فعال هستند.
کریستین ساینس مانیتور مینویسد در هر حال به نظر میرسد که حکومت اسلامی ایران طی سه دهه گذشته با پیشبرد این سیاست دشمنانی نیز برای خود تراشیده است. از جمله آنها دولت مصر است که در تمام سی سال گذشته روابطی تیره و بحرانی با حکومت ایران دارد.
حسین امین استاد رشته روزنامهنگاری در دانشگاه آمریکایی قاهره با موضع ضد اسرائیلی و برنامههای هستهای ایران مخالف است اما معترف است که احمدینژاد حتی در مصر نیز در میان لایههای فقیر و مذهبی طرفدارانی دارد که مبارزهجویی او در مقابل غرب را ستایش می کنند.
با این حال او تأکید میکند که نخبگان جامعه و اقشار مدرن و عرفی در جهان عرب دل خوشی از رئیس جمهور ایران و سیاستهای وی ندارند.
به نوشته این خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در تمام سی سال گذشته خود را پرچمدار «مبارزه» با سياستهای غرب جلوه داده است و شاید محمود احمدینژاد بهترین نماد این «مبارزهطلبی و مقاومت» بود. تحت تأثیر این سیاست خارجی حکومت ایران دوستانی برای خود دست و پا کرده است از حزبالله لبنان گرفته تا رئیسجمهور ونزوئلا.
کریستین ساینس مانیتور به نقل از کارشناسان میگوید که تحت تأثیر حوادث مربوط به انتخابات ایران که در آن میلیونها نفر به تقلب انتخاباتی اعتراض کردند و حکومت به سرکوب آنها پرداخت چهره «مبارزهجویانه» حکومت ایران به شدت صدمه خورده است.
نبیل عبدالفتاح معاون مرکز مطالعات استراتژیک الاهرام در قاهره معتقد است از این به بعد سخنان تند و ضد غربی محمود احمدینژاد تأثیر سابق را نخواهد داشت چون افکار عمومی در جهان عرب شاهد سرکوب مخالفان حکومت در ایران بودهاند و برای آنها این وقایع نقطه ضعفی برای حکومت ایران محسوب میشود. این تحلیلگر معتقد است که اکنون مردم کشورهای عرب میبینند که حکومت ایران هم دارای همان نظام سیاسی دیکتاتوری شبیه به کشورهای عربی است و احمدینژاد واقعاً یک قهرمان نیست.
کریستین ساینس مانیتور مینویسد که در پی اعتراض نامزدهای اصلاحطلب جمعیت وسیعی از مردم ايران علیه تقلب در انتخابات دست به تظاهرات زدند و بسیاری معتقدند که این بزرگترین حرکت سیاسی مخالف حکومت اسلامی در ۳۰ سال گذشته است.
جاش استاچر استاد مسائل خاورمیانه در دانشگاه کنت میگوید تقلب و دزدیدن نتایج انتخابات برای افکار عمومی عرب پدیده آشنایی است. به گفته وی تمام کشورهای عربی توسط پادشاه یا رؤسای جمهور مادامالعمر حکومت میشوند و اکثریت مردم از این نظامهای دیکتاتوری ناراضی هستند. تظاهرات وسیع مخالفان در ایران نشان داد که خود مردم ایران به شعارهای مبارزهجویانه احمدینژاد بهایی نمیدهند و این بیاعتباری احمدینژاد مسلماً به سایر کشورهای خاورمیانه سرایت خواهد کرد.
کریستین ساینس مانیتور مینویسد تضعیف محبوبیت احمدینژاد در نگاه جهان عرب مسلماً موجب خرسندی حکومتهایی نظیر مصر خواهد شد که سیاستهای تندروانه و صدور انقلاب اسلامی از سوی ایران را تهدیدی برای امنیت و ثبات خود میدانند.
اما برخی دیگر از صاحبنظران معتقدند که با وجود صدمه جدی به مشروعیت رژیم ایران و وجهه محمود احمدینژاد بعید است که ایده و سیاستهای ۳۰ ساله ایران که جوهره آن مبارزهجویی با غرب است یک شبه فراموش شود. به اعتقاد کریستین راسموس الینگ استاد مطالعات ایران در دانشگاه نیویورک این سیاست بخشی از استراتژی خارجی ایران از زمان روی کار آمدن حکومت اسلامی بوده است.
جاش استاچر از دانشگاه کنت نیز معتقد است که فارغ از اینکه برنده انتخابات کدام جناح و کدام نامزد بود بعید است که این استراتژی کنار گذاشته شود. حتی آقایان موسوی و یا کروبی نیز احتمالاً همین عنصر سیاست خارجی ایران را دنبال میکردند. این سیاست بزرگتر از وجهه و آبروی احمدینژاد و در حقیقت مشخص کننده موقعیت استراتژیک ایران در تعادل منطقهای است.
ایان برمن معاون شورای سیاست خارجی آمریکا نیز تأکید میکند که بعید است این سیاست از سوی ایران کنار گذاشته شود چون کشورهایی که ایران ازاین طریق با آنها پایه دوستی و اتحاد را بنا کرده است هنوز در جای خود باقی هستند. به اعتقاد این تحلیلگر ایده مقاومت و مبارزهجویی در برابر غرب هیچگاه نیروی خود را از مشروعیت نظام سیاسی ایران نمیگرفته و تحت تأثیر بحران انتخاباتی و ضعف مشروعیت دولت فعلی ایران نیز تضعیف نخواهد شد.
به اعتقاد ایان برمن سیاست مبارزهجویی از محل مخالفت با دشمنانی نظیر آمریکا و اسرائیل تغذیه میکند و افراد و گروههای که به آن اعتقاد دارند هنوز در خاورمیانه فعال هستند.
کریستین ساینس مانیتور مینویسد در هر حال به نظر میرسد که حکومت اسلامی ایران طی سه دهه گذشته با پیشبرد این سیاست دشمنانی نیز برای خود تراشیده است. از جمله آنها دولت مصر است که در تمام سی سال گذشته روابطی تیره و بحرانی با حکومت ایران دارد.
حسین امین استاد رشته روزنامهنگاری در دانشگاه آمریکایی قاهره با موضع ضد اسرائیلی و برنامههای هستهای ایران مخالف است اما معترف است که احمدینژاد حتی در مصر نیز در میان لایههای فقیر و مذهبی طرفدارانی دارد که مبارزهجویی او در مقابل غرب را ستایش می کنند.
با این حال او تأکید میکند که نخبگان جامعه و اقشار مدرن و عرفی در جهان عرب دل خوشی از رئیس جمهور ایران و سیاستهای وی ندارند.