نمایشگاهی از آثار يک مجسمهساز جوان اسلواكى با موضوع خطر هستهاى جمهورى اسلامى ايران از نگاه رسانهها در پراگ، پايتخت جمهورى چک، برپا شده است.
نمایشگاه آثار رادوان چروكا (Radovan Cherevka) شامل پنج اثر در هنر چيدمان (Installation) و با موضوع مشترک فعالیتهای هستهای ایران است.
رادوان چروكا هنرمندی ۲۹ ساله از کشور اسلواکی است که به گفته خودش، هرگز ايران را نديده و مانند بسيارى ديگر، آشناییاش با ايران از طریق رسانهها بوده است.
در نمایشگاهی که او در پراگ برپا کرده، يكى از آثار تصويرى است روى ميز نقشهكشى که نقشه جنگ را تداعی میکند.
اثر ديگر به شكل توپى آويخته از سقف، شبیه كره زمين، است. اثر سوم نیز موزاييکهايى چیده شده بر كف زمين است كه روى هر يک از آنها اطلاعاتى از گذشته و امروز ايران و مراكز هستهاى و نظامىاش نقش بسته است.
يک اثر نیز ۱۸ مركز هستهاى و نظامى را در شرق، غرب، شمال و جنوب ايران نشان مىدهد.
این نمایشگاه از ۱۲ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۱۱ ژانویه ۲۰۰۹ در پراگ برپاست.
هنگام بازدید از این نمایشگاه، از رادوان چروکا میخواهم تا خود بگوید موضوع نمایشگاه چیست.
رادوان چروكا به رادیو فردا میگوید: «به عنوان يک هنرمند مسايل سياسى ايران براى من جذاب است. مىخواستم به گونهاى مسايل سياسى ايران را نمايش بدهم. در اينجا پنج چيدمان درست كردهام كه مسأله را از نگاه من نشان مىدهد.
ايران سرزمينى پر راز و رمز و شگفتانگيز است؛ با مردمى دانا. اما مشكل هستهاى اين كشور بخش منفى آن است.
رسانهها مىخواهند بگويند مسأله هستهاى ايران در حال حاضر مسأله اصلى است. نقش رسانهها در اين زمينه بسيار پررنگ است؛ به ويژه اگر رسانهها موازى با يک طرح جنگى حركت كنند.»
رادوان چروكا، به گفته خود، انبوهى از اطلاعات را كه رسانهها درباره ايران به مخاطبان خود منتقل مىكنند گردآورى و سپس هر يک را جداگانه روى كاغذ چاپ كرده است.
تصاويری که او چاپ کرده در پنج اثر تجسمى و به صورت هنر «چيدمان» ارايه شده است؛ تصاويرى شامل تأسيسات غنىسازى اورانيوم در نطنز، رآكتور آب سنگين در اراک، نيروگاه اتمى در دست ساخت بوشهر، مراكز پژوهشى در زمينه انرژى اتمى در ديگر نقاط ايران، موشکهاى شهاب ۳، تصويرهايى از محمود احمدىنژاد، رئيس جمهورى اسلامى ايران، و جورج بوش، رئيس جمهورى آمريكا، توانايى هواپيماهاى جنگى اسراييل براى بمباران مراكز هستهاى و نظامى ايران و بسيارى اطلاعات ديگر، همه به صورت تصوير و چاپ شده روى كاغذ.
رادوان چروكا، به گفته خود، انبوهى از اطلاعات را كه رسانهها درباره ايران به مخاطبان خود منتقل مىكنند گردآورى و سپس هر يک را جداگانه روى كاغذ چاپ كرده است.
ميلان ميكولاشتيک، هنرمند اهل جمهورى چک و دستيار رادوان چروكا، كار وی را از همان دريچه مىبيند.
آقای میکولاشتیک به رادیو فردا میگوید: «موضوع نمايشگاه اين واقعيت را نشان مىدهد كه مسأله ايران چگونه رسانهاى شده و رسانهها تا چه اندازه مىتوانند در يک مسأله نقش پررنگى داشته باشند.»
يكى از بازديد كنندگان نمایشگاه دختر نوجوانى بود كه تا پيش از گفتوگو با ما، ايران را با عراق اشتباه گرفته بود. او مفهوم كلى نمایشگاه را اين گونه به رادیو فردا توضیح داد: «اين نمايشگاه نشان مىدهد كه رسانهها تا چه اندازه مىتوانند نقش داشته باشند و ما در حقيقت آن چه را میبینیم که رسانهها نشان مىدهند.»
بازید کننده دیگر آلوئيز ماكارا نام دارد و به رادیو فردا میگوید: «موضوع جالبى است؛ اين كه آن چه در ايران اتفاق مىافتد، رسانهها آن را به گونه ديگرى به ما نشان مىدهند؛ در حالى كه واقعيت مىتواند چيز ديگرى باشد. نكته جالبى كه در اين نمايشگاه مىبينيم اين است كه يک حالت اضطرارى بين قدرتهاى جهانى و ايران وجود دارد؛ چون قدرتها از دسترسى ايران به بمب اتمی مىترسند.»
رادوان چروكا، هنرمندی که آثار خود را در این نمایشگاه ارائه کرده است، در كشور خود (اسلواکی) و نیز در برخى كشورهاى اروپايى هنرمندی شناخته شده است.
در سال ۲۰۰۶ سازمان عفو بينالملل از يكى از آثار او تقدير کرد. آن اثر در حال حاضر در یکی از ايستگاههای مترو در شهر پراگ نصب شده است.
یکی دیگر از بازدید کنندگان این نمایشگاه، به نام لنكا كوكوروا، اهل اسلواکی و دانشجوی دوره دكترى تاريخ هنر در دانشگاه چک است.
خانم لنكا كوكوروا، که سازمان دهنده این نمايشگاه بوده است، از آغاز شكلگيرى این ايده تا برگزارى نمايشگاه با رادوان چروكا همراهى كرده است.
او دوستانى در ايران دارد و از راه خواندن ترجمه آثار برخى از شاعران زن و ديدن برخى از فيلمهاى عباس كيارستمى با هنر ايران آشنا است.
لنكا كوكوروا به رادیو فردا میگوید: «تابستان گذشته شروع به كار كرديم. همان روزها دو نفر از دوستان ايرانى ميهمان من بودند و با آنها هم درباره اين ايده صحبت كرديم. پس از آن بود كه رادوان با درهم آميختن حسى كه از تاريخ و فرهنگ ايران داشت و با اطلاعاتى كه از نقشههاى ماهوارهاى درباره ايران به دست آورد، اين نمايشگاه را ترتیب داد.»
در سال ۲۰۰۶ سازمان عفو بينالملل از يكى از آثار رادوان چروكا تقدير کرد که این اثر در حال حاضر در یکی از ايستگاههای مترو در شهر پراگ نصب شده است.
رودولف سيكورا، استاد فلسفه و تاريخ هنر در دانشگاه «كوشيتسه» در اسلواكى كه در روز افتتاحيه نمايشگاه به پراگ آمده بود، به راديو فردا میگوید: «موضوع اين نمايشگاه مسأله ايران است و اين كه رسانهها اين مسأله را چگونه بازتاب مىدهند. واقعيت اين است كه مسأله ايران بسيار جدى است و هر روز هم از رسانهها درباره آن مىشنويم، مىبينيم و مىخوانيم. اما به اين واقعيت بايد از دو زاويه نگاه كنيم؛ اول اين كه ايرانىها چگونه به اين موضوع نگاه مىكنند و ديگر اين كه جهان بيرون اين مسأله را چگونه مىبيند.»
در روز افتتاحيه نمايشگاه، هنگامى كه بازديد كنندگان غرق ديدن آثار بودند، ناگهان چند نفر با لباسهای كاركنان آزمايشگاهها و تأسيسات هستهاى و پوششهای مقاوم در برابر راديو اكتيو، با حركات و صداهایی عجيب وارد سالن شدند و به ميان بازديد كنندگان رفتند. فضا، همان طور که هنرمند خواسته بود، كمى ترسناک شد.
یکی از بازدید کنندگان، به نام ناديا كوهلروا که به گفته خود بازديد كننده حرفهاى نمايشگاههاى آثار تجسمى است، پس از این رویداد درباره درباره دريافت كلى خود از آثار نمایشگاه به رادیو فردا میگوید: «به اين نمایشگاه از دو زاويه مىتوان نگاه كرد: از يک سو زاويه نگاه هنرى است و سوى ديگر ماجرا اين است كه ايران كشورى است بزرگ كه هيچ نظمى در آن وجود ندارد و اين مسأله ترسناكى است.»
از رادوان چروکا میپرسم آیا با برپایی نمایشگاه خود قصد داشته است به مخاطبان بگويد رسانهها مىتوانند زمينه یک جنگ تازه را فراهم كنند؟ و آیا او با این نمایشگاه تلاش کرده است، به سهم خود، جلو يک جنگ تازه را بگيرد؟
رادوان چروكا پاسخ میدهد: « تلاش كردم كه اين آثار بىطرفانه باشد و نقش رسانهها را نشان دهد. من نمىخواستم نقش يک مبارز ضدجنگ را بازى كنم؛ تنها تلاش كردم كه اين مجموعه، كارى همه جانبهنگر باشد. از طرف ديگر فكر مىكنم كه اين نمايشگاه مىتواند زمينه گفتوگو و بحث را در باره مسأله هستهاى ايران فراهم كند و شايد كمكى باشد تا مسأله به خوبى و خوشى حل شود.»