سرانجام میرحسین موسوی پس از بیست سال دوری از صحنه سیاست، روز چهارشنبه رسماً بازگشت خود را به این صحنه اعلام کرد و گفت به امید ادای وظیفه، خود را نامزد دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری میکند.
آقای موسوی با اعلام احساس خطر و تأکید بر اینکه، تداوم رویه مدیریتی موجود، به آشفتگیهای لاعلاج در نظام منجر میشود، ورود خود به عرصه رقابتهای انتخاباتی را توضیح میدهد.
اصلاح طلبان و طرفداران محمد خاتمی میگویند به رغم اصرار آقای خاتمی برای نامزد شدن میرحسین موسوی و اعلام اینکه اگر آقای موسوی اعلام نامزدی کند، آقای خاتمی خود را نامزد نخواهد کرد، آقای موسوی تابحال رسماً نظر خود را اعلام نکرده است.
اما حالا و پس از اعلام رسمی نامزدی محمد خاتمی وآغاز سفرهای استانی وی، آقای موسوی به گفته برخی اصلاحطلبان هوس ریاست جمهوری کرده است. اصلاح طلبان حکومتی ظاهراً از این نگرانند که ورود چند نامزد اصلاحطلب به میدان رقابت، تقسیم آرا بین نامزدها و درنتیجه شکست آنان را سبب شود.
درحالی که برخی دیگر، اصولاً گفتمان انتخاباتی آقای موسوی را مغایر با گفتمان اصلاحطلبی میدانند و آنرا طرحی تازه و شاید هم کلاسیک از گفتمان عدالت محور محمود احمدی نژاد ارزیابی میکنند.
به رغم این نگرانیها، هستند تحلیلگرانی که آمدن میرحسین موسوی به میدان رقابت انتخاباتی را از بسیاری جوانب، مثبت و در خدمت گفتمان اصلاحطلبی میدانند و بر این نظرند که نفس ورود آقای موسوی به میدان رقابت باعث مطرح شدن انتخابات در سطح وسیع جامعه و گرم شدن تنور انتخاباتی خواهد شد.
از دیگر سو در اردوی مخالف نیز، حضور میرحسین موسوی و بویژه نحوه و ادبیات وارد شدن وی به صحنه انتخابات، طرفداران محمود احمدینژاد را نگران کرده است. نگرانی آنان از این جهت است که میرحسین موسوی با تکیه به ارزشهای اصولگرایانه و طرح گفتمان بازگشت به آرمانهای اصیل انقلاب، موجب ریزش شدیدی آرای محمود احمدینژاد شود و شانس وی را برای پیروزی در انتخابات از بین ببرد.
به رغم نگرانیهای این دو جبهه، ظاهراً «حزب اعتماد ملی» به رهبری مهدی کروبی از این رویداد نگرانی ندارد و از حضور میرحسین موسوی استفبال کرده است.
بررسی انگیزه و پیامد نامزد شدن آقای موسوی برای انتخابات ریاست جمهوری، موضوع برنامه دیدگاهها در این هفته است، در گفتگو با عیسی سحرخیز، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در تهران، علیرضا حقیقی، استاد دانشگاه در کانادا و حسین باستانی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در پاریس.
به نظر شما انگیزه نامزد شدن آقای موسوی چه میتواند باشد و چرا او پس از بیست سال دوری از سیاست، اکنون به این صورت به صحنه انتخابات باز میگردد؟
عیسی سحرخیز: یک سناریو یا فرضیه این است که آقای موسوی میخواهد از فرصت انتخاباتی استفاده کند و به سمت تشکیل یک حزب برود. در نتیجه در این زمان تلاش میکند که دیدگاه و برنامه ها و اهدافش را مشخص کند، در ضمن اگر به مرحله نهایی هم برود انتخابات را به سمتی ببرد که سه قطبی باشد. بحثی که تا امروز با آن مواجه نبودیم ولی فکر می کنم که با تعریفی که ایشان از خودش کرد بعنوان اینکه فردی است که میخواهد راه سوم را برود و در جایگاهی باشد که نه اصلاحطلب است نه محافظهکار و هم اصلاحطلب است و هم محافظهکار، بنشیند، میخواهد تأکید کند که از اصلاحطلبان نیست.
اما آیا آقای موسوی برنامهای دارد که بخواهد در خدمت آن برنامه وارد صحنه شود؟
عیسی سحرخیز: ظاهراً دارد، حتی قبل از اینکه نامزدی اش مطرح شود، نزدیکان به او که جمعیت توسعه و تعاون را نمایندگی می کنند، با برنامهای وارد شدند.
آقای موسوی در صحبتهایی که تاکنون کرده بجز یک سلسله مسائل عام مانند اسلام ناب محمدی و مسئله عدالت محوری و شاید بشود گفت از این گونه شعارها، فراتر نرفته. به نظر شما چرا آقای موسوی پس از مدتها میخواهد فعال شود؟
علیرضا حقیقی: دلایل و نیات آقای موسوی را نمی شود حدس زد. اما چند نکته مهم است یکی اینکه ایشان میخواهد با اصلاحات مرزبندی کند. اینکه با موانعی که وجود دارد و ایشان به خاطر آن موانع سکوت کرده بود، چگونه میشود آنها را حل کرد، موضوعی است که خودشان باید جواب بدهند.
دلیلی که در بیست سال گذشته آقای موسوی نیامده بود روی صحنه این بود که ساختار قدرت بهگونهای است که امکان عمل و حاکمیت قانون در آن برایش متصور نیست. اینها ایرادهایی که بود که در سری قبل هم گرفته بود و خواستار آن شده بود که اگر اینها حل شود در انتخابات شرکت میکند. اینها هم که حل نشده است.
بنابراین به این نتیجه میشود رسید که با توجه به هشدار داده شده، ایشان شاید احساس میکند که دولت و سیاستهای آقای احمدی نژاد، ایران را در مسیر پرتگاهی قرار داده که او به عنوان یک سیاستمدار متعهد خود را لازم به دخالت می داند. در مورد مسائل سیاست خارجی به دلایل زیاد میشود گفت که دکترین آقای احمدینژاد در این زمینه متأثر از سیاستی است که آقای موسوی به آن اعتقاد دارد.
واکنش اولیه برخی از اصلاح طلبان این بود که آقای موسوی با توجه به اینکه آقای خاتمی پیش از آن او سؤال کرده بود که میآید یا نه، با آمدنش آقای خاتمی را سنگ روی یخ کرده است، به نظر شما آیا این بازی است که اصلاحطلبان با موافقت هم دارند انجام میدهند، یا بازی نیست و یک نوع رقابتی میان اصلاحطلبان است، اگر آقای موسوی را جزو اصلاحطلبان به شمار آوریم؟
حسین باستانی: دو مورد است که نشان می دهد ناهماهنگیهایی بین ستاد آقای خاتمی و آقای موسوی حداقل در بهترین شرایط وجود داشته. یکی اینکه آقای خاتمی گفته بودند که بین من و مهندس موسوی یکی خواهیم آمد و بعد هر دو اعلام کردند که خواهند آمد. طبعاً اینجا یک ناهماهنگی، حداقل، رخ داده است.
دوم اینکه در روزهای ابتدایی اعلام نامزدی آقای موسوی، ما شاهد این بودیم که زمزمه هایی پیچید مبنی بر اینکه آقای خاتمی نیامدن را بررسی می کنند. اینهم نشان می دهد که ناهماهنگی هایی روی داده و حداقل اینکه هر دو با هم اعلام نامزدی کنند پیش بینی نشده بود. گذشته از تمام اینها اگر بین این دو نامزد از این به بعد هماهنگیهایی وجود داشته باشد، اتفاق مثبتی است به دلیل اینکه رأی شورای نگهبان غیرقابل پیشبینی است.
ممکن است هر اتفاقی در شورای نگهبان بیافتد و طبعاً تعداد کاندیداهای اصلاحطلب هرچه بیشتر باشد، بهتر است. از این گذشته ممکن است که اقشاری که آقای موسوی را حمایت میکنند متمایل به آقای خاتمی نباشند.
واکنش اصولگرایان نسبت به نامزدی آقای موسوی چیست؟
عیسی سحرخیز: بین اصولگرایان اختلاف نظری که وجود دارد و تاکنون به دلیل پیچیده بودن شرایط سیاسی ایران نتوانستهاند به جمعبندی واحدی برسند، با آمدن آقای موسوی پیچیدهتر شده است. گروهی از جریان اصولگرا مشوق آقای موسوی هم بودند یا کسانی بودند که به ستاد ایشان رفت و آمد داشتند و فکر میکردند که با آمدن او شاید بتوانند هم آقای خاتمی و هم آقای احمدینژاد را از میدان به در کنند. این بخش در واقع جریان روشنفکری درون محافظه کاران است.
آمدن آقای موسوی بیش از اینکه به اردوگاه اصلاحطلبان صدمه بزند، یکپارچگی آرای اصولگرایان را هدف قرار میدهد.
آیا آقای موسوی خواهد توانست بخشی از آرای اصولگرایان و بخشی از آرای رای دهندگان غیراسلامی، که در برابر آقای خاتمی یک نوع سیاست تحریم را در گذشته در پیش گرفته بودند، را جذب کند؟ چه اقشاری این گرایش را دارند که در صورت نهایی شدن نامزدی آقای موسوی، به او رأی بدهند؟
علیرضا حقیقی: کسانی که عمدتاً گرایشهای مذهبی و اصولگرا دارند، احتمالاً بخشی به آقای موسوی رأی میدهند. اما در میان کسانی که انتخابات را تحریم کردهاند، آقای موسوی چهرهای نیست که آنها بخواهند به او رأی دهند. طبقه متوسط، سرمایه داران صنعتی، عمده افراد تحصیلکرده، ایرانیان خارج از کشور در مجموع آقای خاتمی را بر دیگران ترجیح میدهند.
آقای موسوی این مشکل را هم دارد که جریان سرمایهداران صنعتی و کسانی که آماده سرمایهگذاری در اقتصاد ایران هستند، تصویر خیلی خوشایندی از او ندارند. از این گذشته کسانی که اعتقاد داشتند که آقای خاتمی کاری انجام نداده، به دیدگاه واقعبینانهتری درباره نقش دولت در سیستم اجتماعی رسیدهاند. آقای حقیقی بعید میداند شمار زیادی از مخاطبان آقای خاتمی رأیشان را به سود آقای موسوی برگردانند.
چنانچه شورای نگهبان صلاحیت این نامزدها را تأیید کند، به نظر شما چه کسی شانس آن را دارد که به مرحله نهایی گام بگذارد؟
حسین باستانی: موضع رسمی نهادهای جمهوری اسلامی تا این لحظه حمایت از آقای احمدی نژاد است. ما درباره انتخاباتی صحبت میکنیم که برگزارکننده آن آقای محصولی است، ناظر آن آقای جنتی، و شخص رئیس جمهوری ذینفع است. موقعیت آقای احمدینژاد در این صحنه رأیگیری به پای کاندیداهای اصلاحطلب نمیرسد.
در یک شرایط نرمال کاندیداهای اصلاحطلب شانس بیشتری دارند اما تنها در صورتی رئیس جمهور بعدی در جبهه مقابل اصولگرایان خواهد بود که تفاوت رأی او با کاندیدایی که از حمایت نهادهای رسمی استفاده میکند که تا این لحظه آقای احمدینژاد است، خیلی بالا باشد. اگر اصلاحطلبان در مقابل هم قرار نگیرند و به اجماع برسند، این امکان وجود دارد که اصلاحطلبان پیروز شوند.
عیسی سحرخیز: به نظر میرسد که آقای کروبی عزم جزم کرده است که در صحنه بماند، اما اگر مسیر به سمتی برود که آقای موسوی بخواهد نامزد اصلی اصلاحطلبان باشد، احتمالاً کنار خواهد رفت. اما اگر فضا به گونهای باشد که هم موسوی باشد هم خاتمی، آقای کروبی کنار نخواهد رفت.
علیرضا حقیقی: آقای کروبی مزیتی دارد که دیگر کاندیداهای اصلاحطلب ندارند. زبان انتقادی او صریحتر از دیگران است و دیگر اینکه روزنامهای در اختیار دارد که آقای خاتمی یا میرحسین موسوی ندارند. در این میان اگر استقبال بیشتری از آقای خاتمی صورت بگیرد، که در شهرهای مختلف هم اکنون پیش آمده، امکان دارد با توجه به سابقه دوستی میان آن دو، مذاکراتی میان او و آقای کروبی انجام شود و ائتلافی انجام گیرد.
آقای موسوی با اعلام احساس خطر و تأکید بر اینکه، تداوم رویه مدیریتی موجود، به آشفتگیهای لاعلاج در نظام منجر میشود، ورود خود به عرصه رقابتهای انتخاباتی را توضیح میدهد.
اصلاح طلبان و طرفداران محمد خاتمی میگویند به رغم اصرار آقای خاتمی برای نامزد شدن میرحسین موسوی و اعلام اینکه اگر آقای موسوی اعلام نامزدی کند، آقای خاتمی خود را نامزد نخواهد کرد، آقای موسوی تابحال رسماً نظر خود را اعلام نکرده است.
اما حالا و پس از اعلام رسمی نامزدی محمد خاتمی وآغاز سفرهای استانی وی، آقای موسوی به گفته برخی اصلاحطلبان هوس ریاست جمهوری کرده است. اصلاح طلبان حکومتی ظاهراً از این نگرانند که ورود چند نامزد اصلاحطلب به میدان رقابت، تقسیم آرا بین نامزدها و درنتیجه شکست آنان را سبب شود.
درحالی که برخی دیگر، اصولاً گفتمان انتخاباتی آقای موسوی را مغایر با گفتمان اصلاحطلبی میدانند و آنرا طرحی تازه و شاید هم کلاسیک از گفتمان عدالت محور محمود احمدی نژاد ارزیابی میکنند.
به رغم این نگرانیها، هستند تحلیلگرانی که آمدن میرحسین موسوی به میدان رقابت انتخاباتی را از بسیاری جوانب، مثبت و در خدمت گفتمان اصلاحطلبی میدانند و بر این نظرند که نفس ورود آقای موسوی به میدان رقابت باعث مطرح شدن انتخابات در سطح وسیع جامعه و گرم شدن تنور انتخاباتی خواهد شد.
از دیگر سو در اردوی مخالف نیز، حضور میرحسین موسوی و بویژه نحوه و ادبیات وارد شدن وی به صحنه انتخابات، طرفداران محمود احمدینژاد را نگران کرده است. نگرانی آنان از این جهت است که میرحسین موسوی با تکیه به ارزشهای اصولگرایانه و طرح گفتمان بازگشت به آرمانهای اصیل انقلاب، موجب ریزش شدیدی آرای محمود احمدینژاد شود و شانس وی را برای پیروزی در انتخابات از بین ببرد.
به رغم نگرانیهای این دو جبهه، ظاهراً «حزب اعتماد ملی» به رهبری مهدی کروبی از این رویداد نگرانی ندارد و از حضور میرحسین موسوی استفبال کرده است.
بررسی انگیزه و پیامد نامزد شدن آقای موسوی برای انتخابات ریاست جمهوری، موضوع برنامه دیدگاهها در این هفته است، در گفتگو با عیسی سحرخیز، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در تهران، علیرضا حقیقی، استاد دانشگاه در کانادا و حسین باستانی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در پاریس.
به نظر شما انگیزه نامزد شدن آقای موسوی چه میتواند باشد و چرا او پس از بیست سال دوری از سیاست، اکنون به این صورت به صحنه انتخابات باز میگردد؟
عیسی سحرخیز: یک سناریو یا فرضیه این است که آقای موسوی میخواهد از فرصت انتخاباتی استفاده کند و به سمت تشکیل یک حزب برود. در نتیجه در این زمان تلاش میکند که دیدگاه و برنامه ها و اهدافش را مشخص کند، در ضمن اگر به مرحله نهایی هم برود انتخابات را به سمتی ببرد که سه قطبی باشد. بحثی که تا امروز با آن مواجه نبودیم ولی فکر می کنم که با تعریفی که ایشان از خودش کرد بعنوان اینکه فردی است که میخواهد راه سوم را برود و در جایگاهی باشد که نه اصلاحطلب است نه محافظهکار و هم اصلاحطلب است و هم محافظهکار، بنشیند، میخواهد تأکید کند که از اصلاحطلبان نیست.
اما آیا آقای موسوی برنامهای دارد که بخواهد در خدمت آن برنامه وارد صحنه شود؟
عیسی سحرخیز: ظاهراً دارد، حتی قبل از اینکه نامزدی اش مطرح شود، نزدیکان به او که جمعیت توسعه و تعاون را نمایندگی می کنند، با برنامهای وارد شدند.
آقای موسوی در صحبتهایی که تاکنون کرده بجز یک سلسله مسائل عام مانند اسلام ناب محمدی و مسئله عدالت محوری و شاید بشود گفت از این گونه شعارها، فراتر نرفته. به نظر شما چرا آقای موسوی پس از مدتها میخواهد فعال شود؟
علیرضا حقیقی: دلایل و نیات آقای موسوی را نمی شود حدس زد. اما چند نکته مهم است یکی اینکه ایشان میخواهد با اصلاحات مرزبندی کند. اینکه با موانعی که وجود دارد و ایشان به خاطر آن موانع سکوت کرده بود، چگونه میشود آنها را حل کرد، موضوعی است که خودشان باید جواب بدهند.
دلیلی که در بیست سال گذشته آقای موسوی نیامده بود روی صحنه این بود که ساختار قدرت بهگونهای است که امکان عمل و حاکمیت قانون در آن برایش متصور نیست. اینها ایرادهایی که بود که در سری قبل هم گرفته بود و خواستار آن شده بود که اگر اینها حل شود در انتخابات شرکت میکند. اینها هم که حل نشده است.
بنابراین به این نتیجه میشود رسید که با توجه به هشدار داده شده، ایشان شاید احساس میکند که دولت و سیاستهای آقای احمدی نژاد، ایران را در مسیر پرتگاهی قرار داده که او به عنوان یک سیاستمدار متعهد خود را لازم به دخالت می داند. در مورد مسائل سیاست خارجی به دلایل زیاد میشود گفت که دکترین آقای احمدینژاد در این زمینه متأثر از سیاستی است که آقای موسوی به آن اعتقاد دارد.
واکنش اولیه برخی از اصلاح طلبان این بود که آقای موسوی با توجه به اینکه آقای خاتمی پیش از آن او سؤال کرده بود که میآید یا نه، با آمدنش آقای خاتمی را سنگ روی یخ کرده است، به نظر شما آیا این بازی است که اصلاحطلبان با موافقت هم دارند انجام میدهند، یا بازی نیست و یک نوع رقابتی میان اصلاحطلبان است، اگر آقای موسوی را جزو اصلاحطلبان به شمار آوریم؟
حسین باستانی: دو مورد است که نشان می دهد ناهماهنگیهایی بین ستاد آقای خاتمی و آقای موسوی حداقل در بهترین شرایط وجود داشته. یکی اینکه آقای خاتمی گفته بودند که بین من و مهندس موسوی یکی خواهیم آمد و بعد هر دو اعلام کردند که خواهند آمد. طبعاً اینجا یک ناهماهنگی، حداقل، رخ داده است.
دوم اینکه در روزهای ابتدایی اعلام نامزدی آقای موسوی، ما شاهد این بودیم که زمزمه هایی پیچید مبنی بر اینکه آقای خاتمی نیامدن را بررسی می کنند. اینهم نشان می دهد که ناهماهنگی هایی روی داده و حداقل اینکه هر دو با هم اعلام نامزدی کنند پیش بینی نشده بود. گذشته از تمام اینها اگر بین این دو نامزد از این به بعد هماهنگیهایی وجود داشته باشد، اتفاق مثبتی است به دلیل اینکه رأی شورای نگهبان غیرقابل پیشبینی است.
ممکن است هر اتفاقی در شورای نگهبان بیافتد و طبعاً تعداد کاندیداهای اصلاحطلب هرچه بیشتر باشد، بهتر است. از این گذشته ممکن است که اقشاری که آقای موسوی را حمایت میکنند متمایل به آقای خاتمی نباشند.
واکنش اصولگرایان نسبت به نامزدی آقای موسوی چیست؟
عیسی سحرخیز: بین اصولگرایان اختلاف نظری که وجود دارد و تاکنون به دلیل پیچیده بودن شرایط سیاسی ایران نتوانستهاند به جمعبندی واحدی برسند، با آمدن آقای موسوی پیچیدهتر شده است. گروهی از جریان اصولگرا مشوق آقای موسوی هم بودند یا کسانی بودند که به ستاد ایشان رفت و آمد داشتند و فکر میکردند که با آمدن او شاید بتوانند هم آقای خاتمی و هم آقای احمدینژاد را از میدان به در کنند. این بخش در واقع جریان روشنفکری درون محافظه کاران است.
آمدن آقای موسوی بیش از اینکه به اردوگاه اصلاحطلبان صدمه بزند، یکپارچگی آرای اصولگرایان را هدف قرار میدهد.
آیا آقای موسوی خواهد توانست بخشی از آرای اصولگرایان و بخشی از آرای رای دهندگان غیراسلامی، که در برابر آقای خاتمی یک نوع سیاست تحریم را در گذشته در پیش گرفته بودند، را جذب کند؟ چه اقشاری این گرایش را دارند که در صورت نهایی شدن نامزدی آقای موسوی، به او رأی بدهند؟
علیرضا حقیقی: کسانی که عمدتاً گرایشهای مذهبی و اصولگرا دارند، احتمالاً بخشی به آقای موسوی رأی میدهند. اما در میان کسانی که انتخابات را تحریم کردهاند، آقای موسوی چهرهای نیست که آنها بخواهند به او رأی دهند. طبقه متوسط، سرمایه داران صنعتی، عمده افراد تحصیلکرده، ایرانیان خارج از کشور در مجموع آقای خاتمی را بر دیگران ترجیح میدهند.
آقای موسوی این مشکل را هم دارد که جریان سرمایهداران صنعتی و کسانی که آماده سرمایهگذاری در اقتصاد ایران هستند، تصویر خیلی خوشایندی از او ندارند. از این گذشته کسانی که اعتقاد داشتند که آقای خاتمی کاری انجام نداده، به دیدگاه واقعبینانهتری درباره نقش دولت در سیستم اجتماعی رسیدهاند. آقای حقیقی بعید میداند شمار زیادی از مخاطبان آقای خاتمی رأیشان را به سود آقای موسوی برگردانند.
چنانچه شورای نگهبان صلاحیت این نامزدها را تأیید کند، به نظر شما چه کسی شانس آن را دارد که به مرحله نهایی گام بگذارد؟
حسین باستانی: موضع رسمی نهادهای جمهوری اسلامی تا این لحظه حمایت از آقای احمدی نژاد است. ما درباره انتخاباتی صحبت میکنیم که برگزارکننده آن آقای محصولی است، ناظر آن آقای جنتی، و شخص رئیس جمهوری ذینفع است. موقعیت آقای احمدینژاد در این صحنه رأیگیری به پای کاندیداهای اصلاحطلب نمیرسد.
در یک شرایط نرمال کاندیداهای اصلاحطلب شانس بیشتری دارند اما تنها در صورتی رئیس جمهور بعدی در جبهه مقابل اصولگرایان خواهد بود که تفاوت رأی او با کاندیدایی که از حمایت نهادهای رسمی استفاده میکند که تا این لحظه آقای احمدینژاد است، خیلی بالا باشد. اگر اصلاحطلبان در مقابل هم قرار نگیرند و به اجماع برسند، این امکان وجود دارد که اصلاحطلبان پیروز شوند.
عیسی سحرخیز: به نظر میرسد که آقای کروبی عزم جزم کرده است که در صحنه بماند، اما اگر مسیر به سمتی برود که آقای موسوی بخواهد نامزد اصلی اصلاحطلبان باشد، احتمالاً کنار خواهد رفت. اما اگر فضا به گونهای باشد که هم موسوی باشد هم خاتمی، آقای کروبی کنار نخواهد رفت.
علیرضا حقیقی: آقای کروبی مزیتی دارد که دیگر کاندیداهای اصلاحطلب ندارند. زبان انتقادی او صریحتر از دیگران است و دیگر اینکه روزنامهای در اختیار دارد که آقای خاتمی یا میرحسین موسوی ندارند. در این میان اگر استقبال بیشتری از آقای خاتمی صورت بگیرد، که در شهرهای مختلف هم اکنون پیش آمده، امکان دارد با توجه به سابقه دوستی میان آن دو، مذاکراتی میان او و آقای کروبی انجام شود و ائتلافی انجام گیرد.