«مثبت» خواندن نامه اخیر سعید جلیلی از سوی دفتر کاترین اشتون و اعلام آمادگی «مشروط » دیپلمات ارشد جامعه اروپا برای دیدار با دبیر شورای امنیت ملی ایران، بعد از تابستان جاری، همزمان با افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی علیه جمهوری اسلامی، اقدامی محاسبه شده و هماهنگ با سیاست «گفتوگو با ایران از موضع قدرت» است.
جامعه اروپا بر این باور است که از روز ۹ ژوئن و تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در شورای امنیت، ابتکار عمل در مقابله با برنامههای اتمی جمهوری اسلامی در اختیار جامعه جهانی قرار گرفته و مواضع دولت ایران آسیبپذیرتر از پیش شده است.
بر اساس این جمعبندی، هدف جامعه اروپا ضعیفتر کردن دولت ایران از راه اعمال فشارهای بیشتر پیش از ورود به گفتوگو با نمایندگان جمهوری اسلامی است. طی ماه جاری بروکسل علاوه بر تحریمهای گذشته اعمال محدودیتهای تازهای را علیه ایران اعلام خواهد داشت.
با توجه به روند فزاینده فشارهای کنونی، جامعه جهانی انتظار دارد که نرمش ایران طی ماههای آینده افزایش یافته و زمینه گردن نهادن دولت جمهوری اسلامی بر خواستههای شورای امنیت فراهمتر از پیش شود.
ابتکار عمل با کیست؟
تا قبل از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ ابتکار عمل در گفتوگو با جامعه اروپا را ایران در اختیار داشت. دیپلماسی اتمی جمهوری اسلامی در آن مرحله بر «ادامه وقتکشی با هدف دست یافتن به ذخیره اورانیوم غنی شده – کافی برای تولید ۲ تا ۳ بمب اتمی» متمرکز بود. مرحله یاد شده با موفقیت پشت سر گذاشته شد و اینک ذخیره اورانیوم غنی شده کافی در اختیار ایران قرار گرفته است. از این به بعد زمان پرداختن هزینهها خواهد بود و یا بهرهبرداری از ارزش معادل ۲۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده.
دو راه حل
بر سر نحوه بهرهبرداری از ذخیره اورانیوم غنی شده کنونی، در درون نظام سیاسی ایران دو طرز فکر مختلف حاکم است. بر اساس طرز فکر اول، حرکت به سوی تولید بمب اتمی میباید تا دست یافتن به بمب اتمی ادامه یابد.
در اجرای این هدف که پارهای از محافظهکاران نظام، در محافل نظامی، امنیتی، دولتی، مجلس و حتی مطبوعات (کیهان و رسالت) از آن طرفداری میکنند، میتوان و باید زمینه خروج از ان-پی-تی را به تلافی تحریم فراهم و متعاقباً میزان غلظت ذخایر اورانیوم غنی شده ایران تا حدود ۹۰ در صد افزایش یافته و اولین بمب مورد آزمایش قرار گیرد.
طرفداران این طرز فکر معتقدند که ایران با بمب اتمی به یک قدرت منطقهای تبدیل خواهد شد. آنها همچنین استدلال میکنند که در صورت اجبار به انجام گفتوگو، با در اختیار داشتن بمب اتمی امکان گرفتن امتیازهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی بیشتری فراهم خواهد بود.
طرز فکر دوم بر این اساس استوار است که ادامه راه ایران تا دست یافتن به بمب اتمی ناممکن و اقدام نظامی علیه ایران پیش از ورود به مرحله نهایی، قطعی است. طرفداران این طرز فکر اعتقاد دارند که در مرحله کنونی میباید مذاکرات جدی با جامعه جهانی صورت گرفته و از وجود ذخیره اورانیوم غنی شده کنونی به عنوان عنصر اصلی معامله حداکثر استفاده به عمل آید.
این طرز فکر مورد حمایت میانهروهای نظام و اصلاحطلبان است. نامه اخیر میر حسین موسوی نیز بدون اشاره مستقیم به موضوع، با شیوهای عقلی و استدلالی، به دفاع موازی از این طرز فکر پرداخته است.
طرفداران هر دو طرز فکر، تغییر وضعیت ایران را بخوبی درک میکنند و بر تاثیر فزاینده فشارها علیه ایران واقفند. طرفداران هر دو طرز فکر ادامه وضع موجود را به نفع ایران نمیدانند و خواستار عبور هر چه سریعتر از این مرحلهاند. آغاز گفتوگو با جامعه جهانی یکی از مسیرهای عبور از مرحله کنونی است.
تفاوت اصلی مابین طرفداران این دو طرز فکر در نحوه بر خورد با گفتوگوهای آینده است. طرفداران سیاست «دست یافتن به بمب اول و بعد انجام گفتوگوهای جدی» معتقدند که میباید هر چه سریعتر به گفتوگوها وارد شد ولی با قرار دادن شرایط غیرقابل پذیرش در مقابل طرفهای مذاکره، گفتوگوها را به بهانه «دفاع از حقوق ملی ایران» به شکست کشید و متعاقباً از ان پی تی خارج شد.
طرفداران گروه دوم معتقدند که ادامه وضع موجود اقتصاد ایران را از حالت رکود و بحران کنونی به فلج کامل خواهد کشید و امنیت ملی ایران را نیز با خطر جدی روبهرو خواهد ساخت. آنها معتقدند که در هر حال ایران به انجام مذاکرات جدی مجبور خواهد شد. به این ترتیب در صورت از دست دادن زمان بیشتر کشور متحمل زیانهای غیرقابل جبران خواهد شد.
این نقطه نظر با جمعبندیهای جامعه جهانی نیز منطبق است. از این لحاظ شورای امنیت، گروه ۱+۵ و مسئول سیاست خارجی جامعه اروپا برای آغاز گفتوگوها با ایران کمترین عجلهای نشان نمیدهند. در این مرحله آنها زمان را به زیان جمهوری اسلامی میبینند.
نظارت ۱+۵
اگرچه مسئولیت انجام گفتوگوهای مقدماتی با ایران را رئیس سیاست خارجی جامعه اروپا عهدهدار است، نمایندگان کشورهای عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان ( گروه موسوم به ۱+۵ ) کلیه تحولات مربوط به برنامههای اتمی ایران و تدوین راه کارهای برخورد با آن را از نزدیک زیر نظر داشته و در تدوین سیاستهای مربوط مشارکت میورزند.
این هماهنگی و نظارت حدود دو ماه پیش از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ حاصل شده و با برگزاری مرتب جلسات ۱+۵ در نیویورک و یا یکی از شهرهای اروپایی ادامه یافته است. تشکیل جلسه ۱+۵ در بروکسل در روز ۲ ژوئیه که آندره نسترنکو، معاون وزیر خارجه روسیه، خبر آن را یک روز پیش از برگزاری اعلام داشت نشان داد که این نظارت نزدیک، با هدف مشارکت در تدوین سیاستهای بعدی در قبال ایران محدود به تصویب قطعنامه نبوده و پس از آن نیز همچنان ادامه یافته است.
عدم تعجیل در گشودن باب مذاکرات با ایران به امید آسیبپذیرتر ساختن مواضع جمهوری اسلامی نیز مطابق با نقشه راه از پیش تنظیم شده گروه ۱+۵ ، سیاستی است که پیش از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در قبال آن اتخاذ تصمیم به عمل آمده.
گفتوگو در پاییز
خانم اشتون در انتهای ماه مه و پیش از تصویب قطعنامه چهارم تنبیهی شورای امنیت علیه ایران در روز ۹ ژوئن، نیز تأکید کرده بود که آماده انجام گفتوگو با ایران است ولی گفتوگوها بعد از تصویب قطعنامه انجام خواهد شد.
اظهارات ماه مه خانم اشتون در مورد زمان انجام مذاکرات بعدی نشان داد که او در آن تاریخ اولاً نسبت به تصویب قطعنامه اطمینان خاطر داشت، ثانیاً انجام مذاکرات جدی با ایران را برای دست کم شش ماه بعد در نظر گرفته بود و نه زودتر.
در حال حاضر اروپا ماه اوت آینده و یا سپتامبر را برای انجام گفتوگو با ایران مناسبتر میداند و نه زمانی زودتر از آن را. ایران نیز از مسیرهای دیپلماتیک بر عدم آمادگی اروپا برای انجام گفتوگوهای زود هنگام واقف است و در حقیقت اظهارات اخیر آقای احمدینژاد دایر بر تأخیر دو ماهه در آغاز گفتوگوها با گروه ۱+۵ به منظور تنبیه آنها نوعی نعل وارونه زدن است.
انتظار گروه ۱+۵ این است که تا نیمه پاییز سال جاری فشارهای کنونی علیه ایران مؤثر واقع شود. علاوه بر تحریمهای کنونی و تبیهات تازه جامعه اروپا که در هفتههای آینده اعلام خواهد شد، تهدید جدی به استفاده از نیروی نظامی، و حتی امکان استفاده محدود آن به منظور اثبات جدی بودن تهدیدها، نیز در شمول اقدامات تنبیهی علیه ایران قرار گرفته است.
در ابتدای هفته جاری منابع خبری روسیه جدی بودن حمله نظامی علیه ایران را دوباره مطرح ساختند. روز ۷ ژوئیه نتانیاهو با آوباما در واشنگتن دیدار داشت و رئیس جمهور آمریکا بار دیگر تأکید کرد که «هیچ گزینهای برای متوقف کردن برنامه اتمی ایران حذف نشده است».
در همان روز یوسف العطیبه سفیر امارات در واشنگتن در حاشیه یک کنفرانس بسته امنیتی نظامی موضوع استفاده از ظرفیت نظامی علیه ایران را مطرح ساخت. سناتور مک کین ( رقیب انتخاباتی اوباما) همراه با سناتور جوزف لیبرمن و سناتور لیندسی گراهام، در همان روز اهود باراک وزیر دفاع و ژنرال گابی اشکنازی رئیس ستاد ارتش اسرائیل در اورشلیم ملاقات و پیرامون برنامههای اتمی ایران گفتوگو کردند.
مجموعه این حرکتها که شدت آن بعد از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ افزایش فوقالعاده یافته دال بر قرار گرفتن گزینه نظامی در کنار تحریمها است. انتظار جامعه جهانی و گروه ۱+۵ این است که در ماههای آینده دولت ایران آماده سازش و یا مجبور به تحویل بخش بزرگتری از اورانیوم غنی شده و همچنین تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم خود بشود.
تا رسیدن به زمان مطلوب در گفتوگوها با ایران باز خواهد ماند. از این جهت نامه طولانی و غیرمنسجم آقای سعید جلیلی را خانم اشتون در مجموع «مثبت» ارزیابی میکند که در عمل تأکیدی بر تمایل ایران برای آغاز گفتوگو است.
جامعه اروپا بر این باور است که از روز ۹ ژوئن و تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در شورای امنیت، ابتکار عمل در مقابله با برنامههای اتمی جمهوری اسلامی در اختیار جامعه جهانی قرار گرفته و مواضع دولت ایران آسیبپذیرتر از پیش شده است.
بر اساس این جمعبندی، هدف جامعه اروپا ضعیفتر کردن دولت ایران از راه اعمال فشارهای بیشتر پیش از ورود به گفتوگو با نمایندگان جمهوری اسلامی است. طی ماه جاری بروکسل علاوه بر تحریمهای گذشته اعمال محدودیتهای تازهای را علیه ایران اعلام خواهد داشت.
با توجه به روند فزاینده فشارهای کنونی، جامعه جهانی انتظار دارد که نرمش ایران طی ماههای آینده افزایش یافته و زمینه گردن نهادن دولت جمهوری اسلامی بر خواستههای شورای امنیت فراهمتر از پیش شود.
ابتکار عمل با کیست؟
تا قبل از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ ابتکار عمل در گفتوگو با جامعه اروپا را ایران در اختیار داشت. دیپلماسی اتمی جمهوری اسلامی در آن مرحله بر «ادامه وقتکشی با هدف دست یافتن به ذخیره اورانیوم غنی شده – کافی برای تولید ۲ تا ۳ بمب اتمی» متمرکز بود. مرحله یاد شده با موفقیت پشت سر گذاشته شد و اینک ذخیره اورانیوم غنی شده کافی در اختیار ایران قرار گرفته است. از این به بعد زمان پرداختن هزینهها خواهد بود و یا بهرهبرداری از ارزش معادل ۲۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده.
دو راه حل
بر سر نحوه بهرهبرداری از ذخیره اورانیوم غنی شده کنونی، در درون نظام سیاسی ایران دو طرز فکر مختلف حاکم است. بر اساس طرز فکر اول، حرکت به سوی تولید بمب اتمی میباید تا دست یافتن به بمب اتمی ادامه یابد.
در اجرای این هدف که پارهای از محافظهکاران نظام، در محافل نظامی، امنیتی، دولتی، مجلس و حتی مطبوعات (کیهان و رسالت) از آن طرفداری میکنند، میتوان و باید زمینه خروج از ان-پی-تی را به تلافی تحریم فراهم و متعاقباً میزان غلظت ذخایر اورانیوم غنی شده ایران تا حدود ۹۰ در صد افزایش یافته و اولین بمب مورد آزمایش قرار گیرد.
طرفداران این طرز فکر معتقدند که ایران با بمب اتمی به یک قدرت منطقهای تبدیل خواهد شد. آنها همچنین استدلال میکنند که در صورت اجبار به انجام گفتوگو، با در اختیار داشتن بمب اتمی امکان گرفتن امتیازهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی بیشتری فراهم خواهد بود.
طرز فکر دوم بر این اساس استوار است که ادامه راه ایران تا دست یافتن به بمب اتمی ناممکن و اقدام نظامی علیه ایران پیش از ورود به مرحله نهایی، قطعی است. طرفداران این طرز فکر اعتقاد دارند که در مرحله کنونی میباید مذاکرات جدی با جامعه جهانی صورت گرفته و از وجود ذخیره اورانیوم غنی شده کنونی به عنوان عنصر اصلی معامله حداکثر استفاده به عمل آید.
این طرز فکر مورد حمایت میانهروهای نظام و اصلاحطلبان است. نامه اخیر میر حسین موسوی نیز بدون اشاره مستقیم به موضوع، با شیوهای عقلی و استدلالی، به دفاع موازی از این طرز فکر پرداخته است.
طرفداران هر دو طرز فکر، تغییر وضعیت ایران را بخوبی درک میکنند و بر تاثیر فزاینده فشارها علیه ایران واقفند. طرفداران هر دو طرز فکر ادامه وضع موجود را به نفع ایران نمیدانند و خواستار عبور هر چه سریعتر از این مرحلهاند. آغاز گفتوگو با جامعه جهانی یکی از مسیرهای عبور از مرحله کنونی است.
تفاوت اصلی مابین طرفداران این دو طرز فکر در نحوه بر خورد با گفتوگوهای آینده است. طرفداران سیاست «دست یافتن به بمب اول و بعد انجام گفتوگوهای جدی» معتقدند که میباید هر چه سریعتر به گفتوگوها وارد شد ولی با قرار دادن شرایط غیرقابل پذیرش در مقابل طرفهای مذاکره، گفتوگوها را به بهانه «دفاع از حقوق ملی ایران» به شکست کشید و متعاقباً از ان پی تی خارج شد.
طرفداران گروه دوم معتقدند که ادامه وضع موجود اقتصاد ایران را از حالت رکود و بحران کنونی به فلج کامل خواهد کشید و امنیت ملی ایران را نیز با خطر جدی روبهرو خواهد ساخت. آنها معتقدند که در هر حال ایران به انجام مذاکرات جدی مجبور خواهد شد. به این ترتیب در صورت از دست دادن زمان بیشتر کشور متحمل زیانهای غیرقابل جبران خواهد شد.
این نقطه نظر با جمعبندیهای جامعه جهانی نیز منطبق است. از این لحاظ شورای امنیت، گروه ۱+۵ و مسئول سیاست خارجی جامعه اروپا برای آغاز گفتوگوها با ایران کمترین عجلهای نشان نمیدهند. در این مرحله آنها زمان را به زیان جمهوری اسلامی میبینند.
نظارت ۱+۵
اگرچه مسئولیت انجام گفتوگوهای مقدماتی با ایران را رئیس سیاست خارجی جامعه اروپا عهدهدار است، نمایندگان کشورهای عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان ( گروه موسوم به ۱+۵ ) کلیه تحولات مربوط به برنامههای اتمی ایران و تدوین راه کارهای برخورد با آن را از نزدیک زیر نظر داشته و در تدوین سیاستهای مربوط مشارکت میورزند.
این هماهنگی و نظارت حدود دو ماه پیش از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ حاصل شده و با برگزاری مرتب جلسات ۱+۵ در نیویورک و یا یکی از شهرهای اروپایی ادامه یافته است. تشکیل جلسه ۱+۵ در بروکسل در روز ۲ ژوئیه که آندره نسترنکو، معاون وزیر خارجه روسیه، خبر آن را یک روز پیش از برگزاری اعلام داشت نشان داد که این نظارت نزدیک، با هدف مشارکت در تدوین سیاستهای بعدی در قبال ایران محدود به تصویب قطعنامه نبوده و پس از آن نیز همچنان ادامه یافته است.
عدم تعجیل در گشودن باب مذاکرات با ایران به امید آسیبپذیرتر ساختن مواضع جمهوری اسلامی نیز مطابق با نقشه راه از پیش تنظیم شده گروه ۱+۵ ، سیاستی است که پیش از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در قبال آن اتخاذ تصمیم به عمل آمده.
گفتوگو در پاییز
خانم اشتون در انتهای ماه مه و پیش از تصویب قطعنامه چهارم تنبیهی شورای امنیت علیه ایران در روز ۹ ژوئن، نیز تأکید کرده بود که آماده انجام گفتوگو با ایران است ولی گفتوگوها بعد از تصویب قطعنامه انجام خواهد شد.
اظهارات ماه مه خانم اشتون در مورد زمان انجام مذاکرات بعدی نشان داد که او در آن تاریخ اولاً نسبت به تصویب قطعنامه اطمینان خاطر داشت، ثانیاً انجام مذاکرات جدی با ایران را برای دست کم شش ماه بعد در نظر گرفته بود و نه زودتر.
در حال حاضر اروپا ماه اوت آینده و یا سپتامبر را برای انجام گفتوگو با ایران مناسبتر میداند و نه زمانی زودتر از آن را. ایران نیز از مسیرهای دیپلماتیک بر عدم آمادگی اروپا برای انجام گفتوگوهای زود هنگام واقف است و در حقیقت اظهارات اخیر آقای احمدینژاد دایر بر تأخیر دو ماهه در آغاز گفتوگوها با گروه ۱+۵ به منظور تنبیه آنها نوعی نعل وارونه زدن است.
انتظار گروه ۱+۵ این است که تا نیمه پاییز سال جاری فشارهای کنونی علیه ایران مؤثر واقع شود. علاوه بر تحریمهای کنونی و تبیهات تازه جامعه اروپا که در هفتههای آینده اعلام خواهد شد، تهدید جدی به استفاده از نیروی نظامی، و حتی امکان استفاده محدود آن به منظور اثبات جدی بودن تهدیدها، نیز در شمول اقدامات تنبیهی علیه ایران قرار گرفته است.
در ابتدای هفته جاری منابع خبری روسیه جدی بودن حمله نظامی علیه ایران را دوباره مطرح ساختند. روز ۷ ژوئیه نتانیاهو با آوباما در واشنگتن دیدار داشت و رئیس جمهور آمریکا بار دیگر تأکید کرد که «هیچ گزینهای برای متوقف کردن برنامه اتمی ایران حذف نشده است».
در همان روز یوسف العطیبه سفیر امارات در واشنگتن در حاشیه یک کنفرانس بسته امنیتی نظامی موضوع استفاده از ظرفیت نظامی علیه ایران را مطرح ساخت. سناتور مک کین ( رقیب انتخاباتی اوباما) همراه با سناتور جوزف لیبرمن و سناتور لیندسی گراهام، در همان روز اهود باراک وزیر دفاع و ژنرال گابی اشکنازی رئیس ستاد ارتش اسرائیل در اورشلیم ملاقات و پیرامون برنامههای اتمی ایران گفتوگو کردند.
مجموعه این حرکتها که شدت آن بعد از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ افزایش فوقالعاده یافته دال بر قرار گرفتن گزینه نظامی در کنار تحریمها است. انتظار جامعه جهانی و گروه ۱+۵ این است که در ماههای آینده دولت ایران آماده سازش و یا مجبور به تحویل بخش بزرگتری از اورانیوم غنی شده و همچنین تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم خود بشود.
تا رسیدن به زمان مطلوب در گفتوگوها با ایران باز خواهد ماند. از این جهت نامه طولانی و غیرمنسجم آقای سعید جلیلی را خانم اشتون در مجموع «مثبت» ارزیابی میکند که در عمل تأکیدی بر تمایل ایران برای آغاز گفتوگو است.