در آستانه سفر تعدادی از مقامات دولتی آمریکا به چند کشور تأثیرگذار در تجارت خارجی ایران از جمله چین، نقرهکار شیرازی معاون بینالمللی وزیر نفت جمهوری اسلامی از سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد دلاری آن کشور در صنایع بالادستی و پتروشیمی ایران خبر داده است.
سفر هیئت آمریکایی به آسیا به منظور جلب همکاری بیشتر کشورهای مورد بازدید در اجرای تحریمهای تازه علیه ایران صورت میگیرد.
کشورهای ژاپن، کره جنوبی، امارات، علاوه بر چین، در لیست مأموریت قریبالوقوع مقامات آمریکایی قرار دارند. در پارهای از این کشورها مقامات آمریکایی نیازمند چانهزنی سیاسی و حتی توسل به اعمال فشار خواهند بود.
ژاپن و کره جنوبی را میتوان تا حدود زیادی از این مقوله مستثنی دانست. با این وجود ضرورت انجام پارهای هماهنگیها بخصوص در زمینه بازرسی و کنترل گمرکی و نظارت شدیدتر بانکی مابین کشورهای یاد شده و گروه کشورهای آمریکا- اروپایی میتواند انجام گفتوگوهای در پیش را توجیه کند.
گرایش آسیاییها
ژاپن، دومین اقتصاد بزرگ دنیا، با وجود اتکای فراوان به واردات نفت خلیج فارس که در مجموع معادل ۹۰ درصد از نیازهای سالانه آن را تشکیل میدهد، در عمل با تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا علیه ایران همراه است. با این وجود بر خلاف کانادا و استرالیا که رسماً حمایت خود را از مفاد تحریمهای یکجانبه اعلام داشتهاند، ژاپن به جای انتشار بیانیه رسمی به سکوت توأم با رضایت در این مورد بسنده کرده است.
کره جنوبی نیز که شریک عمده تجاری ایران در آسیا به شمار میآید، با وجود تکیه فراوان به نفت خلیج فارس و واردات حجم قابل ملاحظهای از نفت ایران، با روح و مفاد تحریمها مخالف نیست. مشکل جدیتر آمریکا فائق آمدن بر چانهزنیهای چین است.
علیرغم داشتن تفاوت نظر پیرامون نحوه برخورد با تحریمها علیه ایران، موضوع امنیت منطقهای در خلیج فارس به خصوص حفظ امنیت انرژی، کشورهای آسیایی را عملاً در یک خط هماهنگ قرار میدهد. چین در حال حاضر دومین مصرفکننده و واردکننده نفت خام جهان بعد از آمریکا به شمار میرود.
واردات ۴۲۰ هزار بشکه نفت خام از ایران در سال گذشته تنها اندکی از نیازهای بزرگتر وارداتی چین را تشکیل میداد. از این جهت، میباید انتظار داشت که هماهنگی با نگرانیهای جامعه جهانی پیرامون امنیت منطقه از جمله جلب رضایت سایر صادرکنندگان نفت خام چین دیر یا زود در دستور کار مقامات پکن قرار بگیرد.
خریداران عمده آسیایی نفت خام ایران در سال ۲۰۰۹ را کشورهای ژاپن با ۵۱۹ هزار بشکه در روز، چین ۴۸۰ هزار بشکه، هند ۴۲۰ هزار بشکه و کره جنوبی ۲۴۰ هزار بشکه تشکیل میدادند. چین در طول شش ماه گذشته نسبت به شش ماه مشابه سال قبل ۳۰ در صد واردات نفت خام خود از ایران را کاهش داده و همزمان نفت بیشتری از عربستان سعودی، آنگولا و روسیه وارد کرده است.
عراق هم اکنون مذاکرات جدی برای بازاریابی نفت خام در چین را آغاز کرده و در صدد عقد قرارداد تازهای برای فروش نفت به «سینو پک» برای مصارف پالایشگاهی آن است. استفاده از این ظرفیتهای تازه، تدریجاً نیاز چین به خرید نفت ایران را کاهش داده و به همان نسبت طبیعت نگرانیهای امنیت انرژی پکن را تغییر خواهد داد.
بازی با کارت ایران
با این وجود تا دست یافتن به شرایط مطلوب، چین همچنان علاقهمند به بازی با کارت ایران است. علاقهای که روسیه نیز با ضمن نزدیکی فراوان به مواضع غرب در قبال ایران همچنان بدون قبول تعهد جدی، حفظ کرده است.
امضای نقشه راه همکاری ۳۰ ساله با ایران در بخش انرژی در نیمه ماه ژوئیه در مسکو، مابین اشماتکو وزیر انرژی روسیه و میرکاظمی وزیر نفت ایران نمونه ادامه این رفتار است که در آن رنگ سیاسی را بیش از انگیزههای اقتصادی توان دید.
چین نیز برای سرمایهگذاری در نفت آزادگان و همچنین فعالیتهای پالایشگاهی و توسعه دو فاز از منابع گاز پارس جنوبی موافقتنامههای کلی با ایران به امضا رسانده که مجموعه آنها میتوانند تا مدتهای طولانی در مرحله موافقتنامه باقی بمانند.
چنانکه موافقت ژاپن برای بهرهبرداری از حوزه عظیم نفتی آزادگان با وجود عبور از مرحله موافقت و رسیدن به شکل قرارداد در سال ۲۰۰۶ کان لم یکن خوانده شد و توکیو با پا پس کشیدن از آن، ضمن پرداختن یک غرامت نسبتاً قابل ملاحظه، تنها به حفظ ۱۰ درصد سهم صوری قابل انتقال در آن طرح بسنده کرد.
آخرین فرصت
جامعه جهانی و بخصوص پارهای از محافل سیاسی و قانونگذاری اعتقاد دارند که اعمال تحریمهای تازه علیه ایران و تشدید تدریجی آنها اخرین فرصت باقیمانده برای متوقف کردن برنامههای هستهای جمهوری اسلامی بدون توسل به نیروی نظامی است.
انجام قریبالوقوع مأموریت مقامات آمریکایی به کشورهای آسیایی طرف تجارت عمده با ایران با هدف توضیح این سیاست و درخواست همکاری نزدیک کشورهای میزبان به منظور افرایش کارایی آنها صورت میگیرد.
در نقطه مقابل، و با توجه به این واقعیت که هدف اصلی تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا نفت و گاز ایران است، مقامات ایران در یک اقدام متقابل سعی در بزرگنمایی تلاشهای خود در جهت بیتأثیر کردن تحریمها دارند.
برای ایران چین به چند دلیل جایزه بزرگ به حساب میآید. علاوه بر داشتن ظرفیت فراوان برای سرمایهگذاری خارجی و داشتن نیاز به تأمین انرژی از خارج، ظرفیت صادرات کالاهای مصرفی و صنعتی به ایران، کمک به نیازهای ایران برای انجام مبادلات بانکی با استفاده از مراکز مالی مستقر در هنگ کنگ، چین همچنین دارای جاهطلبیهای رو به رشد در سیاست خارجی و به علاوه یکی از اعضای ثابت شورای امنیت است.
به این دلایل، حفظ ارتباط نزدیک با چین و خنثی ساختن تلاشهای آمریکا و اروپا برای جلب همکاری بیشتر پکن علیه ایران هدف عمده سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. این اهمیت در اندازهای است که تهران به طور کامل حمایت پکن از قطعنامه ۱۹۲۹ را ندیده گرفته و بر خلاف رفتار تندتر با روسیه، کمترین انتقادی را متوجه رهبران سیاسی چین نساخته است. در این مسیر ایران حتی به استفاده تبلیغاتی از تظاهر به همراهی چین نیز راضی به نظر میرسد.
در اثبات به نتیجه رسیدن تلاشهای تهران برای حفظ نزدیکی با چین، معاون بینالمللی وزیر نفت ایران به آمار و ارقامی استناد کرده که با واقعیتهای عملی دارای فاصله فراوانی است. از جمله آقای سیفالله جشنساز از ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در نفت و گاز ایران (۲۹ میلیارد دلار در صنایع بالادستی نفت ایران و ۱۰ میلیارد دلار در صنایع پتروشیمی) خبر داده است.
مطابق آخرین گزارش منتشره از سوی کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل و گزارش مستقل سازمان ملل متحد پیرامون سرمایهگذاریهای (خارجی) در جهان ( دبیلیو-آی-آر)، مجموع سرمایهگذاریهای خارجی از سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۰۷ در ایران (از جمله در نفت و گاز و پتروشیمی و صنعت و معدن) تنها ۲۴ میلیارد دلار بوده است.
مجموع این سرمایهگذاریها تا سال ۲۰۰۹ تنها ۳۴ میلیارد دلار برآورد شده که در اصالت آن نیز به دلیل استناد سازمان ملل بر آمار منتشره از سوی ایران پارهای از صاحبنظران اقتصادی قائل به تردید شده و از ایران خواستار انتشار لیست سرمایهگذران خارجی به خصوص در سال ۲۰۰۹ شدهاند.
به این ترتیب به نظر میرسد ضمن تلاش فراوان ایران برای رقابت با آمریکا و اروپا بر سر جلب حمایت چین، اعداد و ارقام ارائه شده از سوی ایران بیشتر متأثر از هدفهای تبلیغاتی است تا واقعیتهای قابل لمس اقتصادی.
واقعیت قابل لمس در جهت توضیح تحولات شکل گرفته در مناسبات تجاری و همکاریهای دوجانبه ایران و چین حاکی از ۳۰ درصد کاهش خرید نفت خام چین از جمهوری اسلامی طی شش ماه اول سال جاری در مقایسه با شش ماه مشابه سال قبل است. در پایان ماه پیش چین از ایران تنها اندکی بیشتر از ۹ میلیون بشکه نفت وارد کرد. در ماه مشابه سال قبل این میزان در حدود ۱۳.۵ میلیون بشکه بود.
سفر هیئت آمریکایی به آسیا به منظور جلب همکاری بیشتر کشورهای مورد بازدید در اجرای تحریمهای تازه علیه ایران صورت میگیرد.
کشورهای ژاپن، کره جنوبی، امارات، علاوه بر چین، در لیست مأموریت قریبالوقوع مقامات آمریکایی قرار دارند. در پارهای از این کشورها مقامات آمریکایی نیازمند چانهزنی سیاسی و حتی توسل به اعمال فشار خواهند بود.
ژاپن و کره جنوبی را میتوان تا حدود زیادی از این مقوله مستثنی دانست. با این وجود ضرورت انجام پارهای هماهنگیها بخصوص در زمینه بازرسی و کنترل گمرکی و نظارت شدیدتر بانکی مابین کشورهای یاد شده و گروه کشورهای آمریکا- اروپایی میتواند انجام گفتوگوهای در پیش را توجیه کند.
گرایش آسیاییها
ژاپن، دومین اقتصاد بزرگ دنیا، با وجود اتکای فراوان به واردات نفت خلیج فارس که در مجموع معادل ۹۰ درصد از نیازهای سالانه آن را تشکیل میدهد، در عمل با تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا علیه ایران همراه است. با این وجود بر خلاف کانادا و استرالیا که رسماً حمایت خود را از مفاد تحریمهای یکجانبه اعلام داشتهاند، ژاپن به جای انتشار بیانیه رسمی به سکوت توأم با رضایت در این مورد بسنده کرده است.
کره جنوبی نیز که شریک عمده تجاری ایران در آسیا به شمار میآید، با وجود تکیه فراوان به نفت خلیج فارس و واردات حجم قابل ملاحظهای از نفت ایران، با روح و مفاد تحریمها مخالف نیست. مشکل جدیتر آمریکا فائق آمدن بر چانهزنیهای چین است.
علیرغم داشتن تفاوت نظر پیرامون نحوه برخورد با تحریمها علیه ایران، موضوع امنیت منطقهای در خلیج فارس به خصوص حفظ امنیت انرژی، کشورهای آسیایی را عملاً در یک خط هماهنگ قرار میدهد. چین در حال حاضر دومین مصرفکننده و واردکننده نفت خام جهان بعد از آمریکا به شمار میرود.
واردات ۴۲۰ هزار بشکه نفت خام از ایران در سال گذشته تنها اندکی از نیازهای بزرگتر وارداتی چین را تشکیل میداد. از این جهت، میباید انتظار داشت که هماهنگی با نگرانیهای جامعه جهانی پیرامون امنیت منطقه از جمله جلب رضایت سایر صادرکنندگان نفت خام چین دیر یا زود در دستور کار مقامات پکن قرار بگیرد.
خریداران عمده آسیایی نفت خام ایران در سال ۲۰۰۹ را کشورهای ژاپن با ۵۱۹ هزار بشکه در روز، چین ۴۸۰ هزار بشکه، هند ۴۲۰ هزار بشکه و کره جنوبی ۲۴۰ هزار بشکه تشکیل میدادند. چین در طول شش ماه گذشته نسبت به شش ماه مشابه سال قبل ۳۰ در صد واردات نفت خام خود از ایران را کاهش داده و همزمان نفت بیشتری از عربستان سعودی، آنگولا و روسیه وارد کرده است.
عراق هم اکنون مذاکرات جدی برای بازاریابی نفت خام در چین را آغاز کرده و در صدد عقد قرارداد تازهای برای فروش نفت به «سینو پک» برای مصارف پالایشگاهی آن است. استفاده از این ظرفیتهای تازه، تدریجاً نیاز چین به خرید نفت ایران را کاهش داده و به همان نسبت طبیعت نگرانیهای امنیت انرژی پکن را تغییر خواهد داد.
بازی با کارت ایران
با این وجود تا دست یافتن به شرایط مطلوب، چین همچنان علاقهمند به بازی با کارت ایران است. علاقهای که روسیه نیز با ضمن نزدیکی فراوان به مواضع غرب در قبال ایران همچنان بدون قبول تعهد جدی، حفظ کرده است.
امضای نقشه راه همکاری ۳۰ ساله با ایران در بخش انرژی در نیمه ماه ژوئیه در مسکو، مابین اشماتکو وزیر انرژی روسیه و میرکاظمی وزیر نفت ایران نمونه ادامه این رفتار است که در آن رنگ سیاسی را بیش از انگیزههای اقتصادی توان دید.
چین نیز برای سرمایهگذاری در نفت آزادگان و همچنین فعالیتهای پالایشگاهی و توسعه دو فاز از منابع گاز پارس جنوبی موافقتنامههای کلی با ایران به امضا رسانده که مجموعه آنها میتوانند تا مدتهای طولانی در مرحله موافقتنامه باقی بمانند.
چنانکه موافقت ژاپن برای بهرهبرداری از حوزه عظیم نفتی آزادگان با وجود عبور از مرحله موافقت و رسیدن به شکل قرارداد در سال ۲۰۰۶ کان لم یکن خوانده شد و توکیو با پا پس کشیدن از آن، ضمن پرداختن یک غرامت نسبتاً قابل ملاحظه، تنها به حفظ ۱۰ درصد سهم صوری قابل انتقال در آن طرح بسنده کرد.
آخرین فرصت
جامعه جهانی و بخصوص پارهای از محافل سیاسی و قانونگذاری اعتقاد دارند که اعمال تحریمهای تازه علیه ایران و تشدید تدریجی آنها اخرین فرصت باقیمانده برای متوقف کردن برنامههای هستهای جمهوری اسلامی بدون توسل به نیروی نظامی است.
انجام قریبالوقوع مأموریت مقامات آمریکایی به کشورهای آسیایی طرف تجارت عمده با ایران با هدف توضیح این سیاست و درخواست همکاری نزدیک کشورهای میزبان به منظور افرایش کارایی آنها صورت میگیرد.
در نقطه مقابل، و با توجه به این واقعیت که هدف اصلی تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا نفت و گاز ایران است، مقامات ایران در یک اقدام متقابل سعی در بزرگنمایی تلاشهای خود در جهت بیتأثیر کردن تحریمها دارند.
برای ایران چین به چند دلیل جایزه بزرگ به حساب میآید. علاوه بر داشتن ظرفیت فراوان برای سرمایهگذاری خارجی و داشتن نیاز به تأمین انرژی از خارج، ظرفیت صادرات کالاهای مصرفی و صنعتی به ایران، کمک به نیازهای ایران برای انجام مبادلات بانکی با استفاده از مراکز مالی مستقر در هنگ کنگ، چین همچنین دارای جاهطلبیهای رو به رشد در سیاست خارجی و به علاوه یکی از اعضای ثابت شورای امنیت است.
به این دلایل، حفظ ارتباط نزدیک با چین و خنثی ساختن تلاشهای آمریکا و اروپا برای جلب همکاری بیشتر پکن علیه ایران هدف عمده سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. این اهمیت در اندازهای است که تهران به طور کامل حمایت پکن از قطعنامه ۱۹۲۹ را ندیده گرفته و بر خلاف رفتار تندتر با روسیه، کمترین انتقادی را متوجه رهبران سیاسی چین نساخته است. در این مسیر ایران حتی به استفاده تبلیغاتی از تظاهر به همراهی چین نیز راضی به نظر میرسد.
در اثبات به نتیجه رسیدن تلاشهای تهران برای حفظ نزدیکی با چین، معاون بینالمللی وزیر نفت ایران به آمار و ارقامی استناد کرده که با واقعیتهای عملی دارای فاصله فراوانی است. از جمله آقای سیفالله جشنساز از ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در نفت و گاز ایران (۲۹ میلیارد دلار در صنایع بالادستی نفت ایران و ۱۰ میلیارد دلار در صنایع پتروشیمی) خبر داده است.
مطابق آخرین گزارش منتشره از سوی کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل و گزارش مستقل سازمان ملل متحد پیرامون سرمایهگذاریهای (خارجی) در جهان ( دبیلیو-آی-آر)، مجموع سرمایهگذاریهای خارجی از سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۰۷ در ایران (از جمله در نفت و گاز و پتروشیمی و صنعت و معدن) تنها ۲۴ میلیارد دلار بوده است.
مجموع این سرمایهگذاریها تا سال ۲۰۰۹ تنها ۳۴ میلیارد دلار برآورد شده که در اصالت آن نیز به دلیل استناد سازمان ملل بر آمار منتشره از سوی ایران پارهای از صاحبنظران اقتصادی قائل به تردید شده و از ایران خواستار انتشار لیست سرمایهگذران خارجی به خصوص در سال ۲۰۰۹ شدهاند.
به این ترتیب به نظر میرسد ضمن تلاش فراوان ایران برای رقابت با آمریکا و اروپا بر سر جلب حمایت چین، اعداد و ارقام ارائه شده از سوی ایران بیشتر متأثر از هدفهای تبلیغاتی است تا واقعیتهای قابل لمس اقتصادی.
واقعیت قابل لمس در جهت توضیح تحولات شکل گرفته در مناسبات تجاری و همکاریهای دوجانبه ایران و چین حاکی از ۳۰ درصد کاهش خرید نفت خام چین از جمهوری اسلامی طی شش ماه اول سال جاری در مقایسه با شش ماه مشابه سال قبل است. در پایان ماه پیش چین از ایران تنها اندکی بیشتر از ۹ میلیون بشکه نفت وارد کرد. در ماه مشابه سال قبل این میزان در حدود ۱۳.۵ میلیون بشکه بود.