برنامه «نگاه تازه» را میتوانيد پنج شنبهها ساعت ۱۹:۳۰ و تکرار آن را ساعت نيم بامداد يا ۱۳ بعد از ظهر جمعهها به وقت ايران از راديو فردا بشنويد.
اما در گفتگو با ابراهیم نبوی میخواهیم ببینیم این سفرۀ عید ایرانیان هفت شین بوده یا هفت سین.
سید ابراهیم نبوی که دستکم در بین رفقایش به «داور» مشهور است، شاید در این باب داور خوبی باشد. او این فرضیه را که میگویند «هفت شین» پس از ورود تریاک به ایران به جای هفت سین نشسته، شدیداً رد میکند. یادآوری میکنیم که در زبان تریاکی حرف «سین» کمتر مصرف میشود و سینها اغلب به «شین» تبدیل میشوند.
به باور داور، سین در ایران یک پدیده جدیدی است. نبوی اشاره میکند به پژوهشهای زبانشناسی و از جمله به تحقیق بسیار معروف استاد احمد فردید به نام «دین شناسی و آسمان» که آسمان شکافی میکند و گاه حتی آن را «جر» هم میدهد. استاد به این نتیجه میرسد که مثلاً در ایام باستان امپراتوری بسیار مشهور ایران «هخامنسیان» بوده و نه «هخامنشیان»، یا آن دیگری اسکانیان بوده و نه اشکانیان.
به نظر نبوی این کمبود بعضی از حروف دامنگیر بسیاری از کشورها هم شده است. مثلاً در همسایگی ما کشورهای عربی خلیج فارس چون حروف گ و چ و ژ ندارند دچار نوشتن میشند. مثلاً در زبانشان «گچ» ندارند، بنابراین از گچ استفاده نمیکنند و لاجرم در کلاسهایشان «تخته سیاه» هم به کار نمیبرند تا نیازی به گچ نداشته باشند. آنان تخته سفید به کار میبرند و با ماژیک سیاه و مرکب مایع مشکی روی تخته سفید مینویسند. ژاپن را «یابان» مینویسند!
ابراهیم نبوی پیرامون نشانه و سمبولهای چهارشنبهسوری و شب یلدا، در پاسخ پرسش ما که چرا مردم در شب یلدا حافظ میخوانند و آفتاب بالانس نمیزنند، میگوید که البته آفتاب بالانس هم بوده. مثال تخت جمشید را میزند که چگونه نقشهای برجسته آن را صاف و صوف میکنند.
نبوی حتی ورزش «ژیمناستیک» را از اختراع ایرانیان میداند. اما خاطرنشان میسازد چون این ورزش و آفتاب بالانس زدن فقط در تخت جمشید و شیراز بوده و شیرازیها زیاد اهل «حرکت» نیستند، چه برسد به بالانس و ژیمناستیک، بنابراین این ورزش در جاهای دیگر دنیا موفق شده و در ایران به جهت خلق و خوی خاص ایرانیان – به ویژه شیرازیان- راکد مانده است. ولی چینی ها چون تعدادشان بسیار زیاد بوده و پشتکار نشان دادند، در این رشته ژیمناستیک بسیار موفق شدند.
در خبرها آمده است که برخی از مواد سفره هفت سین نبوی را آزار میدهد . با برخی هم میانه خوبی ندارد. او قویاً قضیه «آزار» را تکذیب میکند ولی میانه نداشتن را میپذیرد.
میگوید: «این درست نیست که بعضی از چیزها را فقط به خاطر این که با یک حرف معین شروع میشود بگذاریم کنار هم. آخر سمنو و سنجد (در کنار هم) چه معنی می دهد؟ احتمالا کسی میخواسته که این دو قلم جنس را آب کند، رفته وارد هفت سین کرده است!
شاید یک پادشاهی هم بوده، مانند احمدینژاد؛ که وعده داده بود من سر سفرهتان نفت می آرم چون نتوانسته نفت را سر سفره مردم بیاورد، رفته یک چیزهائی سر سفر گذاشته که کسی مصرف شان نمیکرده. مثل سرکه، سمنو، سنجد، سماق و ... آخر سرکه که بو می دهد!
بنابراین باید هفت سین را نوع دیگری ادامه بدهیم. اوایل فکر می کردم که اصلاح اش کنیم ولی دیدم اصلاح هم نمیشود کرد! بعد دیدم که شاید بهتر انقلاب بکنیم. مثلا سفرهء دیگر بچنیم. سفره ای سیاه و یا سفره ای قرمز پهن کنیم. میگوئید سنجد نماد زایش و تولد است. آخر چرا باید سنجد نماد زایش و تولد باشد؟ خب، ما همه سنجد را دیده ایم. سنجد انار که نیست. یک موجود بی ریخت و وحشتناکی است. آخر چطوری این موجود میتواند نماد زایش باشد. چگونه میتواند بزاید؟»
بحث به سیاست هم میکشد. نبوی میگوید: که سفره هفت سین هم مانند سیاست کلی ماست. مثلاً اگر خاتمی اندکی میمانند و تا چیدن شدن سفره هفت سین دوام میآورد، شاید میشد کاری کرد. اما نماند و رفت. من نمیدانم که با موسوی به نوعی کنار آمدهاند یا نه. به گمان من از موسوی هم کاری ساخته نیست!